• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

حجت شرعی

 

برای انتخاب خوب و درست(رئیس جمهور)، باید معیارها را شناخت و با مشورت و تفکر، و دست یافتن به حجت شرعی، نامزد اصلح را انتخاب کرد.

داشتن حجت شرعی برای انتخاب یک فرد مایه آرامش دنیوی و اخروی است و حتی اگر تصمیمی که با حجت شرعی گرفته شده غلط هم از آب درآمد چون انسان به تکلیف عمل کرده سرافراز است

چرا باید به «سبك زندگی» اهمیت داد؟

14 اردیبهشت 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 


چرا باید به «سبك زندگی» اهمیت داد؟
يكى از ابعاد پيشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبك زندگى كردن، رفتار اجتماعى، شيوه‌ى زيستن - اينها عبارةٌ اخراى يكديگر است - اين يك بُعد مهم است؛ اين موضوع را ميخواهيم امروز يك قدرى بحث كنيم. ما اگر از منظر معنويت نگاه كنيم - كه هدف انسان، رستگارى و فلاح و نجاح است - بايد به سبك زندگى اهميت دهيم؛ اگر به معنويت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشيم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنيت روانى و اخلاقى، باز پرداختن به سبك زندگى مهم است. بنابراين مسئله، مسئله‌ى اساسى و مهمى است.
 
سبك زندگی بخش حقیقی و اصلی تمدن اسلامی است
ما اگر پيشرفت همه‌جانبه را به معناى تمدن‌سازى نوين اسلامى بگيريم - بالاخره يك مصداق عينى و خارجى براى پيشرفت با مفهوم اسلامى وجود دارد؛ اينجور بگوئيم كه هدف ملت ايران و هدف انقلاب اسلامى، ايجاد يك تمدن نوين اسلامى است؛ اين محاسبه‌ى درستى است - اين تمدن نوين دو بخش دارد: يك بخش، بخش ابزارى است؛ يك بخش ديگر، بخش متنى و اصلى و اساسى است. به هر دو بخش بايد رسيد.
 آن بخش ابزارى چيست؟ بخش ابزارى عبارت است از همين ارزشهائى كه ما امروز به عنوان پيشرفت كشور مطرح ميكنيم: علم، اختراع، صنعت، سياست، اقتصاد، اقتدار سياسى و نظامى، اعتبار بين‌المللى، تبليغ و ابزارهاى تبليغ؛ اينها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسيله است. البته ما در اين بخش در كشور پيشرفت خوبى داشته‌ايم. كارهاى زياد و خوبى شده است؛ هم در زمينه‌ى سياست، هم در زمينه‌ى مسائل علمى، هم در زمينه‌ى مسائل اجتماعى، هم در زمينه‌ى اختراعات - كه شما حالا اينجا نمونه‌اش را ملاحظه كرديد و اين جوان عزيز براى ما شرح دادند - و از اين قبيل، الى ماشاءاللّه در سرتاسر كشور انجام گرفته است. در بخش ابزارى، على‌رغم فشارها و تهديدها و تحريمها و اين چيزها، پيشرفت كشور خوب بوده است.
 اما بخش حقيقى، آن چيزهائى است كه متن زندگى ما را تشكيل ميدهد؛ كه همان سبك زندگى است كه عرض كرديم. اين، بخش حقيقى و اصلى تمدن است؛ مثل مسئله‌ى خانواده، سبك ازدواج، نوع مسكن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراك، نوع آشپزى، تفريحات، مسئله‌ى خط، مسئله‌ى زبان، مسئله‌ى كسب و كار، رفتار ما در محل كار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعاليت سياسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌اى كه در اختيار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئيس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پليس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بيگانه؛ اينها آن بخشهاى اصلى تمدن است، كه متن زندگى انسان است.
 
باید آسیب‌شناسی كنیم چرا در بخش سبك زندگی پیشرفت نكردیم
در انقلاب، در اين بخش، پيشرفت ما چشمگير نيست؛ در اين زمينه، ما مثل بخش اول حركت نكرديم، پيشرفت نكرديم. خب، بايد آسيب‌شناسى كنيم؛ چرا ما در اين بخش پيشرفت نكرديم؟
بنابراين بايد آسيب‌شناسى كنيم؛ يعنى توجه به آسيبهائى كه در اين زمينه وجود دارد و جستجو از علل اين آسيبها. البته ما اينجا نميخواهيم مسئله را تمام‌شده فرض كنيم؛ فهرستى مطرح ميكنيم: چرا فرهنگ كار جمعى در جامعه‌ى ما ضعيف است؟ اين يك آسيب است. با اينكه كار جمعى را غربى‌ها به اسم خودشان ثبت كرده‌اند، اما اسلام خيلى قبل از اينها گفته است: «تعاونوا على البرّ و التّقوى»،(1) يا: «و اعتصموا بحبل اللّه جميعا».(2) يعنى حتّى اعتصام به حبل‌اللّه هم بايد دسته‌جمعى باشد؛ «و لا تفرّقوا».(3) چرا در برخى از بخشهاى كشورمان طلاق زياد است؟ چرا در برخى از بخشهاى كشورمان روى آوردن جوانها به مواد مخدر زياد است؟ چرا در روابط همسايگى‌مان رعايتهاى لازم را نميكنيم؟ چرا صله‌ى رحم در بين ما ضعيف است؟ چرا در زمينه‌ى فرهنگ رانندگى در خيابان، ما مردمان منضبطى به طور كامل نيستيم؟ اين آسيب است. رفت‌وآمد در خيابان، يكى از مسائل ماست؛ مسئله‌ى كوچكى هم نيست، مسئله‌ى اساسى است. آپارتمان‌نشينى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتى دارد كه بايد آنها را رعايت كرد؟ چقدر آن الزامات را رعايت ميكنيم؟ الگوى تفريح سالم چيست؟ نوع معمارى در جامعه‌ى ما چگونه است؟ ببينيد چقدر اين مسائل متنوع و فراگيرِ همه‌ى بخشهاى زندگى، داخل در اين مقوله‌ى سبك زندگى است؛ در اين بخش اصلى و حقيقى و واقعى تمدن، كه رفتارهاى ماست. چقدر نوع معمارى كنونى ما متناسب با نيازهاى ماست؟ چقدر عقلانى و منطقى است؟ طراحى لباسمان چطور؟ مسئله‌ى آرايش در بين مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفيد است؟ آيا ما در بازار، در ادارات، در معاشرتهاى روزانه، به همديگر به طور كامل راست ميگوئيم؟ در بين ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر يكديگر حرف ميزنيم؟ بعضى‌ها با داشتن توان كار، از كار ميگريزند؛ علت كارگريزى چيست؟ در محيط اجتماعى، برخى‌ها پرخاشگرى‌هاى بى‌مورد ميكنند؛ علت پرخاشگرى و بى‌صبرى و نابردبارى در ميان بعضى از ماها چيست؟ حقوق افراد را چقدر مراعات ميكنيم؟ در رسانه‌ها چقدر مراعات ميشود؟ در اينترنت چقدر مراعات ميشود؟ چقدر به قانون احترام ميكنيم؟ علت قانون‌گريزى - كه يك بيمارى خطرناكى است - در برخى از مردم چيست؟ وجدان كارى در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟ محكم‌كارى در توليد چقدر وجود دارد؟ توليد كيفى در بخشهاى مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ چرا برخى از حرفهاى خوب، نظرهاى خوب، ايده‌هاى خوب، در حد رؤيا و حرف باقى ميماند؟ كه ديديد اشاره كردند. چرا به ما ميگويند كه ساعات مفيد كار در دستگاه‌هاى ادارى ما كم است؟ هشت ساعت كار بايد به قدر هشت ساعت فايده داشته باشد؛ چرا به قدر يك ساعت يا نيم ساعت يا دو ساعت؟ مشكل كجاست؟ چرا در بين بسيارى از مردم ما مصرف‌گرائى رواج دارد؟ آيا مصرف‌گرائى افتخار است؟ مصرف‌گرائى يعنى اينكه ما هرچه گير مى‌آوريم، صرف امورى كنيم كه جزو ضروريات زندگى ما نيست. چه كنيم كه ريشه‌ى ربا در جامعه قطع شود؟ چه كنيم كه حق همسر - حق زن، حق شوهر - حق فرزندان رعايت شود؟ چه كنيم كه طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان كه در غرب رائج است، در بين ما رواج پيدا نكند؟ چه كنيم كه زن در جامعه‌ى ما، هم كرامتش حفظ شود و عزت خانوادگى‌اش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعى‌اش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعى و خانوادگى‌اش محفوظ بماند؟ چه كنيم كه زن مجبور نباشد بين اين چند تا، يكى‌اش را انتخاب كند؟ اينها جزو مسائل اساسى ماست. حد زاد و ولد در جامعه‌ى ما چيست؟ من اشاره كردم؛ يك تصميمِ زمان‌دار و نياز به زمان و مقطعى را انتخاب كرديم، گرفتيم، بعد زمانش يادمان رفت! مثلاً فرض كنيد به شما بگويند آقا اين شير آب را يك ساعت باز كنيد. بعد شما شير را باز كنى و بروى! ماها رفتيم، غافل شديم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش ميدهند كه آقا جامعه‌ى ما در آينده‌ى نه چندان دورى، جامعه‌ى پير خواهد شد؛ اين چهره‌ى جوانى كه امروز جامعه‌ى ايرانى دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟ چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانه‌هاى مجردى وجود دارد؟ اين بيمارى غربى چگونه در جامعه‌ى ما نفوذ كرده است؟ تجمل‌گرائى چيست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه كار كنيم كه از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ اينها بخشهاى گوناگونى از مسائل سبك زندگى است، و ده‌ها مسئله از اين قبيل وجود دارد؛ كه بعضى از اينهائى كه من گفتم، مهمتر است. اين يك فهرستى است از آن چيزهائى كه متن تمدن را تشكيل ميدهد. قضاوت درباره‌ى يك تمدن، مبتنى بر اينهاست.
 نميشود يك تمدن را به صرف اينكه ماشين دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت كرد و تحسين كرد؛ در حالى كه در داخل آن، اين مشكلات فراوان، سراسر جامعه و زندگى مردم را فرا گرفته. اصل اينهاست؛ آنها ابزارى است براى اينكه اين بخش تأمين شود، تا مردم احساس آسايش كنند، با اميد زندگى كنند، با امنيت زندگى كنند، پيش بروند، حركت كنند، تعالى انسانىِ مطلوب پيدا كنند.
 
سبك زندگی تابع تفسیرمان از زندگی است
رفتار اجتماعى و سبك زندگى، تابع تفسير ما از زندگى است: هدف زندگى چيست؟ هر هدفى كه ما براى زندگى معين كنيم، براى خودمان ترسيم كنيم، به طور طبيعى، متناسب با خود، يك سبك زندگى به ما پيشنهاد ميشود. يك نقطه‌ى اصلى وجود دارد و آن، ايمان است. يك هدفى را بايد ترسيم كنيم - هدف زندگى را - به آن ايمان پيدا كنيم. بدون ايمان، پيشرفت در اين بخشها امكان‌پذير نيست؛ كارِ درست انجام نميگيرد. حالا آن چيزى كه به آن ايمان داريم، ميتواند ليبراليسم باشد، ميتواند كاپيتاليسم باشد، ميتواند كمونيسم باشد، ميتواند فاشيسم باشد، ميتواند هم توحيد ناب باشد؛ بالاخره به يك چيزى بايد ايمان داشت، اعتقاد داشت، به دنبال اين ايمان و اعتقاد پيش رفت. مسئله‌ى ايمان، مهم است. ايمان به يك اصل، ايمان به يك لنگرگاه اصلى اعتقاد؛ يك چنين ايمانى بايد وجود داشته باشد. بر اساس اين ايمان، سبك زندگى انتخاب خواهد شد.
 
تقلید از غرب جز ضرر و فاجعه چیزی به بار نمی‌آورد
براى ساختن اين بخش از تمدن نوين اسلامى، بشدت بايد از تقليد پرهيز كنيم؛ تقليد از آن كسانى كه سعى دارند روشهاى زندگى و سبك و سلوك زندگى را به ملتها تحميل كنند. امروز مظهر كامل و تنها مظهر اين زورگوئى و تحميل، تمدن غربى است. نه اينكه ما بناى دشمنى با غرب و ستيزه‌گرى با غرب داشته باشيم - اين حرف، ناشى از بررسى است - ستيزه‌گرى و دشمنىِ احساساتى نيست. بعضى بمجرد اينكه اسم غرب و تمدن غرب و شيوه‌هاى غرب و توطئه‌ى غرب و دشمنى غرب مى‌آيد، حمل ميكنند بر غرب‌ستيزى: آقا، شماها با غرب دشمنيد. نه، ما با غرب پدركشتگىِ آنچنانى نداريم - البته پدركشتگى داريم! - غرض نداريم. اين حرف، بررسى‌شده است.
 تقليد از غرب براى كشورهائى كه اين تقليد را براى خودشان روا دانستند و عمل كردند، جز ضرر و فاجعه به بار نياورده؛ حتّى آن كشورهائى كه بظاهر به صنعتى و اختراعى و ثروتى هم رسيدند، اما مقلد بودند. علت اين است كه فرهنگ غرب، يك فرهنگ مهاجم است. فرهنگ غرب، فرهنگ نابودكننده‌ى فرهنگهاست. هرجا غربى‌ها وارد شدند، فرهنگهاى بومى را نابود كردند، بنيانهاى اساسىِ اجتماعى را از بين بردند؛ تا آنجائى كه توانستند، تاريخ ملتها را تغيير دادند، زبان آنها را تغيير دادند، خط آنها را تغيير دادند. هر جا انگليس‌ها وارد شدند، زبان مردم بومى را تبديل كردند به انگليسى؛ اگر زبان رقيبى وجود داشت، آن را از بين بردند.
 
باطن فرهنگ غربی، سبك زندگی مادی شهوت‌آلودِ هویت‌زدا و ضد معنویت است
يكى از خصوصيات فرهنگ غربى، عادى‌سازى گناه است؛ گناه‌هاى جنسى را عادى ميكنند. امروز اين وضعيت در خود غرب به فضاحت كشيده شده؛ اول در انگليس، بعد هم در بعضى از كشورهاى ديگر و آمريكا. اين گناه بزرگِ همجنس‌بازى شده يك ارزش! به فلان سياستمدار اعتراض ميكنند كه چرا او با همجنس‌بازى مخالف است، يا با همجنس‌بازها مخالف است! ببينيد انحطاط اخلاقى به كجا ميرسد. اين، فرهنگ غربى است. همچنين فروپاشى خانواده، گسترش مشروبات الكلى، گسترش مواد مخدر.
 من سالها پيش - در دهه‌ى 30 و 40 - در منطقه‌ى جنوب خراسان، بزرگان و افراد صاحب فكر و پيرمردهائى را ديدم كه يادشان بود كه انگليس‌ها چگونه ترياك را با شيوه‌هاى مخصوصى در بين مردم رائج ميكردند؛ والّا مردم ترياك كشيدن بلد نبودند؛ اين چيزها وجود نداشت. اين افراد يادشان بود، سراغ ميدادند و خصوصياتش را ميگفتند. با همين روشها بود كه مواد مخدر بتدريج در داخل كشور توسعه پيدا كرد. فرهنگ غربى اينجورى است.
 فرهنگ غربى فقط هواپيما و وسائل آسايش زندگى و وسائل سرعت و سهولت نيست؛ اينها ظواهر فرهنگ غربى است، كه تعيين‌كننده نيست؛ باطن فرهنگ غربى عبارت است از همان سبك زندگى مادىِ شهوت‌آلودِ گناه‌آلودِ هويت‌زدا و ضد معنويت و دشمن معنويت. شرط رسيدن به تمدن اسلامىِ نوين در درجه‌ى اول اين است كه از تقليد غربى پرهيز شود. ما متأسفانه در طول سالهاى متمادى، يك چيزهائى را عادت كرده‌ايم تقليد كنيم.

 بنده طرفدار اين نيستم كه حالا در مورد لباس، در مورد مسكن، در مورد ساير چيزها، يكباره يك حركت جمعى و عمومى انجام بگيرد؛ نه، اين كارها بايد بتدريج انجام بگيرد؛ دستورى هم نيست؛ اينها فرهنگ‌سازى لازم دارد. همان طور كه گفتم، كار نخبگان است، كار فرهنگ‌سازان است. و شما جوانها بايد خودتان را براى اين آماده كنيد؛ اين، رسالت اصلى است.

 


منبع - پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir - بيانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالى‌ ۱۳۹۱/۰۷/۲۳

 

 نظر دهید »

برترین الگوی سبک زندگی در کلام علوی

13 اردیبهشت 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

حضرت امیر علیه السلام برترین الگوی سبک زندگی را در خطبه متقین بیان می کنند .بار دیگر با این نگاه به سراغ نهج البلاغه برویم و خطبه 193 را مرور کنیم :

 

پس از ستايش پروردگار! همانا خداوند سبحان پديده‏ها را در حالى آفريد كه از اطاعتشان بى‏نياز، و از نافرمانى آنان در امان بود، زيرا نه معصيت گناهكاران به خدا زيانى مى‏رساند و نه اطاعت مؤمنان براى او سودى دارد، روزى بندگان را تقسيم، و هر كدام را در جايگاه خويش قرار داد. امّا پرهيزكاران! در دنيا داراى فضيلت‏هاى برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان ميانه روى، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است، چشمان خود را بر آنچه خدا حرام كرده مى‏پوشانند، و گوش‏هاى خود را وقف دانش سودمند كرده‏اند، و در روزگار سختى و گشايش، حالشان يكسان است. و اگر نبود مرگى كه خدا بر آنان مقدّر فرموده، روح آنان حتى به اندازه بر هم زدن چشم، در بدن‏ها قرار نمى‏گرفت، از شوق ديدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم. خدا در جانشان بزرگ و ديگران كوچك مقدارند، بهشت براى آنان چنان است كه گويى آن را ديده و در نعمت‏هاى آن به سر مى‏برند، و جهنّم را چنان باور دارند كه گويى آن را ديده و در عذابش گرفتارند. دل‏هاى پرهيزكاران اندوهگين، و مردم از آزارشان در أمان، تن‏هايشان لاغر، و درخواست‏هايشان اندك، و نفسشان عفيف و دامنشان پاك است.

در روزگار كوتاه دنيا صبر كرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند: تجارتى پر سود كه پروردگارشان فراهم فرموده، دنيا مى‏خواست آنها را بفريبد امّا عزم دنيا نكردند، مى خواست آنها را اسير خود گرداند كه با فدا كردن جان، خود را آزاد ساختند.‏

 پرهيزكاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكّر و انديشه مى‏خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مى‏يابند. وقتى به آيه‏اى برسند كه تشويقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خيره شوند، و گمان مى‏برند كه نعمت‏هاى بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد،

و هر گاه به آيه‏اى مى‏رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مى‏سپارند، و گويا صداى بر هم خوردن شعله‏هاى آتش، در گوششان طنين افكن است، پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشانى و دست و پا بر خاك ماليده، و از خدا آزادى خود را از آتش جهنّم مى‏طلبند.

 پرهيزكاران در روز، دانشمندانى بردبار، و نيكوكارانى با تقوا هستند كه ترس الهى آنان را چونان تير تراشيده لاغر كرده است، كسى كه به آنها مى‏نگرد مى‏پندارد كه بيمارند امّا آنان را بيمارى نيست، و مى‏گويد، مردم در اشتباهند! در صورتى كه آشفتگى ظاهرشان، نشان از امرى بزرگ است. از اعمال اندك خود خشنود نيستند، و اعمال زياد خود را بسيار نمى‏شمارند.

نفس خود را متّهم مى‏كنند، و از كردار خود ترسناكند. هرگاه يكى از آنان را بستايند، از آنچه در تعريف او گفته شد در هراس افتاده مى‏گويد:

 «من خود را از ديگران بهتر مى‏شناسم و خداى من، مرا بهتر از من مى‏شناسد، بار خدايا، مرا بر آنچه مى‏گويند محاكمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده كه مى‏گويند، و گناهانى كه نمى‏دانند بيامرز! و از نشانه‏هاى يكى از پرهيزكاران اين است كه او را اينگونه مى‏بينى: در ديندارى نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراى ايمانى پر از يقين، حريص در كسب دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگرى ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهيدستى آراسته، در سختى‏ها بردبار، در جستجوى كسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز كننده از طمع ورزى، مى‏باشد. اعمال نيكو انجام مى‏دهد و ترسان است، روز را به شب مى‏رساند با سپاسگزارى، و شب را به روز مى‏آورد با ياد خدا، شب مى‏خوابد اما ترسان، و بر مى‏خيزد شادمان، ترس براى اينكه دچار غفلت نشود، و شادمانى براى فضل و رحمتى كه به او رسيده است. اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش مى‏كند.

روشنى چشم پرهيزكار در چيزى قرار دارد كه جاودانه است، و آن را ترك مى‏كند كه پايدار نيست، بردبارى را با علم، و سخن را با عمل، در مى‏آميزد. پرهيزكار را مى‏بينى كه: آرزويش نزديك، لغزش‏هايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده و خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار، و از آزارش در امانند. اگر در جمع بى‏خبران باشد نامش در گروه ياد آوران خدا ثبت مى‏گردد، و اگر در ياد آوران باشد نامش در گروه بى‏خبران نوشته نمى‏شود. ستمكار خود را عفو مى‏كند، به آن كه محرومش ساخته مى‏بخشد، به آن كس كه با او بريده مى‏پيوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدى‏هاى او پنهان، و كار نيكش آشكار است. نيكى‏هاى او به همه رسيده، آزار او به كسى نمى‏رسد

در سختى‏ها آرام، و در ناگواريها بردبار و در خوشى‏ها سپاسگزار است. به آن كه دشمن دارد ستم نكند، و نسبت به آن كه دوست دارد به گناه آلوده نشود. پيش از آن كه بر ضد او گواهى دهند به حق اعتراف مى‏كند، و آنچه را به او سپرده‏اند ضايع نمى‏سازد، و آنچه را به او تذكّر دادند فراموش نمى‏كند. مردم را با لقب‏هاى زشت نمى‏خواند، همسايگان را آزار نمى‏رساند، در مصيبت‏هاى ديگران شاد نمى‏شود و در كار ناروا دخالت نمى‏كند، و از محدوده حق خارج نمى‏شود.

اگر خاموش است سكوت او اندوهگينش نمى‏كند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمى‏شود، و اگر به او ستمى روا دارند صبر مى‏كند تا خدا انتقام او را بگيرد.

نفس او از دستش در زحمت، ولى مردم در آسايشند. براى قيامت خود را به زحمت مى‏افكند، ولى مردم را به رفاه و آسايش مى‏رساند. دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسايى، و نزديك شدنش با بعضى ديگر از روى مهربانى و نرمى است.

دورى او از تكبّر و خود پسندى، و نزديكى او از روى حيله و نيرنگ نيست

خطبه 193 نهج البلاغه امیر المومنین علیه السلام‏

 

 1 نظر

توصیه

13 اردیبهشت 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

یکی از دعاهایی که بر آن تاکید شده است دعا در زمان غیبت امام زمان(عج) است ک ه در انتهای  مفاتیح الجنان است که مورد تاکید سیدبن طاووس و آیت الله بهجت بوده است .اگر می خواهید ارتباط تعلیم و تربیت شما با امام برقرا بشود با این دعا ارتباط برقرار کنید. این دعا از جانب امام عصرعجل الله فرجه از طریق یکی از شاگردانش رسیده است. می فرماید: خدایا خودت را به من بشناسان ( این نشان می دهد که سرچشمه ی تربیت و تزکیه خداوند است )، خدایا حجت معصوم زمان خودت را به من بشناسان که اگر او را نشناسم گمراه می شوم و به مرگ جاهلیت از دنیا می روم و … خدایا به واسطه ی ولی خودت قرآن را زنده کن. و نور هدایت و تربیت او را به ما برسان که حجابی بین ما و او نباشد. قلب های مرده را با نور هدایت و تعلیم و تربیت او زنده نگه دارد. سینه مالامال از بیماریهای اخلاقی را شفا عنایت بفرما و سلیقه های پراکنده در مورد حق را متحد کن. 

(توصیه آقای حیدری کاشانی در برنامه سمت خدا)

 نظر دهید »

وجود مبارك حضرت فاطمه(سلام الله عليها) حجّةالله است

12 اردیبهشت 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام






ment>
Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA


























Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





وجود مبارك صديقه كبرا(سلام الله عليها) يك سلسله مقاماتي دارد كه واقعاً فهم آن مقدور ما نيست. مرحوم كليني(رضوان الله عليه) در جلد اول كافي نقل مي‌كند كه بعد از رحلت وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) جبرئيل مي‌آمد و آن معارف الهي را بيان وحوادث آينده را تشريح و بازگو مي‌كرد. صديقه كبرا(سلام الله عليها) هم اينها را مي‌شنيد بعد به حضرت امير(سلام الله عليه) املا مي‌كرد و علي‌بن‌ابي‌طالب(سلام الله عليه) آنها را يادداشت مي‌كرد ‌و شد مصحف فاطمه.
اگر خدا به حضرت ابراهيم يا برخي انبياي ديگر صحف داد به وجود مبارك صديقه كبرا هم صحيفه عطا كرده است منتها این صحیفه شريعت نيست؛اخبار غيبي هست علوم و معارف الهي هست و مانند آن. این واقعاً مقدور ما نيست كه جبرئيل مي‌آيد يعني چه؟! چگونه تنزّل مي‌كند اين چه وحي‌اي است كه بر غير نبي مي‌آيد! چه وحي‌اي است كه بر غير امام مي‌آيد! اين چه وحي‌اي است كه بر حجّت خدا بر معصومه كبرا مي‌آيد!
وجود مبارك حضرت فاطمه(سلام الله عليها) حجّةالله است براي اينكه اگر پيغمبر حجت است نه براي اينكه پيغمبر است براي اين است كه معصوم است و اگر امام، حجت است نه براي اينکه امام است برای اين است كه معصوم است و اگر كسي معصوم بود قول و فعل و تقرير او مي‌شود حجت. حالا امامت يك مقام برتر است نبوّت يك مقام برتر است ولي حجيّت قول دائر مدار عصمت است يعني اين انسان كامل معصوم است و هيچ چيزي نمي‌گويد مگر به دستور خدا ؛چنين كسي فعل او و قول او و تقرير او مي‌شود حجت. اگر ما روايتي را از صديقه كبرا(سلام الله عليها) داشته باشيم بدون ترديد طبق آن فتوا مي‌دهيم براي اينكه معصوم جز حق نمي‌گويد قول امام حجت است للعصمة، قول پيامبر حجّت است للعصمة و قول حضرت صديقه كبرا هم حجت است للعصمة.
وجود مبارك حضرت امير به قول حضرت زهرا استدلال مي‌كند و مي‌گويد فاطمه اين‌چنين گفته است اين را در اصول خوانده‌ايد كه قول معصوم بما أنّه معصومٌ حجت است حالا خواه امام باشد خواه پيامبر باشد خواه نه امام نه پيامبر. محور حجيّت، عصمت است اگر كسي واقعاً هيچ راهي براي نفوذ وهم و خيال و شيطنت در او نيست،هيچ راهي براي سهو و نسيان او نيست و هر چه هست رضاي خداست آن وقت مي‌شود معصوم؛ وقتي معصوم شد قولش هم مي‌شود حجت.
حضرت آیت الله جوادی آملی،درس اخلاق22/01/92

 نظر دهید »

هالیوود و آخر الزمان

12 اردیبهشت 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

هالیوود در واقع یک نام استعاری و نمادین است که برای مدیریت امپراتوری تصویری غرب انتخاب شده والا یک شرکت توریستی است در حومه شهر لوس آنجلس آمریکا منظور از هالیوود نظام مدیریتی حاکم بر پروژهای تصویری آمریکا به نحو اخص و مغرب زمین به نحو اعم است در حقیقت اتاق فکری است که تعیین می کند کدام سوژه و کدام مفهوم دستمایه کار تصویری قرار بگیرد رویکرد هالیوود به بحث آخر الزمان مثل دیگر رویکردهایش ناظر به فکر برنامه ریزی و اندیشه قبلی است هالیوود صرفا از این جهت که آخرالزمان سوژه ناب ، بدیع ، جذاب و تماشاگر پسندی است سراغ آخرالزمان نرفته است بلکه مقاصد کاملا جدی و نهفته ای در این رویکرد وجود داشته است اصولا آخرالزمان و پایان دنیا و باور این پدیده مبنی بر یک کهن الگوی مشترک بشری است که در ضمیر ناخود آگاه ابنای بشر نهادینه شده است چگونه میتوانیم بپذیریم که این دنیا همین طور پیش بود و به پایان نرسد و اصولا ضمیر ناخودآگاه ما این را نمی پذیرد که دنیا بدون پایان باشد به همین دلیل برای این پایان دوست دارم که تصویر ارائه کنیم قرائت های مختلفی را در حوزه هنر ادبیات و کتب دینی نسبت به آخر الزمان برای ما ترسم کرده اند و در اساطیر ملل متعدد هم نقاط مشترکی که می توانیم بیابیم چند تا بیشتر نیست یکی از آن چند تا آفرینش و پایان عمر دنیا است قصه ای که تقریبا در اکثر قریب به اتفاق اساطیر ملل یافت می شود و همین نشان می دهد که ما ناگزیریم به آخر الزمان به عنوان یک سوژه مستتر در ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر بپردازیم خصوصا که اگر برای مخاطب بار محتوایی و معنایی و سیاسی هم داشته باشد و هالیوود در واقع با این رویکرد به سراغ آخرالزمان رفته است چون اولا پدیده ای جذاب است ( آنچه که نیامده و پیشگویی می شود همیشه برای انسان جذاب است ) دیگر این که روایت های متعدد و متفاوتی نسبت به این پدیده می توانست اتخاذ کند و این تعدد روایت ها باعث می شود آن افکاری که اتاق فکر هالیوود تولید کرده بود خیلی راحت و از طرق مختلف به مخاطب منتقل شود به نوعی موضوع آخر الزمان این پتانسیل را داشت که دستمایه اتاق فکر هالیوود قرار بگیرد و در جهت ترویج غیر مستقیم مفاهیمی که به گونه ای صهیونیسم بین الملل پی جوی آن بود به کار رود از همان آغاز یهودیان به دلیل نفوذی که در هالیوود داشتند توانستند بسیاری از آموزه های توراتی را به فیلم هالیوودی تسری دهند اصولا نگاه آخر الزمانی در هالیوود انواعی دارد که در نگره دینی عمدتا توراتی است البته در آثار هالیوود عامدانه رویکرد توراتی نسبت به آخرالزمان به کار میرود اگرچه شباهت هایی هم بین آخرالزمان تورات و انجیل هست ولی انگار قرار بوده است قرائت یهودی در نگره دینی هالیوود رعایت شود همچنین نگاه به شیطان نگاه به فرشته ها نگاه به بهشت و دوزخ در سینمای هالیوود باز به گونه ای توراتی است حاصل آن که اصولا وقتی هالیوود به سمت قرائت و روایت دینی می رود عمدتا از تورات تاثیر می پذیرد.

ادامه »

 نظر دهید »

فاطمه زهرا (سلام‌الله‌عليها) همتاي قرآن در مقام حدوث و بقاء

11 اردیبهشت 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

سرّ اينكه اين بانو (سلام الله عليها) حجت بر ائمه (عليهم السلام) است و اگر علي‌بن‌ابي‌طالب (سلام الله عليه) نبود، احدي همتاي آن حضرت نبود «آدم و من دونه» اين است كه او [فاطمه] مثل خود قرآن كريم در مقام حدوث و بقاء شكل گرفت؛ قرآن از زمين برنخاست (از فكر كسي تدوين نشد، هيچ عالم بشري اين قرآن را تدوين و تنظيم نكرد. سورش، آياتش، معارفش [و] مفاهيمش را بررسي و انشا نكرد) مستقيماً از جهان غيب نازل شد و در طي 23 سال ماند و براي ابد جاي خود را تثبيت كرد، اين سه كار را قرآن كرد يعني از زمين برنخاست [بلكه] از آسمان نازل شد اولاً و نزولش هم 23 سال طول كشيد، ثانياً و ماند كه براي ابد بماند، ثالثاً. اين طور نيست كه _معاذ‌الله_ قابل زوال باشد، از بين رفتني باشد: ﴿لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ﴾ . انسان كامل مخصوصاً فاطمه زهرا (سلام الله عليها) هم، وقتي هويت آن حضرت را ارزيابي مي‌كنيم مي‌بينيم در همين مثلث خلاصه مي‌شود: او از زمين برنخاست [بلكه] از آسمان نازل شد و تقريباً همسفر قرآن كريم بود تا قرآن آياتش سورش نازل مي‌شد، او هم روزانه متكامل مي‌شد ترقي مي‌كرد و تا قرآن به پايان رسيد، عمر اين بي‌بي هم به پايان رسيد و براي ابد ماند؛ گرچه ﴿إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ﴾ شامل همه انسانها هست. آن مثلث درباره قرآن روشن است؛ همه ما مي‌دانيم كه اين كتابي است از ذات اقدس الهي نشئت گرفته [و] هيچ فكري او را تدوين نكرده [است] از آسمان غيب نازل شده، 23 سال به تدريج اين كتاب نازل شده؛ بعد از اينكه ﴿اليَوْمَ أَكْمَلْتُ﴾ و ساير آيات نازل شد اين كتاب؛ نه يك كلمه كم نه يك كلمه زياد «الي يوم القيامة» ماندني است. پس از آسمان نازل شد، از غيب نازل شد، اولاً در طي 23 سال به تدريج متكامل شد، ثانياً. تا به ﴿اليَوْمَ أَكْمَلْتُ﴾ و مانند آن رسيد و ماند براي ابد، ثالثاً. جريان فاطمه زهرا (صلوات الله و سلامه عليها) هم همين طور است.

 

طليعه آسماني پيدايش حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌عليها)

 

وقتي وجود مبارك پيغمبر (عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) به مقام شامخ نبوت بار يافتند [و] به معراج رسيدند، در معراج غذايي ميل كردند وقتي از معراج نازل شدند به زمين آمدند ديگر تماسي نداشتند، مگر اينكه آن غذا به صورت نطفه در بيايد، آن ميوه آسماني و غيبي و بهشتي. آن ميوه غيبي و بهشتي وقتي در صلب مطهر رسول اكرم [صلّي الله عليه وآله وسلّم] به صورت نطفهٴ فاطمه (سلام الله عليها) درآمد در قرار مكين خديجه (سلام الله عليها) مستقر شد؛ پس وجود مبارك اين بانو نظير افراد ديگر (نظير مردها يا زنهاي عادي نيست) كه نطفه آنها محصول آب و غذا و ميوهٴ زمين باشد [و] از زمين برخاسته باشد. همان طوري كه قرآن نظير كتابهاي بشري نيست كه محصول فكر بشر باشد، نطفه وجود مبارك فاطمه (سلام الله عليها) هم محصول آن ميوهٴ غيب است (ميوه بهشت است) از زمين برنخاست، منتها اين چند سالي كه طول كشيد تا اين نطفه مستقر بشود، اين مقدمه انعقاد نطفه است. بايد وحي نازل بشود، بايد پيامبر به آن مقام وحي‌يابي برسد، بايد آن انقطاع وحي به عنوان آزمون فرا برسد، بايد نوبت معراج فرا برسد، بايد پيغمبر به معراج برود، بايد در معراج آن ميوهٴ بهشتي را ميل كند بعد آن نطفه بشود تا بشود فاطمه. وقتي هم كه از معراج آمدند يك سال يا كم‌تر طول كشيد تا وجود مبارك فاطمه (سلام الله عليها) متكونه بشود، اين طليعه پيدايش و تجلي آن بانو در عالم طبيعت است.

 

همراهي حضرت زهرا (سلام‌الله‌عليها) با قرآن در نشئه دنيا

 

ضلع دوم اين مثلث آن است كه حالا چون 23 سال اين قرآن به تدريج نازل شد؛ اين پنج سال اول تقريباً مقدمه بود براي پيدايش چنين معراجي و چنان ميوه‌اي و چنين نطفه‌اي. همراه با نزول آيات و سور و معارف قرآن كريم اين بانو ترقي مي‌كرد. اگر دو ساله بود در شعب ابي‌طالب، با آن آيات و مشكلاتي كه نازل مي‌شد ترقي مي‌كرد و اگر چند سال در مكه تشريف داشتند، با آيات مكي مترقي مي‌شدند و اگر چند سال در مدينه تشريف داشتند، با آيات مدني مترقي مي‌شدند.

 

راههاي ارتباط حضرت زهرا (سلام‌الله‌عليها) با قرآن

 

وجود مبارك فاطمه (سلام الله عليها) از چندين راه با قرآن رابطه داشت (گاهي مستقيم، گاهي غير مستقيم) مستقيمش هم دو نحو بود يك نحو مستقيمش اين بود كه از وجود مبارك پيغمبر (عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء)، آيات را، تلاوت آيات را، تعليم كتاب و حكمت را، تزكيه را (اين چهار كار را) كه وظيفه رسمي پيغمبر بود فرا مي‌گرفت ﴿يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهَ﴾ ، ﴿يُعَلِّمُهُمُ الكِتَابَ وَالحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِم﴾ ؛ اين چهار برنامه را مستقيماً از مشهد و مكتب و محضر پدر بزرگوارش استفاده مي‌كرد و هر روز اين دو شاگرد را به پيشگاه رسول گرامي مي‌فرستاد يعني حسن و حسين [عليهما السلام] سفيران فاطمه بوده‌اند. اينكه در آن قصه هست وجود مبارك امام حسن [عليه السلام] گزارش مي‌داد بعد عرض كرد مادر امروز گويا يك بزرگواري مرا مي‌بيند «قَلّ بياني و كلّ لساني لعل سيداً يرعاني» اين قضية في واقعه نبود كه يك روز گزارش داده باشد، هر روز گزارش مي‌دادند، منتها آن روز وجود مبارك علي‌بن‌ابي‌طالب (سلام الله عليه) از پشت در يا پرده، ناظر صحنه بود. هر روز وجود مبارك فاطمه (سلام الله عليها) حسنين [عليهما السلام] را به مشهد و به محضر و به مكتب پيغمبر مي‌فرستاد، بعد از آنها استنطاق مي‌كرد كه امروز چه آيه‌اي نازل شد؟ پيغمبر چه فرمود؟ آيه را چنين معنا كرد، چنان معنا كرد اين آيه را با آن آيه چگونه هماهنگ كرد؟ اينها هم را گزارش مي‌دادند. در تكميل گزارش با پدر بزرگوارش هم مذاكره مي‌كرد. سفير سومي كه وجود مبارك فاطمه (سلام الله عليها) داشت علي‌بن‌ابي‌طالب بود كه باب مدينه علم بود . آن هم مرتب گزارش مي‌داد؛ امروز اين آيه نازل شد [و] پيغمبر اين‌چنين معنا كرد، اين‌چنين تفسير كرد و مانند آن. اين سه راه را كه يكي مستقيم و دوتا غير مستقيم وجود مبارك بي‌بي (سلام الله عليها) داشت. راه ديگري كه غير مستقيم است و هر كسي مي‌تواند آن را داشته باشد، منتها گرچه در نظام تكوين هر فيضي كه به انسان عادي مي‌رسد به وسيله آن انسان كامل است كه «بيمنه رزق الوري وَبوجوده ثبتت الارض وَالسماء» ، ولي به حسب ظاهر انسان يك راه مستقيمي هم با ذات اقدس الهي دارد. آن راه را هم خدا وعده داد كه ﴿اتَّقُوا اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ﴾ . در سوره «انفال» بالاتر از اين را وعده داد ﴿إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانًا﴾ ؛ شما را به فرقان نائل و متبرك مي‌كند كه بالاتر از علم است. خب اينكه فرمود: تقوا پيشه كنيد از يك سو، خداوند معلم شما مي‌شود از سوي ديگر ﴿اتَّقُوا اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ﴾. اين بي‌بي (سلام الله عليها) در اثر آن تقواي كامل شاگرد مستقيم ذات اقدس الهي بود معارفي را از آنجا فرا مي‌گرفت و از اينكه در سوره «انفال» خدا وعده داد: ﴿إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً﴾ اين بي‌بي (سلام الله عليها) مثل أعلاي تقوا بود، ذات اقدس الهي فرقان بين حق و باطل را به او عطا كرده است.

 

اين مجموعه اين‌قدر ادامه داشت تا قرآن به پايان برسد. همين كه در اواخر عمر مبارك پيغمبر (عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) قرآن به پايان رسيد و ديگر آيه‌اي نازل نشد طولي هم نكشيد كه اين پدر و آن دختر هر دو رحلت كردند. بي‌بي (سلام الله عليها) بيش از 75 روز يا 95 روز بعد از رحلت رسول گرامي (سلام الله عليهما) نماند. تقريباً وقتي نازل شدن قرآن تمام شد، عمر اين بي‌بي هم تمام شد. او با قرآن نفس مي‌كشيد، با قرآن كامل مي‌شد، با قرآن مترقي بود، با قرآن مأنوس بود، منتها قرآن آمد كه بماند اين بي‌بي هم آمد كه بماند، بدنش البته رحلت كرده است و اما جان او همچنان زنده است. اين بخش اول كه پشتوانه مسائل بخش دوم است.

 

همتايي حضرت زهرا (سلام‌الله‌عليها) با قرآن در زوال ناپذيري

 

اما آنچه كه ما موظفيم به اين بانو اقتدا كنيم و وظيفه داريم، مأمور هستيم و راهش هم ممكن است آن است كه اين بانو (سلام الله عليها) هم در اعتقادات، هم در اخلاق، هم در حقوق، هم در فقه مطالب فراواني را فرمودند و عمل كردند و تعليم دادند و دستور عمل كردن را هم به ما دادند.

 

سرّ اينكه در پايان بخش اول به اين نتيجه رسيديم كه وجود مبارك فاطمه آمد كه بماند؛ نه آمد كه برود؛ نظير افراد ديگر نيست كه مي‌آيند و مي‌روند بلكه او آمد كه بماند و اگر اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) درباره عالمان دين فرمود: «العلماء باقون ما بقي الدهر» مصداق كامل و بالذات اين علما خود معصومين‌اند و چون فرمود: «نحن العلماء وَشيعتنا المتعلمون وَسائر الناس غثاء» و اگر علما شامل غير معصوم بشود بالعرض و بالتبع است. آن عالمي كه ارتباطش به اهل بيت كامل است آن مي‌ماند؛ آن عالمي كه بهره ولايي‌اش كم است كم مي‌ماند؛ آن كه بي‌ولايت است «ذلك ميت الاحياء» مانند ديگران از بين مي‌رود و از ياد مي‌رود.

 

سوره «كوثر» گواه بر زوال ناپذيري حضرت زهرا (سلام‌الله‌عليها)

 

اما اينكه زهرا (سلام الله عليها) آمد كه بماند تحليل بخش پاياني سوره «كوثر» مي‌تواند سند اين بحث باشد. در جريان سوره «كوثر» يعني ﴿إِنّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَكَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾ ، مستحضريد كه غالب مفسران شيعه و سني گفتند كه عده‌اي از صناديد قريش، مشركان، بدخواهان [و] معاندان براساس همان سنتهاي باطلي جاهليت گفتند: پيغمبر بعد از مردن نام او و مكتب او و ياد او از بين مي‌رود؛ براي اينكه او كه پسر ندارد . درباره دختر باورشان اين بود كه.

 

بنونا بنو أبنائنا و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد ؛

 

اين شعر شعار رسمي جاهليت بود مي‌گفتند كه پسران ما و نوه‌هاي پسري ما اينها فرزندان ما هستند، اما نوه‌هاي دختري ما فرزند ما نيستند؛ اينها فرزند مردان ديگرند «… و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد» اينها براي زن حرمتي قائل نبودند؛ براي فرزندهاي دختر حرمتي قائل نبودند مي‌گفتند به ما مربوط نيست و مي‌گفتند: چون پيغمبر پسرش قبلاً مُرد و اكنون پسري ندارد و در اواخر عمر به سر مي‌برد و جز دختر چيزي از او نمانده است، با مردن او مكتب او و نام او و دين او سپري مي‌‌شود و از بين مي‌رود. آنها چنين شنائتي و چنين سرزنشي داشتند.

ذات اقدس الهي فرمود به اينكه تو براي هميشه مي‌ماني براي اينكه من به تو چيزي دادم كه هيچ كسي نمي‌تواند آن را از بين ببرد و به تو فرزندي دادم كه حافظ و مجري آن چيز است. آن چيزي كه به تو دادم قرآن است و آن كسي هم كه حافظ قرآن، مفسر قرآن، مبيّن قرآن، معلم قرآن، مجري احكام و حدود قرآن است فرزندان همين دخترند، فرمود: ﴿إِنّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ﴾؛ اين كوثر مصاديق فراواني دارد دين است قرآن است و ولايت است ﴿إِنّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَكَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾ ؛ يعني آنهايي كه تو را شماتت مي‌كردند بدي تو را مي‌خواستند، انقطاع نسل تو را مي‌خواستند، ابتر بودن تو را در نظر داشتند، آنها ابترند؛ نه تو ابتري. اين ابتر اين وصف چون در مقام تحديد است مفهوم دارد. اگر بگويند فلان شخص ابتر است، معنايش اين نيست كه ديگري ابتر نيست؛ چون مفهوم ندارد، ولي اگر در لسان تحديد باشد (در ارزيابي حد گزاري باشد) در مرزبندي باشد در تفكيك باشد، اين مفهوم دارد. ﴿إِنَّ شانِئَكَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾؛ يعني تو ابتر نيستي، آنها أبترند. آنها منقطع النسل‌اند تو منقطع النسل نيستي نام او و نام آنها و ياد آنها از بين مي‌رود و نام تو و ياد تو هميشه مي‌ماند






ment>
Normal
0




false
false
false

EN-US
X-NONE
AR-SA


























Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





سخنرانی حضرت ایت الله جوادی آملی(حفظه الله) سالروز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، مجله الکترونیک اسرا

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 158
  • 159
  • 160
  • ...
  • 161
  • ...
  • 162
  • 163
  • 164
  • ...
  • 165
  • ...
  • 166
  • 167
  • 168
  • ...
  • 189

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 325
  • دیروز: 276
  • 7 روز قبل: 2618
  • 1 ماه قبل: 4686
  • کل بازدیدها: 284059
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن