خواندن این وبلاگ در وقت نماز حرام است (:
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مسئله هاست
(فاضل نظری)
معنای انتظار فرج، انتظار گشایش در گرفتاری عمومی بشریت است
معنای انتظار فرج به عنوان عبارة أخرای انتظار ظهور، این است که مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهلبیت(علیهم السلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقعِ قضیه هم همین است. منتظر است که این فروبستگىِ کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا بکند. مسئله، مسئلهی گره در کار شخص من و شخص شما نیست. امام زمان (علیه الصلاة و السلام) برای اینکه فرج برای همهی بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعهی بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آیندهی بشر را نجات بدهد.
… انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است. این معنی انتظار فرج است.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم بهمناسبت نیمهی شعبان ۱۳۸۷/۰۵/۲۷
منبع: khamenei.ir
لب ما و قصهی زلف تو، چه توهمی! چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی! چه سخاوتی!
به نماز صبح و شبت سلام! و به نور در نَسَبت سلام!
و به خال کنج لبت سلام! که نشسته با چه ملاحتی!
وسط «الست بربکم» شدهایم در نظر تو گم
دل ما پیاله، لب تو خم، زدهایم جام ولایتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا حسین مکرری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی! چه اصالتی!
«بلغ العُلی به کمالِ» تو «کشف الدُجی به جمال» تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
شده پر دو چشم تو در ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی!
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی
زد اگر کسی در خانهات، دل ماست کرده بهانهات
که به جستجوی نشانهات، ز سحر شنیده بشارتی
غزلم اگر تو بسازیم، و نیام اگر بنوازیم
به نسیم یاد تو راضیم نه گلایهای نه شکایتی
نه، مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن تو که از تبار کرامتی
قاسم صرافان
آدم “صاحب خانه” که داشته باشد، نمی تواند به در و دیوار میخ زیادی بکوبد.
نمی تواند خانه را مال خودش کند. باید اجاره ی خانه اش را هرماه بپردازد . . .
آدم “صاحب کار” که داشته باشد، باید حساب کارش را پس بدهد.
نمی تواند هر ساعتی دلش خواست برود و بیاید.
نمی تواند هرطور خواست کار کند…
آدم "صاحب زمان" که داشته باشد . . صاحب زمان، یعنی صاحب زمانهایی که تلف میشود،
باگناه…
با بیخیالی…
یادمون باشد در برابر ثانیه هامون مسئولیم باید یک روزی به صاحبشان جواب پس بدهیم…
گفتم : خدا کند که بيايي
گفت : خدا کند که بخواهي
چه ارتباطی بین فرهنگ انتظار با فرهنگ عاشورا وجود دارد؟
امام زمان علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام است و مهمتر این که خونخواه واقعی او میباشد. نخستین کلامش یاد امام حسین علیه السلام است.
در القاب «ثارالله»، «وترالموتور» و «طریدالشرید» هر دو شریکند.(1) هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین میبرد.»(2)
و هدف امام حسین علیه السلام نیز در زیارت اربعین آمده است:
«خون خود را تقدیم کرد تا انسانها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.»(3)
زمانه آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بیدینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از معرفت محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند.(4)
عاشورا و انتظار
فرهنگ عاشورا زمینه ساز فرهنگ انتظار است. انتظار ادامه عاشورا است و چشم به راه حسین دیگری نشستن در کربلایی به وسعت جهان.
در زیارت عاشورا در دو قسمت از خونخواهی حسین علیه السلام در رکاب امام مهدی علیه السلام خبر میدهد.
بنا براین انتظار، انتظار انتقام عاشورا است و یاران مهدی علیه السلام همه عاشوراییاند. کسانی میتوانند در رکاب حضرت مهدی علیه السلام باشند و امام حق را یاری رسانند که در مکتب عاشورا آب دیده شده و معیار حق و باطل را آموخته باشند که حسین علیه السلام خود معیار سلم و حرب و تولّا و تبّرا است.
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
لَوْ لا إِسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْض لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها
اگر طلب مغفرت و آمرزش برخى از شما براى یکدیگر نبود، تمام اهل زمین هلاک مى گشتند.
دلائل الامامة، ص297 .
شرح حدیث:
امام زمان(علیه السلام) در حدیثى طولانى خطاب به فرزند مهزیار، شیعیان را به استغفار و دعا در حقّ یکدیگر ترغیب مى کند؛ زیرا از آثار و برکات آن رفع عذاب از روى زمین و اهل آن است.
از آیات قرآن استفاده مى شود که دو چیز عامل ایمنى زمین از عذاب الهى در این دنیاست:
1. وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم): خداوند متعال مى فرماید:
(ما کانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فیهِمْ)[1]؛ تا تو در میان مردم هستى، هرگز خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد.
2. استغفار: خداوند متعال مى فرماید:
(ما کانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ)[2]؛ خداوند آنان را در حالى که استغفار مى کنند، هرگز عذاب نخواهد کرد.
از این حدیث دو نکته استفاده مى شود:
1. گناه باعث هلاکت و عذاب مردم در همین دنیا مى شود.
2. استغفار سبب مغفرت است، خصوصاً اگر در حقّ همدیگر استغفار کنند.
پی نوشتها:
[1]. سوره ى انفال، آیه ى 33 .
[2]. همان .
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)