شما هم دعوت هستين
آمريكا: شيطان بزرگ
ميانمار حقيقت يك نسل كشي
شروع ماجرا
شروع درگیری ها به حدود250 سال قبل برمی گردد. در سال ۱۷۷۴ میلادی، یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت میرسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری میگذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی میکند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع میشود، حقوق مسلمانان نادیده گرفته میشود، تبعیضها تشدید میشود و مساله مسلمانان به تدریج بهعنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه، متوجه این موضوع میشوند و حتی به سطح بینالمللی نیز میرود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بینالملل است.
در این مدت، تعدادی از مسلمانان گروههای چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی نيز داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت رها شوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی میکنند.
چرا بودایی ها به مسلمانان حمله می کنند؟
بسیاری از آنها بر این باورند که ملتشان باید یکپارچه شود و دینشان در خطر است. فضای جهانی نيز در این میان تاثیری حیاتی دارد. بودایی ها مدعي هستند که در سراسر جهان، اسلام افراطی در کانون بسیاری از درگیریهای خشونت بار قرار دارد. آنها همچنین احساس می کنند که آیین های توحیدی تبشیری به دنبال گسترش خود در سرزمین های دیگر هستند و فکر می کنند که اگر ادیان دیگر شیوه برخورد سرسختانه تری در پیش گرفته اند، آنها نيز باید همین کار را کنند.
کشتار 2012
بعد از سال ها در 2012 بار دیگر اختلافات میان مسلمانان و بودایی ها در میانمار شدت گرفت. بر اثر این اختلافات، درگیری هاي گسترده و قتلعام مسلمانان توسط بوداییان شدت گرفت. شروع ماجرا از آنجا بود که سه جوان مسلمان به تجاوز و قتل یک دختر بودایی متهم شدند.
یک نفر از آنان پس از دستگیری خودکشی کرد و دو تن دیگر به اعدام محکوم شدند. جامعه مسلمانان گفتند دختر همراه یکی از این سه پسر فرار کرده است. همچنين حمله به یک اتوبوس مسلمانان و کشتار 10 نفر، آغاز سلسله وقایع بعد از آن بود. برخی گزارشها حاکی از قتل ۲۰۰۰۰ مسلمان است. همچنین گفته میشود که نیروهای نظامی میانمار به مهاجمان کمک میکنند و این کشتار در سکوت رسانههای خبری و سازمان ملل، در حال انجام است. به گزارش سازمان عفو بینالملل، بوداییان عامل کشتار، تجاوز و آتشزدن هزاران خانه مسلمانان شناخته شدهاند. گفتني است دولت میانمار، مانع دسترسی خبرنگاران به منطقه میشود.
روهینگیایی ها چه کسانی هستند؟
اما روهینگیاييها، مردمی مسلمان و هند و آریایی هستند که در ایالت راخین در غرب میانمار زندگی میکنند. آنگونه که پیر محمد ملازهی به «قانون» میگوید، این مردم ساکنان اولیه میانمار بودند که بعدها با بر هم زدن ترکیب جمعیتی در این منطقه، اکثریت از دست آنها خارج شد. ملازهی در ادامه میگوید: « این سرزمین به لحاظ تاریخی به قوم مسلمان تعلق داشته و بيشتر مردم این کشور مسلمان بودند. بعد ها بوداییان را به آنجا کوچ دادند و ترکیب جمعیتی را به زیان روهینگیا برهم زدند.بنابراین دنیا می تواند کاری برای این افراد انجام دهد. اما در شرایط فعلی، این مردم بیشتر تحت فشار قرار میگیرند».
سازمان ملل متحد و همچنین بيشتر رسانههای بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری، مردم روهینگیا را جزو تحت ستمترین اقلیتها در جهان توصیف میکنند. در حالی که اصل این شرایط در ارتباط با سازمان ملل متحد هنوز نامشخص است.
خشونتهای قومی میان بوداییان که اکثریت جمعیت میانمار را تشکیل میدهند و اقلیت مسلمان روهینگیا ،تاکنون هزاران کشته بر جای گذاشته و دهها هزار نفر ، خانه و کاشانه خود را از دست داده و آواره شدهاند.این مردم چهار درصد کل جمعیت میانمار را تشکیل میدهند. مسلمانان روهینگیا و برخی از محققان معتقدند که آنها بومی ایالت راخین هستند، اما موضوع حضور این افراد در میانمار، موضوعی تاریخی است که نیاز به بررسی بیشتري دارد.
محرومیت از حقوق انسانی
بیشتر جمعیت یک میلیون و صد هزار نفری روهینگیا از حق شهروندی میانمار محرومند و در شرایطی مشابه با آپارتاید و در کمپهای پناهندگان در نزدیکی مرز بنگلادش زندگی میکنند. بیش از ۱۴۰ هزار نفر از آنها به دنبال درگیری با قوم بودایی «راخینه» در سال ۲۰۱۲ به مناطق دیگر آواره شدهاند. دولت میانمار اقلیت مسلمان روهینگیا را به عنوان مهاجران غیرقانونی که از بنگلادش وارد شدهاند، تلقی میکند. دولت بنگلادش نیز درقبال «مهاجران غیر قانونی» سیاست بسیار سرسختانهای دارد و از ورود آنها جلوگیری میکند.روزنامههای دولتی میانمار از آنها با الفاظی چون «سیاهه»، «عربه» یا «بنگلادشیه» نام میبرند.
از سرگیری کشتارها در میانمار
دور جدید اخطار، اخراج و کشتارها در میانمار در پی آن صورت گرفت که چند پاسگاه دولتی مورد حمله مسلحانه دو گروه چریکی روهينگیایی با عنوان «وفاداران روهينگیا» و «سازمان ملی مسلمانان روهينگیا» قرار گرفت. این افراد در حملاتی به پاسگاهها، تعدادی از نظامیان را کشتند. بر اساس آنچه که دولت میانمار میگوید، این دو گروه از حامیان و گروههای تحت نظر القاعده هستند. در پاسخ به این حملات، نظامیان میانمار اقدام به قتل و نسل کشی مسلمانان در آن کشور کردند. تعداد زیادی از مسلمانان نيز به سمت بنگلادش گریختند که در این میان بنگلادش از قبول کردن این افراد سر باز زد.
بیانیه القاعده یمن
نكته اي كه وجود دارد اين است كه سه روز پیش بود که سازمان القاعده شعبه یمن در پاسخ به اقدامات علیه روهينگیایی ها، با صدور بیانیه ای از همه گروه های وابسته و شعبات خود خواست تا بودایی ها را در شبه قاره هند مورد حمله قرار دهند. اگر این موضوع را ملاک قرار دهیم، می توان گفت بین افراد پیکار جو در میانمار و گروهکهای اسلامی، رابطهای وجود دارد. این موضوع، وابستگی گروهک های روهينگیایی به سازمان شبه اسلامی را تا حدی نشان می دهد.
سکوت مدعیان صلح
از طرفي متاسفانه کمترین موضع از سوی مجامع بین المللی نسبت به این نسل کشی مسلمانان در میانمار صورت گرفته است. آن سانگ سوچی، رهبر مخالفان و حزب لیگ ملی برای دموکراسی نيز از موضعگیری آشکار درباره آنها خودداری کرده و تاکنون هیچ حرفی در مورد خشونت با این اقلیت و سرکوب آنان نزده است. موضوعی که با اعتراض بسیاری از فعالان حقوق بشر و صلح طلبان جهان روبهرو شده است.
پیر محمد ملازهی در رابطه با ورود سوچی به موضوع کشتار بی رحمانه مسلمانان در میانمار به «قانون» گفت: هم اکنون حزب حاکم، حزب خانم سوچی است. سوچی برای دفاع از آزادی در دوران حکومت نظامیان، 22 سال در زندان و حصر خانگی بوده است؛ بنابر این او یک تعهد اخلاقی نسبت به ساکنان میانمار دارد.
چون برنده شدن جایزه صلح نوبل نيز بر پایه همین مبارزات او در راستای آزادی بوده و با دیکتاتوری نظامیان و تامین حقوق مردم مبارزه کرده است. هم اکنون او به دلايلی سکوت کرده و دولتش دست نظامیان را برای این کشتار باز گذاشته است. البته شاید دولت تاثیری بر نظامیان این کشور نداشته باشد و گوش به فرمان سوچی و نيز نیستند اماخانم سوچی بايد به عنوان وزیر امور خارجه فعالیت کند ميتواند تاثير گذار باشد.
جوامع بین المللی چه کنند؟
پیر محمد ملازهی، تحلیلگر بینالملل در این رابطه به «قانون» می گوید:«حقیقت این است که ایران میتواند یک نوع فشار را از طریق مجامع جهانی به دولت مستقر میانمار وارد کند.
به نظر میرسد اگر کشورهای اسلامی مانند ایران، عربستان، مصر، ترکیه و کشورهای تاثیرگذار مسلمان، از طریق سازمان همکاریهای اسلامی که متشکل از بیش از 50 کشور اسلامی است، موضوع را پیگیری کنند و آن را به سازمان ملل برسانند.ازطرفي رسانههای این کشورها ظلم و ستمی را که به مردم روهینگیا شده است،افشا کنند. دولت میانمار در شرایطی قرار گیرد که دیگر نتواند مقاومت كند».
وی در ادامه گفت: «در گذشته نيز این فشار ها جواب داده است. زمانی که نظامیان قدرت را در این کشور به دست داشتند با فشار افکار عمومی و مجامع بین المللی، سردمداران این کشور مجبور به برگزاری انتخابات در این کشور و کناره گیری نظامیان شدند. می توان امیدوار بود که اگر کشور های اسلامی ابتکار از خودشان نشان دهند و در مقابل این نسل کشی و اخراج مسلمانان بایستند، وضعیت در میانمار تغییر کند».
دل مسلمانان به درد آمدهاست
از طرفي نظر افضلی، رییس گروه دوستی پارلمان ایران و هند، بنگلادش، سریلانکا ، هلند و مولداوی در گفتوگو با «قانون» با بیان اینکه دل مسلمانان جهان از نسلکشی مسلمانان به درد آمده است، گفت:«صحنه های دلخراشی را علیه مسلمانان در میانمار شاهدیم که بسیار ناراحتکننده است». او درباره اقدامات بین المللی در رابطه با توقف این نسل کشی مسلمانان گفت:« به نظر می رسد مسلمانان باید با اتحاد خود از مجامع بین المللی بخواهند که این کشتار در میانمار متوقف شود و مردم مسلمان به سرزمین خود برگردند».
دیدار فرماندهان قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء(ص) ارتش با فرمانده کل قوا
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا در دیدار فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء (صلیاللهعلیهوآله)، این قرارگاه را «خط مقدمِ دفاع از حیثیت و موجودیت کشور» خواندند و با اشاره به نقش بیبدیل نیروی انسانی در پیشرفت بخشهای مختلف از جمله نیروهای مسلح، تأکید کردند: باید با کار و تلاش بیوقفه، استعدادهای پرشمار نیروی انسانی را شکوفا کنید و آن را در خدمت رفع نیازها و کمبودهای کشور قرار دهید.
حضرت آیتالله خامنهای، خدمت در خط مقدم مقابله با تهدیدات را فرصتی ارزشمند برای نیروهای غیور، مؤمن و شریف در قرارگاه پدافند هوایی برشمردند و افزودند: کارهای بسیار خوبی در قرارگاه پدافند هوایی انجام شده است که نشاندهندهی وجود عزم و انگیزه و توانایی در این نیرو است.
رهبر انقلاب اسلامی، نیروی انسانیِ باسواد، باتدبیر، شجاع و خستگیناپذیر را پایه و اساس غلبه بر موانع و عبور از آنها دانستند و گفتند: پیشرفتهای فراوان در بخشهای مختلف همچون نیروهای مسلح و همچنین بخش علم و فناوری نشاندهندهی وجود توانایی در نیروی انسانی جوان و پرانگیزهی کشور است و فرزندان توانای ایران -چه در داخل و چه در مراکز علمی و فناوری دنیا- مایهی افتخار و مباهات هستند.
ایشان، نسخهی علاجبخشِ مشکلات کشور را بهکار گرفتن و فعال کردن این تواناییها و استعدادهای جوشان خواندند و با تقدیر از هماهنگی ارتش و سپاه در قرارگاه پدافند هوایی و همچنین همکاری این قرارگاه با وزارت دفاع و دانشگاهها و مراکز علمی در برطرف کردن نیازها و کمبودها، افزودند: کار و تلاش را با آهنگی پر شتابتر از قبل ادامه دهید و با ارائهی طرحهای نو و ابتکاری در جهت خودکفایی کشور، به پیش بروید.
پیش از سخنان فرمانده معظم کل قوا، امیر سرتیپ اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیاء (صلیاللهعلیهوآله) با گرامیداشت سالروز تشکیل این قرارگاه، گزارشی از مهمترین اقدامات انجامشده بیان کرد
انقلاب ادامه دارد
اوّلاً درس خواندن را دستِ کم نگیرید. این حرفهایی که شما زدید، این عبارات خوب، این مطالب خوب، معنایش این نیست که شما خوب درس خواندهاید؛ معنایش این است که شما خوشفکرید، خوشبیانید؛ امّا آیا درس هم خوب خواندهاید؟ از این حرفها نمیشود فهمید که شما خوب درس خواندهاید. باید خوب درس بخوانید.
من مشهد درس رسائل و مکاسب میگفتم، هر چند وقت یکبار هم ما را میگرفتند، زندان میبردند، شاگردهای ما متفرّق میشدند؛ بعد که از زندان میآمدیم، درس را شروع میکردیم، باز جمع میشدند میآمدند؛ شوق مبارزه و ملاحظهی حال بنده -آن کتکخوریِ ویژهای که ما آن روز از دستگاه داشتیم- گاهی آنها را نسبت به این درسی که ما به آنها میدادیم، دچار تردید میکرد؛ حالا جزئیّات فرمایش شیخ(۵) در مکاسب یا مثلاً کفایه که مراد از عبارت این است [را وقتی میگفتم]، من میدیدم دچار تردیدند؛ همیشه من به اینها میگفتم: بچّههای عزیز من! بدانید اگر درس نخوانید نمیتوانید تأثیرگذار خوبی باشید؛ به اینها میگفتم بیمایه فطیر است،(۶) باید درس بخوانید
حقّق خواستههای مطلوب، صرفاً با داشتن یک مدیریّت و داشتن منابع مالی به دست نمیآید، حتّی گاهی با داشتن آنها [هم] به دست نمیآید؛ چیز دیگری لازم است. آن چیز دیگر همان است که شما دارید: انگیزه، میل، وضوحِ مطلوب و غایت مورد نظر؛ اینها لازم است. و باید مبارزه کرد؛ بدون مبارزه هیچ چیز به دست نمیآید، این حوزهی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نیست، معنایش مبارزهی سیاسی نیست؛ [مبارزه] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شیشنهاد عملی باید داد. هر پیشنهادی که میخواهید بدهید، نگاه کنید ببینید چقدر قابل عملی شدن است؛ برنامهی منطبق با وضعیّت زمین بدهید
شما دنبالهروی کار انبیا هستید. خب، کار انبیا در سورهی مبارکهی اعراف [چنین آمده]: وَ اِلیٰ عادٍ اَخاهُم هودًا قالَ یٰقَومِ اعبُدُوا اللَهَ ما لَکُم مِن اِلٰهٍ غَیرُه؛(۱۱) مسئله، مسئلهی توحید است. حرکت انبیا، حرکت برای توحید است؛ اصلاً اساس کار دعوت انبیا، دعوت به توحید است. دعوت به توحید فقط به معنای این نیست که عقیده پیدا کنید که خدا یک است و دو نیست و این بتها یا این خدایان -موجودی که هستند- ارزش الوهیّت ندارند؛ فقط این نیست، عقیدهی به توحید، یک پایه و استوانه(۱۲) یا زمینهی اساسیِ یک جهانبینی است که زندگی را میسازد. عقیدهی به توحید یعنی جامعهی توحیدی به وجود آوردن؛. ما درست کنید
دوران کنونی برای حوزههای علمیّه و برای روحانیّت یک اختصاصاتی دارد، یک ویژگیهایی دارد که با دورانهای قبل فرق میکند که این اختصاصات به نفع روحانیّت است، در جهت توفیق روحانیّت است. یکی تشکیل نظام اسلامی است؛ نظام اسلامی وقتی تشکیل میشود، یعنی فضا اسلامی است. نه اینکه معارضت وجود ندارد؛ چرا، معارضه که هست، همیشه هست، باز هم خواهد بود؛ امّا جریان اصلی، جریان اسلامی است. آن روزی که ما در سنین شماها بودیم، جریان اصلی، جریان ضدّ اسلامی بود؛
یکی از امتیازات امروز، کثرت سؤالات است؛ سؤال زیاد است. وقتی سؤال زیاد بود، مسائلی که به وجود میآید، میدان را باز میکند برای فعالیّت ذهنی، برای عبور از مرزهای علم؛ آنوقت آثار تولید میشود
و آخرین توصیهی من هم مسئلهی تقوا و ورع و عبادت است. عزیزان من! بدانید این راه احتیاج دارد به تقوا. بدانید بهترین تبلیغ، تبلیغی است که شخصیّت عملی شما نسبت به آن اهداف و آرمانهای شما انجام خواهد داد و اثری که خواهد گذاشت: مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلیَبدَأ بِتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه؛(۱۷) اوّل روی خودمان باید کار کنیم
…
منظور رهبر انقلاب از توصیه به دولت برای تعامل با دنیا چیست؟
افول نظم سنتی جهان
به نظر میرسد پاسخ به این سؤال، نیازمند این است که در ابتدا، معنای درستی از وضعیت دنیای حاضر داشته باشیم. پس از جنگ جهانی دوم، متفقین و در رأس آن آمریکا که بهعنوان قدرتهای پیروز جنگ بودند، در راستای حفظ قدرت خود و تأمین اهدافشان در آینده، اقدام به برپایی نظمی نوینی برای کنترل مدیریت جهان کردند. سازمان ملل، شورای امنیت، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی، یونسکو و… ازجملهی مهمترین نهادهای این سیستم کنترل جهانی است. سیستمی که با طرح مقررات و وضع قوانین در سطح کشورهای جهان، سعی در برهم زدن “استقلال” کشورها و زیرسلطه بردن و عقبنگهداشتن آنها میکرد. اعمال تحریمهای تنبیهی یا تجویزهای اقتصادی که آن سازمانها و دولتهای حاکم به بهانه توسعه به کشورهای جهان تحمیل میکردند؛ نمونهای از اقدامات ظالمانه این نظم مستقر بر جهان بود.
اما این نظم به رهبری امریکا در یکی دو دههی اخیر، حداقل به دو دلیل عمده، کارایی لازم را از دست داده است. اول آنکه شکستهای اقتصادی- سیاسی آمریکا نظیر شکست در جنگهای عراق و افغانستان، و بروز بحران مالی بزرگ از سال ۲۰۰۸ به بعد، موجب افول قدرت این کشور در مناسبات جهانی شد. دوم هم آنکه، در کنار افول قدرت آمریکا، بازیگرانی منطقهای و فرامنطقهای، مخصوصاً در حوزهی اقتصادی سر برآوردهاند که بیرون از چارچوب طراحیشده توسط سازمانهای اقتصادی بینالمللی، وزن و قدرت خود را در عرصهی جهانی افزایش دادهاند. ظهور کشورهای موسوم به ببرهای آسیا، و در کنار آن تشکیل گروههای اقتصادی چون بریکس، کشورهای عضو پیمان شانگهای، کشورهای ۲۰ G و… ازجملهی این مسائلاند.
به همین علت، صراحتاً میتوان اعلام کرد که نظم سنتی موجود در جهان، برهمخورده و بهتبع آن، تعامل با دنیا، صرفاً محدود به تعامل با آمریکا و چند کشور غربی نمیشود. «همهی دنیا فقط اروپا و… غرب نیست؛ دنیا جای وسیعی است. قدرتها هم امروز در دنیا پخششده و تقسیمشده؛ شرق دنیا -یعنی منطقهی آسیا- امروز مرکز یک قدرت عظیمی است. ما با اینها ارتباط داریم»(۱۳۹۴/۱۲/۲۰). در حقیقت، عرصهی بینالملل، از حالت"تکقطبی” به سمت “چندقطبی” در حال حرکت است. اگر تا یک دهه پیش، این ایالاتمتحده بود که بهعنوان قدرت برتر جهان (هژمون) شناخته میشد، حال، با شکلگیری ائتلافهای جدید اقتصادی، قطبهای مختلف اقتصادی در جهان ظهور یافتهاند که مناسبات نظم سنتی را تحت تأثیر قرار دادهاند. از طرف دیگر، شکلگیری پیمانهای دوجانبه، برمبنای ارز دو طرف معامله -و نه صرفاً دلار- موجب تقویت واحد پولی برخی کشورها و کاهش قدرت دلار نسبت به گذشته شده است. موضوعی که میتواند بهعنوان یکی از راهبردهای اقتصادی ایران نیز مدنظر قرار بگیرد. مخصوصاً آنکه ایران، دارای ظرفیت بالقوهی اقتصادی در کشورهای همسایهی خود است که متأسفانه به دلیل عدم حضور ایران، بازارهای پیرامون، در تصرف سایر کشورها قرار گرفته است. «ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفتوآمد دارند. حملونقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایههای ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایهها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است.»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱)
حضور فعال و پیشدستانه
به نظر میرسد با توجه به شرایط کنونی و آمادگی تغییرات سیستم نظم جهانی، آن دسته از کشورهایی که با دیپلماسی فعال و پیشدستانه در سطح جهانی و تشکیل گروهها و اتحادهای فراملیتی با اهداف مشترک، و با حفظ اصول اساسی ملی و هویتی، میتوانند نقش تعیینکنندگی خود را در جهان افزایش دهند، پیروز کارزارند. امری که رهبر انقلاب در سال ۹۳ در تبیین تغییر نظم جهانی به وزیر امورخارجه و سفرای کشور نیز توصیه کردند: «در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین وارد عرصه شدهاند و در تلاشاند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند… اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی بهعنوان جایگاهی برجسته تثبیت میشود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.»(۱۳۹۳/۰۵/۲۲)