عاشقانههایی که باید درباره «شهید همت» خواند
او دوازدهم فروردین سال 1334 در اصفهان به دنیا آمد. پس از شروع جنگ تحمیلی، به صحنه جنگ وارد شد و در مدت حضورش در جبهههای نبرد، خدمات موثری ارایه کرد و در نهایت در هفدهم اسفند سال 1362 در جزیره مجنون به شهادت رسید.
مردی که در برابر خواسته همسرش برای خواندن خطبه عقدشان توسط حضرت امام میگوید: ” راضی نیستم روز قیامت جوابگوی این سؤال باشم که چرا وقت مردی را که متعلق به یک میلیارد مسلمان است به خودت اختصاص دادی.” همت کسی بود که به گفته همسرش دست خانوادهاش را جهت خرید برای او باز گذاشته بود، اما برای خودش جز یک حلقه ساده که قیمت آن به دویست تومان هم نمیرسید، خرید دیگری نکرد. مراسم عقدشان به دور از هرگونه تجملات و ریخت و پاش برگزار شد. همسر شهید با لباس ساده سرسفره حاضر شده و همت نیز یک دست لباس سپاه به تن کرده بود.
قصهی همت بعضی صفحاتش مثل قصهی خیلیهای دیگر است و بعضیهایش فقط مال خود اوست. او هم قصهی به دنیا آمدنش هرچه بود، مثل همهی ما، وقتی آمد گریست. بچگی کرد. مدرسه رفت. حتی گاهی از معلمش کتک خورد و گاهی به دوستانش پس گردنی زد. بعضی تابستانها کار کرد. دوست داشت داروسازی بخواند، ولی در کنکور قبول نشد. بعد دانشسرا رفت و معلمی کرد. او هم قهر، و هم عشق، هردو را داشت. خندید و خنداند و زندگی کرد و همراه شد. و در آخر رفت و گریاند.
کتابهای زیادی درباره شهید همت به نگارش درآمده اما برخی از این دست کتابها شاخصتر هستند. برای مثال شاید اکنون دیگر کتاب “حکایت سرخ” که اوایل دهه هفتاد در رسای این شهید نگاشته شده بود و بسیار نیز پرفروش بود را دیگر در کتابفروشیها پیدا نکنید اما کتابهای چند سال گذشته جای اینگونه آثار را پر کرده است. در ادامه تعدادی از کتابهای شاخص این سالها را که با محوریت شهید همت نگاشته شدهاند را معرفی میکنیم.
1- یادگاران 2 (کتاب محمدابراهیم همت) / انتشارات روایت فتح / نگارنده: مریم برادران
این کتاب که مشتمل بر صد خاطرهی زیبا و خواندنی از شهید است در سال 1380 برای اولین بار منتشر شد و تابحال بارها با تیراژهای بالا تجدید چاپ شده است و تاکنون بیش از 40 هزار عدد از این کتاب توسط انتشارات و کتابفروشیها به مخاطبان عرضه شده است. در یکی از خاطرات این کتاب آمده است: قصه ی زندگی او از فصل انقلاب اسلامی تا جنگ هر روز پررنگ تر شده و بر صفحات پربارش افزوده می شود. همه ی زندگی همت درس بود. از احترام و اهمیتی که به خانواده می داد تا توجه و محبتی که خرج بچه های جنگ می کرد. همه دوستش داشتند تا جایی که فدایی و پیش مرگ کُرد داشت.
قسمتی از وصیت نامه سردار شهید مهدی باکری
قسمتی از وصیت نامه سردار شهید مهدی باکری
وصیت نامه بنده گنه کار مهدی باکری
بسم الله الرحمن الرحیم
« یاالله یا محمد یاعلی یافاطمه الزهرا یا حسن یا حسین یا علی یا محمد یا جعفر یا موسی یا علی یا محمد یا علی یا حسن یا مهدی (عج ) تو ولی مان روح اله و شما ای پیروان صادق شهیدان خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سرتا پا گناه و معصیت و سراپا تقصیر و نافرمانی هستم . گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم . یا رب العفو خدایا نمیرم در حالی که از ما راضی نباشی . ای وای که سیه روز خواهم بود. خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی . هیهات که نفهمیدم . خون باید می شدی و در رگهایم جریان می یافتی و سلول هایم یا رب یا رب می گفت . یا اباعبدالله شفاعت . آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار « ربش » ولی چه کنم تهی دستم . خدایا تو قبولم کن . سلام بر روح خدا نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر و عصر ظلم و ستم . عصر کفر و الحاد عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی اش . عزیزانم اگر شبانه روز شکرگذار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده باز هم کم است . آگاه باشیم که صادق و راستین این نعمت شویم . خطر وسوسه های درونی و دنیافریبی را شناخته و برحذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل چاره ساز ماست . ای عاشقان اباعبداله بایستی شهادت را در آغوش گرفت . گونه ها باید از حرارت و شوق سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نماییم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری به جا آورده باشیم .
گرامیداشت روز ملی راهیان نور
به نقل از روابط عمومی و تبلیغات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در ابتدای این بیانیه آمده است:تردیدی نیست فرصتسازی برای بازخوانی و روایت حماسه مقاومت، ایثار و شهادت فرزندان غیور ایران اسلامی و تربیت یافتگان مکتب عاشورا و ولایت فقیه در هشت سال دفاع مقدس در یک جنگ نابرابر جهانی در مصاف با جبهه دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی، از ضرورتهای اجتنابناپذیری است که با اقدام مدبرانه نامگذاری بیستم اسفندماه به عنوان «روز ملی راهیان نور» به آن پرداخته شده است.
این بیانیه میافزاید:در سال پیشرو که راهیان نور با بهار فاطمی همراه شده است میتواند روح مقاومت و پایداری را در جامعه اسلامی، برای همیشه ساری و جاری نماید و باعث ارتقای روحیه اقتدار و صلابت ملت بزرگ ایران به عنوان میراث گرانقدر شهیدان گرامی و عزیز در هشت سال دفاع مقدس در برابر زیادهخواهیهای دشمنان واقع شود و به نهادینه شدن فرهنگ ایثار و مقاومت در بین اقشار مختلف جامعه بیانجامد.
در ادامه این بیانیه اردوهای راهیان نور به مثابه دانشگاه خودسازی، معنویت و دروازهای برای ورود به عرصههای نقش آفرینی در صیانت از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی و شهیدان توصیف و تصریح شده است:سفرهای راهیان نور، که طی دهه اخیر مورد استقبال پرشور و گسترده آحاد مختلف مردم انقلابی و ولایتمدار ایران اسلامی بویژه نسل بالنده و آیندهساز کشور قرار گرفته است نیازمند اهتمام جدیتر نهادهای مسوول در این حوزه و نیز ساماندهی بهتر خادمین و راویان با تمرکز بر ظرفیتهای بومی و منطقهای است تا ضریب تأثیرگذاری آن مضاعف و به نهادینهسازی مقوله فرهنگ مقاومت و پیوند نسلها به حماسه آفرینان 8 سال دفاع مقدس منجر شود.
این بیانیه با تأکید بر تأسی مردم بصیر، فهیم و ولایتمدار ایران اسلامی به رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنهای عزیز که هرگز نباید تجربه گران سنگ و مقطع حساس تاریخی و پرافتخار دفاع مقدس را فراموش کند، آورده است:راهیان نور، یک سنت بسیار ستودنی و برکتآفرین میباشد که با همت مضاعف دستاندرکاران کاروانهای راهیان نور و تجلیل از فداکاری، ایستادگی، هوشمندی و عزم راسخ رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی هشت ساله توانسته است راه سعادت، عزت و افتخار را به نسلهای امروز و فردای کشور نشان دهد و لازم است از مناسبتها و سنتهای حسنه پیش روی جامعه اسلامی قرار بگیرد.
در پایان این بیانیه با پاسداشت یاد و خاطره امام شهیدان حضرت روحالله (ره) و تکریم و تعظیم مقام شامخ شهدا، جانبازان و ایثارگان دفاع مقدس تأکید شده است:راهیان نور عرصه یادآوری این حقیقت است که هر روز و هر مکان در جغرافیای انقلاب و ایران اسلامی باید مهیای مقابله با دشمن در هر عرصه بود؛ زیرا دفاع مقدس همچنان جاری و دشمنی جبهه معاندین نیز در جلوهها و عرصههای نوین و پیچیده از جمله در حوزه جنگ نرم ادامه داشته و خواهد داشت.
منبع: http://www.isna.ir
منظور از آیه «یُضِلٌّ مَن یَشَآءُ وَیَهْدِى مَن یَشَآءُ» چیست؟
منظور از آیه «یُضِلٌّ مَن یَشَآءُ وَیَهْدِى مَن یَشَآءُ» چیست؟
ظاهر آیه یُضِلُّ مَن یَشَاء وَیَهْدِی مَن یَشَاء نشان می دهد که خداوند هر کس را بخواهد هدایت، و هر که را بخواهد، گمراه می کند.
هدایت دو قسم است: ابتدایی و پاداشی.
هدایت ابتدایی یا عمومی سرمایه ای است که خدای سبحان از راه درون (عقل و فطرت) و بیرون (وحی و نبوت) به انسان عطا کرده است.
بر این اساس، خدا همه انسانها را با سرمایه های درونی و بیرونی به راه راست هدایت کرده است.
کسانی که این هدایت را مغتنم شمرده، به دنبال آن حرکت کرده اند، از هدایت پاداشی خداوند برخوردار می شوند و به معارف و فضایل الهی می رسند.
اضلال یا گمراهی ابتدایی از صفات سلبیه است که در خداوند وجود ندارد و خدا هرگز کسی را گمراه نکرده و نمی کند.
خدایی که عقل و فطرت را از درون و عزیزترین مخلوقات خود، یعنی پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) را از بیرون، برای هدایت بشر فرستاده، هرگز کسی را گمراه نخواهد کرد.
اگر کسی با همه این هدایتها به بیراهه برود، خداوند راه توبه و بازگشت را باز گذاشته و اگر با همه این وسیله ها، باز هم به بیراهه برود، از آن پس، خداوند او را «اضلال» می کند.
معناى حجاب
معناى حجاب
حجاب براى زن، به معناى ذلت نيست؛ بلكه به معناى عصمت و حفظ زن است و نه فقط عصمت و حفظ زن، بلكه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دوست. حجاب به معناى چادر نيست؛ اما چادر در نزد ما ايرانىها كه زنهاى ما از قديم داشتند، بهترين نوع حجاب است؛ بدون چادر هم حجاب ممكن است. حجاب به معناى پوشيدن سالم [است]؛ نه پوشيدنى كه از نپوشيدن بدتر است. به تعبيرروايات، پوشيده عريان كه در عين پوشيدگى، مثل انسان برهنه و عريان است. آن پوشيدن، به درد نمىخورد؛ حجاب نيست؛ پوشيدن سالم كه سر و مو و گردن و بدن و تمام سر تا پاى بدن زن را پوشانده باشد؛ البته صورت و دو دست را بسيارى فقها مستثنا مىدانند؛ البته در مواردى كه صورت بدون آرايش و ساده باشد؛ اين هم معناى حجاب.
البته زنهاى ايرانى، روش چادر را پيدا كردهاند كه بسيار هم روش خوبى است و هم زيباست و منافى با زيبايى زن نيست و هم حجاب حافظ كامل است. به هر حال، حجاب را چه به شكل ايرانى، چه به شكل عربى، چه به شكل كشورهاى ديگر كه در هر يك از كشورهاى اسلامى زنها يك جور حجاب خود را حفظ مىكنند، هر جورى كه حجاب حفظ بشود، اين نظر اسلام، تأمين شده است، اين، يكى از پيشگيرىهاى اسلام است.1
اسلام در باب حجاب، پوشش را معين نكرده است؛ مقصود را معين كرده است. مقصود اين است كه ديدار زن و مرد و ملاقات طبيعى آنها، به صورت روزمره، تبديل به يك عامل تحريك نشود و اين، هدف اسلام است.
در كشورهاى اسلامى، خانمهايى هستند كه مقيدند حجاب شرعى را كه آيات قرآن به آن ناطق است، رعايت كنند؛ ولى شما ببينيد همه آنها يك نوع رعايت مىكنند؛ متدينها و مقيدهايشان را مىگويم؟ در كشورهاى شمال آفريقا حجابى دارند كه شما اصلاً با آن آشنا نيستيد؛ در كشورهاى شرقى، يعنى هند و پاكستان، حجابى دارند كه باز هم شما با آن آشنا نيستيد. اينها هم ناشى از همان شرايط فرهنگى و اجتماعى است.۲
حجاب، به معناى منزوى كردن زن نيست
مسئله حجاب، به معناى منزوى كردن زن نيست. اگر كسى چنين برداشتى از حجاب داشته باشد، اين، يك برداشت كاملاً غلط است. مسئله حجاب به معناى جلوگيرى از اختلاط و آميزش بىقيد و شرط زن و مرد در جامعه است؛ زيرا آميزش و اختلاط بىقيد و شرط، هم به ضرر جامعه و هم به ضرر زن و مرد، به خصوص به ضرر زن است.3
دیدگاه امام خمینی رهبر معظم انقلاب در مورد حضرت فاطمه زهرا (س)
فاطمه زهرا سلام الله علیها از نگاه رهبر معظم انقلاب
اگر شخصیت فاطمه زهرا (س) برای ذهنهای ساده و چشمهای نزدیک بین ما آشکار می شد ما هم تصدیق می کردیم که فاطمه زهرا (س) سرور همه زنان عالم است. بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبه ای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیاست.
فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او خورشید امامت و ولایت و نبوت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن ستاره های فروزان ولایت قرار گرفته است.
همه ائمه (ع) برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیل قائل بودند که برای کمتر کسی این همه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران می شود دید. زنان مسلمان در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود باید زهرا (س) را از جهت خردمندی، فرزانگی و عقل و معرفت، الگو و سرمشق خود قرار دهند و از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه، تصمیم گیریهای عظیم اجتماعی، خانه داری، همسرداری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر (س) پیروی کنند.
اسلام فاطمه (س) را، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را، به عنوان نمونه و اسوه زنان معرفی می کند. آن زندگی ظاهری او، جهاد او، مبارزه او، دانش او، سخنوری او، فداکاری او، شوهرداری او، مادری او، همسری او، مهاجرت او و حضور او در همه میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه او که مردهای بزرگ را در مقابل او به خضوع وادار می کرد.
اصولاً درک نادرست از شخصیت زن، که میراث نامبارک فرهنگ های غیر اسلامی دخیل در اندیشه مسلمانان است، باعث شده است که آن حضرت تنها از زاویه دختری برای پیامبر (ص) و مادری برای ائمه (ع) مطرح شود و آن شایستگی ها و گزینش الهی که در شکل گیری زندگی و شخصیت آن حضرت نقش برجسته داشته و زندگی و صفات فاطمه زهرا (س) را به عنوان اسوه ای برای همه زنان و همه انسان ها، به ویژه زنان، مطرح می سازد، مجهول بماند.
حضرت زهرا (س) برتر از همه زنان برگزیده و سرور زنان از آغاز تاریخ بشر تا پایان است.
پی نوشت:
1. صحیفه نور، ج 19، ص 278.