• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

ميانمار حقيقت يك نسل كشي

21 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

شروع ماجرا

شروع درگیری ها به حدود250 سال قبل برمی گردد. در سال ۱۷۷۴ میلادی، یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت می‌رسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری می‌گذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی می‌کند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع می‌شود، حقوق مسلمانان نادیده گرفته می‌شود، تبعیض‌ها تشدید می‌شود و مساله مسلمانان به تدریج به‌عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه، متوجه این موضوع می‌شوند و حتی به سطح بین‌المللی نیز می‌رود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین‌الملل است.

در این مدت، تعدادی از مسلمانان گروه‌های چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی نيز داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت رها شوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی می‌کنند.

چرا بودایی ها به مسلمانان حمله می کنند؟

بسیاری از آن‌ها بر این باورند که ملت‌شان باید یکپارچه شود و دین‌شان در خطر است. فضای جهانی نيز در این میان تاثیری حیاتی دارد. بودایی ها مدعي هستند که در سراسر جهان، اسلام افراطی در کانون بسیاری از درگیری‌های خشونت بار قرار دارد. آن‌ها همچنین احساس می کنند که آیین های توحیدی تبشیری به دنبال گسترش خود در سرزمین های دیگر هستند و فکر می کنند که اگر ادیان دیگر شیوه برخورد سرسختانه تری در پیش گرفته اند، آن‌ها نيز باید همین کار را کنند.

کشتار 2012

بعد از سال ها در 2012 بار دیگر اختلافات میان مسلمانان و بودایی ها در میانمار شدت گرفت. بر اثر این اختلافات، درگیری هاي گسترده و قتل‌عام مسلمانان توسط بوداییان شدت گرفت. شروع ماجرا از آنجا بود که سه جوان مسلمان به تجاوز و قتل یک دختر بودایی متهم شدند.

یک نفر از آنان پس از دستگیری خودکشی کرد و دو تن دیگر به اعدام محکوم شدند. جامعه مسلمانان گفتند دختر همراه یکی از این سه پسر فرار کرده است. همچنين حمله به یک اتوبوس مسلمانان و کشتار 10 نفر، آغاز سلسله وقایع بعد از آن بود. برخی گزارش‌ها حاکی از قتل ۲۰۰۰۰ مسلمان است. همچنین گفته می‌شود که نیروهای نظامی میانمار به مهاجمان کمک می‌کنند و این کشتار در سکوت رسانه‌های خبری و سازمان ملل، در حال انجام است. به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، بوداییان عامل کشتار، تجاوز و آتش‌زدن هزاران خانه مسلمانان شناخته شده‌اند. گفتني است دولت میانمار، مانع دسترسی خبرنگاران به منطقه می‌شود.

روهینگیایی ها چه کسانی هستند؟

اما روهینگیايي‌ها، مردمی مسلمان و هند و آریایی هستند که در ایالت راخین در غرب میانمار زندگی می‌کنند. آن‌گونه که پیر محمد ملازهی به «قانون» می‌گوید، این مردم ساکنان اولیه میانمار بودند که بعد‌ها با بر هم زدن ترکیب جمعیتی در این منطقه، اکثریت از دست آن‌ها خارج شد. ملازهی در ادامه می‌گوید: « این سرزمین به لحاظ تاریخی به قوم مسلمان تعلق داشته و بيشتر مردم این کشور مسلمان بودند. بعد ها بوداییان را به آنجا کوچ دادند و ترکیب جمعیتی را به زیان روهینگیا بر‌هم زدند.بنابراین دنیا می تواند کاری برای این افراد انجام دهد. اما در شرایط فعلی، این مردم بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند».

سازمان ملل متحد و همچنین بيشتر رسانه‌های بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری، مردم روهینگیا را جزو تحت ستم‌ترین اقلیت‌ها در جهان توصیف می‌کنند. در حالی که اصل این شرایط در ارتباط با سازمان ملل متحد هنوز نامشخص است.

خشونت‌های قومی میان بوداییان که اکثریت جمعیت میانمار را تشکیل می‌دهند و اقلیت مسلمان روهینگیا ،تاکنون هزاران کشته بر جای گذاشته و ده‌ها هزار نفر ، خانه و کاشانه خود را از دست داده و آواره شده‌اند.این مردم چهار درصد کل جمعیت میانمار را تشکیل می‌دهند. مسلمانان روهینگیا و برخی از محققان معتقدند که آن‌ها بومی ایالت راخین هستند، اما موضوع حضور این افراد در میانمار، موضوعی تاریخی است که نیاز به بررسی بیشتري دارد.

محرومیت از حقوق انسانی

بیشتر جمعیت یک میلیون و صد هزار نفری روهینگیا از حق شهروندی میانمار محرومند و در شرایطی مشابه با آپارتاید و در کمپ‌های پناهندگان در نزدیکی مرز بنگلادش زندگی می‌کنند. بیش از ۱۴۰ هزار نفر از آن‌ها به دنبال درگیری با قوم بودایی «راخینه» در سال ۲۰۱۲ به مناطق دیگر آواره شده‌اند. دولت میانمار اقلیت مسلمان روهینگیا را به عنوان مهاجران غیرقانونی که از بنگلادش وارد شده‌اند، تلقی می‌کند. دولت بنگلادش نیز درقبال «مهاجران غیر قانونی» سیاست بسیار سرسختانه‌ای دارد و از ورود آن‌ها جلوگیری می‌کند.روزنامه‌های دولتی میانمار از آن‌ها با الفاظی چون «سیاهه»، «عربه» یا «بنگلادشیه» نام می‌برند.

از سرگیری کشتارها در میانمار

دور جدید اخطار، اخراج و کشتارها در میانمار در پی آن صورت گرفت که چند پاسگاه دولتی مورد حمله مسلحانه دو گروه چریکی روهينگیایی با عنوان «وفاداران روهينگیا» و «سازمان ملی مسلمانان روهينگیا» قرار گرفت. این افراد در حملاتی به پاسگاه‌ها، تعدادی از نظامیان را کشتند. بر اساس آنچه که دولت میانمار می‌گوید، این دو گروه از حامیان و گروه‌های تحت نظر القاعده هستند. در پاسخ به این حملات، نظامیان میانمار اقدام به قتل و نسل کشی مسلمانان در آن کشور کردند. تعداد زیادی از مسلمانان نيز به سمت بنگلادش گریختند که در این میان بنگلادش از قبول کردن این افراد سر باز زد.

بیانیه القاعده یمن

نكته اي كه وجود دارد اين است كه سه روز پیش بود که سازمان القاعده شعبه یمن در پاسخ به اقدامات علیه روهينگیایی ها، با صدور بیانیه ای از همه گروه های وابسته و شعبات خود خواست تا بودایی ها را در شبه قاره هند مورد حمله قرار دهند. اگر این موضوع را ملاک قرار دهیم، می توان گفت بین افراد پیکار جو در میانمار و گروهک‌های اسلامی، رابطه‌ای وجود دارد. این موضوع، وابستگی گروهک های روهينگیایی به سازمان شبه اسلامی را تا حدی نشان می دهد.

سکوت مدعیان صلح

از طرفي متاسفانه کمترین موضع از سوی مجامع بین المللی نسبت به این نسل کشی مسلمانان در میانمار صورت گرفته است. آن سانگ سوچی، رهبر مخالفان و حزب لیگ ملی برای دموکراسی نيز از موضع‌گیری آشکار درباره آن‌ها خودداری کرده و تاکنون هیچ حرفی در مورد خشونت با این اقلیت و سرکوب آنان نزده است. موضوعی که با اعتراض بسیاری از فعالان حقوق بشر و صلح طلبان جهان روبه‌رو شده است.

پیر محمد ملازهی در رابطه با ورود سوچی به موضوع کشتار بی رحمانه مسلمانان در میانمار به «قانون» گفت: هم اکنون حزب حاکم، حزب خانم سوچی است. سوچی برای دفاع از آزادی در دوران حکومت نظامیان، 22 سال در زندان و حصر خانگی بوده است؛ بنابر این او یک تعهد اخلاقی نسبت به ساکنان میانمار دارد.

چون برنده شدن جایزه صلح نوبل نيز بر پایه همین مبارزات او در راستای آزادی بوده و با دیکتاتوری نظامیان و تامین حقوق مردم مبارزه کرده است. هم اکنون او به دلايلی سکوت کرده و دولتش دست نظامیان را برای این کشتار باز گذاشته است. البته شاید دولت تاثیری بر نظامیان این کشور نداشته باشد و گوش به فرمان سوچی و نيز نیستند اماخانم سوچی بايد به عنوان وزیر امور خارجه فعالیت کند مي‌تواند تاثير گذار باشد.

جوامع بین المللی چه کنند؟

پیر محمد ملازهی، تحلیلگر بین‌الملل در این رابطه به «قانون» می گوید:«حقیقت این است که ایران می‌تواند یک نوع فشار را از طریق مجامع جهانی به دولت مستقر میانمار وارد کند.

به نظر می‌رسد اگر کشور‌های اسلامی مانند ایران، عربستان، مصر، ترکیه و کشورهای تاثیرگذار مسلمان، از طریق سازمان همکاری‌های اسلامی که متشکل از بیش از 50 کشور اسلامی است، موضوع را پیگیری کنند و آن را به سازمان ملل برسانند.ازطرفي رسانه‌های این کشور‌ها ظلم و ستمی را که به مردم روهینگیا شده است،افشا کنند. دولت میانمار در شرایطی قرار گیرد که دیگر نتواند مقاومت كند».

وی در ادامه گفت: «در گذشته نيز این فشار ها جواب داده است. زمانی که نظامیان قدرت را در این کشور به دست داشتند با فشار افکار عمومی و مجامع بین المللی، سردمداران این کشور مجبور به برگزاری انتخابات در این کشور و کناره گیری نظامیان شدند. می توان امیدوار بود که اگر کشور های اسلامی ابتکار از خودشان نشان دهند و در مقابل این نسل کشی و اخراج مسلمانان بایستند، وضعیت در میانمار تغییر کند».

دل مسلمانان به درد آمده‌است

از طرفي نظر افضلی، رییس گروه دوستی پارلمان ایران و هند، بنگلادش، سریلانکا ، هلند و مولداوی در گفت‌وگو با «قانون» با بیان اینکه دل مسلمانان جهان از نسل‌کشی مسلمانان به درد آمده است، گفت:«صحنه های دلخراشی را علیه مسلمانان در میانمار شاهدیم که بسیار ناراحت‌کننده است». او درباره اقدامات بین المللی در رابطه با توقف این نسل کشی مسلمانان گفت:« به نظر می رسد مسلمانان باید با اتحاد خود از مجامع بین المللی بخواهند که این کشتار در میانمار متوقف شود و مردم مسلمان به سرزمین خود برگردند».

 نظر دهید »

دیدار فرماندهان قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) ارتش با فرمانده کل قوا

13 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا در دیدار فرماندهان و مسئولان قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، این قرارگاه را «خط مقدمِ دفاع از حیثیت و موجودیت کشور» خواندند و با اشاره به نقش بی‌بدیل نیروی انسانی در پیشرفت بخش‌های مختلف از جمله نیروهای مسلح، تأکید کردند: باید با کار و تلاش بی‌وقفه، استعدادهای پرشمار نیروی انسانی را شکوفا کنید و آن را در خدمت رفع نیازها و کمبودهای کشور قرار دهید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خدمت در خط مقدم مقابله با تهدیدات را فرصتی ارزشمند برای نیروهای غیور، مؤمن و شریف در قرارگاه پدافند هوایی برشمردند و افزودند: کارهای بسیار خوبی در قرارگاه پدافند هوایی انجام شده است که نشان‌دهنده‌ی وجود عزم و انگیزه و توانایی در این نیرو است.

رهبر انقلاب اسلامی، نیروی انسانیِ باسواد، باتدبیر، شجاع و خستگی‌ناپذیر را پایه و اساس غلبه بر موانع و عبور از آن‌ها دانستند و گفتند: پیشرفت‌های فراوان در بخش‌های مختلف همچون نیروهای مسلح و همچنین بخش علم و فناوری نشان‌دهنده‌ی وجود توانایی در نیروی انسانی جوان و پرانگیزه‌ی کشور است و فرزندان توانای ایران -چه در داخل و چه در مراکز علمی و فناوری دنیا- مایه‌ی افتخار و مباهات هستند.

ایشان، نسخه‌ی علاج‌بخشِ مشکلات کشور را به‌کار گرفتن و فعال کردن این توانایی‌ها و استعدادهای جوشان خواندند و با تقدیر از هماهنگی ارتش و سپاه در قرارگاه پدافند هوایی و همچنین همکاری این قرارگاه با وزارت دفاع و دانشگاه‌ها و مراکز علمی در برطرف کردن نیازها و کمبودها، افزودند: کار و تلاش را با آهنگی پر شتاب‌تر از قبل ادامه دهید و با ارائه‌ی طرح‌های نو و ابتکاری در جهت خودکفایی کشور، به پیش بروید.

پیش از سخنان فرمانده معظم کل قوا، امیر سرتیپ اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با گرامیداشت سالروز تشکیل این قرارگاه، گزارشی از مهم‌ترین اقدامات انجام‌شده بیان کرد

 1 نظر

انقلاب ادامه دارد

07 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

اوّلاً درس خواندن را دستِ کم نگیرید. این حرفهایی که شما زدید، این عبارات خوب، این مطالب خوب، معنایش این نیست که شما خوب درس خوانده‌اید؛ معنایش این است که شما خوش‌فکرید، خوش‌بیانید؛ امّا آیا درس هم خوب خوانده‌اید؟ از این حرفها نمیشود فهمید که شما خوب درس خوانده‌اید. باید خوب درس بخوانید.

 من مشهد درس رسائل و مکاسب میگفتم، هر چند وقت یک‌بار هم ما را میگرفتند، زندان میبردند، شاگردهای ما متفرّق میشدند؛ بعد که از زندان می‌آمدیم، درس را شروع میکردیم، باز جمع میشدند می‌آمدند؛ شوق مبارزه و ملاحظه‌ی حال بنده -آن کتک‌خوریِ ویژه‌ای که ما آن روز از دستگاه داشتیم- گاهی آنها را نسبت به این درسی که ما به آنها میدادیم، دچار تردید میکرد؛ حالا جزئیّات فرمایش شیخ(۵) در مکاسب یا مثلاً کفایه که مراد از عبارت این است [را وقتی میگفتم]، من میدیدم دچار تردیدند؛ همیشه من به اینها میگفتم: بچّه‌های عزیز من! بدانید اگر درس نخوانید نمیتوانید تأثیرگذار خوبی باشید؛ به اینها میگفتم بی‌مایه فطیر است،(۶) باید درس بخوانید

حقّق خواسته‌های مطلوب، صرفاً با داشتن یک مدیریّت و داشتن منابع مالی به دست نمی‌آید، حتّی گاهی با داشتن آنها [هم] به دست نمی‌آید؛ چیز دیگری لازم است. آن چیز دیگر همان است که شما دارید: انگیزه، میل، وضوحِ مطلوب و غایت مورد نظر؛ اینها لازم است. و باید مبارزه کرد؛ بدون مبارزه هیچ چیز به دست نمی‌آید، این حوزه‌ی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نیست، معنایش مبارزه‌ی سیاسی نیست؛ [مبارزه] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شیشنهاد عملی باید داد. هر پیشنهادی که میخواهید بدهید، نگاه کنید ببینید چقدر قابل عملی شدن است؛ برنامه‌ی منطبق با وضعیّت زمین بدهید

شما دنباله‌روی کار انبیا هستید. خب، کار انبیا در سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف [چنین آمده]: وَ اِلیٰ عادٍ اَخاهُم هودًا قالَ‌ یٰقَومِ‌ اعبُدُوا اللَهَ‌ ما لَکُم مِن اِلٰهٍ غَیرُه‌؛(۱۱) مسئله، مسئله‌ی توحید است. حرکت انبیا، حرکت برای توحید است؛ اصلاً اساس کار دعوت انبیا، دعوت به توحید است. دعوت به توحید فقط به معنای این نیست که عقیده پیدا کنید که خدا یک است و دو نیست و این بتها یا این خدایان -موجودی که هستند- ارزش الوهیّت ندارند؛ فقط این نیست، عقیده‌ی به توحید، یک پایه و استوانه‌(۱۲) یا زمینه‌ی اساسیِ یک جهان‌بینی است که زندگی را میسازد. عقیده‌ی به توحید یعنی جامعه‌ی توحیدی به وجود آوردن؛. ما درست کنید

دوران کنونی برای حوزه‌های علمیّه و برای روحانیّت یک اختصاصاتی دارد، یک ویژگی‌هایی دارد که با دورانهای قبل فرق میکند که این اختصاصات به نفع روحانیّت است، در جهت توفیق روحانیّت است. یکی تشکیل نظام اسلامی است؛ نظام اسلامی وقتی تشکیل میشود، یعنی فضا اسلامی است. نه اینکه معارضت وجود ندارد؛ چرا، معارضه که هست، همیشه هست، باز هم خواهد بود؛ امّا جریان اصلی، جریان اسلامی است. آن روزی که ما در سنین شماها بودیم، جریان اصلی، جریان ضدّ اسلامی بود؛

یکی از امتیازات امروز، کثرت سؤالات است؛ سؤال زیاد است. وقتی سؤال زیاد بود، مسائلی که به‌ وجود می‌آید، میدان را باز میکند برای فعالیّت ذهنی، برای عبور از مرزهای علم؛ آن‌وقت آثار تولید میشود

و آخرین توصیه‌ی من هم مسئله‌ی تقوا و ورع و عبادت است. عزیزان من! بدانید این راه احتیاج دارد به تقوا. بدانید بهترین تبلیغ، تبلیغی است که شخصیّت عملی شما نسبت به آن اهداف و آرمانهای شما انجام خواهد داد و اثری که خواهد گذاشت: مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلیَبدَأ بِتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه؛‌(۱۷) اوّل روی خودمان باید کار کنیم

…

 نظر دهید »

منظور رهبر انقلاب از توصیه به دولت برای تعامل با دنیا چیست؟

04 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

افول نظم سنتی جهان
به نظر می‌رسد پاسخ به این سؤال، نیازمند این است که در ابتدا، معنای درستی از وضعیت دنیای حاضر داشته باشیم. پس از جنگ جهانی دوم، متفقین و در رأس آن آمریکا که به‌عنوان قدرت‌های پیروز جنگ بودند، در راستای حفظ قدرت خود و تأمین اهداف‌شان در آینده، اقدام به برپایی نظمی ‌نوینی برای کنترل مدیریت جهان کردند. سازمان ملل، شورای امنیت، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، سازمان تجارت جهانی، یونسکو و… ازجمله‌ی مهم‌ترین نهاد‌های این سیستم کنترل جهانی است. سیستمی که با طرح مقررات و وضع قوانین در سطح کشورهای جهان، سعی در برهم زدن “استقلال” کشورها و زیرسلطه بردن و عقب‌نگه‌داشتن آنها می‌کرد. اعمال تحریم‌های تنبیهی یا تجویزهای اقتصادی که آن سازمان‌ها و دولت‌های حاکم به بهانه توسعه به کشورهای جهان تحمیل می‌کردند؛ نمونه‌ای از اقدامات ظالمانه این نظم مستقر بر جهان بود.

اما این نظم به رهبری امریکا در یکی دو دهه‌ی اخیر، حداقل به دو دلیل عمده، کارایی لازم را از دست داده است. اول آنکه شکست‌های اقتصادی- سیاسی آمریکا نظیر شکست در جنگ‌های عراق و افغانستان، و بروز بحران مالی بزرگ از سال ۲۰۰۸ به بعد، موجب افول قدرت این کشور در مناسبات جهانی شد. دوم هم آنکه، در کنار افول قدرت آمریکا، بازیگرانی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، مخصوصاً در حوزه‌ی اقتصادی سر برآورده‌اند که بیرون از چارچوب طراحی‌شده توسط سازمان‌های اقتصادی بین‌المللی، وزن و قدرت خود را در عرصه‌ی جهانی افزایش داده‌اند. ظهور کشورهای موسوم به ببرهای آسیا، و در کنار آن تشکیل گروه‌های اقتصادی چون بریکس، کشورهای عضو پیمان شانگ‌های، کشورهای ۲۰ G و… ازجمله‌ی این مسائل‌اند.

به همین علت، صراحتاً می‌توان اعلام کرد که نظم سنتی موجود در جهان، برهم‌خورده و به‌تبع آن، تعامل با دنیا، صرفاً محدود به تعامل با آمریکا و چند کشور غربی نمی‌شود. «همه‌ی دنیا فقط اروپا و… غرب نیست؛ دنیا جای وسیعی است. قدرت‌ها هم امروز در دنیا پخش‌شده و تقسیم‌شده؛ شرق دنیا -یعنی منطقه‌ی آسیا- امروز مرکز یک قدرت عظیمی است. ما با این‌ها ارتباط داریم»(۱۳۹۴/۱۲/۲۰). در حقیقت، عرصه‌ی بین‌الملل، از حالت"تک‌قطبی” به سمت “چندقطبی” در حال حرکت است. اگر تا یک دهه پیش، این ایالات‌متحده بود که به‌عنوان قدرت برتر جهان (هژمون) شناخته می‌شد، حال، با شکل‌گیری ائتلاف‌های جدید اقتصادی، قطب‌های مختلف اقتصادی در جهان ظهور یافته‌اند که مناسبات نظم سنتی را تحت تأثیر قرار داده‌اند. از طرف دیگر، شکل‌گیری پیمان‌های دوجانبه، برمبنای ارز دو طرف معامله -و نه صرفاً دلار- موجب تقویت واحد پولی برخی کشورها و کاهش قدرت دلار نسبت به گذشته شده است. موضوعی که می‌تواند به‌عنوان یکی از راهبردهای اقتصادی ایران نیز مدنظر قرار بگیرد. مخصوصاً آنکه ایران، دارای ظرفیت بالقوه‌ی اقتصادی در کشورهای همسایه‌ی خود است که متأسفانه به دلیل عدم حضور ایران، بازارهای پیرامون، در تصرف سایر کشورها قرار گرفته است. «ما با پانزده کشور همسایه هستیم که این‌ها رفت‌وآمد دارند. حمل‌ونقل ترانزیت یکی از فرصت‌های بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آب‌های محدود منتهی می‌شود. در این همسایه‌های ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیت زندگی می‌کنند که این مقدار ارتباطات و همسایه‌ها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است.»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱)


حضور فعال و پیش‌دستانه
به نظر می‌رسد با توجه به شرایط کنونی و آمادگی تغییرات سیستم نظم جهانی، آن دسته از کشورهایی که با دیپلماسی فعال و پیش‌دستانه در سطح جهانی و تشکیل گروه‌ها و اتحادهای فراملیتی با اهداف مشترک، و با حفظ اصول اساسی ملی و هویتی، می‌توانند نقش تعیین‌کنندگی خود را در جهان افزایش دهند، پیروز کارزارند. امری که رهبر انقلاب در سال ۹۳ در تبیین تغییر نظم جهانی به وزیر امورخارجه و سفرای کشور نیز توصیه کردند: «در کنار بازیگران سنتی، بازیگران جدیدی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین وارد عرصه شده‌اند و در تلاش‌اند جایگاه خود را در نظم جدید پیش رو، تثبیت کنند… اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به‌عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می‌شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.»(۱۳۹۳/۰۵/۲۲)
 

 نظر دهید »

آشنایی با باورها، افکار و رهبران ده گروه تندروی یهودی در اسرائیل

23 مرداد 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

گروه های تندروی مذهبی بسیاری در داخل محافل صهیونیستی حاضر هستند که افکاری خصمانه را علیه فلسطینیان دارند. بازتاب این افکار را می توان در آرا و دیدگاه های خاخام های تندروی این رژیم مشاهده کرد. این گروه ها فعالیت ها و اقدامات مجرمانه ی گوناگونی را علیه فلسطینیان انجام می دهند که گهگاه تا سطح قتل نیز می رسد. این موضوعی است که می توان انعکاس آن را در رخدادهای مرتبط با چالش موجود در فلسطین اشغالی رصد کرد.

با توجه به آنچه گذشت، تمرکز فعالیت های گروه های تندروی مذهبی یهودی در مورد مسجد الاقصی است. گروه های یادشده در انجام اقدامات تحریک آمیز علیه مسلمانان فلسطینی که البته با هدف مانع تراشی در برگزاری نماز و مراسم عبادی اسلامی در آن انجام می پذیرد، مشارکت دارند و کار را به جایی می رسانند که علاوه بر فلسطینیان، با پلیس رژیم صهیونیستی نیز درگیر می شوند.

اصول و بنیادهای تفکر تندروی صهیونیستی از کجا نشات می گیرد؟ چند نوع گروه تندروی مذهبی صهیونیستی وجود دارد؟ برجسته ترین گروه های تندروی یهودی فعال در داخل اراضی اشغالی 48 چه کسانی هستند؟ دیدگاه آنها نسبت به مسئله فلسطین چیست؟ مهم ترین رهبران این گروه ها چه کسانی هستند؟

1 ـ اصول و بنیادهای تفکر تندروی صهیونیستی از کجا نشات می گیرد؟

شکل گیری اکثر این گروه ها مبتنی بر بنیادها و اصول فکری مطرح شده از سوی خاخام «ابراهام بن اسحاق کوک» بوده است. این خاخام یهودی، در حدود 25 سال پیش از ایجاد کشور جعلی «اسرائیل»، مدرسه ای را تحت عنوان «مرکازهراف» به راه انداخت که اولین مدرسه ی تندروی صهیونیستی بود که بیشتر رهبران گروه های تندرو از آن فارغ التحصیل شدند.

اصول مطرح شده از سوی ابراهام بن اسحاق همان اصولی بود که حزب صهیونیستی کار بر اساس آن شکل گرفت (و گروه های تندروی یهودی جزء اقمار این حزب به شمار می آمدند) ؛ ولی بعد از جنگ 1967 شرایط به صورتی دراماتیک تغییر کرد و گروه های تندروی مذهبی در رژیم صهیونیستی به سمت ائتلاف با راستگرایان تندرو در ائتلاف لیکود حرکت کردند، ائتلافی که همچنان پا بر جا است.

شماری از مورخان بر این باروند که تمامی سازمان ها و گروه های مذهبی یهودی و صهیونیستی که در شکستن حرمت مسجد الاقصی و حمله به این مکان مقدس مشارکت دارند، از یک آبشخور اساسی و محوری تغذیه می کنند که همان ایمان به اسطوره های تلمودی و ادعاهای صهیونیستی در خصوص احداث معبد سوم سلیمان می باشد.

میراث بر جای مانده از یهودیان حکایت از آن دارد که معبد سلیمان اولین بار در هنگام اسارت یهودیان مقیم فلسطین در سال 586 (سبی بابلی) به دست پادشاه بابل تخریب شده و بار دوم نیز این تخریب در سال 70 میلادی و در هنگام اسارت یهودیان توسط پادشاه روم (سبی رومی) ویران گردیده است. این دیدگاه به تفصیل در کتابی تحت عنوان «گروه های تندروی یهودی و رویکردهای سیاسی دینی در اسرائیل» (الجماعات الیهودیة المتطرفة والاتجاهات السیاسیة الدینية في اسرائیل) که توسط خانم دکتر هویدا عبدالحمید مصطفی، استاد رشته ی زبان عبری دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره به رشته ی نگارش درآمده، مورد اشاره قرار گرفته است. این کتاب که پایان نامه ی دکتری نگارنده به شمار می آید و در سال 2009 دفاع شده، یک اثر علمی و پژوهشی می باشد که توسط دار الشروق مصر به زیور طبع آراسته گردیده است.

خانم دکتر هویدا عبدالحمید مصطفی دلیل رشد گروه های تندروی مذهبی یهودی را در پیروزی رژیم اشغالگر قدس در جنگ 1967 می داند که البته پیش از مذهبی های یهودی، سکولارها را تحت تاثیر فراوان خود قرار داد ؛ این پیروزی برای آنها مهر تاییدی بر تحقق وعده های دینی بود و همین موضوع باعث شد تا این پیروزی، موتور محرک دیگر حوادث باشد.

شکستی که رژیم صهیونیستی در سال 1973 متحمل شد، تاثیر فراوانی بر تضعیف گروه های چپ به نمایندگی حزب کار داشت و به تقویت راستگرایان افراطی و تشکیل ائتلاف های دولتی با هدف تحقق اصل «حفظ کامل سرزمین اسرائیل» انجامید.

نویسنده ی مذکور تاکید می دارد که اصطلاح «سرزمین کامل اسرائیل» یکی از اصول و پایه های اصلی تفکر گروه های تندروی صهیونیستی است و جریان های وابسته به جنبش کار، جریان تندروی مذهبی صهیونیستی و جریان وابسته به جنبش «حیروت» در مورد حفظ این اصل با همدیگر توافق نظر دارند، اصلی که به عنوان انگیزه ایجاد شهرک های صهیونیست نشین به عنوان یک وظیفه ی دینی و عقیدتی بوده است.

گروه هایی که درباره شان صحبت شد، مخالف اصل زمین در مقابل صلح هستند ؛ زیرا این اقدام را به مثابه چشم پوشی از حق تاریخی یهودیان در مورد سرزمین موعود می دانند. خاخام های یهودی نیز فتواهایی را در خصوص ممنوعیت تخلیه شهرک های صهیونیست نشین صادر نموده اند. گروه های تندروی مذهبی یهودی هیچ حقی را برای ساکنان اصلی فلسطین قائل نیستند و بر ضرورت اخراج فلسطینیان به خارج سرزمین پدری شان و نیز مصادره ی منازل شان تاکید می نمایند.

2 ـ چند نوع گروه تندروی مذهبی صهیونیستی وجود دارد؟

گروه های افراطی مذهبی یهودی به دو جریان اصلی تقسیم می شوند که در ذیل هر کدام از آنها یک سری گروه ها جای می گیرند. این دو جریان اصلی شامل موارد ذیل می شود:

جریان اول: «گروه های صهیونیستی» که باورها واعتقادات شان مبتنی بر اندیشه سرزمین موعود و ملت برگزیده ی خداوند است و جمعیت موسوم به «مزراحی» گروه های قائل به این باورها را در خود جای می دهد. در واقع، مزراحی به مثابه مادر تمامی گروه های تندروی دیگری است که از قلب آن منشعب شده اند. از دیگر گروه های عضو این جریان می توان مفدال، جنبش تامی، موراشا و میماد اشاره کرد.

جریان دوم: «جماعت تکفیر» که برخی از آنها همچون جنبش حبد، شاس، ناتوری کارتا و ساطمر جزء یهودیان شرقی یا همان سفاردیم ها هستند و برخی دیگر از آنها نیز همچون جنبش های اجوادات یسرائیل و یگیل هاتوراه جزء یهودیان غربی یا همان اشکنازی می باشند.

شایان ذکر است که اختلافات میان گروه های وابسته به این جریان به حد تکفیر همدیگر یا توصیف شکل گیری «اسرائیل» به عنوان یک اقدام تکفیری می رسد ؛ ولی نقطه ی تلاقی همه ی اینها تنفر از اعراب، مخالفت با شکل گیری کشور فلسطینی و عدم شناسایی حق فلسطینیان برای زندگی در سرزمین موعود است.

 

3 ـ برجسته ترین گروه های تندروی مذهبی یهودی کیستند و چه کسانی زعامت و رهبری آنها را عهده دار می باشد؟

گروه های تندروی مذهبی یهودی با توجه به تعداد اعضا و تنوع اهداف شان متفاوت هستند که در اینجا مهم ترین این گروه ها، اهداف و زعمای آنان را مورد اشاره قرار می دهیم.

الف ـ احیای معبد

یک گروه یهودی است که در تندروی و افراطی گری گوی سبقت از بقیه ربوده است. این گروه تلاش می کند تا گروه های یهودی که هدف شان تخریب مسجد الاقصی است، در قالب یک گروه جمع کند. این جماعت، پیشگام اکثر سازمان ها و گروه های موسوم به «کوه معبد» است و رهبری آنان را هلیل وایز بر عهده دارد.

ب ـ نگهبانان معبد

این گروه از چندین سازمان و گروه یهودی تشکیل شده است که شامل موارد ذیل می باشد:

ـ انستیتو معبد: این مرکز در سال 1983 توسط خاخام های یهودی به نام های یسرائیل ارییل، موشه نیمان و مایکل بن حورین در محله ی یهودی قدس تشکیل شد. مقامات این مرکز معتقدند که بنای معبد نه از طریق معجزه بلکه با انجام اقدامات موثر عملی امکان پذیر است.

این انستیتو حمایت دولت صهیونیستی و برخی گروه ها و سازمان های ملی گرای صهیونیستی را با خود دارد ؛ ضمنا گروه های رادیکال مسیحی نیز از آن حمایت می کنند. یسرائیل ارییل از مقامات این مرکز به خاطر فتاوی ویژه اش که در آن به توجیه تخریب دارایی های عرب ها، نسل کشی و قتل آنها و نیز پایان بخشیدن به موجودیت شان در فلسطین می پرداخت، شهرت داشت.

ـ جنبش «پیش به سمت کوه حامور»: یک گروه آکادمیک است که بیشتر به کارهای نظری و تئوری پردازی اقدام می ورزد. اعضای اصلی این گروه از شهرک صهیونیست نشین یتزهار هستند که از جمله ی آنها می توان اسحاق شابیرا، دودی دودا کیویچ، شای داوییم و یوسی بلای اشاره کرد. این گروه فعالیت هایی در زمینه ی راه اندازی برنامه های مستمر اهانت به مسجد الاقصی و حرکت یهودیان به سمت این مکان مقدس دارند. این گروه همچنین آموزش هایی نیز برای همین هدف (حملات مستمر به مسجد الاقصی) به دانش آموزان مدارس دینی یهودی می دهند.

ـ جنبش «برای ایجاد معبد»: ریاست این جنبش را یوسف البویم در اختیار دارد و در میان هواداران خویش این تفکر را گسترش می دهد که هدف این جنبش، یهودی سازی حرم شریف قدسی و ایجاد معبد کذایی بر روی ویرانه ها است.

جمعیت نگهبانان معبد در هنگام اعیاد و مراسم های یهودیان به ویژه آن مراسم مرتبط با معبد ـ همچون سالروز تخریب معبد کذایی در 9 آگوست ـ اطلاعیه ها وبیانیه هایی تحریک آمیز صادر می کنند. آنها همچنین به صورت دوره ای، اقدام به برگزاری راهپیمایی می نمایند و بستر را ورود هواداران خویش به حرم شریف قدسی فراهم می آورند.

ج ـ گروه «هیات امنای کوه معبد»

یکی از سازمان های تندروی یهودی است. دأب این گروه ایجاد وحشت در میان شهروندان فلسطینی و انجام انواع اقدامات تروریستی و تجاوز است که هدف از آن، واداشتن فلسطینیان به مهاجرت و ترک سرزمین های آبا و اجدادی شان است. این گروه، با بهانه ی اینکه فلسطین جزئی از سرزمین «اسرائیل» است، دست به اقدامات وحشیانه می زنند.

این گروه با همکاری دیگر جنبش ها و سازمان های تندروی صهیونیستی در راه اندازی راهپیمایی ها و حمله به شهروندان بی پناه فلسطینی و املاک آنها در الخلیل و دیگر شهرهای کرانه باختری وقدس همکاری می کنند.

ریاست این گروه را «گیرشون سالمون» بر عهده دارد که پیش از این، از اعضای فعال در انجمن یهودی آمریکایی «دفاع» بوده است. وی مدیر اجرایی مدرسه ی دینی «کوه معبد» می باشد. از وی، مقادیر گسترده ای سلاح، مواد منفجره و نقشه کشف شده است که نشان می دهد این چهره در پی انجام اقدامی مجرمانه برای به راه انداختن انفجار در فلسطین بوده است.

وی بر ضرورت انتقال دیوان عالی رژیم صهیونیستی به «کوه معبد» تاکید دارد و می گوید که رئیس این رژیم باید در آنجا سوگند بخورد. وی خواستار مانور نظامی و مسلحانه ارتش صهیونیستی در صحن های مسجد الاقصی می باشد.

د ـ گروه شوفوبانیم

یکی از گروه های وابسته به شهرک نشینان صهیونیست است که خواستار استیلا بر اراضی عربی می باشند. در سال 1984 که روند مصادره ی اراضی شدت یافته و تب احداث شهرک های صهیونیست نشین در کرانه باختری بالا گرفته بود، این جماعت نقشی برجسته در وارد آوردن لطمه به املاک و زمین های فلسطینیان داشت.

اقدامات اعضای این گروه کینه توز باعث بر هم خوردن امنیت و آرامش فلسطینیان در اراضی اشغالی گردید. از مهم ترین فعالیت های خصمانه این گروه، می توان به حملات مستمر به فلسطینیان مقیم مناطق همجوار مسجد الاقصی اشاره کرد. اعضای این گروه شبانه روز و با ایجاد سر و صداهای فراوان، خواب و آسایش را از خانواده های فلسطینی می ربودند و هنگامی که مسلمانان مشغول ادای نماز در مسجد بودند، آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دادند.

هـ ـ گروه «شهروندان برای یهودا، سامره و غزه» موسوم به «ییشع»

این گروه را الیاکیم یعتسینی در سال 1985 راه اندازی کرد. او که یک وکیل بود، از تندروترین ملی گرایان پیشاهنگ رژیم صهیونیستی به شمار می آمد. وی که از ساکنان شهرک یهودی نشین «کریات اربع» بود، از تندروترین شهرک نشینان به شمار می آمد. یکی از فعالیت های مهم این گروه، بسیج اپوزسیون جهت مقابله با هر گونه سازش احتمالی میان صهیونیست ها، فلسطینیان و عرب ها و البته به طور مشخص طرح صلح «حسین ـ پرز» بود که در آن برهه، عرضه شد.

و ـ گروه «سازمان مبارز یهودی» موسوم به «آیال»

دانشگاه بار ایلان یکی از مشهورترین دانشگاه های دینی در رژیم صهیونیستی به شمار می آید و یکی از برجسته ترین مراکز گسترش افراطی گری صهیونیستی و مهم ترین منبع آن می باشد. شماری از دانشجویان این دانشگاه در سال 1992 گروهی را با عنوان «سازمان مبارز یهودی» ایجاد کردند که به نام «آیال» نیز شناخته می شد.

اگر بخواهیم چارچوب فعالیت های این گروه و میزان تحول آن را درک کنیم، کافی است که عملکرد دو گروهی را مورد بررسی قرار دهیم که از تندروترین، خشن ترین و متخاصم ترین جماعت های تروریستی یهودی به شمار می آیند. این دو گروه عبارتند از: کاخ و جنبش کاهانا حی.

این گروه همچنین دیگر گروه های تروریستی و رادیکال یهودی قائل به قدسیت سرزمین «اسرائیل» است و هر کس که به خود جرات عقب نشینی از این حق غیر قابل چشم پوشی توراتی را به خود می داد، کافر می دانستند و او را فردی مرتد و مهدور الدم می دانستند.

ز ـ گروه «فرزندان یهودا»

گروهی از یهودیان تندرو با عادات و اطوار عجیب و غریب هستند. از جمله عقاید عجیب این جماعت آن است که هنگام پیاده روی همیشه صورت خود را به سمت خورشید می گیرند و فرقی نمی کند که خورشید در کجای آسمان باشد.

این گروه عجیب و غریب خرابه های روستای عربی لفتا که در غرب شهر قدس قرار دارد، برای اعتکاف انتخاب می کنند که دلیل آن نیز وجود چشمه های آب است. این جماعت در این چشمه به انجام مراسم طهارت یهودی می پردازند. اعضای این گروه خود را نمایندگان حضرت مسیح می دانند.

ح ـ اسرائیل جوان

رهبری این گروه را خاخام «لخمان کاهانا» را عهده دار است و اخیرا نام خود را به نام جماعت «کهانا حی» تغییر داده است که همان نام رهبرشان می باشد. مرکز نفوذ این گروه در محله ی «طریق باب الواد» و در منطقه ای است که به نام «کولیل جورجیا» شناخته می شود و در بخش قدیم قدس قرار دارد.

این گروه درگیری های خونینی را علیه ساکنان عرب بیت المقدس در سال 1983 به راه انداخت به ویژه وقتی که یک راهپیمایی برای انتقال کتاب تورات به «معبد کولیل جورجیا» ـ آن هم در قالب یک جشن دینی ـ به راه انداختند. در جریان این راهپیمایی، آنها از کنار دیوار براق گذاشتند و در صدد حمله به مسجد الاقصی برآمدند که با مقاومت عرب های مسلمان رو به رو شدند که این اقدام را از مظاهر یهودی سازی می دانستند.

ط ـ کاخ

از مشهورترین گروه های یهودی خواستار تخریب مسجد الاقصی است. این گروه در سال 1972 توسط یک خاخام یهودی آمریکایی به نام «مائیر کاهانا» شکل گرفت و از هواداران این جماعت، می توان به گودمن اشاره کرد که در یازده آوریل 1982 به مسجد الاقصی حمله کرد.

10 ـ بازگرداندن تاج

رهبری این گروه را یک خاخام به نام «یسرائیل فویختونفر» در اختیار دارد. مسئولیت این فرد تحریک یک گروه خشن از جوانان متعصب و البته تندروی مذهبی صهیونیستی است که برای استیلا و چنگ اندازی بر بسیاری از منازل و ساختمان های فلسطینیان در شهر قدس نقشه می ریزند، آن هم با این بهانه که املاک مذکور یک روزی تعلق به یهودیان داشته است.

 نظر دهید »

سلفی نمایندگان کار خوبی نبود

18 مرداد 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

 

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، به نقل از روابط عمومی شورای نگهبان، آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در آغاز جلسه امروز چهارشنبه (۱۸ مردادماه ۹۶) اعضای این شورا، با اشاره به برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری، اظهار داشت: بحمدالله مراسم تنفیذ و تحلیف به خوبی اجرا شد و رهبر معظم انقلاب هم مانند همیشه مطالبی گوشزد کردند که این مطالب و مفاهیم باید مثل تابلو جلوی چشم مسئولان باشد و دیگران و مردم نیز باید پیگیر این مطالب باشند.

وی در ادامه ضمن برشمردن محورهای اصلی حکم تنفیذ رهبر معظم انقلاب، افزود:بر اساس حکم تنفیذ رهبر معظم انقلاب، هم رای ملت و هم تنفیذ ایشان موکول به حفظ و رعایت صراط مستقیم انقلاب و اسلام است.

دبیر شورای نگهبان سپس ضمن ابراز خرسندی از برگزاری مراسم تحلیف با حضور گسترده نمایندگان کشورهای خارجی تصریح کرد: تعداد کثیری از نمایندگان کشورهای مختلف در کمال آرامش و امنیت و نظم در ایران حاضر شدند و مراسم تحلیف به خوبی برگزار شد.

آیت الله جنتی همچنین در ادامه ضمن اشاره به حواشی به وجود آمده در مراسم تحلیف و بازتاب رسانه‌ای و مردمی این حواشی، اضافه کرد: چطور این نمایندگان توجه نداشتند که نسبت به عمل آن‌ها چه تفسیری صورت می‌گیرد و مردم و جامعه در خصوص این اقدام چه قضاوتی خواهند کرد. در مجموع کار این عده از نمایندگان کار خوبی نبود و با اعتراضاتی روبرو شد و به مسئله روز تبدیل شد.

وی در پایان با اشاره به تحریم‌های اخیر آمریکا، این تحریم‌ها را مسئله‌ای بسیار مهم برشمردند و افزود: این مسئله، مسئله ساده‌ای نیست و خودشان گفتند که این تحریم‌های جدید بی سابقه و هدف اصلی اعمال آنها، زیر سوال بردن نظام و حرکت در مسیر براندازی نظام جمهوری اسلامی است که می‌بایست توجه جدی و اقدام شایسته نسبت به آن‌ها انجام شود.

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 112
  • دیروز: 276
  • 7 روز قبل: 2618
  • 1 ماه قبل: 4686
  • کل بازدیدها: 284059
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن