درخت مایه ی زندگی
کسی بیرون قاب
این روزها همه طبق ماهیت شان رفتارمیکنند..مردها مثل هم..زن ها هم مثل هم باهویتی تعریف شده..
خط کشی شده
“بالاخره مرد دیگه یه وقتم از کوره در میره"…."زن دیگه دلش نازکه خون میبینه غش میکنه"…
توجیه ها از فرط تکرار منطق شده…
دراین قحطی که زن خودش را میپرستد .زن بودنش را میپرستد
.زینب چه گم شده ی غریبی است…
همه عزیزانش راسربریدند..تکه تکه کردند..کودکان را تازیانه زدند وخودش را…طبق خط کشی ها الان زن بایدغش کنه… باید تاحد مرگ بی تابی کنه..باید از فرط غم بی کلام بشه…
اما او ایستاده…راست… در درباریزید..جایی که نفس مردها می برد وآهسته وبریده نه!بلکه باشجاعت فریادمیزند
والله هرحقه ای میخاهی بزن.سعیت رابکن اما یقین داشته باش که نام مارامحونمیکنی..انکه محو ونابود میشود توهستی…
علامت سوال؟
مااسیریم!؟ یا زینب؟!
درختكاري از ديدگاه احاديث و روايات
در قرآن، حيات مجدد طبيعت بعد از مرگ ظاهري از نعمتهاي الهي و نشانههاي خداوند براي اهل ايمان شمرده شده و يا به عنوان مثالي براي برپايي قيامت و معاد از آن ياد شده است. در اين مطلب به مناسبت 15 اسفند روز ملي درختكاري، بخشي از روايات مربوط به جايگاه و اهميت درختكاري در منابع ديني ارايه مي شود.
* كاشت درخت و آزاد كردن بنده
حضرت اميرالمومنين (ع) يك هزار بنده را از دسترنج خود در راه خدا آزاد كردند، به اين گونه كه نهال درخت مي كاشتند بعد آن را مي فروختند و از پول آن بنده مي خريدند و در راه خدا آزاد مي كردند و به آنان چيزي از مال خود ميبخشيد كه نيازي به مردم نداشته باشند. (ارشاد القلوب- ج1، ص: 253)
* كاشت درخت و وقف آن
بعضي از غلامان، به حضرت امير (ع) خبر دادند كه آب چشمهاي در يكي از باغها ميجوشد و مانند گردن شتر از آن چشمه آب بيرون آيد، سه مرتبه فرمود؛ وارثهاي آن چشمه را مژده دهيد، سپس حضرت چند گواه طلب كرد و آنان را گواه گرفت كه اين چشمه را در راه خدا وقف كردم تا پايان دنيا و فرمود: اين كار را كردم تا خدا آتش را از چهره من دور كند. معاويه خواست همان نخلستان را از حضرت امام حسن (ع) به دويست هزار دينار خريداري كند حضرت فرمود؛ چيزي از آن را نميفروشم زيرا پدرم آن را در راه خدا وقف كرده است. (ارشاد القلوب- ج1، ص: 253)
* كاري حلالتر از درختكاري نيست
مردي از امام صادق (ع) پرسيد: شنيده ام زراعت مكروه است؟ امام صادق (ع) فرمودند: [اين گونه نيست بلكه] زراعت كنيد، درختكاري كنيد به خدا قسم كاري از آن پاكتر و حلالتر نيست! (كافي ج 5)
*بهرهمندي ثواب
رسول اكرم (ص) در ضمن حديثي ميفرمايند: كسي كه درختي بكارد، مادامي كه يك نفر از بندگان خدا از آن درخت استفاده ببرد اجر و ثواب شامل او ميشود. (مستدرك الوسائل ج 13، ص 460 )
*درخت دنيا و بهشت
رسول خدا (ص) در اين رابطه فرمودند: كسي كه درختي بكارد خداوند نيز براي او در بهشت درختي ميكارد. پيامبر اكرم (ص) در جاي ديگر مي فرمايند: كسي كه درختي بكارد يا چاهي حفر كند يا زمين مرده اي را زنده كند، پس از جانب خدا و رسول (ص) پاداش نصيب او ميشود.(من لا يحضرالفقيه، ج 3، ص 240)
امام حسن (ع) نيز فرمودند: نخل و درخت براي خانواده درختكار، بركت است و براي بازماندگان پس از آنان نيز اگر شكرگزار خداوند باشند نيز بركت است.(كنزالعمال، ج 12، ص 339، حديث 35306)
*ثواب به اندازه ميوههاي درخت
رسول اكرم (ص) فرمودند: هر كسي كه درختي بكارد و درخت ميوه دهد، خداوند به اندازه ميوه هاي آن درخت به او ثواب ميدهد. (مستدرك الوسائل،ج13، ص 460)
*درخت و صدقه جاريه
رسول اكرم (ص) فرمود: هر كسي چيزي بكارد، هيچ انسان و يا مخلوقي از آن نميخورد، مگر اينكه براي كسي كه آن را كاشته صدقه ميباشد. (گلهاي جاويدان، هزار كلمه قصار، ص 341)
پيغمبر اكرم (ص) نيز فرمود: اگرشخصي از اين عالم رحلت كند، كارهاي او كه در اين دنيا انجام ميداده همه قطع و بريده ميشود، مگر سه چيز كه بعد از فوت او از آن بهره ميبرد و بر حسناتش افزوده ميشود: اول صدقه جاريه، يعني آن كارهايي كه انجام داده و آثارش باقي است و مردم از آن بهرهمند ميشوند، مانند: مسجد و ساير بناهاي خير يا حفر قنوات و غرس اشجار يا احداث راه براي عبور مردم و امثال اينها كه مادام كه آثارش باقي است و مردم از آن بهرهمند ميشوند، ثواب در نامه عمل آن كس ثبت ميكند. (ارشاد القلوب- ص 52)
امام صادق (ع) فرمود: شش چيز است كه مومن پس از مرگ خود از آن سود ميبرد، فرزند صالح كه برايش آمرزش خواهد، قرآني كه خوانده شود، چاه آبي كه بكند و درختي كه بكارد و صدقه آبي كه جاري سازد و روش نيكي كه از آن پيروي شود. (امالي شيخ صدوق- ص 169)
*شصتهزار درخت
حضرت علي (ع) در بيست و پنج سال عزلت و خانهنشيني، به حفاري قنات و درختكاري مشغول بودند و شصت هزار نخل كاشتند. (مقدمه نخج الفصاحة،چاپ دوم،ص 84)
* نهال هاي بهشتي
از ابو ايوب انصاري از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود: شبي كه به معراج رفتم و در آسمانها سير داده شدم، ابراهيم خليل الرحمن (ع) عبورش به من افتاد و گفت: به امت خود امر نما كه از نهال هاي بهشت (در زمين آن) بسيار بنشانند، زيرا زمين بهشت، پهناور و خاك آن پاكيزه است حضرت فرمود؛ به ابراهيم گفتم: نهال هاي بهشت چيست؟ گفت: گفتن لا حول و لا قوة الا باللَّه. (طرائف الحكم يا اندرزهاي ممتاز، ج2، ص: 377)
امام باقر از پدرانش نقل كرده كه رسول خدا (ص) بر مردي گذشت كه در باغش درخت ميكاشت فرمود؛ آيا مي خواهي تو را راهنمايي كنم به كشت درختي كه ريشه آن برجاتر و ميوهاش زودرستر و خوشمزهتر و در انفاق پاياتر باشد؟ عرض كرد بله يا رسول اللَّه (ص) پدر و مادرم قربانت، آن حضرت فرمود درهنگام بامداد و عصر بگو سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر كه اگر آن را بگويي به هر تسبيحي 10 درخت از انواع ميوهها در بهشت خواهي داشت و آنها باقيات و صالحاتند. آن مرد در ادامه عرض كرد يا رسول الله تو گواه باش اين باغ من وقفي است، آن را براي فقراي مسلمان كه در صفه اند وقف كردم.(امالي شيخ صدوق كمرهاي، ص: 203)
منبع:http://www.al-falah.ir/portal/?pageID=1269
.....
جایگاه حضرت زهرا (س) در منابع اهل سنت
سوال
آيا حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در منابع تاريخي اهل سنت جايگاهي نظير منابع شيعه در نزد پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دارد؟
پاسخ
پيرامون شخصيت وجودي و مقام معنوي فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ كتابهاي زيادي نگاشته شده و سخنان زيادي گفته شده است، اما گويا اگر هزار برابر آن نيز از قلمرو ذهن و انديشة بشر به درآيد و صورت گفتار يا نوشتار پذيرد، باز قطره اي از اقيانوس بي كرانة فضيلتهاي حضرتش است.
شكي نيست كه آنچه از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ راجع به خصائص و ويژگي هاي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ صادر شده است، جز وحي الهي نمي باشد و محبّت كردن پيامبر به خاطر عاطفه و وابستگي خانوادگي و قومي نبوده است و آنچه بيان شده يا در عمل ظاهر كرده جز حقيقت ثابت نمي باشد چرا كه خداوند عزّوجلّ دربارة او فرموده است: ما ينطق عن الهوي إن هو الّا وحيٌ يوحي(1) يعني پيامبر از روي هوي و هوس سخن نمي گويد بلكه اين وحي است كه به او مي رسد.»
پيامبر در همة سخنانش دربارة اشخاص، چيزي را به خاطر عاطفه اش، بيش از استحقاق نمي دهد حتي اگر آن انسان دخترش باشد.
در روايات شيعه بطور متواتر نقل شده است كه فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ در نزد پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ جايگاه ويژه اي دارد كه در منابع اهل سنت نيز قابل قبول است، اگرچه در اواخر، منابع اهل سنت دچار سانسور شده و نسبت به خاندان پيامبر و فضائل آنها كمتر توجه نموده و تعصبات خود را در تحريف حقايق نشان داده. اما در هر صورت منابع گذشته مطالب زيادي دارند كه بخشي از آنها دراينجا گفته مي شود.
1.پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «فاطمه پارة تن من است، هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»(2)
2.همانا كه فاطمه پاره اي از من است، مرا مي آزارد هر كه وي را بيازارد»(3) و در روايتي «فاطمه پاره اي از من است» مرا آزرده خاطر مي سازد هر كه او را آزرده خاطر نمايد، و مرا شاد مي كند هر كه وي را شاد كند.»(4)
3.رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ به حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ فرموده است.
«خداوند براي خشم تو، خشمگين و براي خشنوديت خشنود مي شود.»(5)
4.صحيح البخاري به سند خود از عايشه آورده است، كه گفت: «فاطمه پيش مي آمده و راه رفتنش كم از راه رفتن پيامبر نداشت، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ گفت: خوش آمدي دخترم، پس او را در سمت راست يا سمت چپ خود نشاند، سپس مطلبي را محرمانه به او گفت و فاطمه گريه كرد، به او گفتم چرا گريه مي كني، پس از آن مطلبي را محرمانه به او گفت و او خنديد. گفتم مانند امروز نديده ام كه شادي به اندوه نزديكتر باشد. از او پرسيدم دربارة آنچه گفته بود، پس فاطمه (س) گفت: «من راز پيامبر خدا را فاش نمي كنم» تا اينكه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ وفات يافت، از او پرسيدم گفت: «به من محرمانه فرمود كه جبرئيل سالي يكبار قرآن را بر من عرضه مي داشت و امسال دوبار آن را بر من عرضه نمود و من نمي بينم جز اينكه اجلم فرا رسيده باشد و تو نخستين كسي از اهل بيت من باشي كه به من ملحق مي شوي، پس من به گريه افتادم، پس فرمود: آيا نمي پسندي كه سيّدة زنان اهل بهشت باشي، و من از اين جهت بود كه خنديدم».(6)
5.مستدرك به سند خود از عايشه روايت كرده كه به فاطمه گفت: آيا تو را بشارت دهم كه از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ شنيدم كه مي گفت: سروران زنان اهل بهشت چهار تن هستند: مريم دختر عمران، فاطمه دختر محمد، خديجه دختر خويلد و آسيه دختر مزاحم»(7)
حاكم نيشابوري دربارة آن گفته است: حديثي است با اسناد صحيح، ولي آن را نياورده اند (كه مقصود وي بخاري و مسلم است). و صاحب ذخائر العقبي علاوه بر آن آورده «برتر از آنان فاطمه است.»(8)
6.از ابن عباس نقل شده، كه گفت: رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «دخترم فاطمه، حوري است، آدمي، كه حيض و نفاس ندارد و اينكه فاطمه ناميده شده، از آن جهت است كه خداوند او و دوستدارانش را از آتش دور ساخته است.»(9)
7.احمد بن حنبل در مسند خود آورده است كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ هر گاه به مسافرت مي رفت، آخرين ديدارش را با فاطمه ـ سلام الله عليها ـ قرار مي داد و هرگاه مراجعت مي كرد، اولين كسي كه به ديدارش مي رفت، فاطمه بود.(10)
8.ترمذي در صحيح خود از عايشه نقل كرده كه گفت: «كسي را نديدم كه به صورت و دليل و هدايت، از فاطمه به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ شبيه تر باشد، گفت: وي هر گاه بر پيامبر وارد مي شد، به سوي او بر مي خاست و او را مي بوسيد و در جاي خود مي نشاند.»(11)
9.حاكم در مستدرك خود آورده است كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «هنگامي كه روز قيامت فرا رسد، منادي از درون عرش ندا سر مي دهد: اي حاضران جمع شويد، سر به زير انداخته، چشمان خويش را فرو بنديد تا فاطمه دختر محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ بر صراط بگذرد، پس او همراه با هفتاد هزار كنيز از حورالعين همچون برق مي گذرد.(12)
پی نوشت:
1.نجم:3 و 4.
2.بخاري، صحيح البخاري، قاهره، دارالحديث، بي تا، ج5، ص 26، باب مناقب اقرباي رسول، ابن حجر هيثمي، آن را در الصواعق المحرقه، قاهره، دارالبلاغه، چاپ 1403 هـ.ق، ص 188 آورده است.
3.مسلم، صحيح مسلم، بيروت، موسسه عزالدين، ج5، ص 54، كتاب فضائل الصحابه، باب فضائل، فاطمه، حديث 93.
4.ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص 190، اين حديث به صورت هاي مختلفي كه همين معني را مي رساند در بسياري از منابع مانند: مسند، احمد بن حنبل، كنزالعمال، و الامامةو السياسة ابن قتيبه… وديگر منابع آمده است.
5.حاكم نيشابوري، ابو عبدالله، المستدرك، علي الصحيحين، هند، 1334هـ ق، كتاب مناقب الصحابه، ج3، ص 154، حاكم گفته، حديثي است با اسناد صحيح ولي آن را نياورده اند. و ابن اثير، اسدالغابه، مكتبه الاسلاميه، چاپ پنجم، و ابن حجر الاصابه، بيروت، دارالكتب العلميه، ج8، ص 265، و بسياري ديگر از منابع اهل سنت.
6.بخاري، صحيح البخاري، همان، ج4، ص 248، باب علامت هاي نبوت، و همينطور: مسلم، صحيح، ج5، ص 57-55 در حديث 97 و 98 و 99 آورده است.
7.حاكم نیشابوری, مستدرك، همان ج2، ص 594، و حسام الدين هندي، كنزالعمال، بيروت، موسسه الرساله، ج11، ص 605، حديث 32925، آورده است كه: فاطمه سيّدة زنان بهشت است.
8.احمد بن عبدالله طبري، ذخائر العقبي، قاهره، مكتبه القدسي، ص 44.
9.خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، قاهره، مكتبة الخانجي، ج12، ص 331، حديث 6772، و ابن حجر، صواعق، ص 160.
10.احمد بن حنبل، مسند، مصر، مطبعة الميمنيه، ج5، ص 275، و مستدرك (حاكم)، ج1، ص 489.
11.ابوعيسي، الجامع الصحيح، (سنن ترمذي)، قاهره، دارالحديث، ج5، ص 700، حديث 3872.
12.حاكم نیشابوری، همان مستدرك «پيشين»ج3، ص 153، و ابن هجر هيثمي، الصواعق، المحرقه، ص 190.
شما هم دعوتید....
جلسات سخنرانی حضرت آیت الله مرتضی تهرانی
نشانی جلسات: تهران – خیابان شهید باهنر (نیاوران) – خیابان راد جنوبی – کوچه منصور – پلاک ۸
یادآوری:
جلسات هفتگی، روزهای پنجشنبه همزمان با اذان مغرب در محل فوق الذکر برگزار می گردد.
هرگونه تغییر در برنامه برگزاری جلسات، در پایگاه اطلاع رسانی ام ابیها (سلام الله علیها) و نیز از طریق سامانه پیام کوتاه، اطلاع رسانی خواهد شد.
پیام گیر تلفنی: ۲۲۷۵۲۸۵۸-۰۲۱
سامانه پیام کوتاه: ۱۰۰۰۷۰۶۰۵۰۴۰۳۵
در صورتی که مشکلی در دریافت پیامک وجود دارد: ۰۹۳۸۲۴۳۷۰۴۰
تلفن جهت هماهنگی وقت ملاقات حضوری: ۰۹۳۵۱۶۰۶۷۵۲
تلفن جهت پاسخ به سوالات شرعی: ۵۵۸۹۹۹۰۰-۰۲۱
آدرس ایمیل: ommeabiha14@gmail.com
کروکی محل برگزاری جلسات: