از تولد حرف می زنی
از تولد حرف ميزني.
تولد دوباره روزيهاي معنوي و مادي.
تولد ديگرباره جانهاي عاشق سرفرازي.
مكث ديدار وزيبايي بر دشت خشك بيكسي و تنهايي.
حضور پيوسته باران بر كامهاي تشنه ابدي.
ازراه ميرسي، بيدار ميشويم، راه ميرويم
و همه سرزمينهاي نرفته دانش وانديشه،
در كنار خاك پاي تو، بر ما مكشوف ميشود.
به جزاي ستمها كه بر خلايق مظلوم؛ آوارگشته بود.
بر سر ظالمان، غضب ميباري و شيوه نوازش را ترويج ميكني.
در انتظارتوييم!
مصطفي پورنجاتي
شعر رهبر انقلاب برای امام عصر
شعر رهبر انقلاب برای امام عصر عجل الله تعالی فرجه
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد “دلبر”
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود
سید علی خامنه ای
من منتظرم...
همه در جستوجوي كوي تواند، بي آنكه خوب تو را شناخته باشند.
همه در هواي روي بهارند؛ بي آنكه از غصه زمستان، به تنگ آمده باشند.
همه در غربت شب، خوابيدهاند، بي آنكه از صداي خروس سحري سراغ بگيرند.
پهناي شهر را وجب به وجب، گام به گام، كاويدهام.
از نردبانهاي كوتاه و بلند مذاهب و مكتبها، ايسمها و فلسفهها، از همه عبور كردهام.
رفتهام، فرو افتادهام، برخاستهام و خستهام.
ميگويند تو گشايشي. فرج تويي.
اين گشايش بايد شبيه يك گلستان باشد، پر از جوانههاي صداقت.
جايي براي تبسم بيدغدغه.
من منتظرم…
مصطفي پورنجاتي
خوش آمدی!
خوش آمدی!
فرشته ها گوش به رنگ صدای توأند!
زمین و زمان، سرشار از انتظاری دلنشین اند!
آسمانیان لحظه ای نگاه از خاک بر نمی دارند.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، تبسّم بر لب
لحظه موعود را به شوق ایستاده و امیرمومنان علی علیه السلام
لحظه شمار در آغوش فشردن توست!
مدینه دوباره محور توجّه است. هر لحظه که می گذرد
التهاب بیشتر می شود و انتظار، شیرین تر! و ناگهان…
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم قنداقه نور دیده اش
را در آغوش گرفته و نگاه از ماه رخسارش بر نمی دارد!
برازنده نام این طفل چیست؟
جبرئیل خواهد آمد! باید منتظر بود؛ منتظر اراده خداوند.
و حسین علیه السلام انتخاب مخصوص پروردگار است.
مدینه، برای مبارکباد آمده است؛
اجازه ورود می خواهد.
تمام ساکنان ملکوت هم برای عرض تهنیت
اجازه حضور در زمین را یافتند.
فرشتگان مدام بین زمین و آسمان در رفت و آمدند.
به یُمن حضور حسین علیه السلام ، درهای
رحمت خداوند گشوده می شود!
وجود حسین علیه السلام معجزه می کند!
آخر حسین علیه السلام ، فقط دارالشفای
خاکیان نیست؛ طبیب افلاکیان هم هست.
سلام بر حسین علیه السلام ، برگزیده خداوند در زمین!
سلام بر خلاصه خلقت!
سلام بر او که با حضورش، آینده زمین، روشن تر رقم می خورد!
سلام بر زینت بخش شانه های رسول صلی الله علیه و آله وسلم !
هنوز در گوش تاریخ می پیچد، طنین صدای روح بخش
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که می فرمود:
حسین علیه السلام از من است و من از حسینم!
ای آفتاب هستی بخش شیعه!
ای «چراغ هدایت» وای «کشتی نجات»!
خوش آمدی.
درود بر تو، که معلم عشقی و مفسر راز خون.
خدیجه پنجی
مبانی ایمان و صبر
مبانی ایمان و صبر
امام علی(ع): ایمان بر چهارپایه استوار است: 1- صبر 2- یقین 3- عدل 4- جهاد
صبر نیز برچهارپایه قرار دارد: شوق، هراس، زهد و انتظار.
آن کس که اشتیاق بهشت دارد شهوتهایش کاستی گیرد،
و آن کس که از آتش جهنم میترسد، از حرام دوری میگزیند،
و آن کس که در دنیا زهد میورزد، مصیبتها را ساده پندارد،
و آن کس که مرگ را انتظار میکشد در نیکیها شتاب میکند.
نهجالبلاغه- حکمت 31
صدایت را هنوز می شنوم
هنوز پس از چهارده قرن، صدایت را می شنوم
صدای روشنت را، از پس دیوارهای قرون
صدای ضجه بت ها را، که می شکستی شان
و صدای انسانیت را، که با تو نفسی تازه یافته بود
و از زیر گورهای جهالت و خروارها خاک تعصب و بی ریشگی
به سمت آسمان وحی پلک می گشود و حقیقت انسان را مشاهده می نمود.
صدایت را می شنوم
که بر پیکر صخره های سنگی موهوم و بت های جاهلی لرزه افکنده.
هنوز نسیم پیامت می وزد که آتش نمرودیان را خاموش ساخت
و طرحی از گلستان حقیقت انداخت.
از حرا پایین بیا و «قولوا لااله الاالله تفلحوا» را دوباره فریادکن؛
تا زمین زیر گام هایت دوباره جان بگیرد تا این بار،
عصر منجمد آهن و ابررایانه و موشک،
در برابر خورشید نگاه تو ذوب شود؛ تا لات و عزی های نوپدید،
جاودانگی پیام تو را باور کنند و در خود فرو ریزند.
صدایت را هنوز می شنوم؛
دوباره بیا و از شکستن بگو و از ساختن
از عطر بال جبرئیل بگو و از وحی
از پرواز بگو و از رسیدن
از عشق بگو و از لاهوت
از ملکوت