خوب شوهرداری کردن
برای زن بزرگ ترین موفقیت و ارزش این است که در شئون گوناگون زندگی، خشنودی همسرش را به دست آورد و از هر گونه عملی که موجب ناراحتی شوهر می گردد پرهیز نماید. حضرت علی(ع) می فرمایند: «جهاد زن، خوب شوهرداری است» زن برای اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد باید تمام سعی و تلاش خود را بکار گیرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد.
شوهرداری حضرت زهرای مرضیه(س) بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عالی ترین مرحله صفا و مهربانی بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند بلکه یاوری مهربان برای او بود.
حضرت علی(ع) می فرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم. او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و عملی از او سر نزد تا باعث ناخشنودی من شود.»
و همچنین نقل است که امام علی(ع) فرمود:[5] هرگاه به چهره او «زهرا(س)» نگاه می کردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف می شد.[6]
پس از ماجرای تلخ سقیفه، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم به فکر چاره افتادند تا به گونه ای که از حضرت زهرا(س) دلجویی نمایند که اجازه ملاقات می خواستند. اما فاطمه زهرا(س) هر گونه پیشنهادی را رد می نمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزاری را ادامه می داد.
روزی امام علی(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خلیفه و عمر در پشت درب منزل، منتظر اجازه ورود می باشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا(س) فرمودند: «علی جان خانه، خانه توست و من همسر تو می باشم هر آنچه می خواهی انجام ده.»[7]
همسرداری حضرت فاطمه(س) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آن قدر مهم است که حضرت علی(ع) می فرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
فاطمه(س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیر مؤمنان علی(ع) بود. روایت است هنگامی که علی(ع) به فاطمه (س) می نگریست، غم و اندوهش برطرف می شد.
رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا(س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی(ع) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت زهرا(س) فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.
فاطمه (س) هیچ گاه حتی اموری را که احتمال می داد علی(ع) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمی نمود؛ تا آنجا که از علی(ع) در رابطه با فاطمه(س) نقل شده است: به خدا سوگند که او را به خشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.
از ویژگی های مهم حضرت فاطمه(س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی(ع) در اجرای فرامین الهی بود. پیامبر(ص) از علی(ع) سوال کرد: همسرت را چگونه یافتی؟ و علی(ع) پاسخ گفت: نِعْمَ الْعَوْنُ علی طاعَةِ اللَّه(بهترین یار و یاور برای اطاعت و بندگی خدا).
آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد می کرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» می خواند و گاهی با یاد قرابت نسبی(یا ابن عم) وی را ندا می داد. در حدیث شریف کساء آمده است که حضرت فاطمه(س) می فرماید: ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا الحسن و ای امیر مؤ منان. این گونه نقل نام و خطاب احترام آمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.
از دیگر نکات متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است هنگامی که مصدوم کردن حضرت زهرا(س) از امیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البیت بیتک و الحره امتک(خانه متعلق به شماست و من هم به منزله کنیز و خدمتگزار در خانه شماهستم).
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا(س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا(س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
منبع :http://www.hawzah.net/fa/Article/View/93931
پذیرش سراسری حوزه های علمیه خواهران-استان تهران
منشا شش گانه گناهان
مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی درشرح حدیثی از امام صادق (عَلَيهِ السَّلَامُ) به تبیین امور شش گانه ای که منشاء گناهان است اشاره کرده و تصریح نموده است که اين موارد شش گانه سرآمد گناهان هستند؛ نه اين كه موارد ديگر موجبِ گناه نميشود.
متن حدیث وشرح آن در ادامه می آید:
رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ (عَلَيهِ السَّلَامُ) قَالَ: إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتٌّ ؛ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ.[1]
شرح حدیث:
درروايتی از امام صادق(صلوات الله عليه) منقول است كه حضرت فرمودند: سرآمد اموري كه موجب ميشود انسان از فرمان الهي سرپيچي كند و نسبت به خداوند گناه وعصيان كند، شش مورد است. يعني اين شش مورد سرآمد هستند؛ نه اين كه موارد ديگر موجبِ گناه نميشود. اينها غالباً سرآمد هستند. گناهانی كه از انسان سر ميزند، منشأش غالباً يكي از اينها است.
اول: حبّ الدنيا؛
پول دوستي موجب ميشود كه نه حرام سرش بشود نه حلال. لذا موجب عصيان مي شود. دو نوع گناه داريم كه يكي از آنها ترك واجب است؛ خودِ ترك واجب هم گناه است. پول دوستي منشأ گناه ميشود.
دوم: حبّ الرئاسة؛
جاه طلبي، رياست طلبي. اين هم منشأ گناهان و معاصی دیگر ميشود.
سوم: حبّ الطعام؛
«ابن البطن»، یعنی كساني كه به اسارت شكم ميروند. این هم منشأ گناهان بعدی میشود.
چهارم: حبّ النساء؛
منظور «ابن الفرج» است. مراد از حبّ النساء ؛ شهوت جنسي است.
از آن طرف، حبّ الطعام به تعبير ما شهوت بطني و شكم پرستي است، از اين طرف هم شهوت جنسي را مطرح میفرماید كه از اين دو تعبير ميشود به «ابن البطن و الفرج». اينها اسيرند و به اسارت شكم و شهوت جنسيشان درآمدهاند و اين خود منشأ گناه می شود.
پنجم: حبّ النوم؛
يعني كساني كه خيلي مقيّدند به خوابيدن. اينها هم به معصيت ميافتند. يك سنخ معاصي هست كه منشأش حبّ نوم و خواب است. صبح نماز صبحش قضا ميشود، براي چه؟ چون ميخواهد بخوابد.
ششم: حب الراحة؛
یعنی راحت طلبي. این هم منشأ یک سنخ از معاصی است.
يك رشته ای وجود دارد كه همه اين شش مورد را به هم پيوسته ميكند و آن «حُبّ» است. «حبّ الدنيا»، «حبّ الرئاسة»، «حبّ الطعام»، «حبّ النساء»، »حبّ النوم»، «حبّ الراحة». همه اینها مثل دانههاي تسبيحی در یک نخ هستند و آن نخ تسبیح، همین «حبّ دنيا و امور مادّي» است. لذا همه اینها مربوط به هم هستند. متعلّق به اين عالم مادّه است كه انسان را به گناه ميكشاند که اگر این نباشد، هيچ وقت گناه سر نميزند و واجب هم ترك نميشود.[2]
[1]. بحارالانوار، ج70 ، ص 60
[2]. يكشنبه: 30 آبان 89 ؛ 14 ذي الحجّه 1431 ؛ مسجد جامع بازار تهران
همایش از مدرسه تا کوی دوست
اهداف همایش
آشنایی دانش آموزان با حوزه های علمیه….
· کمک به فراهم آمدن فضایی برای گفت و گو و تعامل
اندیشه میان دانش آموزان و طلاب
· ترغیب و دعوت دانش آموزان به مطالعه ی دروس دینی
· بررسی مسائل و چالش های مهم دانش آموزان
· ایجاد فضایی مناسب برای طرح پرسش ها و دغدغه های
دینی دانش آموزان و پاسخ به آنها
محور های همایش
v معرفی حوزه های علمیه خواهران
v برگزاری کارگاه های آموزشی با عنوان:
· مدیریت ارتباط:
- ارتباط با والدین
- ارتباط با همسالان
- ارتباط با جنس مخالف
· ماهواره و شبکه های اجتماعی مزایا و آسیب ها
· مد و پوشش
· کرسی آزاد اندیشی
زمان همایش
· ۲۷ بهمن ماه 1395
· ساعت۳۰/۹ الی ۳۰/۱۲
· شمال تقاطع امام علی )ع( و شهید محلاتی )آهنگ(،
موسسه فرهنگی و مذهبی حضرت قاسم بن الحسن
سردبیر همایش
راحله سادات مصطفوی
.
برنامه های همایش
· تلاوت قرآن
· سرود جمهوری اسلامی ایران
· مجری
· سخنرانی
· مجری
· پذیرایی
· برگزاری کارگاه های آموزشی
· نماز جماعت
كيفيت وفات حضرت زهرا (س)
1ـ به امسلمه فرمود: برايم آبى آماده كن تا بدان غسل كنم، امسلمه آب را آورد، غسل كرد و جامه پاكى پوشيد، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند،به طرف راستش رو به قبله خوابيد و دست راستش را زير صورتش گذاشت.(3)
2- در روايت ديگرى آمده كه: حضرت به اسماء فرمود: آبى برايم آماده كن، بعد با آن غسل كرده و سپس فرمود: جامههاى جديدم را به من بده، آنها را پوشيده و فرمود: بقيه حنوط پدرم را از فلان جا برايم بياور و زير سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اينجا بيرون برو، مىخواهم با پروردگارم مناجات كنم.
اسماء مىگويد: از اتفاق بيرون شدم و صداى مناجات آن حضرت را مىشنيدم، آهسته به طورى كه مرا نبيند وارد شدم ديدم دست به سوى آسمان دراز كرده و مىگويد: پروردگارا به حق محمد مصطفى و اشتياقى كه به ديدار من داشت، و به شوهرم على مرتضى و اندوهش بر من و به حسن مجتبى و گريهاش بر من و به حسين شهيد و پژمردگى و حسرتش بر من و به دخترانم كه پاره تن فاطمه مىباشند و غم و اندوهى كه بر من دارند، از مىخواهم كه بر گناهكاران امت محمد ترحم فرمائى و آنان را بيامرزى و به بهشت وارد كنى كه تو بزرگوارترين سؤال شوندگان و مهربانترين مهربانانى. (4)
3- و گفت: قدرى مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم كه بسيار خوب و اگر جوابى ندادم بدان كه من به سوى پدر خود، (يا پروردگارم) رفتم.
اسماء لحظهاى حضرت را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابى نشنيد، صدا زد اى دختر محمد مصطفى، اى دختر گرامىترين كسى كه زنان حمل او را عهدهدار شدند، اى دختر بهترين كسى كه بر روى ريگهاى زمين پاى گذارده، اى دختر كسى كه به پروردگارش به فاصله دو تير كمان و يا كمتر نزديك شد، اما جوابى نيامد چون جامه را از روى صورت حضرت برداشت، مشاهده كرد از دنيا رخت بر بسته است، خود را به روى حضرت انداخت و در حالى كه ايشان را مىبوسيد گفت: فاطمه آن هنگام كه نزد پدرت رسول خدا رفتى سلام اسماء بنت عميس را به آن حضرت برسان، آنگاه گريبان چاك زده و از خانه بيرون آمد، حسنين به او رسيده و گفتند: اسماء مادر ما كجا است؟ وى ساكت شد و جوابى نداد، آنان وارد اتاق شده ديدند حضرت دراز كشيده حسين عليهالسلام حضرت را تكان داد ديد از دنيا رفته است، فرمود: اى برادر خداوند تو را در مصيبت مادر پاداش دهد.
حسن خود را بر روى مادر انداخته و گاهى مىبوسيد و مىگفت: اى مادر با من سخن بگو پيش از آن كه روح از بدنم جدا شود، و حسين جلو آمده و پاهاى حضرت را مىبوسيد و مىگفت: اى مادر من پسرت حسينم، پيش از آنكه قلبم منفجر شود و بميرم با من صحبت كن.
اسماء به آنها گفت: اى فرزندان رسول خدا برويد نزد پدرتان على عليهالسلام او را از مرگ مادرتان خبردار كنيد، آن دو از منزل بيرون رفته و صدا مىزدند:يا محمداه يا احمداه، امروز كه مادرمان از دنيا رفت رحلت تو تجديد شد، بعد به مسجد رفته و على عليهالسلام را خبردار كردند حضرت با شنيدن خبر فوت فاطمه عليهاالسلام از هوش رفت و با پاشيدن آب بر او به هوش آمد و چنين گفت: اى دختر حضرت محمد به چه كسى تسليت بگوئيم، من هميشه به وسيله تو دلدارى داده مىشدم، بعد از تو چه كسى موجب دلدارى و تسليت من خواهد شد.
پی نوشت ها
1ـ احتجاج طبرسى، ج 1، ص 414- بحارالانوار، ج 43، صص 197، ح 28- سفينة، ج 2، ص 339.
2ـ عوالم، ج 11، ص 504- بحار، ج 43، ص 170، ح 11.
3ـ بلادى بحرانى «وفات فاطمه الزهراء» 77.
4ـ وفاه فاطمة الزهراء/ 78.
منبع:aviny.com
قفل دلتنگی
بی بی جان…
هزاران کلید هم بیاورند،
قفل دلتنگی های دلم را باز نمی کنند
شاه کلید دلم ، فقط نگاه توست….
یا فــاطمه زهــرا (س)