پيام امام خميني قدس سره به مناسبت شهادت دكتر مفتح
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
آن گاه كه منطق قرآن آن است كه ما از خداييم و به سوي او مي رويم و مسير اسلام بر شهادت در راه هدف است و اولياي خدا -عليهم السلام -شهادت را يكي از ديگري به ارث مي بردند و جوانان متعهد ما، براي نيل شهادت در راه خدا درخواست دعا مي كرده و مي كنند، بدخواهان ما كه ا زهمه جا وامانده، دست به ترور وحشيانه مي زنند، ما را از چه مي ترسانند؟ امريكا خود را دلخوش مي كند كه با ايجاد رعب در دل ملت كه سربازان قرآنند، مي تواند وقفه اي در مسير حق و عقب گردي از جهاد مقدس در راه خدا ايجاد كند، غافل از اين كه ترس از مرگ براي كساني است كه دنيا را مقر خود قرار داده و از قرارگاه ابدي و جوار رحمت ايزدي بي خبرند. اينان از كوردلي، صحنه هاي شورانگيز ملت عزيز و شجاع ما را در هر شهادتي، پس از شهادتي كه در پيش چشمان خيره ي آنان منعكس است، نمي بينند. «صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم˚لا يَعقِلُون» اينان مي بينند كه هزار و سيصد سال بيشتر از صحنه ي حماسه آفرين كربلا مي گذرد و هنوز خون شهيدان ما در جوش و ملت عزيز ما در حماسه و خروش است.
جناب حجت الاسلام دانشمند محترم آقاي مفتح و دو نفر پاسداران عزيز اسلام رحمة الله عليهم به فيض شهادت رسيدند و به بارگاه ابديت بار يافتند و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفريدند و آتش نهضت اسلامي را افروخته تر و جنبش قيام ملت را متحرك تر كردند. خدايشان در جوار رحمت واسعه ي خود بپذيرد و از نور عظمت خود بهره دهد. اميد بود از دانش استاد محترم و از زبان علم او بهره ها براي اسلام و پيشرفت نهضت برداشته شود و اميد است، از شهادت امثال ايشان بهره ها برداريم. من شهادت را بر اين مردان برومند اسلام تبريك و به بازماندگان آنان و ملت اسلام تسليت مي دهم.
سلام بر شهيدان راه حق
روح الله الموسوي الخميني
شهید مفتح و وحدت حوزه و دانشگاه
شهيد آيتالله دکتر محمد مفتح در سال 1307، در خانوادهاي روحاني در همدان متولد شد. پس از فراگيري مقدمات، راهي قم شد و در محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبايي و .. استفاده نموده و خود مدرسي بزرگ در حوزه گرديد. ايشان در حاليکه استادي بزرگ در قم بودند، پا به عرصه دانشگاه گذاشته و تا درجه دکترا ادامه تحصيل دادند. شهيد مفتح که توطئه استعمار در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهي و روحاني، از هم را با تمام وجود احساس کرده بود، ايجاد وحدت ميان اين دو قشر مهم جامعه را وجهه همت خود قرار داد و در کنار آموزش و تدريس و تربيت نيروهاي جوان به مبارزه با رژيم پهلوي پرداخت. در سالهاي 1340 تا 42، سخنرانيهاي او در شهرهاي مختلف در روشن ساختن مواضع نهضت اسلامي و افشاي چهره رژيم پهلوي بسيار مؤثر بود که با آگاهي ساواک اين جلسات تعطيل و ايشان دستگير و مورد آزار و اذيت ساواک قرار گرفت. محبوبيت و مقبوليت شهيد مفتح در ميان طلاب و دانشآموزان موجب شد که او را از آموزش و پرورش اخراج و در سال 1347، به نواحي بدآب و هواي جنوبي ايران تبعيد کنند و بعد از سپري شدن مدت تبعيد نيز از ورود ايشان به قم جلوگيري به عمل آمد و ايشان با اقامت در تهران به تدريس از دانشکده الهيات مشغول شد. ايشان به دعوت انجمن اسلامي دانشجويان امامت جماعت مسجد دانشگاه را عهدهدار شد. سخنرانيهاي ايشان در مسجد دانشگاه در ترغيب نسل روشنفکر و تحصيل کرده به اسلام اثر بسزايي داشت. شهيد مفتح همچنين در حسينيه ارشاد نيز به فعاليتهاي تبليغي و علمي ميپرداخت و پس از تعطيلي اين حسينيه بوسيله ساواک، ايشان با قبول امامت مسجد جاويد در سال 1352، هسته ديگري از دانشجويان و روشنفکران را به دور خود جمع نمود. در آذر 1353 مسجد جاويد مورد هجوم ساواک قرار گرفت و شهيد مفتح نيز دستگير و زنداني شد. ياد و خاطره نماز عيد فطر سال 1357 که در قيطريه تهران و با استقبال بينظير مردم تهران به امامت شهيد مفتح انجام شد در تاريخ انقلاب هميشه ميدرخشد. در خطبههاي اين نماز، شهيد مفتح براي اولين بار نام امام خميني را آشکارا بر زبان جاري و رهبري امام را مورد تأکيد قرار داد و روز پنجشنبه 16 شهريور را به عنوان تجليل از شهداي نهضت تعطيل اعلام کرد که زمينهساز راهپيمايي 17 شهريور و وقايع جمعه سياه گرديد. شهيد مفتح با تشکيل شوراي انقلاب از سوي امام به عضويت اين شورا درآمد. سرانجام اين شهيد بزرگوار در روز 27 آذر 1358، هنگام ورود به دانشکده الهيات، توسط گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فيض عظيم شهادت نائل آمد. اين روز به مناسبت فعاليت و مجاهدت اين شهيد بزرگوار در راه تحقق وحدت ميان حوزه و دانشگاه، روز وحدت روحاني و دانشجو ناميده شده است.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی http://www.irdc.ir
بدون دلهره
آيه شماره 277 از سوره مبارکه بقره
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و نماز بر پا داشته و زكات دادهاند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند
تفسیر: اسلام در كنار مسائل عبادى وفردى، به مسائل اقتصادى ومردمى نیز توجّه دارد. نماز وزكات در كنار هم مطرحند. «اقاموا الصلوة و اتوا الزكاة»
ذكر نماز وزكات بعد از عمل صالح، نشانه آن است كه در میان كارهاى شایسته حساب این دو جداست. «عملوا الصالحات و اقاموا الصلوة و اتوا الزكاة»
تشویق نیكوكاران بدنبال تهدید بدكاران، یك اصل تربیتى است. «لهم اجرهم عند ربّهم»
هوشمند كسى است كه در محاسبات، تنها به موجودى امروز كه در دست دارد ننگرد، بلكه به آینده وذخیرههایى كه نزد خداوند است توجّه داشته باشد. «عند ربّهم»
پروردگار، به مؤمنانى كه اهل عمل صالح ونماز وزكاتند، نظر ویژهاى دارد. كلمه «ربّهم» اشاره به لطف خاصّ اوست.
وعدههاى الهى، انگیزهى عمل صالح است. «لهم اجرهم عند ربّهم»
امنیّت وآرامش واقعى، در سایهى ایمان وعمل صالح وپیوند با خدا ومردم است. «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»
عوامل آرامش، ایمان، عمل صالح، نماز وزكات است. «امنوا و عملوا الصالحات و اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة… لاخوف علیهم ولا هم یحزنون»
زیادی کلام
پیامبر(ع):
أُترُک فُضولَ الکَلامِ وَ حَسبُکَ مِنَ الکَلامِ ما تَبلُغُ بِه حاجَتَکَ.
از سخنان بیهوده چشم بپوش سخنی که رفع حاجت کند ترا کفایت کند.
مکارم الاخلاق ،ص467
حد امر به معروف و نهی از منکر...
مسأله امر به معروف و نهی از منکر, از وظایف مهم دینی هر مسلمان است . البته برخی از مراتب امربه معروف از وظایف نظام اسلامی است و از همین رو رهبر معظم انقلاب مراتب دوم و سوم را که نوعا منجر به برخورد عملی می شود به عهده نیروهای انتظامی و قضایی نهاده اند, لیکن مرتبه اول آن - که جنبه ارشادی و راهنمایی دارد - به دوش همگان است . درعین حال در این رابطه باید چند نکته را درنظر داشت :
1- جوانان عزیز باید به دقت احکام شرعی مربوط به امربه معروف و نهی از منکر, موارد معروف و منکر یا شرایط وجوب مراتب آن و کیفیت اجرای نیکوی آن را دقیقا فراگیرند.
2- آمر به معروف و ناهی از منکر, خود را به زیور اخلاق والتزام عملی بیاراید و حتی الامکان از شیوه های رفتاری آموزنده و خلاق استفاده کند.
3- بهتراست امربه معروف و نهی از منکر, به طور متشکل و گروهی همراه با آموزش های لازم انجام گیرد.
4- عدم تأثیر آنی و فوری , نباید ما را از انجام وظایف خود بازدارد.
5- حتی الامکان باید کوشید تا فرهنگ و پذیرش عمومی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد. انسان ها در برخورد با حق , چند گونه اند:
گونه اول- انسان های حق گرا. چنین افرادی در صورتی که اشتباه خود را دریابند, نه تنها ناراحت نمی شوند, بلکه بسیار خرسند و شادمان می شوند.
گونه دوم- انسان های بی تفاوت در مقابل حقیقت . چنین افرادی از اینکه کسی روی اشتباهاتشان انگشت بگذارد, استقبال نمی کنند.
گونه سوم - انسان های حق ستیز. این گونه افراد مسلما در برابر حرف حق , واکنش منفی نشان می دهند. البته این گروه اندکند و غالب افراد جزو گروه اول و دوم هستند.
در اینجا یک نکته اساسی وجود دارد و آن نحوه امر به معروف و نهی از منکر است . مسلما اگر آمر به معروف، با درک درستی از طرف مقابل و ویژگی های روحی , اخلاقی و تربیتی او, شیوه ای کارساز و جذاب در امر به معروف برگزیند, عکس العمل مثبت طرف مقابل , بسیار بالا خواهد بود. در امر و نهی شرایط ویژه ای حاکم است که باید رعایت گردد و چقدر به جا است که در این زمینه به تحریرالوسیله یا ترجمه آن از حضرت امام (ره ) مراجعه فرمایید ولی در عین حال به برخی از شرایط اشاره می کنیم :
1- نسبت به حرمت موضوعی که در نظر دارید یقین داشته باشید.
2- تذکر و یادآوری شما باید به تدریج و با مقدمات باشد.
3- حتی الامکان از صراحت اجتناب نموده و با کنایه واشاره گوشزد کنید.
4- گاهی مطلب را به صورت سؤال درآورده و در لباس شاگردی به تنبه ایشان بپردازید.
5- خودتان در پیرامون موضوع مایه مطالعاتی داشته باشید که به مناسبت بتوانید از بازده شوم آن گناه سخن بگویید.
6- از تندی و خشونت به شدت پرهیز کنید و با حفظ احترام در این رهگذر ملایمت را شعار خود سازید.
7- اگر زمینه ی مساعدی می بینید پیشنهاد کنید موضوع را به صورت سؤال درآورده و در همین نامه ها از فتوای مرجع و عواقب سوء چنین حرامی بپرسید و پاسخ را به ایشان ارائه دهید.
8- اگر اهل مطالعه هستند کتابی مربوط به حرمت آن موضوع و آثار شوم گناه را در دسترس ایشان قرار دهید.
9- مطمئن باشید که یادآوری و تذکر بی تأثیر نخواهد بود. «فذکر فان الذکری تنفع المؤمنین», (ذاریات , آیه 55). ازاین رو تا آنجا که احتمال تأثیر می دهید از وظیفه خود دست نکشید و مأیوس نباشید.
10- و در نهایت اگر به فرض نتیجه نگرفتید, شما وظیفه خویش را به انجام رسانده اید که «و ما علی الرسول الا البلاغ المبین ; پیامبر وظیفه ای جز ابلاغ آشکار ندارد»، (نور, آیه 54).
شرایط شرعی امر به معروف و نهی از منکر به طور خلاصه این است:
الف. کسی که امر یا نهی می کند خودش عالم به معروف و منکر باشد یعنی بداند چیزی که طرف مقابل ترک کرده شرعا واجب است انجام دهد مانند نماز و همین طور چیزی که فرضا انجام می دهد شرعا حرام است مانند قمار.
ب. شخص گناهکار اصرار بر گناه خود داشته باشد یا احتمال بدهد که قصد دارد کار خود را تکرار کند.
ج. احتمال تأثیر بدهد.
د. ضرر مهم جانی یا مالی برای امر کننده یا نهی کننده در کار نباشد.
وظیفه امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی ا ست که صورت فراهم آمدن شرایط آن این امر واجب می شود هر چند در امر به معروف جنس مخالف باشد منتها در رابطه با تذکر به جنس مخالف باید احکام و موازین شرعی ارتباط با جنس مخالف را رعایت نمود.
هفته پژوهش گرامی باد
امام على عليهالسلام :
لاعَمَلَ كَالتَّحقيقِ ؛
هيچ كردارى مانند پژوهش نيست .
غررالحكم و دررالكلم ، ح 10483 .
پيامبر صلىاللهعليهوآله :
إنَّ اللّهعَزَّوَجَلَّ يَقولُ : تَذاكُرُ العِلمِ بَينَ عِبادِي مِمّا تَحيى عَلَيهِ القُلُوبُ المَيِّتَةُ ، إذا هُمُ انتَهَوا فيهِ إلى أمري ؛
خداوند مىفرمايد : بحث علمى ميان بندگانم ، چون به من بينجامد ، دلهاى مرده با آن زنده مىشود .
امام على عليهالسلام :
مَن أكثَرَ مُدارَسَةَ العِلمِ لَم يَنسَ ما عَلِمَ و استَفادَ ما لَم يَعلَم ؛
هر كه بحث علمىِ بسيار كند ، آموخته هايش را از ياد نمىبرد و آنچه را كه نمىداند ، فرا مىگيرد .
امام على عليهالسلام :
لافِقهَ لِمَن لايُديمُ الدَّرسَ ؛
آن كه آموختن را استمرار نمىبخشد ، از درك دانش بىنصيب است .
امام على عليهالسلام :
فَضلُ فِكرٍ و تَفَهُّمٍ أنجَعُ مِن فَضلِ تَكرارٍ و دِراسَةٍ ؛
بسيار انديشيدن و فهميدن ، سودمندتر است از تكرار بسيار و درس گرفتن .
امام على عليهالسلام :
عَلَيكُم بِالدِّراياتِ لابِالرِّواياتِ ؛
بر شما باد به فهميدن ، نه نقل كردن .
امام على عليهالسلام :
كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ فَإنَّهُ يَتَّسِعُ ؛
گنجايش هر ظرفى با آنچه در آن نهند ، تنگ مىشود ، جز ظرف دانش كه [هر چه در آن نهند] گسترش مىيابد .
امام باقر عليهالسلام :
تَذاكُرُ العِلمِ دِراسَةٌ و الدِّراسَةُ صَلاةٌ حَسَنَةٌ :
گفتوگوى علمى درس است ، و درس نمازى نيكو است .