نجات شعیب
آيه شماره 94 از سوره مبارکه هود
وَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مَّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ
و چون فرمان ما آمد شعيب و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند به رحمتى از جانب خويش نجات داديم و كسانى را كه ستم كرده بودند فرياد [مرگبار] فرو گرفت و در خانههايشان از پا درآمدند
تفسیر: قهر خداوند بر ستمگران، دیر وزود دارد، ولى سوخت وسوز ندارد. «و لمّا جاء امرنا…»
صاعقههاى آسمان تصادفى نیست، بلكه به فرمان الهى نازل مىشود.«امرنا»
خداوند، ناجى و پشتیبان اهل ایمان است.«نجّینا»
ایمان به انبیا باید همراه حمایت از آنان باشد. «آمنوا معه» بجاى «آمنوا به»
ایمان، رمز نجات است. «نجّینا شعیباً و الذین آمنوا معه»
بىتوجّهى به دعوت انبیا، ظلم است. «اَخذَتِ الذین ظلموا»
سرانجام ظلم و ظالم، نابودى است.«اَخذَتِ الذین ظلموا»
عذاب الهى بر آنان به قدرى سریع وعظیم بود كه توان بیرون آمدن از خانههاى خود را نداشتند. «دیارهم» (ظاهراً عذاب در شب نازل شده است)
قهر الهى چنان مىرسد كه هرگونه قدرت فرار را از ظالمین مىگیرد. «جاثمین»
بزرگداشت شیخ صدوق
ابوجعفر محمّد بن علی ابن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق از پیشتازان علم حدیث و از مردان نامی جهان اسلام در سال 305 ه . ق چون ستاره ای در آسمان روایت و فقاهت در شهر مقدس قم طلوع کرد. ولادت این عالم فقیه با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نائب خاص امام زمان(عج) هم زمان بوده است.
پدر شیخ صدوق
پدر بزرگوار شیخ صدوق علی بن الحسین بن بابویه قمی، از فقهاء بزرگا سلام و در زمان اما حسن عسگری و امام زمان علیهماالسلام می زیسته و مورد احترام آن امامان بوده است. در نامه ای که اما حسن عسگری علیه السلام به علی بن بابویه نوشته وی را با کلماتی چون: شیخ معتمد و فقیه من خطاب کرده است. پدر شیخ صدوق در قم به دنیا آمده و زندگی را آن جا گذارنده و در همان شهر نیز وفات کرده است. پدر شیخ صدوق در ایام زندگی پربرکت خویش نزدیک دویست جلد کتاب تألیف کرده است.
دعای ولی عصر(عج)
عمر با برکت علی بن باویه پدر شیخ صدوق از پنجاه می گذشت و هنوز فرزندی نداشت و بسیار دوست می داشت که خداوند به او فرزند صالحی عنایت کند، از این رو به حضرت ولی عصر(عج) متوصل شده طی نامه ای به وسیله حسین بن روح که یکی از نمایندگان خاص امام زمان بود تقاضای دعا کرد تا آن حضرت از خداوند، فرزند صالحی برای او بخواهد. ولی عصر(عج) دعا کرده و برای ابن بابویه نوشتند: «برای تو از خداوند خواستیم دو پسر روزیت شود که اهل خیر و برکت باشند» پس از دعای امام زمان بود که ابن بابویه صاحب فرزندی شد که نامش را محمّد نامید و بعدها عالمی بزرگ و فقیه ای نام آور شد. او همان شیخ صدوق است.
دوران کودکی
شیخ صدوق دوران کودکی و آغاز جوانی را در دامان علم و فضیلت و تقوای پدر بزگروارش علی بن بابویه سپری کرد. صدوق در محضر پدر، علوم و معارف را همراه با تربیت های عملی و اخلقی فرا گرفت. پدر که در اوج علم و فقاهت و شهرت زندگی خود و فرزندانش را از راه مغازه ای کوچک در بازار قم و در نهایت زهد و قناعت می گذارنید. شیخ صدوق بیش از بیست سال از دوران پر برکت حیات پدر را درک کرد و رد سن 22 یا 23 سالگی بود که دست روزگار دامان پر مهر محبت پدر را از او گرفت!
نبوغ ذاتی
خانواده اصیل و اهل علم شیخ صدوق و پرورش یافتن در دامان پدری فقیه و وارسته از یک سو، و تیزهوشی، ذکاوت، حافظه فوق العاده قوی و استعداد ذاتی او از سوی دیگر موجب گردید در مدتی کوتاه به قله های بلندی از کمالات انسانی دست یابد و در کمتر از بیست سالگی هزاران حدیث و روایت با راویان آن ها را به حافظه بسپارد. استاد صدوق محمّد بن علی الاسود درباره حافظه و اشتیاق وافر شیخ صدوق به آموختن می فرمود: «این میل و اشتیاق به علم و دانش که در صدوق وجود دارد مایه شگفتی نیست زیرا او به دعای امام زمان متولد شده است». خود شیخ صدوق بارها می فرمود: «من به دعای صاحب الامر متولد شده ام».
استادان شیخ صدوق
شاید بتوان گفت یکی از عوامل موثر در موفقیت صدوق استادان بسیار زیادی است که دیده و از خرمن علوم آن ها خوشه ها برگرفته است. او ابتدا از محضر پد خود علی بن بابویه درس آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگان علم و ادب حاضر می شد، به گونه ای که بعضی از علما گفته اند: تعداد استادان صدوق از دویست نفر متجاوز است. از جمله بزرگانی که صدوق از محضر آن ها بهره برده می توان به ابوجعفر محمّد بن یعقوب کُلینی نویسنده کتاب گرانمایه اصول کافی اشاره کرد.
کلینی و صدوق
پس از مرحوم کُلینی نویسنده کتاب ارزشمند اصول کافی، صدوق از بزرگ ترین محدثان عصر خود به شمار می آید که علاوه بر ضبط و نقل حدیث، در علوم دیگر نیز تبحر داشته و تألیفات بسیاری از خود به جای گذاشته است. صدوق سال ها از محضر کُلینی استفاده نموده و به شنیدن و جمع آوری احادیث ائمه علیهم السلام مشغول بوده است؛ اما بر خلاف شخصیّت علمی کلینی که بیشتر از جهت جمع آوری، برسری و نقل حدیث مشهور است، شیخ صدوق در سه زمینه روایت، مباحث کلام و فقه برجسته و ممتاز بوده است.
شاگردان شیخ صدوق
صدوق، به خوبی دریافته بود که بهترین شیوه برای حفظ و حراست از سخنان پیشوایان دین که در هر زمان ممکن است مورد تعرض و دستبرد قرار گیرد، انقال به سینه دلسوختگان مکتب اهل بیت می باشد؛ از همین رو با پرورش شاگردان و طالبان دانش، به نگهداری و صیانت از این میراث گران بها پرداخت. از میان مهم ترین شاگردان وی می توان به دانشمند بلند آوازه، محمّد بن نعمان معروف به شیخ مفید نام برد که خدمات بسیاری به جهان اسلام ارئه کرد، و آثار به جای مانده از وی حکایت از وسعت معلومات او دارد.
قدرت علمی و آشنایی گسترده او با علوم اسلامی است. برخی از مهم ترین آثار ایشان عبارتند:
عبد صالح ، کانون حکمت و انديشه
نگاهی به زندگي سياسي - فرهنگي امام موسي بن جعفر(ع)
هفتمین جلوه خورشيد هدايت و وارث ولايت کبري؛ امام موسي کاظم(ع) در هفتمين روز ماه صفر 128 ق. در «ابواء» منطقه اي ميان مکه و مدينه چشم به جهان گشود. دو دهه نخست حياتش را در کنار پدر گذراند و از محضر ارزشمند ايشان علوم و اسرار امامت را آموخت و در همان سنين، شگفتي و تحسين دانشمندان را برانگيخت.
آناني که به توصيف امام کاظم(ع) پرداخته اند، ايشان را عابدترين، زاهدترين، فقيه ترين، بخشنده ترين و کريم النفس ترين مردم روزگار و خلاصه «عبد صالح» خوانده اند.
در دوره فشار حاکمان عباسي، هرگونه اقدام آشکار و برنامه اي که حکومت وقت از آن آگاهي مي يافت، وضع جبهه حق و شيعيان را آشفته مي ساخت، لذا امام هفتم(ع) ادامه برنامه عملي پدر را گرفت و با سياست ويژه اي که نشان از درايت و معنويت آن امام مي داد، به پرتوافشاني پرداخت و شاگردان بسياري را در رشته هاي علوم ديني و فضايل و مکارم اسلامي پرورش داد. گروه زيادي ازعالمان و راويان حديث، پيرامون امام موسي(ع) گرد آمدند و آن حضرت با توانايي بسيار آراي خردمندانه اي در دانشهاي گوناگون ديني ابراز کرد. مجموعه هاي بسيار از احکام اسلامي که در موضوع فقه و حديث و کلام اسلامي تدوين شده، به آن حضرت منسوب است، سيد بن طاووس در اين ارتباط مي نويسد: «ياران و نزديکان امام(ع) در مجلس درس آن بزرگوار حاضر مي شدند و لوحه هاي آبنوس در آستين ها داشتند، هر گاه او سخني مي فرمود يا در موردي نظري ارايه مي داد، به ضبط آن مبادرت مي کردند.»
امام صادق(ع) در تاييد آگاهي هاي علمي و فقهي اين فرزند فرزانه خويش، مي فرمود: «توان علمي او به اندازه اي است که اگر از تمام مضامين قرآني پرسش کني، با علم کافي که دارد، پاسخ قانع کننده اي خواهد داد. او کانون حکمت، معرفت و انديشه است.»
نشر فقه جعفري و اخلاق و تفسير و کلام که از زمان حضرت صادق(ع) و پيش از آن در زمان امام محمد باقر(ع) آغاز و عملي شده بود، در زمان امام موسي کاظم(ع) نيز به پيروي از سيره نياکان بزرگوارش همچنان ادامه داشت، تا مردم بيش از پيش به خط مستقيم امامت و حقايق مکتب جعفري آشنا گردند و اين مشعل فروزان را از وراي اعصار و قرون به آيندگان برسانند. چشمه هاي انديشه امام در عصر اختناق حاکمان عباسي، شيعيان اهل درک، منطق و خرد را بيش از پيش به دور ايشان فراخواند. عظمت علمي و دانش وصف ناپذير امام از يکسوي، گسترش نهضتهاي علوي و افزايش قدرت سياسي بني عباس بويژه در دوران خلافت هارون از ديگر سوي باعث تشديد مراقبت و سخت گيري نسبت به امام کاظم(ع) شد، به گونه اي که هارون درخصوص امام هفتم(ع) مي گفت: از اين مي هراسم که فتنه اي بر پا کند که خونها ريخته شود!؟
چندي نگذشت که سخت گيري نسبت به امام به حدي رسيد که به ندرت کسي مي توانست حتي براي ضروري ترين مسايل و سؤالات فقهي و علمي به خدمت امام(ع) شرفياب شود. با اين حال امام ياراني داشت که در جهان اسلام پراکنده بودند و با ايشان، بخصوص در دوران اقامت در مدينه، تماس داشتند. تلاشهاي تبليغي آنان بر محبوبيت امام بين شيعيان شهرهاي اسلامي افزود و موجب نگراني هارون شد. نفوذ معنوي امام موسي(ع) در دستگاه حاکم به حدي بود که کساني مانند علي بن يقطين صدر اعظم(وزير) دولت عباسي، از دوستداران حضرت موسي بن جعفر(ع) بودند و به دستورات حضرت عمل مي کردند. سخن چينان دستگاه ازعلي بن يقطين نزد هارون سخن ها گفته و بدگويي ها کرده بودند، ولي امام(ع) به وي دستور داد با تقيه در دستگاه هارون بماند و به کمک شيعيان و هواخواهان آل علي(ع) و ترويج مذهب و پيشرفت کار اصحاب حق، همچنان پاي فشارد، بي آنکه دشمن خونخوار را از اين امر آگاهي حاصل شود.
حالات معنوی و عرفانی امام حسن(ع)
حالات معنوی و عرفانی امام حسن(ع)
امام حسن (ع)در زمان خويش عابدترين، زاهدترين و برترين مردم به شمار مى رفت . وقتى حج بجاى مى آورد بسيارى از اوقات پاى برهنه مى رفت هر وقت به ياد مرگ مى افتاد، مى گريست و اگر در حضورش از قبر سخن به ميان مى آمد گريان مى شد و چون به ياد قيامت و برانگيخته شدن در محشر مى افتاد اشك مى ريخت و هر وقت به ياد عبور از صراط مى افتاد گريه مى كرد و هرگاه به ياد حضور مردم براى حساب در پيشگاه خداوند مى افتاد ناگهان فرياد مى كشيد و از شدت بيم و هراس از هوش مى رفت و غش مى كرد، هرگاه براى نماز آماده مى شد اعضايش از خوف خدا مى لرزيد، هر وقت از بهشت و دوزخ سخن مى گفت چون شخص مارگزيده مضطرب مى شد آنگاه از خدا خواستار بهشت مى شد و از آتش جهنم به او پناه مى برد و چون آيه «يا ايها الذين امنوا..» را تلاوت مى كرد، مى فرمود: لبيك ! اللهم لبيك !…
هنگامى كه مشغول وضو مى شد اعضايش مى لرزيد و چهره مباركش زرد مى گشت وقتى كه مى-پرسيدند: چرا چنين حالى پيدا مى كنى؟
مى فرمود: سزاوار است كسى كه در مقابل پروردگار عرش مى ايستد، رنگش زرد و اعضاى او دچار رعشه گردد. هر وقت به در مسجد مى رسيد روى به آسمان مى نمود، عرض مى كرد:
بار خدايا! مهمان تو بر در خانه ات ايستاده است، اى خداى بخشنده ! شخصى گناهكار پيش تو آمده، اى خداى مهربان ! از گناهان من به خاطر بزرگواريت درگذر!
بحارالانوار، ج 43، ص339.
روزه دل
امام علی(ع):
صِيامُ القَلبِ عَنِ الفِكرِ فِي الآثامِ أفضَلُ مِن صِيامِ البَطنِ عَنِ الطَّعامِ.
روزه [و خوددارىِ] دل از انديشيدن به گناهان برتر از روزه شكم [وخوددارىِ] از غذا است.
غررالحکم،ص176
ارتحال فقیه نامدار معاصر حضرت آیت اللَّه العظمی "محمدعلی اراکی"
ارتحال فقیه نامدار معاصر حضرت آیت اللَّه العظمی “محمدعلی اراکی”
شیخ الفقهاء و المجتهدین حضرت آیتاللَّه العظمی شیخ محمدعلی مصلحی اراکی در سال ۱۲۷۳ش (۱۳۱۲ ق) در اراک به دنیا آمد. ایشان از یازدهسالگی به طور جدی و به شوق فراگیری علوم اسلامی، نزد استادان برجسته عصر خود حاضر شد. این عالم برجسته از محضر علمای بزرگی همچون آیات عظام؛ سیدعبدالکریم حائری یزدی و محمدتقی خوانساری کسب فیض کرد و سپس خود به تدریس پرداخت. آیتاللَّه اراکی در طی ۳۵ سال تدریس، پیچیدهترین مباحث علمی را با گفتاری شیوا و بیانی رسا مطرح و آنها را به آسانی تفهیم میکرد. حضرات آیات محمدتقی ستوده، علیپناه اشتهاردی، جلال طاهرشمس گلپایگانی، محسن حرم پناهی، محمدعلی علوی گرگانی، سید محسن خرازی، علی کریمی جهرمی، رضا استادی، مرتضی مقتدایی، محمدتقی مصباح یزدی و دهها عالم فرزانه دیگر از جمله تربیت یافتگان محفل درس آیتاللَّه اراکی بودند. آیتاللَّه اراکی همچنین در مراحل مختلف، از انقلاب اسلامی، حمایت و پشتیبانی مینمود و علاقهای ویژه به حضرت امام خمینی داشت. از این عالم و فقیه برجسته، آثار بسیاری برجای مانده است که رساله فی الاجتهاد و التقلید و حاشیه بر عروة الوثقی از آن جملهاند. سرانجام این فقیه سترگ در هشتم آذر ۱۳۷۳ش برابر با ۲۵ جمادی الثانی ۱۴۱۵ ق در یکصد سالگی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییعی بسیار با شکوه، پیکر ایشان در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) در جوار اساتیدش به خاک سپرده شد.
منبع: http://kokhabar.com