یاران نماز
آيه شماره 43 از سوره مبارکه بقره
وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ
و نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد و با ركوعكنندگان ركوع كنيد
تفسیر: بعد از دعوت به ایمان، دعوت به عمل صالح است. «آمنوا… اقیموا»
نماز و زكات، در آئین یهود نیز بوده است. «اقیموا الصلوة و اتوا الزكوة»
رابطه با خدا، از طریق نماز و كمك به خلق خدا، از طریق زكات و همراهى با دیگران، یك مثلّث مقدّس است. «اقیموا، اتوا، اركعوا»
اصل فرمان نماز، با جماعت است. اساس دین بر حضور در اجتماع و دورى از انزوا و گوشهنشینى است. «واركعوا مع الراكعین»
سخن و کارنیک
امام علی(ع):
قُولُوا الخَيرَ تُعرَفُوا بِهِ وَاعمَلُوا الخَيرَ تَكُونُوا مِن أهلِهِ.
سخن نيک بگوييد تا بدان شناخته شويد و كار نيک كنيد تا از نيكوكاران شويد.
بحارالانوار، ج67،ص311
بوی کربلا
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
دلش چون کربلا کوی حسین است و نمیداند
که همچون دوردستان آروزی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه میگوید
به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد
اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پرخون
ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد
به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته
به کف جامیلبالب از سبوی کربلا دارد
اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش
همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد
شاعر: عبدالعلی نگارنده
آثار تاخیر در توبه
امام علی(ع) :
إِيَّاكَ أَنْ تُسْلِفَ الْمَعْصِيَةَ وَ تُسَوِّفَ بِالتَّوْبَةِ فَتَعْظُمَ لَكَ الْعُقُوبَة.
بپرهيز از اين كه پيش كنى عصيان را و تأخير نمائى توبه و بازگشت را، پس عظيم شود از براى تو عقوبت .
غررالحکم،ص194
نعمت فراوان به دعای امام هادی
جمعی از اهالی اصفهان مثل ابوالعباس احمد بن نضر و ابوجعفر محمدبن علویه گفتند كه مردی در اصفهان بود به نام عبدالرحمان كه جزء شیعیان محسوب می شد. از او پرسیدند چرا این مذهب را برگزیده و به امامت هادی معتقد شده ای؟
گفت: به جهت معجزه ای كه از امام دیدم، و داستان از این قرار بود. من مردی فقیر و بی چیز بودم، ولی چون زبان و جرأت داشتم اهالی اصفهان در سالی از سالها مرا همراه گروهی نزد متوكل فرستاند تا دادخواهی كنیم. روزی بیرون خانه متوكل ایستاده بودیم كه دستور احضار علی بن محمدبن رضا از سوی متوكل صادر شد، من به یكی از حاضران گفتم: این مرد كیست كه دستور احضارش صادر شد؟
گفت: این مرد علوی است و رافضیان او را امام می دانند، و اضافه كرد كه ممكن است خلیفه برای قتل دستور احضارش را داده باشد. گفتم: از جای خود حركت نمی كنم تا این مرد علوی بیاید و او را ببینم. ناگهان دیدم شخصی سوار بر اسب به سوی خانه متوكل می آید. مردم به احترام در دو طرف مسیر او صف كشیدند و او را تماشا می كردند، چون نگاهم بر او افتاد مهرش در دلم جا گرفت و نزد خود به دعای او مشغول شدم تا خدا شر متوكل را از او دفع نماید. آن حضرت از میان مردم می گذشت و نگاهش بر یال اسب خود بود و چپ و راست را نگاه نمی كرد و من پیوسته به دعای او مشغول بودم، چون به من رسید با تمام رو به سوی من متوجه شد و فرمود: خدا دعای ترا پذیرفت و به تو طول عمر داد و مال و فرزندان ترا زیاد كرد.
چون این را مشاهده كردم مرا لرزه گرفت و در میان دوستانم افتادم، دوستانم پرسیدند: چه شد؟ گفتم: خیر است و چیزی نگفتم. هنگامی كه به اصفهان بازگشتم خدا مال فراوان به من عطا كرد، و امروز از اموال آنچه در خانه دارم قیمتش به هزار هزار درهم می رسد غیر از آنچه بیرون از خانه دارم و ده فرزند یافته ام و عمرم نیز از هفتاد سال گذشته است، من به امامت آن مردی معتقدم كه از دلم خبر داشت و دعایش در حق من مستجاب گردید.
بحار الانوار الانوار، ج50، ص141.
فلسفه صلح يا عهدنامه و ظهور حجّت
امام مجتبى (ع)خطاب به افرادی که فلسفه صلح حضرت با معاویه را درک نمی کردند و حضرت را سرزنش می کردند، اینچنین اظهار نمودند: واى بر شما! آيا مى دانيد چرا من چنين كردم ؟ قسم به خداوند، كارى كه من انجام دادم، براى شيعه از هر عملى و از هر برنامه اى بهتر و سودمندتر بود، آيا نمى دانيد كه من امام و رهبر واجب الا طاعه شما مى باشم و مگر نمى دانيد كه من يكى از دو سيّد جوانان اهل بهشت مى باشم، كه جدّم رسول خدا (ص)بارها به آن تصريح نموده است ؟ در اين هنگام جمعيّت حاضر گفتند: بلى، قبول داريم .
حضرت در ادامه فرمود: و آيا مى دانيد هنگامى كه حضرت خضر (ع)آن كشتى را سوراخ و معيوب نمود و نيز آن ديوار را تعمير و اصلاح كرد و آن غلام را به قتل رسانيد، موجب سخط و ناراحتى حضرت موسى (ع)قرار گرفت ؟
آرى چون در آن لحظه فلسفه و حكمت آن سه كار براى حضرت موسى (ع)مخفى بود، ولى در پيشگاه با عظمت پروردگار كارى صحيح و مفيد بود.
و سپس افزود: و آيا مى دانيد كه ما اهل بيت عصمت و طهارت در مقابل طاغوت هاى زمان قرار گرفته و مى گيريم ؛ كه بايد نسبت به تصميمات و انجام امور سياسى و اجتماعى، مصلحت انديشى كنيم ؟
وليكن بدانيد هنگام ظهور و قيام مهدى موعود، امام زمان (ع)چنين نخواهد بود، و حضرت عيسى مسيح (ع)به امامت او نمازش را به جماعت مى خواند.
اكمال الدّين شيخ صدوق : ص 315، ح 2، احتجاج : ج 2، ص 67، ح 157، علل الشّرايع : ص 211، ح 2، با کمی تفاوت در الفاظ.