عارضهای به نام «خودتخریبی»
▬ در زندگی هر سیاستمداری موقعیتهایی پیش میآید که طی آنها احساس میکند که باید خطاهای ادراکی ناشی از وفور دیدگاه منفی در کشور را اصلاح کند. وقتی ملتی از مواجهه مستقیم با دشمن بیرونی فراغت مییابد، یا احساس کاذبی از فراغت نزد برخی پدید میآید، منازعات و حرف و حدیثها به سمت و سوی درون معطوف میشود. ما به قرینه رویداد تاریخی فروریزی امپراتوری روم پس از فراغت از مناقشات خارجی، به این عارضه تخریب درونی، «سندرم زوال امپراتوری روم» اطلاق میکنیم. آگاهی بموقع سیاستمداران، از این وضعیت «خودتخریبی» میتواند نقش بسزایی در کنترل و محدودسازی پیامدهای منفی ناشی از آنها داشته باشد. سیاستمدار میتواند این مشکلات و علائم را تشخیص دهد، نسبت به این علائم هشدار دهد، و سمتوسوها را اصلاح کند.
▬ وقتی «خودتخریبی» به جای مکانیسمهای دفاعی درست قرار میگیرد، نتایج کارها و عملکردها و نهادها و سازمانها، در سطحی پایینتر از حد انتظار قرار میگیرد. در هر شرایطی، نتایج عملکردهای نهادی و سازمانهای مستقر، به عنوان معیار اندازهگیری و چوب محک «اعتدال حکمرانی» تلقی میشود. هنگامی که به طور پیوسته عملکردهای نهادهای مختلف، ضعیفتر از حد انتظار است، باید بدانیم که مشکل از یکی دو نهاد عملیاتی کشور نیست، بلکه یک عمق اخلاقی دشواریآفرین در کار است. در واقع، این سبک و طرز فکر و اندیشه است که سیاست را در سطح نهادی به لکنت میکشاند. در این حالت، باید ریزبینیهای فرهنگی را فعال و گسترده کنیم. اینجا چند نکته هست؛ یکی آن که باید رسم زود قضاوت کردن را برانداخت. یکی از اشتباهات رایج بین اغلب نخبگان و تشکلهای سیاسی در شرایط «خودتخریبی»، سبک شمردن «قضاوت» است؛ و در وضعیت سبک شمردن «قضاوت»، سادهترین کار، «منفیبافی» است. برای «منفیبافی»، تنها قدری حس و حال پرخاش لازم میآید، در حالی که «واقعنگری مثبت و رو به آینده»، مستلزم ارائه طراحیهایی برای آینده است، و اتخاذ این دیدگاه همواره دشوار خواهد بود.
▬ از دیدگاه دیگر، حالا که در شبکههای اجتماعی، هر یک از مردم به «روزنامهنگار» بدل شدهاند، فرهنگ معیوب و وارداتی «روزنامهنگاری کثرتگرا» به یک اپیدمی بدل شده است. این جامعه همین کژالگوی وارداتی را در دست دارد و با آن، میتواند بدون اطلاعات وسیع، در مورد وجوه منفی همه امور سخن بگوید؛ در این کژالگو، اصل اصیل و رکن رکین، «منفیبافی» است. «غنیمت شمردن» نقاط مثبت و قوت، اصلاً خبر و مطلب قابل توجه محسوب نمیشود. لحنهای تند و فازهای منفی سکه رایج شبکههای اجتماعی شدهاند. با این روحیه، مردم از همدیگر فاصله میگیرند، و به هم بدبین میشوند. اگر مردم به هم بدگمان شوند، و این بدگمانی بسیار شود، اعتماد متقابل بین آنها از بین میرود. پس باید در سبکهای ارتباطی تجدید نظر کنیم؛ باید با ایجاد جو صمیمیت و اعتماد بین یکدیگر، به اجزای تشکیلدهنده یک «من برتر» تبدیل شویم.
▬ نکته بعد این است که همه باید متقاعد شوند که از پنجه انداختن بیهوده به چهره یکدیگر بپرهیزند، و لااقل از سرزنش کردن و مقصر دانستن عواملی که خارج از کنترل هستند دوری کنند. در شرایط «خودتخریبی»، نخبگان جناحی به وقت خطا، به شکلی ناشیانه و نادقیق، به رصد عیوب گروههای رقیب مشغول میشوند. چنین پرخاشهایی نه تنها دردی از کشور دوا نمیکنند، بلکه موجب غفلت از ریشه اصلی مشکلات و نواقص میشوند.
▬ مطلب دیگر، روحیه مثمر ثمری است، این روحیه که فعالان اجتماعی و مدنی به خود هموار کنند که «من هم به سهم خود قدری مقصر مشکلات هستم». این موجب میشود، که همه به نحوی درگیر فعالیت اجتماعی شوند. این مشغولیت موجب میشود که دشواریهای عملیاتی برای همه در سطوح متفاوتی معلوم و ملموس شود؛ «انصاف» جز با این دغدغه هماهنگ برای یافتن راه حل دشواریها به دست نمیآید. البته پرخاش و منفیبافی راحت است و در هر شرایطی میشود چیزی در مذمت دیگران گفت، ولی وقتی افراد مشغول حل و فصل مسائل شوند، ادراک متقابل که همان «انصاف» است، قوت میگیرد.
▬ چشمانداز دیگر به رواج «منفیبافی» این است که این شرایط پرخاشگر، وقتی واقع میشود که جریان ایدههای جدید کند شود یا اصلاً خشک گردد، و در نبود راهحلها، فقط نارضایتیها بماند. سیاست امروزی بدون تزریق مستمر ایدههای نو و خلاقانه، خیلی زود از نفس میافتد و راه به جایی نخواهد برد. برای حل مسائل و چالشهای انبوه دنیای جدید به ایدههای تازه و نو به نو نیاز هست؛ و این تکلیف فعالان سیاسی و مصلحان اجتماعی است که برای ورود و رواج ایدههای نو در درون کشور زمینهسازی کنند. وقتی خودزنی رواج مییابد، نشانه آن است که فعالان سیاسی و اجتماعی، مسیر آسان زندگی را انتخاب کردهاند و گاهگاه از منفیبافی بیانتها غرق لذت میشوند. در چنین شرایطی باید دنبال تحریک مجاهده عقیدتی و حس تکلیف رفت و مهارتهای مهمی را گسترش داد.
یک سوی این مهارتها این است که باید جو هراس از منفیبافی علیه نوآوری و ایدهپردازی را بشکنیم؛ اگر جو عمومی جامعه به گونهای بود که موجب رنجش و حتی تنبیه افراد نوآور و مبتکر شود، باید آشکار و واضح در قواعد صدرنشینی و قدربینی تجدید نظر کنیم، و آن را از غوغای مطبوعات و رسانهها بیرون بکشیم. برای این منظور اصلاح گفتارهای مطبوعاتی و رسانهای که زیر سایه دموکراسی کثرتگرا فقط رقابتهای بیرحمانه را میشناسند، لازم است؛ باید «مهارت گوش دادن» را به جای مهارتهای منفی فریاد زدن بر سر همدیگر ترویج کرد. یکی از دامهای مهلکی که در یک جامعه با سطح بالای «خودتخریبی» پدیدار میشود، این احساس در افراد این جامعه و خصوصاً نخبگان است که بیشتر و بهتر از سایرین میفهمند و آنها هستند که باید سخن بگویند و دیگران باید گوش کنند؛ اما، واقعیت آن است که در شرایط فعلی، همه بیش از هر چیزی به ایدهها و راه حلهای نو نیاز دارند، که این ایدهها باید از جانب مردمی ارائه شود که از نزدیک دستی بر آتش دارند؛ پس، منطقی این است که فضایی برای گفتار همه فراهم شود، و این، مستلزم تبلور ظرفیت شنیدن نزد همه است، و نهایتاً، این مهم محقق نمیگردد، مگر آن که مردم به فازهای منفی علیه یکدیگر یا اقشاری از جامعه، جداً ترتیب اثر ندهند و این را گناه به حساب آورند.
منبع:http://farsi.khamenei.ir
پذیرش حوزه های سراسری
سینمای دینی از نگاه مقام معظم رهبری
هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسى که قریحه هنرى دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بى تلاش، هنرمندى که براى تعالى کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمى کند، در حقیقت به مسؤولیتِ هنرى خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یک وقت به جایى برسد که بیش از آن نمى تواند تلاش کند - بحثى نیست - اما تا آن جایى که مى تواند، باید براى اعتلاى قالب هنرى تلاش کند. این تعهّد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسؤولیت - البته این شور و عشق هم مسؤولیت است؛ آن هم یک دست قوى است که انسان را وادار به کارى مى کند و نمى گذارد که احساس تنبلى و تن آسایى، او را از کار باز بدارد - به دست نمى آید.
علاوه بر این، تعهّد در قبال مضمون است. ما چه مى خواهیم ارائه بدهیم؟
اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمى شود هر چیزى را به مخاطب داد، فقط به صرف این که او نشسته و به حرفهاى ما گوش مى دهد. باید ببینیم به او چه مى خواهیم بدهیم. البته بحث این که ما وارد کدام دسته بندىِ سیاسى بشویم یا نشویم - این حرفهایى که بعضى از دوستان مى زنند - مسائلى است که شما باید از اینها عبور کرده باشید. اینها محلِ ّ کلام نیست؛ محلِ ّ کلام، اخلاق و فضیلت است. من مطلبى را - به گمانم - از قول «رومن رولان» خواندم که گفته بود در یک کار هنرى، یک درصد هنر، نودونه درصد اخلاق؛ یا احتیاطاً این گونه بگوییم: ده درصد هنر، نود درصد اخلاق. به نظرم رسید که این حرف، حرف دقیقى نیست. اگر از من سؤال کنند، من مى گویم صددرصد هنر و صددرصد اخلاق. اینها با هم منافات ندارند. باید صددرصد کار را با خلاّقیت هنرى ارائه داد و صددرصد آن را از مضمون عالى و تعالى بخش و پیشبرنده و فضیلت ساز پُر کرد و انباشت. آن چیزى که دغدغه برخى آدمهاى دلسوز در زمینه مسائل هنرى است، این است که ما به بهانه آزادى تخیّل یا آزادى هنرى، فضیلت سوزى و هتک اخلاق نکنیم. این بسیار مهمّ است. بنابراین هنرِ متعهّد یک واژه درست است.
هنرمند باید خود را به حقیقتى متعهد بداند. آن حقیقت چیست؟
این که هنرمند در چه سطحى از اندیشه قرار دارد تا بتواند همه و یا بخشى از آن حقیقت را ببیند و بشناسد، بحث دیگرى است. البته هرچه اندیشه و فکر و درک عقلانى بالاتر باشد، مى تواند به آن درک ظریف هنرى کیفیّت بیشترى بدهد. حافظ شیرازى صرفاً یک هنرمند نیست؛ بلکه معارف بلندى نیز در کلمات او وجود دارد. این معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمى آید؛ بلکه یک پشتوانه فلسفى و فکرى لازم دارد. باید متّکا یا نقطه عزیمت و خاستگاهى از اندیشه والا، این درک هنرى و سپس تبیین هنرى را پشتیبانى کند. البته همه در یک سطح نیستند؛ توقّع هم نیست که چنین باشند. این در مورد همه ى رشته هاى هنرى صادق است. شما از معمارى بگیرید تا نقاشى و طرّاحى و مجسمه سازى و تا کارهاى سینما و تئاتر و شعر و موسیقى و بقیه رشته هاى هنرى؛ همین معنا در آنها وجود دارد. یک وقت شما معمارى را مى بینید که اندیشه اى دارد؛ یک وقت یک معمار از لحاظ اندیشه، لُخت و بى هویّت است و متّکى به فکرى نیست. اینها اگر بخواهند بنایى را ایجاد کنند، دو گونه طرّاحى مى کنند. اگر ساخت یک شهر را به دست دو نفر آدمِ این طورى بدهند، یک نیمه آن با نیمه دیگر به کلّى متفاوت خواهد بود. به هرحال این تعهّد، لازم است.
هنرِ ملتزم و متعهّد، یک حقیقت است و ما باید به آن اقرار کنیم. نمى توان رها و یله و بى هوا و با انگیزه هاى روزبه روز و احیاناً پایین و پست یا ناسالم، دنبال هنر رفت و سرافراز بود؛ چون آن ابتهاجى که در هنرمند وجود دارد - هنرمند بهجت ویژه اى دارد که با شادیهاى معمولى فرق دارد و در غیرهنرمند اصلاً دیده نمى شود - در صورتى حقیقتاً به وجود خواهد آمد که بداند دنبال چه چیزى مى رود و چه کار مى خواهد بکند، تا با هنرمندىِ خودش احساس رضایت و بهجت کند که آن کار را انجام مى دهد. در این صورت باید اخلاق انسانى، فضیلتها و معارف والاى دینى و الهى مورد توجّه باشند,۱
هنر دینی
نکته دیگرى که آن را یادداشت کرده ام و در بیانات آقایان هم مطرح شده بود، بحث هنر دینى است. من مى خواهم این را عرض کنم که هنر دینى به هیچ وجه به معناى قشریگرى و تظاهر ریاکارانه ى دینى نیست و این هنر لزوماً با واژگان دینى به وجود نمى آید. اى بسا هنرى صددرصد دینى باشد، اما در آن از واژگان عرفى و غیردینى استفاده شده باشد. نباید تصوّر کرد که هنر دینى آن است که حتماً یک داستان دینى را به تصویر بکشد یا از یک مقوله دینى - مثلاً روحانیت و غیره - صحبت کند. هنر دینى آن است که بتواند معارفى را که همه ادیان - و بیش از همه، دین مبین اسلام - به نشر آن در بین انسانها همت گماشته اند و جانهاى پاکى در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهنها ماندگار سازد. این معارف، معارف بلند دینى است. اینها حقایقى است که همه پیامبران الهى براى آوردن آنها به میان زندگى بشر، بارهاى سنگینى را تحمّل کردند. نمى شود ما این جا بنشینیم و تلاشهاى زبده ترین انسانهاى عالم را - که مصلحان و پیامبران و مجاهدان راه خدا بودند - تخطئه کنیم و نسبت به آن بى تفاوت بگذریم. هنر دینى این معارف را منتشر مى کند؛ هنر دینى عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفى مى کند؛ ولو شما هیچ اسمى از دین و هیچ آیه اى از قرآن و هیچ حدیثى در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید. مثلاً هیچ لزومى ندارد که در محاورات سینمایى یا در تئاتر، نام و یا شکلى که نماد دین است، وجود داشته باشد تا حتماً دینى باشد؛ نه. شما مى توانید در باب عدالت، رساترین سخن را در هنرهاى نمایشى بیاورید. در این صورت به هنر دینى توجّه کرده اید.
آن چیزى که در هنر دینى به شدّت مورد توجّه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هویّت انسان و جامعه قرار نگیرد. جامعه ما بعد از پیروزى انقلاب اسلامى احساس هویّت کرد؛ یعنى شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانى، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت مى تواند در اساسى ترین مسائل جهانى، سخن و موضعى داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به این که قدرتمندان و قلدرهاى عالم چه مى خواهند، ابراز کند و پاى آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بین الملل به این چیزهاست، نه به دنباله روى کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهاى خوب، بلکه از نقاط منفى. براى یک ملت، بله قربانگوى دولتهاى گردن کلفت تر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. امروز هم با قدرتِ تمام، نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران در صحنه جهانى به عنوان یک ملت شجاع که در زمینه مسائل گوناگون صاحب ایده اند، مطرحند. درعین حال ما بیاییم با کمک هنر خود، دائماً از کنار این معنا بساییم، یا آن را به انواع حرفها و لجنها آغشته کنیم. این درست است؟ هنر نباید در این جهت قرار گیرد,۲
پذیرش مسئولیت هنری
اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا مى برد. من این را مى خواهم عرض بکنم؛ یعنى شماها یک مسئولیت سنگینى دارید. همان طور که دوستان گفتند، هیچ کس به شماها دستور نداده که بروید کارگردان یا سینماگر بشوید، این میل، استعداد و شوق شما بوده که وارد این میدان شده اید؛ اما حالا که وارد شده اید، این مسئولیت را بپذیرید. شما مى توانید خیلى اثر بگذارید. ببینید! من وقتى به یک واعظ، یک روحانى و یک نویسنده ى کتاب دینى - که او هم یک روایتگر حقایق و معارف محسوب مى شود - خطاب مى کنم و مى گویم آقا شما مواظب حرف زدنت، مواظب لغتى که به کار مى برى و مطلبى که متناسب با زمان انتخاب مى کنى، باش؛ اگر حرفى را که اینجا نباید بزنى، زدى، یا باید بزنى، نزدى، و به خاطر حرف تو یک جوانى به دین بى اعتقاد شد یا یک حقیقتى از حقایق دینى را به خاطر گفتار تو کج فهمید؛ تو پیش خداى متعال مسئولى؛ من مى خواهم به شما بگویم، این تذکر به شما که برادر و خواهر عزیز ما هستید و این ابزار هنرى بسیار کارآمد در اختیار شماست، طبعاً با یک ضریب خیلى بالایى مضاعف مى شود؛ بگویم ده برابر؛ یقیناً بیشتر؛ یعنى شما ببینید تأثیر یک فیلم هنرىِ کارآمد در مقایسه ى با یک منبر چقدر فاصله دارد!۳پی نوشت ها:
۱و۲. بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر، ۱۳۸۰/۰۵/۰۱
۳. بیانات بیانات در دیدار جمعى از کارگردانان سینما و تلویزیون ، ۱۳۸۵/۰۳/۲۳
منبع مقاله : پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (مدظله العالی) /ج
نفت کش سانچی غروب کرد
حضرت آیت الله خامنه ای با صدور پیامی حادثه ی تلخ و دلخراش جان باختن کارکنان کشتی نفت کش را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسمه تعالی
حادثه ی تلخ و دلخراش جان باختن کارکنان کشتی نفت کش بر اثر آتش سوزی و غرق را، که حقاً مصیبت بار و تأثرانگیز است به خانواده های عزادار و بازماندگان آن عزیزان صمیمانه تسلیت عرض میکنم و تسلی و آرامش دلهای غمگین آنان را از خداوند متعال مسألت مینمایم. آن عزیزان در راه انجام وظیفه و خدمت به کشورِ خود جان باخته اند و این افتخار بزرگی است که شاید بتواند سنگینی بار این غم را کاهش دهد و دلهای مصیبت دیدگان را آرامش بخشد. از خداوند متعال رحمت و مغفرت بر آنان و صبر و اجر برای بازماندگان مسألت میکنم.
سید علی خامنه ای
۲۴ دیماه
لطفا از گورباچف کمتر نباشید
در ایامی قرار داریم که مردم با بصیرت و بیدار در افسوس چرایی این اتفاقات توسط بعضی از معترضین و عده ی کثیری از اغتشاش گران هستند. واقعا دل انسان می سوزد وقتی می بیند اموال عمومی و سرمایه های ملی این مردم غیور به راحتی و جلوی چشم خودمان در حال سوختن است. آتش فتنه به هر دلیل روشن شد، امروز باید دنبال خاموش کردن آن باشیم و لیدرهای فتنه گر غربی را ساکت کنیم تا مبادا آنها توهم تغییر نظام را در سر خود پرورش دهند.
سالروز نامه تاریخ امام خمینی (ره) به میخائیل گورباچف آخرین رییس جمهور شوروی بود . معمار کبیر انقلاب نکاتی دقیق و قابل تامل را برای رهبر شوروی آن زمان بیان کردند که در بسیاری از موارد کاربردی و کلیدی می تواند باشد و محصور به زمان و آن مخاطب نبوده است، همانطور که بوریس یلتسین در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی طی مصاحبهای با خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو از اینکه به هشدارهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران 3 سال قبل از فروپاشی شوروی بیاعتنائی کرده بود، اظهار تأسف کرد و گفت: «مخاطب پیام آیتالله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود.» [1]
چند نکته از این پیام تاریخی را به فتنه گران و مخالفان امنیت این کشور منتقل می کنیم تا شاید کمی بیشتر در رفتار خود دقت کنند و بدانند به این راحتی که فکر می کنند نمی توانند، به افکار شوم خود برسند:
1_ به خدا معتقد باشید
امام در فرازی از نامه چنین توصیه کردند:
«جناب آقاى گورباچف، باید به حقیقت رو آورید… مشکل شما عدم اعتقاد واقعى به خداست.»[2] خوب می دانیم که کمونیسم و در آن زمان شوروی سابق، بوق بی خدایی را سر داده بود؛ اما آنچه امروز ما در نیّت های شوم اغتشاشگران می بینیم، بی اعتقادی نه تنها به خدا بلکه به انسانیت و بشیریت است. اگر کمی تفکر و تامل کنند می دانند که دفاع از حق مردم یا گرانی و بیکاری با اعتراض و تجمع ساده هم به گوش مسئولین می رسد و دیگر نیازبه این حرکات زشت و زننده نیست. البته اگر مسئولین کم کار و پر مشغله شده اند وقتی برای رفع مشکل مردم ندارند آن بحث دیگری است و قابل بحث، ولی در کل با ضربه به بیت المال کسی به جایی نمی رسد و داستان دوستی خاله خرسه می شود که هیچ ثمره ای بدنبال ندارد. بله امروزه متاسفانه شاهد دین داری های مقطعی و از روی سیلقه هستیم، هر کسی هر روز یک فتوا صادر می کند تا سبک زندگی خودش را توجیه کند، اما واقعا خدا کجای زندگی این افراد قرار دارد؟
2_ اشتباهات را بپذیرید
رئیس جمهور وقت شوروی با دریافت پیام و توصیه های امام چند واکنش داشتند که مهترین آن این بود که گفتند: «گفتند که برخی اشتباهات گذشته را ترمیم می کنیم تا دوباره مبتلا نشویم.» [3] چرا گاهی بعضی افراد که ادعای دین داری و روشن فکری آنها سقف آسمان را سوراخ کرده از یک انسان کمونیست و لائیک، بهره کمتری در استفاده از عقل دارند. مگر این مسیر را یک بار در سال 88 نرفتید، چه چیزی گیرتان آمد؟ چرا دوباره مردم ساده را به بازی سیاسی خود گرفتید و از تجربه های سال 88 درس نمی گیرید؟ چه چیزی شما را چشم و گوش بسته کرده است؟ این ابزار شناخت که خداوند می فرماید: «اللّهُ أَخْرَجکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصارَوَ الأَفْئِدةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ [نحل/78] خدا شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید، و برای شما گوش و چشم و دل قرار داد تا شکرگزار باشید.» را چرا استفاده نمی کنید. تا کی می خواهید با کم خردی و سوء مدیریت به مردم و جامعه اسلامی ضربه بزنید و ما را در عرصه بین الملل دشمن شاد کنید.
امیدوارم کلام نورانی پیر جماران که دل تاریک یک کمونیست را به حقیقت متوجه کرد، هدایتی برای انسان های ساده لوحی باشد که در اشتباهات خود دیگران را هم گرفتار کرده اند.
منبع:http://rasekhoon.net
چند دستور طلايي براي تربيت كودك
- كودك را فقط با خودش مقايسه كنيد نه با كودك ديگر .
- كودك در طول سال نياز به تفريح و آرامش دارد \ كودك را بيش از حد محدود نكنيد و تفريحات او را منحصر به فصل يا روز خاصي نكنيد.
- به اندازه هاي توانائي هاي كودك از او انتظار داشته باشيد.
- كودك را وسيله رسيدن به آرزوهاي ديرينه خود نكنيد.
- هميشه به كودك خود بگوييد دوستش داريد و اين را به ان كنيد.
- به تغذيه كودك خصوصاً جذب \ آةهن و كلسيم و پروتئين به اندازه كافي در هر روز توجه كنيد. (مجبور كردن كودك به خوردن غذا به اندازه بي توجهي به غذاي او اسيب زننده ست)
- اگر در كودك حالت هايي چون ترس شديد \ افسردگي \ اختلال يادگيري و غيره مشاهده كرديد \ سريعاً به روانشناس مراجعه كنيد.
- به نقاط قوت كودك تكيه كرده و از باين نكات ضعفي بپرهيزيد.
- اصول اجتماعي شدن و رعايت حقوق ديگران را از كودكي به او بياموزيد.
- در برابر خواسته هاي بيش از حد كودك مقاومت نشان دهيد. وقتي نه گفتيد با گريه و زاري او كوتاه نياييد.
- از همان اوان كودكي با خواندن كتاب كودك را به كتاب علاقه مند كنيد.
- كودك را به مكان هاي جمعي مثل پارك ها و تفريحگاه ها برده و او را با زندگي جمعي آشنا كنيد.
- در سن زير ٦ سال از اموزش به كودك خودداري كنيد از فرزندات كودكي شاد بسازيد نه دانشمند.
- مهد كودك ها به جاي توجه به تعاليم تئوري مثل زبان خارجي به فعاليت هاي حركتي و دست ورزي مثل سفال گري و نقاشي توجه كنند.
- از آنجا كه عمده يادگيري كودكان زير 7 سال با دستوري و مشاهده است بري او مهد كودكي را انتخاب كنيد كه اين زمينه ها برتر است.
- از تنبيه جسماني كودك خودداري كنيد به جاي آن روش هاي تشويقي و يا نهايتا محروميت از مثلاً تلويزيون \ پارك و غيره را به جاي تنبيه جسماني و كلامي و قهر جايگزين كنيد.
- كودك به حضور توأم پدر و مادر در شبانه روز نياز دارد . پدران و مادراني كه ساعات كمي از شبانه روز با كودك خود (به صورت بيدار) طي مي كنند منتظر عواقب آن باشند.
- در ازدواج هاي فاميلي قبل از بچه دار شدن آزمايش ژنتيك براي جلوگيري از يك عمر پشيماني واجب است . در اين زمينه منطقي باشيد و احساسي عمل نكنيد.
- چنانچه كودك خطايي كرد به او بقبولانيد از آن رفتار بدتان مي آيد نه خود كودك .
- به جاي نصيحت مداوم كودكان و نوجوانان با آنان احساس همدردي كنيد.
- در كنار تب هاي جسمي به تب هاي روحي فرزند خود توجه كرده و همراه توجه به سلامت جسمي به سلامت روحي او نيز توجه كافي بكنيد.
تهیه کننده:سعیده فرید
چند دستور طلايي براي تربيت كودك
- كودك را فقط با خودش مقايسه كنيد نه با كودك ديگر .
- كودك در طول سال نياز به تفريح و آرامش دارد \ كودك را بيش از حد محدود نكنيد و تفريحات او را منحصر به فصل يا روز خاصي نكنيد.
- به اندازه هاي توانائي هاي كودك از او انتظار داشته باشيد.
- كودك را وسيله رسيدن به آرزوهاي ديرينه خود نكنيد.
- هميشه به كودك خود بگوييد دوستش داريد و اين را به ان كنيد.
- به تغذيه كودك خصوصاً جذب \ آةهن و كلسيم و پروتئين به اندازه كافي در هر روز توجه كنيد. (مجبور كردن كودك به خوردن غذا به اندازه بي توجهي به غذاي او اسيب زننده ست)
- اگر در كودك حالت هايي چون ترس شديد \ افسردگي \ اختلال يادگيري و غيره مشاهده كرديد \ سريعاً به روانشناس مراجعه كنيد.
- به نقاط قوت كودك تكيه كرده و از باين نكات ضعفي بپرهيزيد.
- اصول اجتماعي شدن و رعايت حقوق ديگران را از كودكي به او بياموزيد.
- در برابر خواسته هاي بيش از حد كودك مقاومت نشان دهيد. وقتي نه گفتيد با گريه و زاري او كوتاه نياييد.
- از همان اوان كودكي با خواندن كتاب كودك را به كتاب علاقه مند كنيد.
- كودك را به مكان هاي جمعي مثل پارك ها و تفريحگاه ها برده و او را با زندگي جمعي آشنا كنيد.
- در سن زير ٦ سال از اموزش به كودك خودداري كنيد از فرزندات كودكي شاد بسازيد نه دانشمند.
- مهد كودك ها به جاي توجه به تعاليم تئوري مثل زبان خارجي به فعاليت هاي حركتي و دست ورزي مثل سفال گري و نقاشي توجه كنند.
- از آنجا كه عمده يادگيري كودكان زير 7 سال با دستوري و مشاهده است بري او مهد كودكي را انتخاب كنيد كه اين زمينه ها برتر است.
- از تنبيه جسماني كودك خودداري كنيد به جاي آن روش هاي تشويقي و يا نهايتا محروميت از مثلاً تلويزيون \ پارك و غيره را به جاي تنبيه جسماني و كلامي و قهر جايگزين كنيد.
- كودك به حضور توأم پدر و مادر در شبانه روز نياز دارد . پدران و مادراني كه ساعات كمي از شبانه روز با كودك خود (به صورت بيدار) طي مي كنند منتظر عواقب آن باشند.
- در ازدواج هاي فاميلي قبل از بچه دار شدن آزمايش ژنتيك براي جلوگيري از يك عمر پشيماني واجب است . در اين زمينه منطقي باشيد و احساسي عمل نكنيد.
- چنانچه كودك خطايي كرد به او بقبولانيد از آن رفتار بدتان مي آيد نه خود كودك .
- به جاي نصيحت مداوم كودكان و نوجوانان با آنان احساس همدردي كنيد.
- در كنار تب هاي جسمي به تب هاي روحي فرزند خود توجه كرده و همراه توجه به سلامت جسمي به سلامت روحي او نيز توجه كافي بكنيد.
تهیه کننده:سعیده فرید
چند دستور طلايي براي تربيت كودك
- كودك را فقط با خودش مقايسه كنيد نه با كودك ديگر .
- كودك در طول سال نياز به تفريح و آرامش دارد \ كودك را بيش از حد محدود نكنيد و تفريحات او را منحصر به فصل يا روز خاصي نكنيد.
- به اندازه هاي توانائي هاي كودك از او انتظار داشته باشيد.
- كودك را وسيله رسيدن به آرزوهاي ديرينه خود نكنيد.
- هميشه به كودك خود بگوييد دوستش داريد و اين را به ان كنيد.
- به تغذيه كودك خصوصاً جذب \ آةهن و كلسيم و پروتئين به اندازه كافي در هر روز توجه كنيد. (مجبور كردن كودك به خوردن غذا به اندازه بي توجهي به غذاي او اسيب زننده ست)
- اگر در كودك حالت هايي چون ترس شديد \ افسردگي \ اختلال يادگيري و غيره مشاهده كرديد \ سريعاً به روانشناس مراجعه كنيد.
- به نقاط قوت كودك تكيه كرده و از باين نكات ضعفي بپرهيزيد.
- اصول اجتماعي شدن و رعايت حقوق ديگران را از كودكي به او بياموزيد.
- در برابر خواسته هاي بيش از حد كودك مقاومت نشان دهيد. وقتي نه گفتيد با گريه و زاري او كوتاه نياييد.
- از همان اوان كودكي با خواندن كتاب كودك را به كتاب علاقه مند كنيد.
- كودك را به مكان هاي جمعي مثل پارك ها و تفريحگاه ها برده و او را با زندگي جمعي آشنا كنيد.
- در سن زير ٦ سال از اموزش به كودك خودداري كنيد از فرزندات كودكي شاد بسازيد نه دانشمند.
- مهد كودك ها به جاي توجه به تعاليم تئوري مثل زبان خارجي به فعاليت هاي حركتي و دست ورزي مثل سفال گري و نقاشي توجه كنند.
- از آنجا كه عمده يادگيري كودكان زير 7 سال با دستوري و مشاهده است بري او مهد كودكي را انتخاب كنيد كه اين زمينه ها برتر است.
- از تنبيه جسماني كودك خودداري كنيد به جاي آن روش هاي تشويقي و يا نهايتا محروميت از مثلاً تلويزيون \ پارك و غيره را به جاي تنبيه جسماني و كلامي و قهر جايگزين كنيد.
- كودك به حضور توأم پدر و مادر در شبانه روز نياز دارد . پدران و مادراني كه ساعات كمي از شبانه روز با كودك خود (به صورت بيدار) طي مي كنند منتظر عواقب آن باشند.
- در ازدواج هاي فاميلي قبل از بچه دار شدن آزمايش ژنتيك براي جلوگيري از يك عمر پشيماني واجب است . در اين زمينه منطقي باشيد و احساسي عمل نكنيد.
- چنانچه كودك خطايي كرد به او بقبولانيد از آن رفتار بدتان مي آيد نه خود كودك .
- به جاي نصيحت مداوم كودكان و نوجوانان با آنان احساس همدردي كنيد.
- در كنار تب هاي جسمي به تب هاي روحي فرزند خود توجه كرده و همراه توجه به سلامت جسمي به سلامت روحي او نيز توجه كافي بكنيد.
تهیه کننده:سعیده فرید
چند دستور طلايي براي تربيت كودك
- كودك را فقط با خودش مقايسه كنيد نه با كودك ديگر .
- كودك در طول سال نياز به تفريح و آرامش دارد \ كودك را بيش از حد محدود نكنيد و تفريحات او را منحصر به فصل يا روز خاصي نكنيد.
- به اندازه هاي توانائي هاي كودك از او انتظار داشته باشيد.
- كودك را وسيله رسيدن به آرزوهاي ديرينه خود نكنيد.
- هميشه به كودك خود بگوييد دوستش داريد و اين را به ان كنيد.
- به تغذيه كودك خصوصاً جذب \ آةهن و كلسيم و پروتئين به اندازه كافي در هر روز توجه كنيد. (مجبور كردن كودك به خوردن غذا به اندازه بي توجهي به غذاي او اسيب زننده ست)
- اگر در كودك حالت هايي چون ترس شديد \ افسردگي \ اختلال يادگيري و غيره مشاهده كرديد \ سريعاً به روانشناس مراجعه كنيد.
- به نقاط قوت كودك تكيه كرده و از باين نكات ضعفي بپرهيزيد.
- اصول اجتماعي شدن و رعايت حقوق ديگران را از كودكي به او بياموزيد.
- در برابر خواسته هاي بيش از حد كودك مقاومت نشان دهيد. وقتي نه گفتيد با گريه و زاري او كوتاه نياييد.
- از همان اوان كودكي با خواندن كتاب كودك را به كتاب علاقه مند كنيد.
- كودك را به مكان هاي جمعي مثل پارك ها و تفريحگاه ها برده و او را با زندگي جمعي آشنا كنيد.
- در سن زير ٦ سال از اموزش به كودك خودداري كنيد از فرزندات كودكي شاد بسازيد نه دانشمند.
- مهد كودك ها به جاي توجه به تعاليم تئوري مثل زبان خارجي به فعاليت هاي حركتي و دست ورزي مثل سفال گري و نقاشي توجه كنند.
- از آنجا كه عمده يادگيري كودكان زير 7 سال با دستوري و مشاهده است بري او مهد كودكي را انتخاب كنيد كه اين زمينه ها برتر است.
- از تنبيه جسماني كودك خودداري كنيد به جاي آن روش هاي تشويقي و يا نهايتا محروميت از مثلاً تلويزيون \ پارك و غيره را به جاي تنبيه جسماني و كلامي و قهر جايگزين كنيد.
- كودك به حضور توأم پدر و مادر در شبانه روز نياز دارد . پدران و مادراني كه ساعات كمي از شبانه روز با كودك خود (به صورت بيدار) طي مي كنند منتظر عواقب آن باشند.
- در ازدواج هاي فاميلي قبل از بچه دار شدن آزمايش ژنتيك براي جلوگيري از يك عمر پشيماني واجب است . در اين زمينه منطقي باشيد و احساسي عمل نكنيد.
- چنانچه كودك خطايي كرد به او بقبولانيد از آن رفتار بدتان مي آيد نه خود كودك .
- به جاي نصيحت مداوم كودكان و نوجوانان با آنان احساس همدردي كنيد.
- در كنار تب هاي جسمي به تب هاي روحي فرزند خود توجه كرده و همراه توجه به سلامت جسمي به سلامت روحي او نيز توجه كافي بكنيد.
تهیه کننده:سعیده فرید
چند دستور طلايي براي تربيت كودك
- كودك را فقط با خودش مقايسه كنيد نه با كودك ديگر .
- كودك در طول سال نياز به تفريح و آرامش دارد \ كودك را بيش از حد محدود نكنيد و تفريحات او را منحصر به فصل يا روز خاصي نكنيد.
- به اندازه هاي توانائي هاي كودك از او انتظار داشته باشيد.
- كودك را وسيله رسيدن به آرزوهاي ديرينه خود نكنيد.
- هميشه به كودك خود بگوييد دوستش داريد و اين را به ان كنيد.
- به تغذيه كودك خصوصاً جذب \ آةهن و كلسيم و پروتئين به اندازه كافي در هر روز توجه كنيد. (مجبور كردن كودك به خوردن غذا به اندازه بي توجهي به غذاي او اسيب زننده ست)
- اگر در كودك حالت هايي چون ترس شديد \ افسردگي \ اختلال يادگيري و غيره مشاهده كرديد \ سريعاً به روانشناس مراجعه كنيد.
- به نقاط قوت كودك تكيه كرده و از باين نكات ضعفي بپرهيزيد.
- اصول اجتماعي شدن و رعايت حقوق ديگران را از كودكي به او بياموزيد.
- در برابر خواسته هاي بيش از حد كودك مقاومت نشان دهيد. وقتي نه گفتيد با گريه و زاري او كوتاه نياييد.
- از همان اوان كودكي با خواندن كتاب كودك را به كتاب علاقه مند كنيد.
- كودك را به مكان هاي جمعي مثل پارك ها و تفريحگاه ها برده و او را با زندگي جمعي آشنا كنيد.
- در سن زير ٦ سال از اموزش به كودك خودداري كنيد از فرزندات كودكي شاد بسازيد نه دانشمند.
- مهد كودك ها به جاي توجه به تعاليم تئوري مثل زبان خارجي به فعاليت هاي حركتي و دست ورزي مثل سفال گري و نقاشي توجه كنند.
- از آنجا كه عمده يادگيري كودكان زير 7 سال با دستوري و مشاهده است بري او مهد كودكي را انتخاب كنيد كه اين زمينه ها برتر است.
- از تنبيه جسماني كودك خودداري كنيد به جاي آن روش هاي تشويقي و يا نهايتا محروميت از مثلاً تلويزيون \ پارك و غيره را به جاي تنبيه جسماني و كلامي و قهر جايگزين كنيد.
- كودك به حضور توأم پدر و مادر در شبانه روز نياز دارد . پدران و مادراني كه ساعات كمي از شبانه روز با كودك خود (به صورت بيدار) طي مي كنند منتظر عواقب آن باشند.
- در ازدواج هاي فاميلي قبل از بچه دار شدن آزمايش ژنتيك براي جلوگيري از يك عمر پشيماني واجب است . در اين زمينه منطقي باشيد و احساسي عمل نكنيد.
- چنانچه كودك خطايي كرد به او بقبولانيد از آن رفتار بدتان مي آيد نه خود كودك .
- به جاي نصيحت مداوم كودكان و نوجوانان با آنان احساس همدردي كنيد.
- در كنار تب هاي جسمي به تب هاي روحي فرزند خود توجه كرده و همراه توجه به سلامت جسمي به سلامت روحي او نيز توجه كافي بكنيد.
تهیه کننده:سعیده فرید
چند دستور طلايي براي تربيت كودك
- كودك را فقط با خودش مقايسه كنيد نه با كودك ديگر .
- كودك در طول سال نياز به تفريح و آرامش دارد \ كودك را بيش از حد محدود نكنيد و تفريحات او را منحصر به فصل يا روز خاصي نكنيد.
- به اندازه هاي توانائي هاي كودك از او انتظار داشته باشيد.
- كودك را وسيله رسيدن به آرزوهاي ديرينه خود نكنيد.
- هميشه به كودك خود بگوييد دوستش داريد و اين را به ان كنيد.
- به تغذيه كودك خصوصاً جذب \ آةهن و كلسيم و پروتئين به اندازه كافي در هر روز توجه كنيد. (مجبور كردن كودك به خوردن غذا به اندازه بي توجهي به غذاي او اسيب زننده ست)
- اگر در كودك حالت هايي چون ترس شديد \ افسردگي \ اختلال يادگيري و غيره مشاهده كرديد \ سريعاً به روانشناس مراجعه كنيد.
- به نقاط قوت كودك تكيه كرده و از باين نكات ضعفي بپرهيزيد.
- اصول اجتماعي شدن و رعايت حقوق ديگران را از كودكي به او بياموزيد.
- در برابر خواسته هاي بيش از حد كودك مقاومت نشان دهيد. وقتي نه گفتيد با گريه و زاري او كوتاه نياييد.
- از همان اوان كودكي با خواندن كتاب كودك را به كتاب علاقه مند كنيد.
- كودك را به مكان هاي جمعي مثل پارك ها و تفريحگاه ها برده و او را با زندگي جمعي آشنا كنيد.
- در سن زير ٦ سال از اموزش به كودك خودداري كنيد از فرزندات كودكي شاد بسازيد نه دانشمند.
- مهد كودك ها به جاي توجه به تعاليم تئوري مثل زبان خارجي به فعاليت هاي حركتي و دست ورزي مثل سفال گري و نقاشي توجه كنند.
- از آنجا كه عمده يادگيري كودكان زير 7 سال با دستوري و مشاهده است بري او مهد كودكي را انتخاب كنيد كه اين زمينه ها برتر است.
- از تنبيه جسماني كودك خودداري كنيد به جاي آن روش هاي تشويقي و يا نهايتا محروميت از مثلاً تلويزيون \ پارك و غيره را به جاي تنبيه جسماني و كلامي و قهر جايگزين كنيد.
- كودك به حضور توأم پدر و مادر در شبانه روز نياز دارد . پدران و مادراني كه ساعات كمي از شبانه روز با كودك خود (به صورت بيدار) طي مي كنند منتظر عواقب آن باشند.
- در ازدواج هاي فاميلي قبل از بچه دار شدن آزمايش ژنتيك براي جلوگيري از يك عمر پشيماني واجب است . در اين زمينه منطقي باشيد و احساسي عمل نكنيد.
- چنانچه كودك خطايي كرد به او بقبولانيد از آن رفتار بدتان مي آيد نه خود كودك .
- به جاي نصيحت مداوم كودكان و نوجوانان با آنان احساس همدردي كنيد.
- در كنار تب هاي جسمي به تب هاي روحي فرزند خود توجه كرده و همراه توجه به سلامت جسمي به سلامت روحي او نيز توجه كافي بكنيد.
تهیه کننده:سعیده فرید