نیکی و گذ شت هنگام قدرت
امام علی (ع):
تَجاوَز مَعَ القُدرَةِ وأحسِن مَعَ الدَّولَةِ تَكمُل لَكَ السِّيادَةُ.
آن گاه كه قدرت دارى ، در گذر ، و آن گاه كه دورِ حكومت توست ، نيكى كن ، تا سَرورى برايت به كمال رسد.
عیون الحکمت ،ص200
نرم خویی
رسول خدا با رفتار نرم و ملاطفت آمیز، توانست جامعه را دگرگون نماید، و وحدت و همدلی را در میان مردم برقرار سازد که در غیر آن امکان ایجاد پیوند اجتماعی میسر نمی شد. خداوند می فرماید: (فَبَِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ) (آل عمران 159) پس به (برکت ) و رحمت الهی، با آنان نرمخو ( و پرمهر)شدی، و اگر تندخو و سخت دل بودی قطعاً از گردت پراکنده می شدند. پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه.
«فَظ» در لغت، به معنای کسی است که سخنانش تند و خشن است، و «غلیظ القلب» به کسی می گویند که سنگ دل باشد و عملا انعطاف و محبتی نشان نمی دهد. به این صورت، خداوند به نرمش کامل پیامبر(ص) و انعطاف او در برابر افراد نادان و گنه کار اشاره می کند.
سرور آزادگان، حسین بن علی(علیهما السلام)، از قول مولای متقیان در توصیف نرم خویی پیامبر در برخورد با دیگران می فرماید: رسول خدا همواره خوش رو و خوش خوی و نرم بود، خشن و درشت خوی نبود.
گاهی فرزندان خردسال را به حضور پیامبر(ص)می آوردند تا به عنوان برکت یافتن و میمون شدن، برایشان از خداوند خیر و برکتی بخواهد، یا نام گذاری کند. رسول خدا به خاطر دل جویی بستگان آن فرزند، وی را می گرفت و در دامن خویش می نهاد. گاهی اتفاق می افتاد که کودک همانجا ادرار می کرد. برخی که حضور داشتند، بر سرِ فرزند داد می کشیدند و حضرت آنها را نهی می کرد، و صبر می کرد تا ادرار بچه تمام شود. آنگاه دعا یا نام گذاری را به پایان می برد، و با چنین برخورد مهربانانه، خویشاوندان آن نوزاد را خرسند می ساخت، تا آنان نپندارند که پیامبر از آن پیشامد ناراحت و آزرده شده است. وقتی آنان بیرون می رفتند، حضرت لباسش را آب می کشید و پاک می کرد.
«مجله معرفت » بهمن 1385 - شماره 110، نویسنده : فاضلی، خادم حسین
اعترافي پس از سالها!
23 دی ، سالروز اولین بمباران شيميايي عراق عليه ايران:
استفاده از سلاح هاي شيميايي نخستين بار در جنگ جهاني اول زماني كه آلمانها در اكتبر 1914 در نوشاپل گلوله هاي حاوي گاز اشك آور را به سوي فرانسوي ها پرتاب كردند، آغاز شد. با وجود پراكندگي سربازان و محدود بودن گلوله ها، اين تاكتيك چندان كارساز نبود و حتي فرانسوي ها متوجه كاربرد آن نشدند. با اين حال آلمانها دست از تلاش برنداشته و گاز كلر را نيز اولين بار در 22 آوريل 1915 در شهر يپرس بلژيك عليه سربازان مستعمراتي فرانسه و پياده نظام كانادايي كه هيچ ماسكي براي حفاظت از خود نداشتند به كار بردند.
به طور كلي در جنگ جهاني اول حدود 125 هزار تن عوامل سمي مشتمل بر 45 نوع عامل شيميايي مختلف به كار رفت كه در بين آنها 18 عامل كشنده و 27 عامل تحريك كننده بود.
علي رغم اينكه كنوانسيون 1907 لاهه قرارداد منع كاربرد سلاح شيميايي را تصويب كرد و به امضاي اكثر كشورهاي اروپايي رسيد، اما برخلاف اين قرارداد اين سلاح مخوف در مقياس گسترده اي طي جنگ جهاني اول و دوم به كار گرفته شد و همين دو جنگ كافي بود تا بشر را از آن چه با دست خود ساخته به هراس آورد و جهان را تا سال ها پاي ميز مذاكره بنشاند. ژنو پايتخت سياسي اروپا ميزبان نشست كشورهاي جهان شد تا بر سر استفاده از اين مواد شيميايي تصميم بگيرند و نتيجه آن در سال 1925 به «پروتكل ژنو» مشهور شد.
كشورهاي جهان در اين پروتكل، منع به كار گيري عوامل سمي و خفه كننده در جنگ ها را به امضا رساندند و در مقابل قانون شكنان هم قسم شدند.
عراق جزو كشورهاي امضا كننده این پروتكل بود.اما از سلاح هاي شيميايي در طول 8 سال جنگ تحميلي عليه ايران استفاده كرد. زيرا پس از شكست هاي متعدد در مناطق مختلف جبهه جنگ ، به استفاده از اين سلاح عليه افراد نظامي و غير نظامي روي آورد و در اين مدت با استفاده از انواع مهمات شيميايي از قبيل بمب، گلوله هاي توپ و خمپاره، كه حاوي گازهاي سمي و كشنده اي همچون گازهاي خردل، سيانور و عوامل خفه كننده بودند، به نقض آشكار تعهد قرارداد كنوانسيون هاي بين المللي پرداخت.
در طي اين مدت بيش از 252 مورد حمله شيميايي (عراق) عليه ايران صورت گرفت كه در سازمان ملل متحد ثبت شده است و با سكوت مجامع بينالمللي و قدرتهاي بزرگ روبرو شد و شكايات جمهوري اسلامي ايران به جايي نرسيد.
نخستين حمله شيميايي عراق عليه ايران در تاريخ 23/10/1359 در منطقه بين هلاله و ني خزر واقع در 50 كيلومتري غرب ايلام بود.
روزی که امیرکبیر گریست ...
سال ۱۲۶۴ قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به اميرکبير خبر دادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. به ويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند.
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول، به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن، فقط سیصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى، بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد…
در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند. ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست.
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم.
ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
روحش شاد
منبع: http://alef.ir
ماهواره،همراه جديد کودکان!؟
نمی توان تصور کرد که فرزندي در يک خانواده بدنيا بيايد و پدر و مادر وي تمام تلاش هاي خود را براي موفقيت او بکار نگيرند. گاهي اين تلاش ها به شکلي است که تمام فعاليت هاي والدين در سايه رشد و پيشرفت فرزندشان قرار مي گيرد، آنهم در دنياي پرهياهوي فعلي که همراه با پيشرفت تکنولوژي کار را براي تربيت نسل آينده و کودکان سخت تر هم کرده است.
در حال حاضر سر و صداي حاکي از موفقيت جامعه ايران که بدليل همبستگي و پايداري کانون گرم خانواده ها و تربيت درست کودکان شکل گرفته به جوامع غرب رسيده تا آنها هم ثبات خانواده را در دستور کار خود قرار داده و براي پيشبرد اهداف خود بخصوص در ايران تيرهاي زهر آلود خود را به سمت همين کانون خانواده نشانه روند .زيرا مي دانند هميشه يک جامعه سالم متاثر از خانواده هاي سالم است .
در اين بين فطرت پاک کودکان بيشتر از بقيه مورد آماج حملات قرار مي گيرد و اين حملات بگونه اي طراحي مي شوند تا پدر و مادر کودک ناخواسته در اين حملات براي آسيب زدن به فطرت کودک سهم بسزايي هم داشته باشند.
تلويزيون به عنوان يکي از فراگيرترين رسانه هاست که عمدتا خانواده ها کمترين نگراني را درباره برنامه هاي آن دارند . اما اکنون فارغ از نقدهايي که به برنامه سازان تلويزيون و حتي ساير رسانه ها به خصوص در حوزه کودک وارد است که نياز به مجالي ديگر جهت آسيب شناسي جدي آن مي باشد، در اينجا تاثيرات منفي رسانه هايي را بيان مي کنيم که به مدد پيشرفت تکنولوژي و حمايت همين خانواده ها به آغوش گرم خانواده وارد مي شوند تا با استفاده از غفلت پدرها و مادراني که بقولي تمام هم و غم شان کودکان شان هستند ، اولين آسيب هاي طراحي شده به پاک ترين ومعصوم ترين افراد جامعه وارد شود. آسيب هايي که شايد ديگر مجالي براي بازسازي آن فراهم نشود.
اگر سري به خانواده ها بزنيم تقريبا بخش اعظم و قابل توجهي از اين خانواده ها به خصوص جواناني که تازه تشکيل خانواده داده و اتفاقا داراي فرزندي هم شده اند ماهواره از ضروريات زندگي شان شده تا جايي که برخي عنوان مي کنند ابزاري است براي پر کردن اوقات فراغت!
گشتي در کانالهاي ماهواره اي جدا از برنامه هاي مستهجن آن که در اين مبحث قصد پرداخت به آن را نداريم نشان مي دهد که برنامه هاي ويژه کودکان در اين شبکه هاي ماهواره اي روزبه روز در حال افزايش است و حتي برخي از برنامه هاي بزرگسالان بطور عمد بصورت انيميشن و فانتزي ساخته مي شود تا کودکان را هم همراه خود کنند.
جالب اين است که برنامه هاي ويژه کودکان به مراتب بسيار حرفه اي تر هم ساخته شده و دوبله هاي حرفه اي هم دارند برنامه هايي که ميلياردها دلار صرف ساخته شدن آنها شده و حتي کانالهاي با فرکانسهاي بسيار قوي هم براي آنها در نظر گرفته مي شود.
هزينه هاي ميليارد دلاري براي ساخت انيميشن و حتي سريال ويژه کودکان به منظور سرگرمي کودکان ما ساخته شده و اين هزينه ها از سر دلسوزي بوده ؟ آيا تا بحال دقت کرده ايد که محتواي اين کارتونها چه هستند ؟
کودک درسنين 3 تا 5 سالگي فقط بيننده است و قدرت تشخيص بين خوب و بد را ندارد و هر آنچه براي او به نمايش بگذاريم مي بيند و به عنوان يک حرکت پسنديده مي پذيرد. آنها قدرت تفکيک خوب، بد و يا افسانه بودن را ندارند و اين باعث مي شود تا ارزش هاي آنها در دنياي واقعي تغيير کند.
کودکان چيزي را که مي بينند و يا مي شنوند به عنوان يک باور واقعي مي پذيرند بويژه زماني که اين باور با ابزارهاي جذاب تري هم بيان شود.
اين کارتون ها موريانه وار در ذهن کودکان رسوخ مي کنند تا فرهنگي در ذهن آنها شکل بگيرد جداي از فرهنگ بومي کشورمان. و حتما اين سئوال براي کودک پيش مي آيد که چرا من دختر خاله مو طلايي که دامن کوتاه داشته باشد ندارم؟ آيا دقت کرده ايد در کودکان و شخصيت ها در اين کارتون ها که صدا وسيماي خودمان هم گاهي پخش مي کند پسر ها در اين کارتونها دوست دختر دارند و…!؟ و سئوالهايي از اين قبيل که نشان از آغاز دوگانگي فرهنگ کودک دارد آنهم در زماني که شخصيت کودک در حال شکل گيري است.
اين کارتون ها موريانه وار در ذهن کودکان رسوخ مي کنند تا فرهنگي در ذهن آنها شکل بگيرد جداي از فرهنگ بومي کشورمان.
شوهاي تلويزيوني با پوشش هاي زننده همراه تيزر هاي تبليغاتي که نمايش بدن هاي عريان و….از اساس جدانشدني اين برنامه ها هستند به اضافه تصويرهاي مستهجن که بطور اتفاقي بر صفحه تلويزيون نقش مي بندد و امکان هرگونه عکس العمل را از ما مي گيرد و ….را در نظر بگيريد و حتما آگاهي هم داريد که هرچقدر اين برنامه ها را کنترل کنيد بدليل حس قوي کنجکاوي کودک امکان دسترسي به هر کانال ماهواره اي آنهم با هر شرايطي امکان پذير است.
خوب اين سهل انگاري پدرو مادر به ماهواره هم ختم نمي شود .اخيرا باب شده که کودکان در کنار مداد،پاکن ، کتاب ،کيف و … يک عدد گوشي موبايل با امکانات کامل از جمله داشتن بلوتوث هم با خود حمل مي کنند تا اين فرزند بقول پدر ومادرشان چيزي از بقيه کم نداشته باشد.
يعني به لطف پدر ومادر همان تصاوير مستهجن از داخل منزل به مدارس و بصورت يک بسته کامل بدور از چشم مسئولين در بين همکلاسي ها رد و بدل مي شود.
اين گونه است که به مدد خانواده، ماهواره و عدم برنامه ريزي صحيح مسئولين يک کودک 8-9 ساله که آينده ساز اين کشور است، هر آنچه نبايد بداند با تعاريف و باورهاي غربي مي آموزد.
منبع: جهان
ستاره حجاز
میلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق(ع)بر شما تبریک وتهنیت باد
سالها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی، سیاهی و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت. سالها بود که زمین به کویر خشک تعصبات و عقاید باطل و مرداب خرافات، تبدیل شده بود که ناگاه در شبی فراموش نشدنی، باران رحمت الهی شروع به باریدن کرد و زمین تشنه را سیراب ساخت و گُلی زیبا، بنام محمد مصطفی(ص) در کویر حجاز، شکوفا شد. تولد او، عطر دل انگیز ایمان را به مشام مشتاقان رساند و چشمه های جوشان معرفت را در سینه ها، جاری ساخت.
آری با تولد او، کویر جهل و تعصب به بوستان مِهر و تفکر تبدیل شد. آن پیام آور الهی، در شهر مقدس مکّه و در خانواده ای مؤمن و خداپرست، در شب 17 ربیع الاول به دنیا آمد و جهانِ هستی را با وجود مبارک خود، منوّر کرد.