• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

حجت شرعی

 

برای انتخاب خوب و درست(رئیس جمهور)، باید معیارها را شناخت و با مشورت و تفکر، و دست یافتن به حجت شرعی، نامزد اصلح را انتخاب کرد.

داشتن حجت شرعی برای انتخاب یک فرد مایه آرامش دنیوی و اخروی است و حتی اگر تصمیمی که با حجت شرعی گرفته شده غلط هم از آب درآمد چون انسان به تکلیف عمل کرده سرافراز است

غ د ی ر

12 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 نظر دهید »

آيا سنّي ها روايت من كنتُ مولاه فهذا عليٌ مولاه را قبول دارند؟

12 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

سؤال:آيا سنّي ها روايت من كنتُ مولاه فهذا عليٌ مولاه را قبول دارند؟ اگر قبول دارند، پس چرا با حضرت علي مخالفت و دشمني مي كنند؟

جواب:

بيشتر انديشمندان اهل سنت قبول دارند كه حديث مَن كنتُ مولاه فهذا علي مولاه(1) مربوط به امام علي(ع) است. علامه اميني اسامي سي تن از محدثان اهل سنت را آورده است كه اين حديث را ذكر كرده و آن را مربوط به امام علي(ع) دانسته اند.(2) برخي از مفسران اهل سنت در هنگام تفسير آيه 67 مائده يا ايّها الرّسول بَلِّغ ما أنزل إليك… يادآورد شده اند كه شأن نزول آن امام علي(ع) بوده و حديث من كنت مولاه… در جريان غدير بيان شده است. سيوطي در الدرالمنثور،(3) ابوالحسن واحدي نيشابوري،(4) حافظ حكاني،(5) شهاب الدين آلوسي،(6) ابن صباغ مالكي(7)، قاضي شوكاني(8) و … تصريح كرده اند كه اين آيه و حديث مذكور مربوط به حضرت علي(ع) است. از اين جهت برخي از دانشمندان اهل سنت با شيعيان اختلاف ندارند. اختلاف آنان در معناي ولايت و پيام حديث من كنت مولاه… ظهور مي كند. اهل سنت باور دارند كه حادثه عظيم و تاريخي غدير و سخنان پيامبر اكرم(ص) صرفاً به معناي لزوم محبت و دوستي حضرت علي(ع) است و هيچ دلالتي بر امامت و زمامداري و لزوم پيروي از ايشان ندارد و يا اگر روايت به امامت امام علي(ع) دلالت دارد، دلالت صحيح و روشن نيست.

دليل آن است كه ولايت چند معنا دارد و يكي از معاني روشن آن دوستي است. بنابراين تا زماني كه به اين معنا قابل حمل است، نمي توان به معناي ديگر آن تمسك جست. بر اين اساس حديث غدير در صدد بيان لزوم محبت به علي(ع) است، نه زمامداري حضرت.

 

در برابر اهل سنت شيعيان باور دارند كه ماهيت حادثه غدير و سخنان پيامبر(ص) نصي صريح و قاطع بر امامت و پيشوايي حضرت علي(ع) است. قراين و شواهد به گونه اي است كه هرگز نمي توان آن را تنها به دوستي و محبت تفسير كرد. شيعيان دلائل متعددي بر امامت علي(ع) بيان كرده اند كه به برخي از آن ها اشاره مي شود:

1ـ لغت شناسان لفظ ولي را به معناي سرپرستي، عهده داري امور، چيرگي و رهبري معنا كرده اند. راغب اصفهاني مي نويسد: ولايت يعني ياري كردن، زمامداري و حقيقت آن سرپرستي است.(9)

ابن اثير مي نويسد: وليّ يعني ياور، و هر كس امري را بر عهده گيرد سپس مي افزايد: از همين قبيل است حديث من كنت مولاه فعليٌ مولاه و سخن عمر كه به علي(ع) گفت: تو مولاي هر مؤمن شدي يعني وليّ مؤمنان گشتي.(10)

صاحب صحاح اللغه(11) و مقايس اللغه نيز وليّ را به معناي سرپرستي دانسته اند.(12) بر اين اساس نگرش انديشمندان اهل سنت (كه ولايت را تنها به معناي دوستي معنا كرده اند) قابل قبول نيست.

2ـ اگر معناي وليّ به معناي دوست و دوستي باشد، عاقلانه نيست كه پيامبر اسلام(ص) بيش از يكصد هزار نفر را در هواي گرم و در وسط بيابان هاي خشك و سوزان متوقف سازد تا به مردم بگويد: هر كه من دوست او هستم، علي هم دوست او است و او را دوست بدارد، زيرا دوستي مسلمانان با يكديگر يكي از بديهي ترين مسايل اسلامي است كه از آغاز اسلام وجود داشته و بارها پيامبر(ص) مردم را به دوستي امام علي(ع) فرا خوانده بود.(13)

3ـ خطاب تند و قاطع خداوند بيانگر آن است كه حادثه غدير صرفاً اعلام دوستي علي(ع) نبوده است. مسئله آن قدر اهميت داشت كه خداوند خطاب به پيامبرش وحي مي كند كه اگر آن را ابلاغ نكني، رسالت الهي را انجام نداده اي! خداوند فرمود: … و إنْ لم تفعل فما بلغت رسالته

4ـ خداوند در آيه 67 مائده به پيامبرش دلداري مي دهد: والله يعصمك من النّاس؛ خداوند تو را از خطرات احتمالي مردم نگاه مي دارد.(14) آيا اين مسئله نشان نمي دهد كه مأموريت، مسئلة مهمي بوده است كه پيامبر(ص) بيم آن داشته برخي بر اثر هواهاي نفساني به مقابله برخاسته و توطئه كنند؟ آنچه كه موجب خطر براي پيامبر(ص) به حساب مي آمد، طرح ولايت و رهبري امام علي(ع) بود، نه دوستي حضرت ، مضافاً بر اين كه بارها پيامبر از محبت امام علي(ع) سخن گفته بود و بيان آن، چالش هاي جدي را در پي نداشت.

5ـ بعد از آن كه پيامبر(ص) علي(ع) را به عنوان رهبر تعيين كرد، مردم با علي(ع) بيعت كردند. ابوبكر و عمر نيز به علي(ع) تبريك گفته، با حضرت بيعت كردند و گفتند: تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان با ايمان شدي.(15)

نكته قابل دقت آن است كه همة حاضران، از خطابة پيامبر مسئلة امامت علي(ع) را فهميدند، از اين رو با او بيعت كرده و برخي از آنان در ستايش علي(ع) شعر سرودند. حسان بن ثابت انصاري از پيامبر(ص) اجازه گرفت و اشعار زيبا سرود:

قــم يــا علـــي فــإنّنـــــي رضيتُك من بعدي اماماً و هادياً

؛اي علي، برخيز، خرسندم كه تو امام و هادي بعد از من باشي.(16)

6) بعد از آن كه پيامبر(ص) علي (ع) را به عنوان زمامدار معرفي كرد، اين آيه نازل شد: اليوم أكملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام ديناً؛(17) امروز آيين شما را كامل و نعمت خود را بر شما تمام كردم. بعد از نزول آيه پيامبر فرمود: خداوند بزرگ است؛ همان خدايي كه آيين خود را كامل و نعمت خود را بر ما تمام كرد و از نبوّت و رسالت من و ولايت علي پس از من راضي و خشنود گشت.(18) به رغم آن كه محبت علي(ع) جايگاه بلند دارد و يكي از نشانه هاي ايمان است؛ ليكن آيه دلالت ندارد كه مسئله بالاتر از محبت است. آيا فقط با دوستي حضرت علي(ع) (نه رهبري او) دين كامل شد و خداوند اسلام را پسنديد؟ اگر مسئله فقط محبّت بود، در اينباره قبلاً آيه نازل شده و از اين جهت نقصي در دين نبود، زيرا آيه قل لا أسئلكم عليه اجراً إلاّ المودة في القربي(19) قبلاً نازل گشته بود. بر اين اساس آيه اكمال دين پيام ديگري دارد.

با توجه به دلايل فوق جانشيني بلافصل علي(ع) قطعي است و عدم قبولي ولايت امام علي(ع) به عنوان جانشين بلافصل پيامبر ريشه در عوامل ديگر دارد.

يكي از عوامل مهم در مخالفت با ولايت امام علي(ع) دنياگرايي و حُبّ رياست بود. آناني كه سقيفه را تشكيل دادند و سفارش پيامبر را ناديده گرفتند، بر آن بودند كه خود به قدرت برسند. بنيانگذاران سقيفه مي دانستند كه علي(ع) لايق ترين فرد براي رهبري جهان اسلام است، ولي آنان با انحراف امامت و خلافت، زمينه مخالفت هاي عقيدتي و سياسي بعد از خود را فراهم كردند. شكل گيري سقيفه موجب شد كه در حوزه انديشه سياسي اين نگرش به وجود آيد كه پيامبر(ص) امر امامت را به مردم واگذار كرده و كسي را بعد از خود به عنوان جانشين منصوب ننموده است. برخي از انديشمندان اهل سنت آگاهانه و يا ناآگاهانه عملكرد بنيانگذاران سقيفه را معيار قرار داده و در صدد برآمدند حديث من كنت مولاه… را توجيه كنند. البته برخي از عالمان سنت بر اساس تعصبان مذهبي به مخالفت رهبري علي(ع) برخاسته و حديث غدير را توجيه كرده اند. عده اي نيز با انگيزه هاي ديگر، ولايت امام علي(ع) را قبول نكردند كه بايد در جاي ديگر بدان پرداخته شود.

بر اين اساس مخالفت اهل سنت با امام علي(ع) ريشه و مبناي علمي نداشته و بلكه بر اساس دنياگرايي و تعصبات مذهبي بوده است.

پي نوشت ها:

1. تفسير نمونه، ج 5، ص 11 به بعد.

2. علامه اميني، ج 1، ص 196 ـ 209.

3. الدرالمنثور، ج 2، ص 636.

4. اسباب النزول، ص 150.

5. شواهد التنزيل، ج 1، ص 188.

6. روح المعاني، ج 6، ص 172.

7. فصول المهمه، ص27.

8. فتح الغدير، ج 3، ص 57.

9. المفردات، ص 570.

10. النهايه، ج 5، ص 227.

11. الصحاح في لغه العرب، ج 6، ص 2528.

12. معجم مقايس اللغه، ج 6، ص 141.

13. تفسير نمونه، ج 5، ص 16.

14. فروغ ولايت، ص 135.

15. تفسير نمونه، ج 5، ص 12.

16. همان.

17. مائده (5) آية 70.

18. تفسير نمونه، ج 5، ص 12.

19. شوري (42) آية 23.

منبع :ؤhttp://ghadeer.valiasr-aj.com

 نظر دهید »

از میانمار تا فلسطین؛ آیینه تمام‌نمای وضع کنونی مسلمانان

11 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

هم‌زمان با فرارسیدن ایام حج ابراهیمی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی پیامی خطاب به حجاج بیت‌الله الحرام صادر کردند. ایشان در این پیام با اشاره به سیاست‌های تفرقه‌افکنانه‌ی نظام سلطه در میان مسلمانان، رؤسای کشورهای اسلامی و نخبگان سیاسی و دینی و فرهنگی در دنیای اسلام را به تلاش برای متوقف ساختن فوری وقایع فاجعه‌بار و جنگ‌های داخلی در دنیای اسلام و توجه به مقابله با دشمن اصلی فراخواندند. دکتر سعدالله زارعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی و بین‌المللی در یادداشت زیر به بررسی پیام حج رهبر انقلاب پرداخته است.

آنچه طی لااقل دو سده‌ی گذشته بر اسلام رفته است حکایت از وجود برنامه‌ای مستمر برای ممانعت از قدبرافراشتن این کامل‌ترین دین ابراهیمی از سوی دشمنان شناخته‌شده و به‌ویژه کشورهای مسلط غربی است. در سطح منطقه نیز مبارزه‌ی فراگیر ایدئولوژی‌هایی نظیر وهابیت و ناسیونالیسم برای سرکوب ایده‌ها و راه‌حل‌های اسلامی کاملاً واضح است. نتیجه‌ی‌ این درگیری، جنگ‌هایی است که اشغالگران غربی و گروه‌های تروریستی بر این منطقه تحمیل کرده‌اند.

* تحمیل ۹ جنگ به منطقه؛ فقط به خاطر اسلام!
ما متأسفانه طی حدود ۱۵ سال، ۹ جنگ را شاهد بوده‌ایم: جنگ آمریکا و انگلیس علیه افغانستان در سال ۱۳۸۰، جنگ آمریکا و انگلیس علیه عراق در سال ۱۳۸۲، جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سال ۱۳۸۵، جنگ‌های سریالی اسرائیل غاصب علیه مردم بی‌پناه غزه در سال‌های ۱۳۸۶، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۳، جنگ تکفیری‌ها علیه سوریه در سال ۱۳۹۱، جنگ تکفیری‌ها علیه عراق در سال ۱۳۹۳ و جنگ متجاوزان سعودی به یمن در سال ۱۳۹۴؛ یعنی منطقه‌ی مرکزی زندگی مسلمانان در ۱۵ سال اخیر هر ۲۰ ماه یک جنگ پرخسارت را تجربه کرده و از این جهت می‌توان گفت با هیچ منطقه‌ی دیگری در جهان طی بیش از ۲۰۰ سال اخیر قابل مقایسه نیست. نه قاره‌ی آمریکا، نه قاره‌ی اروپا، نه مناطق فرا اسلامی قاره‌ی آسیا و نه قاره‌ی آفریقا این تعداد جنگ را در یک دوره‌ی کوتاه شاهد نبوده است؛ چرا؟ دلیل آن اسلام است؛ البته نه به این معنا که اسلام، عامل یا مشوق شروع و ادامه‌ی جنگ باشد بلکه به این معنا که این جنگ‌های پی‌درپی را برای آنکه اسلام سر برنیاورد و وارد حیات اجتماعی جوامع بشری نشود، راه انداخته‌اند.

* دولت‌های بحران و ناامنی
بر این اساس می‌توانیم بگوییم آتش درگیری را قدرت‌هایی فراهم می‌کنند که «اسلام بالنده» را برهم‌زننده‌ی موقعیت و منافع خویش می‌دانند. به این قدرت‌ها باید جریان‌های خاص منطقه‌ای را هم اضافه کنیم که ازقضا به‌نام اسلام و مسلمانان بر این منطقه حکومت می‌نمایند. آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس، حسب کارنامه‌ی سیاهی که دارند و اسناد و شواهد فراوان، مسئول اصلی جنگ‌های ۹ گانه‌ای هستند که گاه با ارتش‌های کلاسیک و گاه با گروه‌های مسلح تعلیم‌دیده‌ی غیر کلاسیک در این منطقه روی داده‌اند. اما درعین‌حال این آتش به هیمه‌هایی از همین منطقه و در دسترس نیاز داشته تا برافروخته نگه داشته شود و دوام این شعله‌های منحوس در منطقه، نشان می‌دهد، دولت‌هایی در منطقه دست‌اندرکار بقای بحران و ناامنی هستند؛ همان‌ها که دین و عقل حکم می‌کند در کنار ملت‌ها و در مقابل آتش‌افروزان باشند؛ همان‌ها که به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی در پیام امروز حجشان، هم «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را و هم «رُحَماءُ بَینَهُم» را از یاد برده‌اند و نتیجه‌ی آن پُررو شدن صهیونیست‌ها شده است.

* فلسطین و میانمار، آیینه تمام‌نمای وضع کنونی مسلمانان
راه علاج مشکلات منطقه کاملاً معلوم است؛ «وحدت و برحذر داشتن همگان از ستیزه‌گری‌های قومی و مذهبی» از یک‌سو و «نشانه رفتن دشمنان آتش‌افروز» و «مجهز شدن مسلمانان به هر آنچه در میدان‌های گوناگون جنگ نرم و سخت» به آن نیاز دارند، از سوی دیگر می‌باشد. «فلسطین» و «میانمار» دو نمونه‌اند که وضع فعلی‌شان نتیجه‌ی واگذاشتن صحنه به دشمنان و گلاویز شدن مسلمانان با یکدیگر است؛ یک جا سرزمین «اکثریت بومیان» به اشغال «اقلیت مهاجمان» درمی‌آید و در جای دیگر «اقلیت» به‌دست یک دولت قتل‌عام می‌شود. بله، فلسطین و میانمار، این دو، آیینه‌ی تمام‌نمای وضع کنونی مسلمانان هستند و به‌خوبی از غربت اسلام و پیام‌های نجات‌بخش آن در بخش بزرگی از جهان اسلام حکایت می‌کنند.

* «سستی مسلمانان» بیش از «استعمار» مسبب وضع کنونی است
رهبر معظم انقلاب در پیام امروز حجشان، مسلمانان و به‌خصوص دولت‌های اسلامی را به تأمل در وضع خود و تجدیدنظر در شیوه‌های خودستیزانه فراخواندند. سرّ مطلب این است که وضع کنونی کشورهایی که این روزها درگیر بحران‌های امنیتی هستند، نتیجه‌ی سستی مسلمانان است، بیش از آنکه نتیجه‌ی سیاست‌های استعماری باشد. بله، انحراف از مبارزه با استعمار و درگیر شدن با خودی، خود یک موضوعی است که با سیاست‌های استعمار همخوانی کامل دارد. اما واقعیت این است که پای‌بست خانه باید بهبود پیدا کند تا رهگذاران و حرامیان از خرابه‌های آن بهره‌مند نگردند.

استعمار در این منطقه به‌دنبال تداوم استیلا است و این را از طریق فروکاستن توأمان قدرت مسلمانانی دنبال می‌کند که بعضی از آنان ازقضا آتش‌بیاران معرکه‌ی نامسلمان‌ها هستند. بر این اساس رهبر انقلاب در پیام خود بیش از استعمارگران، خود مسلمانان را خطاب قرار داده و خواهان بازخوانی نتایج سیاست‌هایی شدند که با طراحی غرب و کار یدی برخی کشورها در این سال‌ها در منطقه به اجرا گذاشته شده است.

* نوبت جنگ نرم
پیام امسال حضرت آقا یک نکته‌ی «نهفته» نیز -نسبت به پیام‌های سال‌های اخیر- داشت و آن نکته‌ی مهم این بود که به‌هرحال منطقه درحال عبور از شرایطی است که به گمان دشمنان اسلام، مثل یک طوفان بر سر منطقه فرود آمد. از نظر رهبری با شکست دشمن در حوزه‌ی جنگ سخت، نوبت به تأکید بیشتر بر جنگ نرم است و ازاین‌رو همه‌ی کشورها باید کمک کنند تا دشمن نتواند سیاست‌های دوره‌ی جدید خود را به اجرا درآورد.

 نظر دهید »

نشست غدیرشناسی

08 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

نشست غدیرشناسی با محوریت معرفی ابعاد مختلف شخصیت علامه امینی و جلسه پرسش و پاسخ به شبهات

توسط استاد محترم حوزه و دانشگاه سر کار خانم محمود زاده

زمان : شنبه 11 شهریور ماه  از ساعت یازده

مکان : حوزه ی حضرت قاسم بن الحسن (علیهمالسلام)

 نظر دهید »

آیت‌الله خامنه‌ای چگونه از شهادت رجایی و باهنر باخبر شدند؟

08 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

من بیمار بودم، تازه از بیمارستان خارج شده بودم، در منزلی … استراحت میکردم و در جریان اوضاع و احوال هم قرار میگرفتم؛ مرحوم شهید رجایی و شهید باهنر و برادران دیگر (می‌آمدند و) مسائل را با من در میان میگذاشتند. لیکن خود من شرکت فعالی در جریانات نمیتوانستم داشته باشم.

در این اواخر تدریجاً حالم بهتر شده بود، گاهی در جلسات شرکت میکردم، کمااین‌که در شب قبل از حادثه؛ در جلسه‌ای در اتاق خود مرحوم رجایی شرکت کردم و راجع به مسائل مهم مملکتی صحبت میکردیم. بنابراین دور بودم از محل حادثه (انفجار) و بعدازظهر هم بود، من هم بیمار بودم و خوابیده بودم، از خواب که بیدار شدم از بچه‌های پاسدار، برادرهایی که پهلوی من بودند یک زمزمه‌هایی شنیدم. گفتم چیه؟ گفتند که یک بمب در نخست‌وزیری منفجر شده است. گفتم که کی آن‌جا بوده؟ گفتند که رجایی و باهنر هم بودند، من فوق‌العاده نگران شدم، با حال بسیار ضعیف و ناتوانی که داشتم خودم را رساندم پای تلفن، نشستم، بنا کردم این‌جا آن‌جا تلفن کردن، اما خبرها همه متناقض و نگران کننده بود. یکی میگفت که حالشان خوب است، یکی میگفت زنده بیرون آمدند، یکی میگفت جسدشان پیدا نشده، یکی میگفت توی بیمارستانند و من تا اوائل شب که خبر درستی به من نرسیده بود در حالت فوق‌العاده بد و نگرانی به سر میبردم، تا بالأخره مطلب برایم روشن شد

احساسات من در آن موقع طبیعی است که چه احساساتی بود. دو دوست عزیز و قدیمی، دو انقلابی، دو عنصر طراز اول جمهوری اسلامی را از دست داده بودیم و من شدیداً احساس خسارت میکردم، احساس ضایعه میکردم، احساس غم میکردم و از طرفی احساس خشم نسبت به آن کسانی که عاملین این حادثه بودند میکردم و همین بود که فردا صبح زود با این‌که خیلی بیحال بودم پا شدم، سوار ماشین شدم، آمدم برای تشییع جنازه به مجلس، و با این‌که اطبا همه من را منع میکردند که من شرکت نکنم و دخالت نکنم، دیدم طاقت نمیآورم که شرکت در مراسم نکنم، آمدم آن‌جا روی ایوان جلوی مجلس و یک سخنرانیای هم با کمال هیجان کردم که دور و ور من را دوستان گرفته بودند که نبادا من بیفتم، از بس هیجان داشتم. به‌هرحال برای من بسیار حادثه‌ی تلخی بود، یعنی شاید بتوانم بگویم تلخ‌ترین حادثه‌ای بود که تا آنروز من دیده بودم، زیرا حادثه‌ی هفت‌تیر که میتوانست برای من تلخ‌تر باشد هنگامی اتفاق افتاده بود که من آن روز بیهوش بودم و نمیفهمیدم، بعد تدریجاً با این حادثه ذره ذره آشنا شدم و اطلاع پیدا کردم، اما این حادثه‌ی ناگهانی به خصوص بعد از حادثه‌ی هفت تیر برای من شاید تلخ‌ترین حادثه‌ای بود که تا آن روز برای من پیش آمده بود.

مصاحبه‌ی مطبوعاتی پیرامون حادثه‌ی هشتم شهریور؛ ‌ ۱۳۶۱/۵/۲۶.

 نظر دهید »

مسابقه پیامکی خورشید ولایت

07 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

 

غدیر یعنی……

لطفا متن بالا را کامل کنید و از طریق پیام رسان سروش به شماره تلفن

09127259136 ارسال فرمایید.

 به زیباترین پیامک جوایز نفیسی اهدا می گردد……

مهلت ارسال تا 20 شهریور

واحد فرهنگی حوزه ی حضرت قاسم بن الحسن (علیهمالسلام)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 189

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 73
  • دیروز: 795
  • 7 روز قبل: 2386
  • 1 ماه قبل: 4492
  • کل بازدیدها: 283701
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن