ویژگیهای خبیث وطیب ورابطه آنهابافتنه های آخرالزمان
چکیده تحقیق: ویژگیهای خبیث و طیب و رابطه آنها بافتنه های آخر الزمان
خبیث و طیب از انواع کلماتی است که در قرآن با معانی مختلف بکار رفته است. از بارزترین معنای آنها که مراد ما در این تحقیق نیز هست خبیث به معنای منافق و طیب در معنای مومن می باشد. افراد خبیث و طیب در جامعه در کنار هم در حال زندگی هستند تا اینکه دستخوش فتنه و امتحان قرار می گیرند. این آزمایشات و فتنه های الهی در تمام اعصار، از زمان حضرت آدم علیه السلام تا کنون اتفاق افتاده و هیچ کس حتی پیامبران و اولیای الهی از آن مصون نمانده اند و همه در معرض بوده اند. در این جا بعد از شناختن خبیث و طیب که چه افرادی با چه ویژگیها و خصوصیاتی هستند بدان جا می رسیم که غربال جامعه و رسوا شدن و تمییز این دو گروه افراد از یکدیگر تنها در سایه همین فتنه هاست و باید توجه داشت کسانی که این چنین صفاتی داشتند در زمره خبیثات قرار گرفته و سقوط خواهند کرد و کسانی که به دنبال تقویت ویژگیهای طیبات در خود هستند به کمال خواهند رسید و سربلند از فتنه ها خارج شده و در بهشت ابدی الهی جاودان خواهند بود.
جهت مطالعه کامل این تحقیق به مدرسه حضرت قاسم بن الحسن(ع) مراجعه فرمایید.
ارتباط بین فرهنگ انتظار با فرهنگ عاشورا
چه ارتباطی بین فرهنگ انتظار با فرهنگ عاشورا وجود دارد؟
امام زمان علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام است و مهمتر این که خونخواه واقعی او میباشد. نخستین کلامش یاد امام حسین علیه السلام است.
در القاب «ثارالله»، «وترالموتور» و «طریدالشرید» هر دو شریکند.(1) هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین میبرد.»(2)
و هدف امام حسین علیه السلام نیز در زیارت اربعین آمده است:
«خون خود را تقدیم کرد تا انسانها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.»(3)
زمانه آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بیدینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از معرفت محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند.(4)
عاشورا و انتظار
فرهنگ عاشورا زمینه ساز فرهنگ انتظار است. انتظار ادامه عاشورا است و چشم به راه حسین دیگری نشستن در کربلایی به وسعت جهان.
در زیارت عاشورا در دو قسمت از خونخواهی حسین علیه السلام در رکاب امام مهدی علیه السلام خبر میدهد.
بنا براین انتظار، انتظار انتقام عاشورا است و یاران مهدی علیه السلام همه عاشوراییاند. کسانی میتوانند در رکاب حضرت مهدی علیه السلام باشند و امام حق را یاری رسانند که در مکتب عاشورا آب دیده شده و معیار حق و باطل را آموخته باشند که حسین علیه السلام خود معیار سلم و حرب و تولّا و تبّرا است.
به کتاب اهمیت بدهیم
به مناسبت هفته كتاب و كتاب خوانی
میتوان فضل و معرفت انسان را از اندازه گرایش و عشق او به کتاب و کتابخوانی میزان کرد و میتوان از این محک گوهر آدمیان عیار گرفت.
هر روز رسانه ای و فرهنگ پروری به جمع فرهنگ سازان جهان اندیشه راه میابد، اما هرگز قدر و منزلت کتاب رو به کاهش نمیگراید و غباری بر آیینه خورشید کتاب نمینشیند. گشت و گذار در هیچ صحرایی به اندازه گرداندن دیده بر روی برگهای کتاب طراوت بخش نیست. و به حق که میان حق و باطل فاصله همان قدر است که میان گشودن و بستن کتاب.
اگر باز جویی خطا از صواب **** نیابی یکی همنشین چون کتاب
به کتاب اهمیت بدهیم
کتاب میراثی ماندگار، پدیده ای باشکوه و با ارزش و عنصری رشد افرین و روشنگر در پهنه زندگی بشر است. افتخار ما نیز در این است که فرهنگ باورهای دینی ما – یعنی آیین مقدس اسلام – مبتنی بر ارزش بینش و دانش و ارجمندی کتاب و نگارش است و خداوند منان معجزه ابدی آخرین و محبوب ترین فرستاده اش را یک کتاب قرار داده است.قرآن کریم سرامد همه کتابهای عظیم است. همچنین پیشینه فرهنگی ما و شمار کتابها و کتابخانه ها در عصر شکوفایی تمدن اسلامی و اهتمام دانشمندان اسلامی و ایرانی در پدید آوردن آثار ارزشمند جهانی، همه و همه ناظر بر اهمیت کتاب و کتابخوانی است.
وظیفه همه افراد فرهیخته و همه نهادهای فرهنگی کشور است که در اشاعه، گسترش و تقویت هرچه بیشتر مسأله کتاب و کتابخوانی اهتمام ورزند و در یک کلام، همه درد آشنایان و دل اگاهان به منظور بسیج همگانی برای گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی بپا خیزند تا هنگام خجسته ای پیش آید که در آن، (کتاب) همه جا، برای همه کس و در همه وقت به وفور یافت شود و مطرح باشد و هیچ کس در هیچ جا بهانه ای برای کتاب نخواندن نداشته باشد.
آیات و روایات متناسب كتاب و كتابخواني
آیات و روایات متناسب كتاب و كتابخواني
امام عليعليه السلام :
الكُتبُ بَساتينُ العُلَماءِ
كتابها بوستانهاي دانشمنداناند
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۹۹۱
امام عليعليه السلام :
نِعمَ المُحَدِّثُ الكِتابُ
چه سخنگوي خوبي است كتاب!
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۹۹۱
امام عليعليه السلام :
مَن تَسَلّي بِالكُتبُ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ
كسي كه با كتاب آرامش يابد ، هيچ آرامشي را از دست نداده است
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۸۱۲۶
امام صادقعليه السلام :
يأتي عَلَي النّاسِ زَمانُ هَرجٍ لا يأنِسونَ فِيهِ إلاّ بِكُتُبِهِم
روزگار پر آشوبي فرا ميرسد كه در آن روز مردم جز با كتابهاي خود انس نميگيرند
الكافي ، ج ۱ ، ص ۵۲
آیه صبر
آن گلهای زیبا وپر طراوت بهار را دیده اید که چگونه به فضای اطراف خود جان می بخشند وهمه جا را آکنده از زیبائی و لطافت می سازند ؟ وآیا تا بحال دیده اید که ناگهان تند بادی خشمگین وبیرحم دمیوزد ، گلهای زیبا را از شاخه های درختان جدا میسازد وبر زمین میافکند.
هنگامیکه آن گلبرگهای زیبا روی زمین پراکنده میشود آن باغبان شوریده را مشاهده کنید که با چه حسرت واندوهی به آن گلبرگها ی زیبا مینگرد . قطرات اشکهایش را ببینید که آرام آرام بر گونه اش سرازیر میشود . باغبان خوب میداند که دقایقی پس از ان زیبائی وطراوت باغش با ریختن گلبرگها از بین میرود ودیگر از آن عطر مست کننده خبری نخواهد بود .
وزینب (س) نیز همچون آن باغبانی شوریده حال ناظر پر پر شدن گلهای زیبائی بود که جهان را عطراگین میساختند ونمونه های کاملی از فضیلتهای انسانی بودند. زینب در دنیائی پر از نامردی ، پلیدی وفریب صلای آزادی وانسانیت سرداد واز فضیلت های انسانی وارزش تعالیم اسلام سخن گفت ومردمی را که دست خویش را بجنایت آلوده وبعد ابلهانه بر کرده های خویش افسوس خورده وبر سوگ نشسته بودند بباد ملامت گرفت .
امام حسین علیه السلام سوره ای برای همیشه
اشهد انّک التالی بکتاب الله . (زیارت امام حسین علیه السلام)
نام مبارک امام حسین علیه السلام با محرّم پیوند خورده و جان فشانی او و 72 یار باوفایش، به محرم، روح و حیات دمیده است و این ماه برای شیعیان و عاشقان سید و سالار شهیدان از سال 61 هـ . ق تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است.
کربلا، نامی است که از گذشته های دور به یادگار مانده. از آن زمان که حضرت ابراهیم علیه السلام در مسیر هجرتش از سرزمین «اُور» به مکّه، پس از عبور از کناره رود فرات به سرزمین پُر برکت کربلا رسید و در آنجا به عبادت خداوند پرداخت.1
واژه کربلا
درباره این واژه سخنان و گفته های فراوانی وجود دارد؛ کربلا به یک معنا سرزمین بلا و مصیبت خوانده شده است. این واژه ترکیب شده از «کار» به معنای نجات و «بلاه» به معنای حیات و اَمان؛ یعنی: یافتن حیات. این مفهوم2 هماهنگ با روایتی است که می گوید: کربلا، بقعه ای است که خداوند در آن نوح و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، نجات داد.3
کربلا به زبان آرامی به معنای «سرزمین خدا» است.4 در قرآن کریم خداوند نجات حضرت موسی علیه السلام، هارون و قوم بنی اسرائیل را از دست فرعون و ظلمهای او در حقّ ایشان، با تعبیر «کَرْب» (نجات از بلای عظیم) بیان می کند: وَ نَجَّیناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ صافات/115. واژه کَرْب، چهار بار در قرآن مجید آمده است.5