عناوین گناهان کبیره چیست؟
عناوین گناهان کبیره چیست؟
پاسخ:
سرچشمه تقسیم گناهان به صغیره و کبیره در حقیقت آیات قرآن مجید است. یکی از این آیات چنین است: «اِنْ تَجْتَنِبُوا کَباِئَر ماتُنْهَؤنَ عَنْهُ نُکَفرِّعَنْکُمْ سَیئاتِکُم؛ اگر از گناهان کبیره بپرهیزید، از گناهان کوچک شما در میگذریم»( نساء (4) آیه 31).
اکنون باید دید که میزان کوچک و بزرگ بودن گناه چیست؟ در نظر علمای دینی هر گناه(کبیره یا صغیره) از آنجا که مخالفت با فرمان خداوند است به خودی خود گناهی بزرگ است. مقیاس کوچک و بزرگ بودن گناه این نیست که آن را نسبت به ساحت مقدّس خداوند بسنجیم؛ زیرا براساس این سنجش همه گناهان، کبیره است. این تقسیم نظر به سنجش یک دسته از گناهان نسبت به دسته دیگر است. در این سنجش عموم گناهان دو دستهاند:
1. گناهان کبیره؛
2. گناهان صغیره.
راه های بسیاری برای شناسائی این دو قسم گناه هست. معروفترین راه شناسایی در میان دانشمندان این است که هر گناهی که در برابر ارتکاب آن وعده عذاب در قرآن و روایات داده شده است گناه کبیره است، مانند قتل نفس که قرآن درباره آن چنین میفرماید: «وَ مَنْ یقْتُلْ مُؤمِناً مَتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فیها؛ هر کس مسلمانی را عمداً بکشد، سزای او دوزخ است و همواره در آنجا خواهد بود.»( همان، آیه 93)
برخی دانشمندان قید دیگری افزودهاند و میگویند…
ورود اسرای اهل بیت(ع) به مسجد یزید
اسارت و استقامت
امام زین العابدین (ع)فرمود: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را بیک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمهام زینب بسته بود. میگویند تاریخ ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است. بنابراین بیست و دو روز از اسارت زینب (س)گذشته است، بیست و دو روز رنج متوالی کشیده است که با این حال او را وارد مجلس یزید بن معاویه میکنند، یزیدی که کاخ اخضر او یعنی کاخ سبزی که معاویه در شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللی بود که هر کس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبدبه، خودش را میباخت. بعضی نوشتهاند که افراد میبایست از هفت تالار میگذشتند تا به آن تالار آخری میرسیدند که یزید روی تخت مزین و مرصعی نشسته بود و تمام اعیان و اشراف و اعاظم سفرای کشورهای خارجی نیز روی کرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند. در چنین شرایطی این اسراء را وارد میکنند و همین زینب (س)اسیر رنج دیده و رنج کشیده، در همان محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد که یزید معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد. یزید شعرهای ابنزبعری را با خودش میخواند و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار میکند. زینب فریادش بلند میشود: «شمخت انفک»! «اظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاساری ان بنا علی الله هوانا و بک علیه کرامه» ؟ ای یزید! خیلی باد به دماغت انداختهای تو خیال میکنی اینکه امروز ما را اسیر کردهای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفتهای، و ما در مشت نوکرهای تو هستیم، یک نعمت و موهبتی از طرف خداوند بر تو است؟! به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی، و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم .
(بحار الانوار، جلد 45، صفحه 133 و مقتل الحسین، مقرم، صفحه 462 و لهوف، صفحه 76)
دشمن واقعی
امام علی (ع) :
مَن ساتَرَكَ عَيبَكَ و عابَكَ في غَيبِكَ فهُوَ العَدُوُّ ؛ فَاحذَرهُ.
هركه عيب تو را از تو پنهان سازد و پشت سرت عيبجويى كند، او دشمن است، از او حذر كن.
عیون الحکم،ص439
بسيج و بسيجي در كلام شهدا
بسيج و بسيجي در كلام شهدا
برادران سپاهى و بسيجى و پاسدار! اى كسانى كه امام مىگويد «من بردست و بازوى قدرتمند شما، كه دست خدا بالاى آن است، بوسه مىزنم، و بر اين بوسه افتخار مىكنم» اميدوارم كه كارهايتان در راه خدا باشد. و در راه احياء دين مبين اسلام باشد.
از برادران بسيج و پاسدارم مىخواهم، وقتى كه در سرپُست نگهبانى هستند، و يا در نمازهاى شبشان، من را دعا كنند، تا بلكه خداوند از گناهان من درگذرد. شهيد محمد عابدینی
************************
برادرانم! سنگر بسيج و سپاه را تقويت كنيد، كه تمام وحشت دشمن از اين سنگر است. شهید حسين هادى
************************
برادران بسيجى! شما امروزمسئوليتى بس بزرگ بر دوش داريد، و آن پاسدارى از اسلام است. چشم تمام مسلمانان و مستضعفين به شما دوخته شده. و اين را بدانيد هر عملى كه انجام مىدهيد، فقط براى رضاى خدا باشد. و خدا از اعمالتان راضى باشد. شما هميشه پيروز خواهيد بود. براى اين بندۀ گناهكار دعا كنيد. از همهى شما برادران سپاه و بسيج التماس دعا دارم. شهید رجب جاناحمدیگل
************************
هان اى دوستان و برادران! و اى كسانى كه اين لباس را پوشيدهايد! تا در جرگهى سربازان ولى عصر ثبت نام كرده باشيد دشمن هست، شما در حال جنگيد غافل نباشيد و بدانيد اين لباسى كه شما به تن داريد، زمانى ارزش خود را از دست نخواهد داد، كه هميشه رنگ سبزش، با خونتان توأم باشد. اين لباس سبز رنگ سپاه بايد با خون رنگينتر شود. و مجادلهى با نفس بايد از وظايف پاسداران باشد. شهید فریدون مقدوری
***********************
از برادران همسنگرم در پايگاههاى مقاومت بسيج تقاضا دارم، همانگونه كه اسماً پاسدار خون شهدا هستيد، عملاً هم باشيد. و نگذاريد خون گرم شهدا از جوشش بيافتد. و اسلحهى شهدا بر زمين بماند. شهید على شبانى شوكت آباد
پیام شهید به پدر و مادر
شهید سيدحسن حسيني: اين انقلاب عمري دوباره به ما بخشيد، عمري سعادت آميز. پدر عزيزم، خوشحال باش كه روضههايت فريادرس من شد كه حسين بگويم. و از هجرت حسين(ع) گفتي، مهاجر شدم. تو از هل من ناصرش گفتي، لبيك گفتم. از رشادتش گفتي، رشيد شدم. از مظلوميت حسين گفتي بر ظالم خروشيدم. از رزم حسين گفتي، رزمنده شدم. از مقاومت حسين(ع) گفتي، مقاومت كردم. از سينة ستبرش گفتي، سينهام را آماج گلولهها كردم. و از شهادت حسين گفتي، شهيد شدم. و خونم، مادر، اي مادر عزيز، همان قطرههاي شير بود كه در رگهايم جاري ساختي تا حسنت احسن شود، احسن. مادرم، سرت را بالا بگير، قامتت را راسخ كن كه فرزندت را به لياقت سربازي حسين(ع) رساندي و در آن روز محشر پيش جدهات حضرت زهرا(س) سرافراز و خشنود و مقربي.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت http://www.navideshahed.com
قلب هوشیار
آيه شماره 35 از سوره مبارکه الحج
الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
همانان كه چون [نام] خدا ياد شود دلهايشان خشيتيابد و [آنان كه] بر هر چه برسرشان آيد صبر پيشهگانند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند
تفسیر: ترس از خدا و پرواى درونى، یك ارزش است. «وَجِلت قلوبهم»
تقوا، بر همهى كمالات مقدّم است. «وَجِلت قلوبهم… والصّابرین …»
زیربناى انجام وظیفه بعد از تقوا، مقاومت و صبر است. «وَجِلت قلوبهم والصّابرین»
صبرى ارزش دارد كه در برابر مشكلات دوام بیاورد. «الصابرینعلىمااصابهم»
رابطه با خدا، از رابطه با محرومان جدا نیست. «والمقیمى الصلوة - ینفقون»
بخشش، مخصوص مال نیست، از علم و آبرو و هنر نیز مىتوان انفاق كرد. «ممّا رزقناهم»
انفاقى ارزش دارد كه دائمى باشد. («ینفقون» فعل مضارع نشانه استمرار است)
در انفاق نیز اعتدال و میانهروى لازم است. «و ممّا…»
اموال و دارائىهاى انسان رزق الهى است. «رزقناهم»