• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

| حکمرانی طاغوتی |

03 تیر 1398 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «اینکه ما در همان ساختمانی که آن طاغوت حکمرانی میکرد حکمرانی کنیم، مثل او هم عمل بکنیم که نشد، در این صورت ما با او فرقی نداریم. روشمان بایستی با روش بندگان شیطان و اَتباع شیطان متفاوت باشد.»

منبع : www.rasekheoon.net  

 نظر دهید »

سحرهاي ماه رمضان را از دست ندهيد

23 اردیبهشت 1398 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 نظر دهید »

توصیه های مقام معظم رهبری در ماه رمضان

16 اردیبهشت 1398 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

 

تلاوت قرآن همراه با تأمل
دوستان سعی کنند در همه اوقات – به خصوص در ماه رمضان – تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگی‌تان حذف شود.
تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم، با تأمل و تدبر اثر می‌بخشد. تلاوت عجله‌یی که همین طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه این که بی فایده باشد – بالأخره انسان همین که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این طور قرآن خواندن منع کرد. لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما می‌شود فهمید. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آن چه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا می‌کند که با بیان دیگری حاصل نمی‌شود؛ بیشتر با تدبر حاصل می‌شود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتی مثلاً ده آیه مرتبط به هم را می‌خواند، یک احساس و یک اشتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه می‌خواند، انتباه(توجه) دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا می‌کند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر می‌فهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.
منبع: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیات دولت، ۱۷/۰۷/۱۳۸۴٫

ضیافت خاصان پروردگار
شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است و جا دارد که مَؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هر چه بیشتر از این ماه توصیه کنند. چون ماه ضیافت الهی است، در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منّان و کریم می‌نشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسان‌ها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهره‌مندند؛ این سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است. 

منبع: آیة الله خامنه‌ای، خطبه‌های نماز جمعه تهران ۱۰/۰۱/۱۳۶۹

درهای آسمان، درهای بهشت
در روایت داریم که درهای آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی رابطه قلبی انسان با خدا در این ماه آسان‌تر از همیشه است. در روایت داریم که درهای بهشت در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی به برکت روزه و توجه و خشوعی که لازمه روزه است، فرصت و توفیق کار نیک برای انسان وجود دارد. البته فرصت به معنای تحقق آنچه انسان از آن فرصت جستجو می‌کند، نیست؛ اراده و دنبال‌گیری و خواست و حرکت ما را لازم دارد. در هر حال این فرصت وجود دارد و ما می‌توانیم از آن بهره ببریم و استفاده کنیم. 

منبع: آیة الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۲۰/۰۸/۱۳۸۱٫

قطعه‌ای از بهشت
ماه رمضان در هر سال، قطعه‌ای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی ما، آن را وارد می‌کند و به ما فرصت می‌دهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضی همان سی روز را وارد بهشت می‌شوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همه عمر را. بعضی هم از کنار آن، غافل عبور می‌کنند که مایه تأسف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایی عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسف شود. این ماه رمضان است. ماه ضیافت الله است. ماه لیلة القدر است.

منبع: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روحانیان و مبلغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، ۱۷/۱۱/۱۳۷۲٫

رمضان؛ ماه همواری راه
ما در طول سال و در مسیر طولانی حرکت خودمان در چالش با هواهای نفسانی، با گناهان، با فضاهای تاریکی که خودمان به دست خودمان به وجود می‌آوریم، با مشکلاتی مواجه می‌شویم. گاهی انسان برای این که حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهی برای این که قطره اشکی بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، به وسیله خلاف‌ها و گناه‌های خود احاطه می‌شویم؛ اما قطعه ماه رمضان، آن قطعه‌یی است که حرکت در آن قطعه آسان است؛ مثل این است که در این راه دشواری که می‌خواهید به محلی یا به شهری برسید، گاهی مجبورید پیاده راه را طی کنید؛ گاهی مجبورید از آب بگذرید؛ 

گاهی انسان برای این که حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهی برای این که قطره اشکی بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، به وسیله خلاف‌ها و گناه‌های خود احاطه می‌شویم؛ اما قطعه ماه رمضان، آن قطعه‌یی است که حرکت در آن قطعه آسان است. گاهی مجبورید از باتلاق بگذرید؛ یک جا هم می‌رسید به فرودگاهی که هواپیمای مجهزی آماده است تا شما را بی دردسر و با خیال راحت و پس از طی مسیر طولانی به مقصد برساند. آغاز ماه رمضان، رسیدن به همین فرودگاه است. خدای متعال راه را در ماه رمضان هموار کرده است و فضا را در ماه رمضان، فضای خالی از معارض قرار داده است. این روزه‌یی که شما می‌گیرید، نفس و هواهای نفسانی را به زنجیر می‌کشد؛ این عبادت‌ها، این دعاها، این خشوع‌ها، این ذکرها و این لیلة القدر همان وسایل همواری است که شما را فرسنگ‌ها جلو می‌برد؛ راهی را که در طول سال و در ماه‌های دیگر گاهی یک متر یک متر باید طی کنیم، می‌توانیم اگر همت کنیم و اگر خودمان را برسانیم، در ماه رمضان این راه را فرسنگ فرسنگ طی کنیم؛ لذاست که شما می‌بینید اولیای خدا از مژده رسیدن ماه رمضان خرسند می‌شدند و از فراق ماه رمضان اشک‌هایشان سرازیر می‌شد.
منبع: بیانات آیة‌الله خامنه ای ، در خطبه‌های نماز عید سعید فطر، ۲۴/۰۸/۱۳۸۳٫

عروج و اعتلای روح
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر – که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او، محاصره شده و انگیزه‌های گوناگون، او را به سمت پایین و تنزل و سقوط می‌کشاند – فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح را – که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد – به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتی است. 

منبع: سخنرانی آیة الله خامنه‌ای در دیدار با اقشار مختلف مردم(روز یازدهم ماه رمضان) ۱۸/۰۱/۱۳۶۹٫

محروم واقعی
این، چیز کمی نیست که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) این ماه [رمضان] را ماه ضیافت الهی به حساب بیاورند. مگر ممکن است که انسان وارد سفره کریم بشود و از آن جا، محروم خارج بشود؟ مگر وارد نشوی. آن کسانی که وارد سفره غفران و رضوان و ضیافت الهی در این ماه نشوند، البته بی بهره خواهند ماند و واقعاً این محرومیت به معنای حقیقی است. «ان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم». (عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۳۰) محروم واقعی، آن کسی است که نتواند در ماه رمضان، غفران الهی را به دست بیاورد. 

منبع: سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر، ۰۷/۰۲/۱۳۶۹٫

نوافل را بخوانید
این نوافل سی و چهار رکعتی که برای نمازهای روز و شب وارد شده است، بسیار با ارزش است. ماه رمضان فرصت خوبی است. ما غالباً اهل نوافل نیستیم. ولی ماه رمضان که می‌شود، چه مانعی دارد؟ کدام کار با دهان روزه، بهتر از نماز خواندن؟ چهار رکعت نماز ظهر است، قبل از این چهار رکعت، هشت رکعت نافله دارد؛ چهار دو رکعتی. چهار رکعت نماز عصر است و قبل از این چهار رکعت، هشت رکعت نافله نماز عصر است. این نوافل را بخوانید. همچنین نوافل مغرب را که از اینها مهم‌تر است؛ و نیز نوافل شب که یازده رکعت است. همچنین نافله صبح که دو رکعت است. کسانی هستند که در ایام معمولی سال، برایشان مشکل است پیش از اذان صبح برای نماز شب بیدار شوند. ولی در این شب‌ها، به طور قهری و طبیعی بیدار می‌شوند. این یک توفیق الهی است. چرا از این توفیق استفاده نکنیم؟ ان شاء الله فرصت‌های ماه رمضان را مغتنم بشمارید. 

منبع: بیانات مقام معظم رهبری در روز اول ماه مبارک رمضان، ۰۴/۱۲/۱۳۷۱٫

راه، نزدیک است
ماه رمضان، ماهی است که می‌شود با تذکر و توجه در آن، به جبران کرده‌های ناپسند پرداخت. در «دعای ابو حمزه»، عبارتی بسیار تکان دهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «واعلم انّک للرّاجی بموضع اجابةٍ و للملهوفین بمرصد اغاثةٍ و انّ فی اللّهف الی جودک و الرضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحةً عمّا فی ایدی المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافة و انک لا تحتجب عن خلقک الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک.»(مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی) فرد دعا خوان و ثناگو، عرض می‌کند: «ای خدای من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزین پناه بردن به دیگران کردم و می‌دانم اگر کسی به سوی تو بیاید، راه نزدیک است… .» 

منبع: بیانات آیة‌الله خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۱۴/۱۱/۱۳۷۳٫

کسانی که همهمه جهنم را نمی‌شنوند
امام سجاد (سلام الله علیه) در دعای ابوحمزه – که دعای خیلی با حال و خوبی است - ترس از قیامت را تشریح می‌کنند: «ابکی لخروجی عن قبری عریاناً ذلیلاً حاملاً. ثقلی علی ظهری»؛ امروز می‌گریم برای وقتی که عریان و ذلیل و بار سنگین عمل بر دوشم از قبر بیرون می‌آیم. «انظر مرّةً عن یمینی و اخری عن شمالی اذ الخلائق فی شأن غیر شأنی لکل امرء منهم یومئذ شأن یغنیه وجوه یومئذ مسفرة ضاحکة مستبشرة»؛ یک عده چهره‌هاشان خندان است و خشنود و خوشحال و سربلندند. اینها چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که در دنیا از پل صراطی که حقیقت و باطنش در آنجاست و مثال آن در اینجاست، توانسته‌اند رد شوند. این پل صراط، پل عبودیت، پل تقوا و پل پرهیزگاری است؛ «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»؛ صراط این دنیا، همان صراط روی جهنم است. «انک علی صراط مستقیم» ی که به پیغمبر می‌فرماید، یا «ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»، همان صراط روی جهنم است. اگر اینجا ما توانستیم از این صراط، درست، با دقت و بدون لغزش عبور کنیم، گذر از آن صراط آسان‌ترین کار است؛ مثل مؤمنین که مانند برق عبور می‌کنند. «انّ الذین سبقت لهم منا الحسنی اولئک عنها مبعدون لا یسمعون حسیسها»؛ اصلاً اینها همهمه جهنم را هم نمی‌شنوند؛ «و هم فی ما اشتهت انفسهم خالدون لا یحزنهم الفزع الاکبر.» فزع اکبر، یعنی دشوارترین ترسی که ممکن است برای انسان پیش بیاید. مؤمنین با همین ابعاد جسمانی و روحانی و نفسانی، فزع عظیمی که در آنجاست، «لا یحزنهم الفزع الاکبر»؛ اینها را محزون و اندوهگین نمی‌کند؛ اینها از این صراط عبور کرده‌اند. 

منبع: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام، ۰۶/۰۸/۱۳۸۳

انس با قرآن
این ماه [رمضان]، ماه ضیافت الهی است. پذیرایی خداوند از بندگان خود در این ماه – که یک پذیرایی معنوی است – عبارت است از گشودن درهای رحمت و مغفرت و مضاعف کردن اجر و ثواب اعمال خیری که بندگان در این ماه انجام می‌دهند. روزه ماه رمضان هم یکی از مواد همین ضیافت عظیم الهی است، که مایه تصفیه روح انسان و ایجاد زمینه طهارت قلبی روزه‌دار است. 

این ماه [رمضان]، همچنین بهار قرآن است. انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما قوی‌تر و عمیق‌تر می‌کند. بدبختی جوامع اسلامی، به خاطر دوری از قرآن و حقایق و معارف آن است. آن کسانی از مسلمانان که معانی قرآن را نمی‌فهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است. حتی کسانی هم که زبان قرآن، زبان آنهاست و آن را می‌فهمند، به خاطر عدم تدبر در آیات قرآن، با حقایق قرآنی آشنات نمی‌شوند و انس نمی‌گیرند. می‌بنید که آیه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» (سوره نساء، ۱۴۱) – یعنی خداوند مؤمنین را زیر دست و زبون کفار قرار نداده است – در کشورهای عربی و به وسیله مردم عرب زبان در دنیا خوانده می‌شود، اما به آن عمل نمی‌گردد. در آیات قرآن، توجه و تنبه و تدبر [نمی‌کنند]؛ لذا کشورهای اسلامی عقب مانده‌اند.
منبع: بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران.

 

سايت راسخون

 نظر دهید »

بخشي از بيانات رهبري به مناسبت چهل سالگي انقلاب...

29 بهمن 1397 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 نظر دهید »

بصیرت مداری در اندیشه مقام معظم رهبری (به مناسبت روز بصیرت)

08 دی 1397 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

بصیرت­ مداری در انديشه مقام معظم رهبری

 

 

 
تاکنون از خود پرسیده ایم چه عواملی باعث میشود برخی افراد دچار بی بصیرتی شده، نتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند؟ به­راستی برای گم نکردن راه چه باید کرد؟ چگونه میتوان راه را بازشناخت و فریفته ی سخنان و رفتارهای دشمنان نقاب­دار و منافقان فتنه گر و فتنه گران منافق نگردید؟! چگونه میتوان بین حق و باطل، جدایی افکند و راه را از کژراهه شناسایی نموده، مسیر را اشتباهی نپیمود؟
راه­کار همان است که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده اند که: «شما در جبهه ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه خوانى بلد نباشید، اگر قطب نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید مى بینید در محاصره ى دشمن قرار گرفته اید؛ راه را عوضى آمده اید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطب نما همان بصیرت است»,۱
ولی آیا بصیرت برای اشخاص خاصی لازم است یا مسئله ای عمومی است؟ آیا بر همگان لازم است که بینش والایی داشته باشند؟ رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «اگر همه ی تعاریفی که در خصوص بصیرت آورده شده را در یک جمله خلاصه کنیم میتوان گفت: بصیرت یعنی وجود چشمان تیزبینی در انسان که بتواند پشت صحنه ی مسائل پیچیده­ی سیاسی را به­خوبی تشخیص دهد. این مهم در طول دوران تاریخ معاصر ایران و حوادث بعد از انقلاب، خط کش جدا شدن افراد هوشیار از غافل بوده است»,۲اهمیت و جایگاه بصیرت
 

اهمیت و جایگاه بصیرت، روشن بینی و درک درست از شرایط و فضاها است، به گونه ای است که قرآن کریم یکی از ویژگى های فرستادگان الهی را داشتن بینش صحیح از رفتارها و کردارها دانسته و جامعه ی اسلامی و پیروان دین را نیازمند این ویژگی معرفی کرده: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی؛ بگو این راه من است. من و پیروانم با بصیرت کامل، همه ی مردم را به سوى خدا دعوت مى کنیم» کسی که بصیرت لازم را به همراه یک سری دیگر از شرایط - که اشاره خواهیم کرد - داشته باشد، در روزهای فتنه و فضاهای غبارآلود، مسیر را اشتباه نخواهد پیمود و از توانمندی و جسارت برخورد با دیگران و اظهار حق و حقیقت برخوردار میشود.
این جاست که هر جامعه ای با داشتن رهبری بصیر و نیروهایی این چنین، به­راحتی میتواند نقشه های دشمنان و فتنه گران را نقش برآب نموده، جامعه را از وجود آنان پاک­سازی نماید.
حضرت علی(ع) در این مورد میفرماید: «وَ لَكِنِّی اَضْرِبُ بِالْامُقْبِل اِلَی الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَ بِاالسَّامِعِ الْمُطِیعِ الْعَاصِی الْمُریبَ اَبَداً حَتّی يَأْتِی عَلی يَوْمِی؛ من با نیروهای گرویده به حق، فراریان را سرکوب میکنم و با سربازان آماده به فرمان، دودلان وسوسه گر را درهم­میکوبم»,۳
در اهمیت و جایگاه بصیرت همین بس که در آموزه های دینی ما، انسان بیبصیرت همانند فردی کور دانسته شده است.واکاوی برخی علل نبود بصیرت
 

۱- دنیاخواهی
 

یکی از عوامل اصلی کم­بود بینش، حب دنیا و تعلّق بیش از اندازه به امور دنیوی است. این امر باعث میشود برخی افراد دانسته یا نادانسته، برای حفظ مقام و مسئولیت دنیایی، ثروت و دارایی و… دنیا را بر آخرت مقدم دارند؛ و این آفت باعث کور و کر شدن حقیقی و باطنی آنان نسبت به حقایق می­شود. رسول خدا(ص) فرمود: «هر که به دنیا گراید و آرزوهای دنیویش دور و دراز گردد، خداوند به اندازه ی گرایش او به دنیا، دلش را کور میگرداند»,۴۲- کم خردی
 

اگر افراد، دارای مبانی و افکار مشخص- که برگرفته از مطالعه و تفکر و تعمق در مسائل است- نباشند، درک و بینش درستی از حوادث و اتفاقات پیرامونی نخواهند داشت و پیوسته با ارائه ی نظرات نادرست و تحلیل های اشتباه، افکار منفی و اقدامات خراب کارانه را به افراد جامعه منتقل می­کنند. همچنین با ادعای فهم و درک فوق العاده ای - که گویا کس دیگری بدان دست نیافته و نخواهد یافت - ایجاد موج منفی در جامعه ایجاد میکنند. حضرت امیر(ع) با اشاره به همین نکته میفرمایند: «لا بَصيِرََةَ لِمَنْ لا فِكْرَ لَهُ؛ کسی که اهل فکر و اندیشه نیست، بصیرت و بینش هم نخواهد داشت»,۵ آن حضرت با اشاره به پیامدهای وجود چنین افراد - فاقد فکر و تحلیل و بینش صحیح – ­ی در صفوف جامعه میفرماید: «فَاقِدُ الْبَصَرِ فَاسِدُ النَّظَرِ؛ آن که بصیرت و بینش را از دست بدهد، نظرش هم، نادرست و بی­ارزش است».۶۳- هوا و هوس
 

هر انسانی در حالت تعادل و نبود میدان های آزمایش، با مشکل خاصی مواجه نمیشود. مشکل جایی نمایان میگردد که هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی این تعادل را از انسان بگیرد و با تابلو قرار دادن منافع و خواسته های نفسانی، فردی، جناحی و مانند آن در پیش چشم انسان، قدرت انتخاب را متزلزل نموده، او را در دو راهی حق و باطل قرار دهد. در چنین میدانی، کسانی که بر نفس خود مدیریت نداشته باشند، به­راحتی در دام خواهش های نفسانی افتاده، بصیرت و بینش لازم را برای خروج از این فضاها نخواهند یافت. حضرت علی(ع) میفرماید: «الهَوَی شَرِیكُ الْعَمَی؛ هوا و هوس، شریک کوردلی است»,۷۴- غفلت و لجاجت
 

غفلت و لجاجت، دو عامل آفت زای پرخطر در مسیر زندگی است که همواره انسان را با تهدید مواجه ساخته، چه بسا باعث میشود ثمره ی یک عمر زحمت و تلاش و خدمت انسان، پوچ و نابود گردد. نمونه های تاریخی فراوانی همانند «بلعم بن باعورا» و… هستند که با غفلت زدگی و خیره سری، زحمات و تلاش های­شان را نیست و نابود کردند. قرآن و روایات نیز به انسان هشدار میدهد که همه باید مراقب باشند تا اعمال نیکشان را با اعمال ناروا حَبْط و نابود نکنند,۸
امیر بیان، علی(ع) میفرماید: «دَوَامُ الْغَفْلَه يُعْمِی الْبَصِیرَه؛ ادامه یافتن غفلت، دیده­ی بصیرت را کور میسازد»,۹
از پیامدهای غفلت زدگی این است که چنین افرادی به گمان این که تشخیص­شان آنان برترین تشخیص و درک و فهم شان، بالاترین درک و فهم است، دچار خودبینی و وهم گرایی میگردند و بر این باورهای نادرست خود، پافشاری و لجاجت هم می ورزند. در چنین فضایی است که زمینه های کج فهمی، بی­بصیرتی و کوری دل فراهم می­شود و بستر فتنه و آشوب، مهيّا.
رهبر معظم انقلاب در این باره می فرمایند: «بعضى اشخاص، لجبازند و هر چه انسان حقیقت را در مقابل شان قرار مى دهد، روى موضع لجوجانه­ی خود اصرار مى کنند. چنین رويّه اى، انسان را از حقیقت دور مى کند. فرد لجوج، در ابتداى لجبازى، هنوز اندکى نور حقیقت را مى فهمد و احساس مى کند که کارش براساس لج­بازى است اما وقتى لجاجت وى تکرار شد، دیگر آن اندک نورِ حقیقت را هم نمى فهمد. در او، باطن و اعتقاد و عقیده اى دروغین به وجود مى آید که اگر به خود برگردد و تعمق کند، مى بیند این که در ذهن اوست، عقیده نیست، «عَنْ ظَهْرِ الْقَلْب» و از باطنِ جان، نیست.
اما لجاجت نمى گذارد که او سروش حقیقت و پیام معنویت و حق را به گوشِ جان بشنود. دیدید کسانى که در مقابل اسلام و انقلاب اسلامى و فرمایشات امام و حقّانیت واضح و مظلومانه­ی ملت ایران ایستادند و لجاجت کردند، چگونه این لجاجت به گمراهى شان انجامید!۱۰ … عزیزان من! تمام مشکلاتى که براى افراد یا اجتماعات بشر پیش مى آید، بر اثر یکى از این دو است؛ یا عدم بصیرت، یا عدم صبر. یا دچار غفلت مى شوند، واقعیت ها را تشخیص نمى­دهند، حقایق­ها را نمى فهمند، یا با وجود فهمیدن واقعیات، از ایستادگى خسته مى شوند. لذاست که به خاطر یکى از این دو - یا هر دو - تاریخ بشر پُر از محنت هاى بزرگ ملت هاست؛ پُر از غلبه ى زورگویان عالم بر ملت هاى ضعیف النفس و غافل است»,۱۱۵- آرزوهای ب یپایان
 

آرزوهای دور و دراز، از مهم­ترین رذایل اخلاقی است که در کتاب های بزرگان و آیات و روایات فراوانی از آن یاد شده است. پیامبر اکرم(ص) در روایت مشهوری «طول اَمَل» را یکی از دو دشمن بسیار خطرناک برای انسان ها برشمرده و فرموده است: «شدیدترین چیزی که از آن بر شما میترسم دو خصلت است: یکی پیروی از هوا و هوس و دیگری آرزوی طول و دراز. هواپرستی، شما را از حق باز میدارد و آرزوی دور و دراز، شما را بر دنیا حریص میکند»,۱۲بصیرت از نگاه رهبر معظم انقلاب
 

ایشان در سخنرانی های مختلفی به بررسی ابعاد این مسئله پرداخته اند و در آن به نقش محوری خواص در تبیین حقایق و روشن­گری ها تأکید کرده اند. به تناسب بحث، برخی از بیانات ایشان را با ذکر عنوان نقل میکنیم؛ باشد که چراغ راهی برای آیندگان شود و همگان با پیروی از بیانات ایشان، به وظیفه ی دینی و انقلابی خویش عمل نماییم.اهمیت بصیرت
 

«این که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأکید کرده ام، به خاطر این است که یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعه ى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند. همه ى تیغ هاى دشمن در مقابل آن­ها کند می شود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آن­ها را گم­راه کند، آن­ها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد»,۱۳ضرورت بصیرت برای اقشار تحصیل­کرده
 

«در زندگىِ پیچیده ى اجتماعىِ امروز، بدون بصیرت نمیشود حرکت کرد. جوان ها باید فکر کنند، بیندیشند، بصیرت خودشان را افزایش بدهند. معلمان روحانى، متعهدان موجود در جامعه ى ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهى و حوزوى، باید به مسئله ى بصیرت اهمیت بدهند؛ بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راه هاى جلوگیرى از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرت ها لازم است… بصیرت یعنى این که بدانید چه میخواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید»,۱۴بصیرت، ابزار مبارزه با جنگ نرم
 

«باید همیشه هشیارى نسبت به همه ى جوانب باشد. اما این، اولویت استکبار در مواجهه ى با نظام اسلامى نیست. اولویت، آن چیزى است که امروز به آن میگویند جنگ نرم؛ یعنى جنگ به­وسیله ى ابزارهاى فرهنگى، به وسیله ى نفوذ، به وسیله ى دروغ، به وسیله ى شایعه پراکنى؛ با ابزارهاى پیش­رفته اى که امروز وجود دارد. ابزارهاى ارتباطى اى که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سى سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده. جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دل ها و ذهن هاى مردم. خوب، شما ببینید در یک چنین وضعیتى چه چیزى بیش از همه براى انسان مهم است؟ بصیرت».بصیرت در شناخت خائنان
 

«بنده بارها بر روى بصیرت تکیه میکنم، به خاطر همین. مردم بدانند چه اتفاقى دارد مى افتد؛ ببینند آن دستى را که دارد صحنه گردانى میکند، صحنه را شلوغ میکند تا در خلال شلوغى هاى مردم، یک عنصر خائنى، یک عنصر دست نشانده و دست آموزى بیاید کارى را که آن­ها میخواهند، انجام بدهد و نشود او را توى مردم پیدا کرد؛ این کارى است که دشمن میخواهد انجام بدهد. هر اقدامى که به بصیرت منتهى بشود، بتواند عنصر خائن را، عنصر بدخواه را از آحاد مردم و توده ى مردم جدا کند، او را مشخص کند، این خوب است. هر اقدامى که فضا را مغشوش کند، مشوّش کند، انسان ها را نسبت به یک­دیگر مردد کند، فضاى تهمت آلود باشد، مجرم و غیرمجرم در آن مخلوط بشوند، این فضا مضر است، مخالف است»,۱۵ب یبصیرتی و بلاها
 

«اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهایى که بر ملت ها وارد میشود، در بسیارى از موارد بر اثر بى بصیرتى است. خطاهایى که بعضى از افراد میکنند - مى بینید در جامعه ى خودمان هم گاهى بعضى از عامه ى مردم و بیشتر از نخبگان، خطاهایى می کنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهای­شان اگر کمّاً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه ى مردم است - بر اثر بى بصیرتى است؛ خیلى هایش، نمی گوییم همه اش. بصیرت خودتان را بالا ببرید، آگاهى خودتان را بالا ببرید. من مکرر این جمله ى امیرالمؤمنین(ع) را - به نظرم در جنگ صفین - در گفتارها بیان کردم که فرمود: اَلَا وَ لَا يَحْمِلُ هَذا الْعَلَمَ اِلّا اَهْلُ الْبَصَرِ وَالصَّبْر»,۱۶پي نوشت ها:
 

۱. بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.
۲.رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر، ۵/۵/۱۳۸۸.
۳.نهج البلاغه، خطبه ی۶.
۴.تحف العقول، ص۶۰.
۵.غرر الحکم، ص۶۴۷، ح۷۹۳۷.
۶.میزان الحکمه، ج۲،ص۵۰۴ .
۷.نهج البلاغه، نامه­ی۳۱.
۸. حبط اعمال یعنی از بین رفتن پاداش عمل نیک، به دنبال گناهی که در پی آن عمل، انجام گرفته است. در قرآن نیز به همین معنی اشاره شده است. زمر، آیه­ی۶۵.
۹. عیون الحکم و المواعظ، ص۲۵۰. غرر الحکم، ح۵۱۴۶.
۱۰. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار رئیس جمهور و هیئت وزیران ۸/۶/۱۳۸۴.
۱۱. دیدار با گروه کثیرى از دانشجویان و دانش­آموزان به مناسبت سیزدهم آبان، سال­روز میلاد امام على(ع)، ۱۲/ ۸/ ۱۳۷۷ .
۱۲. محجه البیضاء، ج۸، ص۲۴۵.
۱۳. بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.
۱۴. بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر، ۱۵/۷/۱۳۸۸.
۱۵. بیانات رهبری در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور ۴/ ۹/ ۱۳۸۸.
۱۶. نهج البلاغه، خطبه ى ۱۷۳.
 

منبع: ماهنامه پیام زن


برگرفته از سایت راسخون

 نظر دهید »

بخشی از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون امام حسن عسکری (علیه السلام)

25 آذر 1397 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

عزت و عظمت امام حسن عسکری علیه السلام

بخشی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای پیرامون امام حسن عسکری (علیه السلام)
اعتراف مخالفان به فضل و شجاعت و استقامت امام حسن عسکری (علیه السلام)
امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیرمعتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختی ها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت. در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونه ها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتی با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ این میشود الگو؛ جوان احساس میکند یک نمونه ی عالی در مقابل چشم دارد. آن امام بزرگوار، جوادالائمه (علیه السّلام) است که در بیست و پنج سالگی شهید شده است؛ این امام عسکری (علیه الصّلاةوالسّلام) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند.
بیانات در دیدار جمعی از مردم و خانواده شهدا و ایثارگران ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
 
داعیه ی امامت علت دشمنی حاکمان با اهل بیت (علیهم السلام) بود
این بزرگواران، دائم در حال مبارزه بودند؛ مبارزه ای که روحش سیاسی بود. زیرا کسی هم که در مسند حکومت نشسته بود، مدّعی دین بود. او هم ظواهر دین را ملاحظه می کرد. حتّی، گاهی اوقات نظر دینی امام را هم می پذیرفت. (مثل قضایایی که در مورد «مأمون» شنیده اید که صریحاً نظر امام را قبول کرد.) یعنی ابایی نداشتند که گاهی نظر فقهی را هم قبول کنند. چیزی که موجب می شد این مبارزه و معارضه با اهل بیت وجود داشته باشد، این بود که اهل بیت، خودشان را «امام» می دانستند. می گفتند: «ما امامیم». حضرت باقر علیه السّلام، در منی که رفته بود، فرمود: «إِنَ ّ رَسُولَ اللهِ کانَ الْاِمامُ» و همه را یک به یک برشمرد تا به خودش رسید و فرمود: «من امامم.» اصلاً بزرگترین مبارزه علیه حکّام همین بود. چون کسی که حاکم شده بود و خود را امام و پیشوا می دانست، می دید شواهد و قرائنی که در امام لازم است، در حضرت هست و در او نیست و این موجود را برای حکومت، خطرناک می شمرد؛ چون مدّعی است. حکّام، با این روح مبارزه می جنگیدند و ائمّه علیهم السّلام هم مثل کوه ایستاده بودند. بدیهی است که در این مبارزه، معارف، احکام فقهی و خُلقیّات و اخلاقیّاتی که ائمّه ترویج می کردند، جای خود را دارد. تربیت شاگردِ بیشتر و ارتباطات شیعی، روزبه روز گسترده تر شد. شیعه را اینها نگهداشت. شما مرامی را در نظر بگیرید که دویست و پنجاه سال علیه آن حکومت شده است! اصلاً باید هیچ چیزیش نماند؛ باید به کل از بین برود؛ ولی شما ببینید الان دنیا چه خبر است و شیعه به کجا رسیده است!

این نکته را باید در اشعاری که درباره ی امام صادق، امام هادی و امام عسکری علیهم السّلام خوانده می شود، به خوبی دید. اینها مبارزه می کردند و برای همین مبارزه هم جانشان را از دست دادند. راهی است که رو به هدفی مشخّص ادامه دارد. گاهی یکی برمی گردد، یکی از این طرف می رود؛ اما هدف یکی است.
۱۳۸۰/۶/۳۰
 
ارتباطات شیعه در زمان حضرت جواد تا حضرت عسکری (علیهم السلام) از همیشه گسترده تر بوده است
زمان حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری، ارتباطات شیعه از همیشه گسترده تر بوده است. در هیچ زمانی ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتی شیعه در سرتاسر دنیای اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستان هایی که از حضرت هادی و حضرت عسکری نقل می کنند - که مثلاً کسی پول آورد و امام معین کردند چه کاری صورت بگیرد - نشان دهنده ی این معناست. یعنی علی رغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا، و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوی، و حضرت رضا (سلام الله علیه) به نحوی، ارتباطات با مردم همین طور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان حضرت رضا هم بوده؛ منتها آمدنِ حضرت به خراسان، تأثیر خیلی زیادی در این امر داشته است. ۱۳۸۴/۰۵/۱۸
 
این که آن بزرگوارها در غربتِ زیادی بودند، واقعاً همین طور است؛ دور از مدینه و دور از خاندان و دور از محیط مألوف؛ اما در کنار این، درباره ی این سه امام - از حضرت جواد تا حضرت عسکری - نکته ی دیگری وجود دارد و آن این است که هرچه به پایان دوره ی حضرت عسکری جلوتر می رویم، این غربت بیشتر می شود. حوزه ی نفوذ ائمه و وسعت دایره ی شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر شاید ده برابر است؛ و این چیز عجیبی است. شاید علت این که اینها را این طور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین موضوع بود. ۱۳۸۲/۰۲/۲۰

امام حسن عسکری (علیه السلام) در شهر سامرا با تمام دنیای اسلام رابطه برقرار کرده بود
بعد از حرکت حضرت رضا به طرف ایران و آمدن به خراسان، یکی از اتفاقاتی که افتاد، همین بود. شاید اصلاً در محاسبات امام هشتم (علیه السّلام) این موضوع وجود داشته. قبل از آن، شیعیان در همه جا تک و توک بودند؛ اما بی ارتباط به هم، نا امید، بدون هیچ چشم اندازی، بدون هیچ امیدی؛ سلطه ی حکومت خلفا هم که همه جا بود؛ قبلش هم هارون بود با آن قدرت فرعونی. حضرت که به طرف خراسان آمدند و از این مسیر عبور کردند، شخصیتی در مقابل مردم ظاهر شد که هم علم، هم عظمت، هم شکوه، هم صدق و هم نورانیت را جلوی چشم آنها می گذاشت؛ اصلاً مردم مثل چنین شخصیتی را ندیده بودند. قبل از آن، چقدر از شیعیان می توانستند از خراسان حرکت کنند و به مدینه بروند و امام صادق را ببینند؟ اما در این مسیر طولانی، همه جا امام را از نزدیک دیدند؛ چیز عجیبی بود؛ کأنّه انسان پیغمبر را مشاهده کند. آن هیبت و عظمت معنوی، آن عزت، آن اخلاق، آن تقوا، آن نورانیت و آن علم وسیع - که هرچه می پرسی و هرچه می خواهی، در دستش هست؛ چیزی که اصلاً مردم آن را ندیده بودند - ولوله یی راه انداخت.
امام به خراسان و مرو رسیدند. مرکز هم مرو بود، که در ترکمنستانِ فعلی واقع شده است. بعد از یکی دو سال هم که شهادت حضرت بود و مردم داغدار شدند. هم ورود امام - که نشان دادن جلوه یی از چیزهای ندیده و نشنیده ی مردم بود - و هم شهادت آن بزرگوار - که داغ عجیبی بنا کرد - در واقع تمام فضای این مناطق را در اختیار شیعه قرار داد؛ نه این که حتماً همه شیعه شدند، اما همه محب اهل بیت شدند…
بعد از امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکری (علیهم السّلام) چنین حادثه یی اتفاق افتاده. حضرت هادی و حضرت عسکری در همان شهر سامرا، که در واقع مثل یک پادگان بود - یک شهر بزرگِ آن چنانی نبود؛ پایتخت نوبنیادی بود که «سُرّ من رأی»؛ سران و اعیان و رجالِ حکومت و به قدری از مردم عادی که حوایج روزمره را برطرف کنند، در آن جمع شده بودند - توانسته بودند این همه ارتباطات را با سرتاسر دنیای اسلام تنظیم کنند. وقتی ما ابعاد زندگی ائمه را نگاه کنیم، می فهمیم اینها چه کار می کردند. بنابراین فقط این نبود که اینها مسائل نماز و روزه یا طهارت و نجاسات را جواب بدهند؛ در موضع «امام» - با همان معنای اسلامیِ خودش - قرار می گرفتند و با مردم حرف می زدند. به نظر من این بعد در کنار این ابعاد قابل توجه است. شما می بینید که حضرت هادی را از مدینه به سامرا می آورند و در سنین جوانی - چهل و دو سالگی - ایشان را به شهادت می رسانند؛ یا حضرت عسکری در بیست و هشت سالگی به شهادت می رسند؛ اینها همه نشان دهنده ی حرکت عظیم ائمه (علیهم السّلام) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوارها در سرتاسر تاریخ بوده. با این که دستگاه خلفا، دستگاه پلیسیِ با شدت عمل بود، درعین حال ائمه (علیهم السّلام) این گونه موفق شدند. غرض، در کنار غربت، این عزت و عظمت را هم باید دید..


منبع :http://farsi.khamenei.ir/

 

 

 3 نظر
  • 1
  • 2

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 35
  • دیروز: 60
  • 7 روز قبل: 733
  • 1 ماه قبل: 2369
  • کل بازدیدها: 280983
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن