حکومت اسلامی موظف است مقابل حرام اجتماعی بایستد
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
برادران و خواهران عزیز! عیدتان مبارک؛ ان شاء الله که همواره در خدمت خاندان نبوّت و ولایت، و فریاد بلند حق طلبی در روزگار غلبه ی ظلمت و باطل بوده باشید؛ کمااینکه امروز بحمدالله این جور است. جوانهای مؤمن ما، عزیز ما، این مجموعه ی مدّاحان و ستایشگران اهل بیت عصمت و طهارت، حقّاً فریاد بلند حق در این جهان سرشار از ظلم و طغیانند.
درباره ی مقام والا و غیر قابل توصیف دختر پیامبر اعظم، زبان بنده و امثال بنده قاصر است؛ بشر نمیتواند توصیف کند مقامات معنوی و عظمت روحی انسانهای بزرگ الهی و آسمانی از جمله فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) را؛ از خود خدای متعال و از زبان خود بندگان بزرگ خدا و اولیای الهی بایستی شنید و آموخت؛ تا حدودی که فهم ما رسا است و میتواند، [باید] حدس زد مقامات را. پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) درباره ی فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) فرمود: سَیِّدَةِ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة؛(۲) البتّه روایات دیگری هم هست: سَیِّدَةِ نِساءِ العالَمین؛ سَیِّدَةُ نِساءِ الدُّنیا؛(۳) اینها همه با سندهای متقن از طریق شیعه و سنّی نقل شده است؛ نه اینکه فقط شیعه نقل کرده باشد؛ لکن به نظر من از همه مهم تر همان «سَیِّدَةِ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة» است. ببینید خدای متعال در آیه ی قرآن -همین آیه ای که قاری محترم امروز تلاوت کردند- میفرماید: وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ ءامَنُوا امرَاَتَ فِرعَون؛(۴) [همسر فرعون] الگو برای همه ی مؤمنین، نه فقط برای زنها؛برای «لِلَّذینَ ءامَنُوا» [است]. یعنی خدای متعال برای همه ی مؤمنین دو زن را الگو قرار داده است: وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ ءامَنُوا امرَاَتَ فِرعَون، یکی زن فرعون -جناب آسیه- که درباره ی او چند جمله ای میفرماید؛ بعد میفرماید: وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمران؛(۵) یکی هم حضرت مریم. خب این دو، الگو هستند برای همه ی بشریّت؛ برای همه ی مؤمنین عالم؛ این دو نفر و همه ی زنهای برجسته و اولیای الهی از جنس مؤنّث، همه در بهشتند، جایشان بهشت است؛ آن وقت فاطمه ی زهرا «سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة»(۶) است، سرور همه ی اینها است. ماها نمیتوانیم بیشتر از این، آن مقامات را درک کنیم. البتّه شعرای عزیز ما، خوانندگان محترم و عزیزِ امروز، بیاناتی کردند و خیلی هم خوب، لکن همه ی اینها کمتر از آن حدّ عالیِ صدّیقه ی طاهره (سلام الله علیها) است؛ بیان پیغمبر و کلام پیغمبر و کلام خدا از همه ی اینها رساتر است.
وقت گذشته؛ من مطالبی اینجا یادداشت کرده ام که بگویم، لکن خب نزدیک ظهر است، من به اجمال عرض میکنم. روز ولادت صدّیقه ی طاهره (سلام الله علیها) روز زن است. زن در منطق اسلام و معرفت اسلامی یک الگویی دارد، یک چهارچوبی برای زن معیّن شده است؛ این چهارچوب، یک چهارچوب کامل است. یعنی زنِ اسلامی عبارت است از آن موجودی که دارای ایمان است، دارای عفاف است، متصدّی مهم ترین بخشِ تربیتِ انسان است، اثرگذارِ در اجتماع است، دارای رشد علمی و معنوی است، مدیر کانون بسیار مهمّ خانواده است، مایه ی آرامش جنس مرد است؛ همه ی اینها در کنار خصوصیّات زنانگی [است]، مثل لطافت، مثل رقّت قلب، مثل آمادگیِ دریافتِ انوارِ الهی؛ این الگوی زن مسلمان است؛ همین خصوصیّاتی که پیغمبر اکرم در بیانات متعدّد به مناسبت تمجید از فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) یا خدیجه ی کبرا یا به نحو کلّی درباره ی زن بیان کرده؛ این الگوی اسلامی است.
در مقابلِ آن، یک الگوی انحرافی وجود دارد که در دوره های مختلفِ زمان متفاوت بوده؛ امروز آن الگوی انحرافی، الگوی زن غربی است. در این دوره ای که ما زندگی میکنیم، به جای همه ی خصوصیّات برجسته و ممتازی که در زن اسلامی مشاهده کردیم، خصوصیّت و امتیاز عمده ی زن غربی امروز این است که بتواند نظر مردان را جلب کند و در معرض التذاذ(۷) مردان قرار بگیرد. لذا شما می بینید شاخصه ی زن غربی، امروز عبارت است از برهنگی. در مجلس رسمی که مرد و زن شرکت میکنند، مرد باید کاملاً پوشیده باشد، زن بایستی هرچه ممکن است، به سمت عریانی پیش رفته باشد؛ [آن هم] در مجالس رسمی! حالا در محیط اجتماع که روشن است. این وضعیّت مربوط به این دوره های اخیر غرب -اروپا و آمریکا- است؛ در گذشته این جور نبوده. تا آنجایی که ما خبر داریم، و اطّلاع داریم، تا ۱۵۰ سال قبل یا ۱۲۰ سال قبل، البتّه حجاب به معنای اسلامی در آنجا نبود، امّا ولنگاری، برهنگی و بی بندوباری، مثل امروز در زن غربی وجود نداشت. اینکه این چه سیاستی است که جامعه ی غربی را به این سمت کشانده و هدفش چیست، جای بحثهای طولانی و مفصّل دارد؛ امّا الان واقعیّت این است: زن غربی مظهر مصرف، آرایش، جلوه گری در مقابل مردان و وسیله ی هیجان جنسیِ نوع مرد و جنس مرد است. بقیّه ی حرفهایی که میزنند، مثل قضیّه ی عدالت جنسیّتی و این حرفها، همه حرف است و ظاهر قضیّه است، باطن قضیّه آن است. شنیدید که تعداد قابل توجّهی از بانوان صاحب مقام غربی، در همین چند ماه قبل از این، یکی پس از دیگری اعلان کردند که در دوران جوانی، در جریان مسائل اداری ای که در آنجاها عضو بوده اند، با زور و با خشونت مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند؛ این را به زبان آوردند، گفتند. اینها زنهای معمولی نیستند؛ زنهای برجسته ی غربی اند. اسلام به وسیله ی حجاب در را بر روی آن مسیری که جنس زن را به این نقطه ی انحراف برساند بسته؛ اجازه نداده. حجاب اسلامی وسیله ی مصونیّت زن است؛ حجاب وسیله ی محدودیّت زن نیست.
امروز پرچمِ استقلالِ هویّتی و فرهنگیِ زنان در دست زنان ایرانی است؛ امروز بانوان ایرانی با حفظ حجاب، استقلال هویّتی خودشان و استقلال فرهنگی خودشان را دارند اعلام میکنند و به دنیا صادر میکنند؛ یعنی دنیا سخن جدیدی دارد می شنود. زن میتواند در میدانهای اجتماعی حضور فعّال داشته باشد، تأثیرگذاری اجتماعی عمیق داشته باشد. امروز زنان کشور ما در بخشهای مختلف چنین تأثیرگذاری ای دارند؛ درعین حال حجاب و عفاف و وجه تمایز میان زن و مرد، فاصله ی میان زن و مرد، در معرض سوءاستفاده ی مردان قرار نگرفتن، خود را در حدّ وسیله ی التذاذ مردان بیگانه و زیاده طلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن، جزو خصوصیّات زن ایرانی و زن مسلمانِ امروز است. ما البتّه این الگو را داریم، این چهارچوب را داریم، در میان بانوان ما کسانی هستند در حدّ بسیار خوب، بعضی در حدّ اعلای این الگو دارند زندگی میکنند، بعضی هم در حدود متوسّطند؛ به هرحال، این الگو وجود دارد و مبنای کار زن ایرانی این است.
آن کسانی که کانون خانواده را تحقیر میکنند، خیانت میکنند؛ هم به ملّت، هم به زن [یعنی] به جامعه ی زنان. آن کسانی که وانمود میکنند عدالت جنسیّتی به این است که در همه ی میدانهایی که مردها وارد میشوند، زنها هم باید وارد بشوند، اینها خیانت میکنند به اعتماد زن و به حرمت و شخصیّت و هویّت زن. زن محترم است، هیچ کس هم نگفته که زن در میدانهای اجتماعی وارد نشود یا مسئولیّت نگیرد یا علم پیدا نکند؛ نه، امروز جزو بهترین دانشمندان ما، جزو بهترین نویسندگان ما، جزو بهترین شخصیّت های فرهنگی ما، زنان بی شماری هستند که امروز در جامعه ی ما حضور دارند؛ این هم هنر انقلاب است؛ این را بدانید، قبل از انقلاب چنین چیزی وجود نداشت! بسیار بسیار معدود بودند کسانی از زنان که توانسته باشند به رتبه های عالی علمی و فرهنگی و ادبی و مانند اینها برسند؛ امروز بسیار زیادند؛ این هنر انقلاب بود که این کار را کرد؛ این به خاطر همین است که الگوی زن مسلمان اصلاً این است؛ امّا درعین حال مدیر خانواده زن است، محورِ کانونِ خانواده زن است، مهم تر از همه ی مشاغل زن، مادری، همسری و ایجاد آرامش و سکینه است. وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُـنَ اِلَیها؛(۸) مایه ی سکونت و آرامش است؛ این خصوصیّت زن در اسلام است و در روزِ زن این چیزها را بایستی انسان توجّه کند. البتّه به بانوان محترم ایرانی و مسلمان و مؤمنِ به این مفاهیم اسلامی و قرآنی، توصیه میکنیم که اینها را حفظ کنند، روز به روز افزایش بدهند؛ از آفتهایی مثل اسراف، مثل چشم وهمچشمی های منفی -مثل رقابتهای منفی، مثل الگو گرفتن از زن منحرف غربی- پرهیز کنند؛ مراقب خودشان باشند. زن مسلمان، امروز در کشور ما سرافراز است. زن ایرانی این امتیاز را دارد که هویّت مستقلّ فرهنگی دارد و تحت تأثیر دیگران قرار نمیگیرد؛ این را باید در خودتان حفظ کنید.
خب این حالت، دشمن دارد. من به شما عرض بکنم، یک بخش بسیار عمده ی جنگ نرم و جنگ روانی دشمن در کشور ما ناظر به همین مسئله است. شما منادیان حقّید، این مسائل را باید در بیاناتتان، در اظهاراتتان، در شعرهایتان -البتّه امروز هم در بعضی از این بیانات و اشعاری که تلاوت شد و خوانده شد بود- منتشر کنید؛ این وظیفه ی بسیار مهمّ شما است، شما رسانه اید. یکی از مهم ترین رسانه ها، رسانه ی مدّاحان و خوانندگان مذهبی و دینی است که بحمدالله در کشور ما امروز هم گسترش پیدا کرده؛ این رسانه خیلی مهم است!
من یک مسئله ای را اینجا بگویم و از وقت استفاده کنم؛ حالا ان شاءالله هرچه بشود کوتاه تر. ببینید؛ دشمنان انقلاب اسلامی به طور دائم مشغول توطئه اند؛ و این مایه ی افتخار ما است. یعنی چهل سال است که به طور دائم علیه نظام اسلامی، علیه ایران اسلامی دارد توطئه انجام میگیرد؛ میلیاردها پول خرج میشود؛ شخصیّت های فکری، دُور هم می نشینند برای اینکه به این نظام ضربه بزنند، برای اینکه این [نظام] را ریشه کن کنند؛ و خب چهل سال است که روز به روز این شجره ی مبارکه، این شجره ی طیّبه، دارد رشد میکند؛ این مایه ی افتخار ما است. اگر علیه ما فعّالیّت نمیکردند، ما احساس نمیکردیم که تا این حد مورد لطف الهی قرار داریم. این همه دارد علیه جمهوری اسلامی کار میشود؛ علیه هیچ ملّتی، هیچ کشوری این اندازه توطئه وجود نداشته، درعین حال هیچ غلطی نتوانستند بکنند و جمهوری اسلامی در راه رشد و کمال خود پیش رفته؛ این [توطئه] هست، امروز هم این وجود دارد. در همین چند ماه قبل از این، به قول خودشان در اتاق فکر -یعنی گروه های فکری ویژه- دُور هم نشستند، بحث کردند، تلاش کردند، برای جمهوری اسلامی برنامه ریزی کردند، زمان هم معیّن کردند، دی ماه، بهمن ماه، اسفندماه -یعنی همین ایّامی که من و شما در آن هستیم- که در دی ماه این کار را میکنیم، در بهمن این کار را میکنیم، در اسفند هم این کار را میکنیم، تا آخر سال هم بساط جمهوری اسلامی را جمع میکنیم. خب، شتر در خواب بیند پنبه دانه! در دی ماه دیدید ملّت ایران چه جور جواب دادند؛ در بهمن ماه دیدید ملّت ایران چه جور جواب دادند! در اسفند ماه هم که الان هستیم، ملّت ایران آماده است؛ ملّت ایران هر متجاوزی، هر متعرّضی و هر غلط زیادی کنی را به جای خود می نشاند.
آن چیزی که من میخواهم عرض بکنم اینها نیست؛ اینها را بارها گفته ایم، همه هم میدانیم، همه هم میدانند، دشمنان ما هم میدانند که جمهوری اسلامی استحکامش متّکی به مردم است، متّکی به ایمانها است، متّکی به جوانان پُرشور و علاقه مند است، متّکی به آن خطّ و راه درستی است که امام بزرگوار ترسیم کرده؛ داریم حرکت میکنیم، دیگران هم هر کار میخواهند بکنند، بکنند؛ هر چه میخواهند بگویند، بگویند؛ غلطی هم نمیتوانند بکنند؛ اینکه مشخّص است. من میخواهم مسئله ی حجاب را ذکر کنم و اشاره کنم: پولهای زیادی خرج میکنند، فعّالیّت زیادی میکنند، صدها رسانه را -از انواع و اقسام رسانه ها- به کار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطه ی حسّاس، [یعنی] نقطه ی هویّت مستقلّ فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیون ها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایت های اینترنتی را به کار بیندازند -مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بار- که چه بشود؟ که نتیجه اش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند. این همه خرج، این همه زحمت، این همه فکر، پشت سر این کار است، دارند تلاش میکنند، [امّا] تلاششان عقیم است؛ نتیجه اش این است که چهار نفر -حالا چهار دختر در گوشه کناری- فریب بخورند یا انگیزه های گوناگونی پیدا کنند؛ بعضی شان هم ممکن است پول بگیرند -حالا من نمیدانم، نمیتوانم قطعاً بگویم- و این روسری را از سرشان بردارند یعنی مثلاً ما چه شدیم! نتیجه ی همه ی آن تلاش، خلاصه میشود در این نتیجه ی کوچکِ حقیر.
خب، تا اینجا مسئله ای نیست؛ [امّا] آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما می بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئله ی «حجاب اجباری» مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّه ای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ ان شاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که دشمن با آن همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال میکنند؛ در بین اینها روزنامه نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [میگویند] «امام که فرمودند باید زنها باحجاب باشند، همه ی زنها را نگفتند»! حرف بیخود! ما بودیم آن وقت، ما خبر داریم؛ چطور این جور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحی که به وسیله ی پهلوی و دنباله های پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همه ی منکرات، امام همین جور محکم ایستاد. همان وقت بحث تجارت مشروبات الکلی بود؛ ما در شورای انقلاب بودیم، جلسات مشترکی با دولت داشتیم، همان وقت کسانی بودند که معتقد بودند تجارت مشروبات الکلی برای کشور فایده دارد، ما از این فایده چطور صرف نظر کنیم؛ مایل بودند این تجارت ادامه پیدا بکند، از بیرون شراب بیاورند. امام قرص ومحکم ایستاد؛ در مقابل حرام الهی، امام بزرگوار می ایستاد و ایستاد؛ این حرام الهی بود. حالا آقا از آن طرف درآمده [میگوید] که «آقا! این گناه که مثلاً از غیبت بزرگ تر نیست؛ چرا شما در مقابل غیبت کسی را تعقیب نمیکنید، در مقابل این [کار] که مثلاً روسری را بردارد یا بی حجاب باشد، تعقیب میکنید». ببینید چه [خطایی]؟ عدم تشخیص؛ آنچه انسان [از آن] رنج میبرد، این است که تشخیص نیست. ما که نگفتیم اگر کسی در خانه ی خودش در مقابل نامحرم روسری اش را برداشت، ما او را تعقیب میکنیم؛ [خیر] ما او را تعقیب نمیکنیم، در خانه ی خودش است، کار شخصی میکند.
آن کاری که در ملأ انجام میگیرد، در خیابان انجام میگیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد میکند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی به صورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای خودش میکند، [به] کنار، آن بین خودش و خدا است؛ امّا آنچه در مقابل چشم مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی -مثل حکومت امیرالمؤمنین، مثل حکومت پیغمبر- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد. این منطقی که میگوید «آقا شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند»، خب در مورد شراب فروشی هم هست؛ شراب را هم آزاد کنیم در کشور، هر کسی خودش دلش میخواهد بخورد، هر کس نمیخواهد نخورد! این حرف شد؟ در مورد همه ی گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف وجود دارد؛ این حرف شد؟ شارع مقدّس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود؛ حکومت اسلامی موظّف است در مقابل حرام بایستد، در مقابل گناه بایستد. امروز ما در داخل کشور، مفتخریم به حجاب زنانمان؛ زنان ما با چادر -که یک حجاب ایرانی است؛ چادر، حجاب ایرانی است- و با حجاب اسلامی، به بالاترین رتبه های علمی رسیده اند، به بالاترین رتبه های هنری و فرهنگی رسیده اند، جزو برجسته ترین ها شدند، در مسائل اجتماعی اثرگذاری کردند؛ در عین حال خانه داری شان را هم کردند، بچّه شان را هم تربیت کردند، شوهرداری هم کردند. این که ما بیاییم قوانین را همین طور دائم دُور بزنیم برای اینکه یک جوری میل غلط انحرافی فرهنگ غربی را در کشورمان ایجاد کنیم، خطای بزرگی است؛ یک عدّه ای این خطا را میکنند.
مسئله ی تکثیر نسل، تکثیر اولاد در جامعه مطرح شد، خب مسئولین هم همراهی کردند، موافقت کردند؛ من می شنوم در گوشه و کنار، بر خلاف آن عمل میکنند. این چیزی است که غربی ها میخواهند؛ غربی ها با افزایش عدد مسلمانها مخالفند، با افزایش عدد ملّتی که جوانهایش میتوانند در عرصه ظاهر بشوند و کشور را به اوج برسانند، معلوم است که مخالفند. ما نباید کار را جوری پیش ببریم که مقصود آنها عملی بشود؛ باید جوری حرکت بکنید که مقاصد اسلامی تأمین بشود، این وظیفه ی ما است، وظیفه ی مسئولین ما این است.
فرهنگ ما، فرهنگ الهی است؛ این فرهنگ، استقلال ما را تضمین و تأمین میکند، آزادی ما را هم تأمین میکند. آن کسانی که به نام آزادی، ولنگاری را در جامعه ترویج میکنند، آزاد نیستند، اینها اسیر دست بسته ی فرهنگ غربی اند؛ فرهنگ غربی است که دارد اینها را هدایت میکند؛ این چه آزادی ای است؟ آزادی این است که شما نیّت خودتان، ایمان خودتان، فکر خودتان، قرآن خودتان، الگوی اسلامی خودتان را داشته باشید و آن را دنبال بکنید؛ این، آزادی است، این، عظمت است، این، حریّت است؛ این باید تأمین بشود.
در زمینه ی آموزش و پرورش، این مسئله ی ۲۰۳۰ را گفتیم، یک عدّه ای دنبال کردند، خب کارهای خوبی هم انجام گرفت؛ حالا گوشه و کنار به من گزارش میرسد که یک کارهای خلافی دارد انجام میگیرد؛ باید جلویش گرفته بشود. مسئولین کشور موظّفند جلوی هرگونه تخلّف از آن چیزی که سیاست اسلامی کشور است، بگیرند؛ در زمینه ی آموزش و پرورش، در زمینه ی مسائل مربوط به زنان.
این عنوان عدالت جنسیّتی و مانند اینها هم حرف است؛ اینها حرفهایی است که دیگران گفته اند، غربی ها گفته اند، یک عدّه هم از روی دست آنها برمیدارند مینویسند، میشوند بلندگوی آنها. چه عدالتی؟ این عدالت است؟ الان بیشترین تجاوز جنسیِ با اِعمال زور، در غرب -در آمریکا و در اروپا- دارد انجام میگیرد؛ خیلی بیش از کشورهای دیگر؛ درحالی که آنجا به حسب ظاهر و به قول خودشان، آزادی زنان هم هست. بیشترین خشونت مردِ داخل خانه علیه زنِ داخل خانه، در آنجا دارد انجام میگیرد؛ طبق آمارهایی که وجود دارد. آن وقت در خود این آمارهایی که ذکر میکنند، میگویند بسیاری از زنهای آنها جرئت نمیکنند بیایند شکایت بکنند؛ این آمارها مربوط به جاهایی است که می آیند شکایت میکنند؛ که تازه این، همه ی آن [هم] نیست! آنجا است که مشکل دارند؛ مشکل زندگی دارند، مشکل فرهنگ دارند، مشکل مدیریّت جامعه [دارند]. چه عدالتی؟ عدالتی نیست! اسم عدالت جنسیّتی را می آورند، برای اینکه بتوانند مقاصدِ خودشان را اِعمال بکنند. در اسلام، عدالت جنسیّتی به این است که زن، محترم باشد، مورد تعرّض قرار نگیرد؛ مرد به خاطر قوای جسمانیِ قوی تر از زن و به خاطر قواره ی بزرگ تر از زن، به خودش حق ندهد که به زن زور بگوید و یا اِعمال خشونت بکند؛ عدالت این است.
قوانینی باید در کشور به وجود بیاید؛ البتّه در این قوانین هم [این موارد را] مراعات کنند. من شنیدم لایحه ای را دارند تنظیم میکنند برای همین مسائل خانواده و اِعمال خشونت علیه زنان؛ هم مسئولین دولتی، هم مسئولین مجلس، مراقب باشند که باز همان فرهنگ غربی را نخواهند اینجا پیاده کنند که مثلاً فرض کنید اگر در امر ازدواجِ دختر، پدر دخالت کرد، این خشونت است و خشونت را [اینچنین] معنا کنند؛ نه. اینکه «چه چیزی خشونت است و چه چیزی خشونت نیست» از غرب نبایستی تعلیم گرفته بشود؛ از منطق عقلانیِ خود ما، از فکر اسلامیِ خود ما بایستی فهمیده بشود و دانسته بشود. ما امروز با یک چنین دشمنی های خباثت آمیزی مواجهیم، بایستی مراقب باشیم.
من حالا اینجا در آخر عرایضم به شما جامعه ی مدّاحان عرض بکنم، همان طور که گفتم، کار شما مهم است، شما یک رسانه ی بسیار مهمّی هستید. وظیفه ی جامعه ی مدّاح، وظیفه ی سنگینی است. همه جا میرَوید، با همه ی مردم مواجهید، میدان و فرصت برای گفتن دارید و گوشهایی برای شنیدن حرفهای شما آماده است؛ این وظیفه ی شما را سنگین میکند. آنچه اینجا من یادداشت کرده ام که به شما عرض بکنم [این است]:
اوّلاً معرفت و ایمانِ مخاطبانِ خودتان را ارتقاء بدهید. شعر را، بیان را جوری انتخاب کنید که معرفت مخاطب و ایمان مخاطب بالا برود؛ هم معرفتش -عقلانیّت دینی اش- هم ایمان قلبی اش. ارتقاء معرفت و ایمان.
روشنگری سیاسی؛ مسائلِ گوناگونِ سیاسیِ امروزِ ما احتیاج به روشنگری های واضح و قانع کننده دارد؛ اینها را حتماً بایستی فرا بگیرید، به مردم منتقل بکنید.
ترویج اخلاق و رفتار اسلامی؛ اخلاق اسلامی و رفتار اسلامی را در بین کتابهای اخلاق و از علمای اخلاق بگیرید و به مردم منتقل کنید، با استفاده ی از هنر که کار شما هنر است -شعر و آواز، هنر است- اخلاق را ترویج کنید، رفتار صحیح اسلامی را ترویج کنید، برادریِ بین مردم را ترویج کنید، محبّت و مهربانی را ترویج کنید، اتّحاد ملّی را ترویج کنید؛ اُنس با قرآن را، اُنس با نماز را، توجّه به خدا را، پرهیز از گناه را به مخاطبینِ خودتان یادآوری کنید؛ این تذکّرات خیلی ارزش دارد؛ هم برای مخاطبتان ارزش دارد، هم برای خودتان؛ برای خودمان هم ارزش دارد. وقتی ما نصیحت میکنیم کسی را، درواقع خودمان را هم نصیحت کرده ایم؛ برای خودمان هم ارزش دارد.
دشمنان مرتّباً امروز در زمینه های سیاسی شبهه آفرینی میکنند؛ راجع به اینکه ایران چرا در منطقه حضور دارد. حالا مدّعی کیست؟ آمریکا! که همه جا حضور فتنه گرانه و مفسدانه پیدا میکند؛ هر جا آمریکا هست، فساد هست؛ هر جا آمریکا هست، فتنه هست. دولت فتنه گر و فسادانگیز آمریکا، به ما میگوید شما چرا در منطقه حضور دارید! خب، ما [اگر] در منطقه حضور داریم باید از تو اجازه بگیریم؟ ما برای حضور در منطقه بایستی با دولتهای منطقه مذاکره کنیم، گفتگو کنیم؛ با شما چرا بیاییم گفتگو کنیم؟ هروقت خواستیم در آمریکا حضور پیدا کنیم، با شما باید گفتگو کنیم.(۹) همین طور کشورهای اروپایی؛ میگویند ما میخواهیم مذاکره کنیم با ایران دربا ره ی حضورش در منطقه! به شما چه مربوط است؟ شما چرا در منطقه هستید؟ اینجا منطقه ی ما است یا منطقه ی شما است؟ اگر منطقه ی ما است، شما اینجا چه کار میکنید؟ منطقه ی ما است، خودمان با مردم منطقه و با حکومتهای منطقه مذاکره میکنیم، صحبت میکنیم، قرار میگذاریم؛ الحمدلله قرار هم گذاشته ایم، الحمدلله موفّق هم شده ایم، الحمدلله پیش هم رفته ایم، ان شاءالله بعد هم پیش تر خواهیم رفت. مسائل سیاسی که عرض میکنم، فقط مسائل جناحی و داخلی و مانند اینها نیست؛ اینها [هم] مسائل سیاسی است؛ اینها را باید مردم بدانند.
امیدواریم ان شاءالله خدای متعال به شماها توفیق بدهد، کمک کند، بتوانید وظیفه ی مهمّ این روزها را انجام بدهید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، جمعی از مدّاحان با قرائت اشعار، به ذکر فضایل و محامد حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) پرداختند.
۲) کامل الزّیارات، ص ۳۱۰
۳) مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۵۸
۴) سوره ی تحریم، بخشی از آیه ی ۱۱؛ «و براى کسانى که ایمان آورده اند، خدا همسر فرعون را مَثَل آورده … »
۵) سوره ی تحریم، بخشی از آیه ی ۱۲
۶) امالی صدوق،ص ۱۲۵
۷) لذّت، لذّت بردن
۸) سوره ی اعراف، بخشی از آیه ی ۱۸۹
۹) خنده ی حضّار
دهه شصتی ها فرصت هستند،مشکل مدیران فرصت سوزند....
اگرچه در یک وانمودسازی هدفمند از سوی روزنامههای زنجیرهای حامی دولت چنین القا میشد که دولت تدبیر و امید با فلان مقدار بحران و حاشیه روبرو شده است و انگشت اتهام را نیز به جانب منتقدان میگرفتند. اما کافی است تنها سخنرانیها و اظهارات دولتمردان را در ماههای اخیر مرور کنید. آنگاه میبینید که سرمنشا بسیاری از حاشیهها و التهابهای جاری شده در جامعه خود دولت و مدیرانش است.
در تازهترین مورد اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت تدبیر و امید، ضمن اظهاراتی جنجالی که واکنشهای زیادی را به دنبال داشت، علت مشکلات بیکاری را جمعیت زیاد دهه شصتیها دانست و گفت: «دهه شصتیها هر کجا پا میگذارند مشکل ایجاد میکنند.»
جهانگیری در ادامه سخنانش افزود: «این متولدین دهه شصت در هر مقطعی به هر موضوعی که ورود پیدا میکنند اونجا مشکل ایجاد میکنند»!
وی سپس در بیان دلیل این قضاوت خود گفت: «زمانی که به دبستان ورود پیدا کردند این دهه شصتی ها؛ همه یادمون هست تو روزنامهها مینوشتن: مدارس چهار شیفته داریم؛ بعد به دبیرستان ورود پیدا کردند، دبیرستانها همین جور شد؛ بعد اومدن دانشگاه، یه دفعه تعداد دانشجوها افزایش چشمگیر پیدا کرد؛ در هر جا رسیدیم دانشگاه زدیم.»
سپس این معاون اول دولت چنین ادامه میدهد: «این نشونه اون جمعیت دهه شصته؛ الان اون جمعیت دهه شصت به دوره اشتغال رسیده؛ یه جمعیت خیلی عظیمی فارغالتحصیل دهه شصت داریم؛ بالاخره باید برای اینا کار درست بکنیم؛ کار درست نمیکنیم آسیبهای اجتماعی به شدت افزایش پیدا میکنه.»
سن کنونی دهه شصتیها
پیش از آنکه به موارد دیگر بپردازیم نخست ببینیم متولدین دهه شصت اکنون چندساله هستند. چرا که معاون اول محترم دولت گفته: متولدین این دهه هرجا که ورود میکنند مشکل ایجاد میشود. ببینیم اصلا متولدین دهه شصت در این دولت به بازار کار وارد شدهاند؟! متولدین آغازین سال این دهه یعنی سال 1360 اکنون تقریبا 36 ساله هستند و متولدین آخرین سال این دهه (1369) تقریبا 27سال دارند.
با این اوصاف متولدین سالهای آغازین این دهه به صورت عادی و با فرض اینکه همه آنها وارد دانشگاه شده و تا مقاطع بالا درس خواندهاند اکنون بین 8 تا 11 سال از ورودشان به بازار کار میگذرد. اگر متولدین آغازین سالهای دهه شصت تا مقطع لیسانس یا دیپلم درس خوانده باشند به طور میانگین 13 تا 16 سال از ورود آنها به بازار کار گذشته است.
می ماند چند سال انتهایی دهه شصت؛ اگر باز هم در مورد همه آنها این فرض را لحاظ کنیم که تا مقاطع بالا (مثلا فوق لیسانس) درس خوانده باشند از دو – سه سال از ورود متولدین آخرین سال این دهه به بازار کار میگذرد. اگر متولدین این سال مقاطع لیسانس یا پایینتر درس را رها کرده باشند که لحظه ورود آنها به بازار کار 4 تا 6 سال پیش بوده است. اینها محاسبات پیچیدهای نیست و نشان میدهد که متولدین اکثر سالهای دهه شصت پیش از دولت تدبیر و امید به بازار کار وارد شدهاند. حال چرا دولت سعی دارد تا بار همه متولدین این دهه را بر دوش خود نشان دهد؟
اظهاراتِ روز پنجشنبه اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در همایش روز جهانی آینده، با واکنش گسترده در فضای مجازی روبهرو شد. واکنشهایی که با هشتگهایی چون #دهه_شصتیا، #دهه_شصتی و #جهانگیری همراه بود. در این میان نگاه طنز برخی کاربران به این موضوع جالب توجه بود. برخی از این توئیتها را در ادامه بخوانید:
«بیاید همه #دهه_شصتیها مثل نهنگ بریم خودکشی دسته جمعی کنیم تا قبل اردیبهشت. وگرنه دولت نقض #برجام رو هم میندازه گردن مونها. از من گفتن بود. هشدار جهانگیری رو جدی بگیرید.»
«دولت تدبیر و امید با دوتا مشکل اساسی روبه رو که باید باهاشون مقابله کنه : ۱-دولت قبل ۲- #دهه_شصتیها»
«#دهه_شصتیها به كنار تو بگو براىاشتغال و ازدواج #دهه_هفتاديا چيكار كردى؟»
«تا الان تقصیر دولت قبل بود، از حالا به بعد تقصیر #دهه_شصتیها وظیفه دولت هم اعلام مقصر اصلی در هر سال. کارها هم خودش درست میشه انشاالله!»
«+ گردن جدید چی داری برای انداختن تقصیرها؟ -گردنها جا نداره میندازم پای #دهه_شصتیها»
«امام میگفت امید من به شما دبستانیهاست یعنی #دهه_شصتیها اما اسحاق جهانگیری میگه…»
مهمترین سؤال مردم در فضای مجازی این بود که چه زمانی این شیوه دولت به پایان میرسد که سعی میکند بار هر نقص و کاستی را با فرافکنی به دیگران از شانه خود بردارد؟!
مسابقه کتاب خوانی به مناسبت ولادت بانوی دو عالم
واحد فرهنگی مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن (علیهماالسلام) به مناسبت ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مسابقه کتابخوانی ” مظلومیت برترین بانو ” (نویسنده : آيت الله سيد على حسينى ميلانى) برگزار مینماید، فایل پی دی اف کتاب در صفحه ( qanetaat.ir) و یا کانال حوزه ، بارگزاری شده است.پی دی اف کتاب
لطفاً پاسخ سوالات را همراه مشخصات به ایمیل مدرسه علمیه ی حضرت قاسم بن الحسن(علیهماالسلام) ارسال نمائید.
نام ونام خانوادگی: نام شهر: شماره تماس زمان پاسخگویی تا 30 اسفند1396
1: طبق کدام حدیث از پیامبر (صلوات ا… علیه ) حضرت زهرا (سلام ا… علیها) از همه خلفای 4 گانه برتر است ؟
الف )فاطمة بضعة مني من أغضبها أغضبني ب) فاطمة سيدة نساء هذه الأُمه ج) فاطمة سيدة نساء المؤمنين د) فاطمة سيدة نساء أهل الجنه
2: طبق نظر عالم اهل سنت (سهیلی) : هر کس دشنام و سبّ به حضرت زهرا (سلام الله علیها) کند: ………. است
الف) کافر ب) منافق ج) مشرک د) دروغگو
3: عاملان هلاکت مردم پس از پیامبر خدا (صلوات ا… علیه ) چه کسانی بودند؟
الف) گروهی از قریش ب) شهوت رانان قریش ج) بنی امیه د) الف و ب
4: ریشه کینه توزی دشمنان با پیامبر (صلوات ا…علیه ) چه بود؟
الف) حب جاه و مقام ب) تقسیم بیت المال بصورت مساوی ج) ارتباط مخصوص بین پیامبر (ص) و حضرت علی (علیه السلام) د) اجرای عدالت
5:علت تحریف و سانسور خیانت های به حضرت زهرا (سلام ا…علیها) کدام گزینه است ؟
الف) ترس ب) منع حدیث ج) الف و ب د) کینه دوزی نسبت به اهل بیت
6: آیه ی ” و آت ذی القربی حقه ” اشاره به ……..
الف) حاتم بخشی حضرت علی (علیه السلام) ب) کمک مالی به خویشاوندان مستحق ج) غدیر د) فدک
خیانتی که در حق طب سنتی با برچسب «غیرعلمی» می شود
اخیراً مخالفت با محصولات تراریخته، مخالفت با پیشرفت علمی قلمداد میشود، این دفاع از تراریخته با نام «علم» و «پیشرفت علمی» در حالی صورت میگیرد که طب سنتی و اسلامی نیز با برچسپ «غیرعلمی» طرد شده است.
فارغ از دیدگاههای علمی مخالف یا موافق تراریخته به نظر میرسد بعد فکری و فرهنگی این مسئله کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ «فایرابند» از فیلسوفان معروف علم در قرن بیستم که به «بچه بد فلسفه علم» هم مشهور است در مقالهای با عنوان «چگونه باید از جامعه در برابر علم دفاع کرد» به نقد جزماندیشی علمی و معرفی علم و فرهنگ غرب بهعنوان یگانه معرف جهانی همیشه معتبر میپردازد. در واقع مشکل اصلی اینجاست که ما هرآنچه را در چارچوب و پارادایم علم و فرهنگ غرب بگنجد امری «علمی» و بدون نقص و خطا بپنداریم و هرآنچه را از علم و فرهنگ بومی و اسلامی ما بیاید امری پیشپا افتاده، سطحی و از پیش محکوم به غیرعلمی بودن! وی در این مقاله، طب سوزنی چین را مثال میزند که وقتی دولت چین تصمیم به احیای آن میگیرد در جهان هیاهویی به پا میشود که دیگر باید فاتحه علم در چین را خواند در حالی که عکس این اتفاق افتاد و طب چین از این طریق پیشرفت کرد و پزشکی جدید نیز از آن آموخت و بهرهها برد.
فایرابند مخالفتی با علم و پزشکی جدید نداشت و آنچه وی را به دفاع از جامعه در برابر علم وادار کرد، تحمیل شدن علم و فرهنگ مهاجم غرب برای استیلا بر سایر علوم و فرهنگهای دیگر است؛ زمانی با طب سوزنی چین با برچسب «غیرعلمی» مخالفت میشود و زمان دیگر طب سنتی و اسلامی ما با برچسب «غیرعلمی» طرد میشود و البته بهخلاف دولت چین، در کشور نهادهای نوپای آن تعطیل شده یا تقلیل داده میشود در عین حال و از عجایب روزگار از کشت و واردات محصولات تراریخته با برچسب «علمی» دفاع میشود و مخالفت با آن مخالفت با علم و «پیشرفت علمی» قلمداد میشود.
بیشتر بخوانید:محصولات تراریخته عامل شیوع بسیاری از بیماری ها از جمله سرطان
کارآمدی طب سنتی ما در موارد متعددی با درمان بیماریهای مختلف به اثبات رسیده است اما هنوز هم این طب میان بخشی از جامعه پزشکی کشور با برچسب «غیرعلمی» دیده میشود، گویی معیار علم بودن تنها مطابقت با پزشکی کلاسیک است و لاغیر! با توجه به کارآمدی طب سنتی نوپای ما در برخی موارد و درمانهای ریشهای برخی بیماریها بر مبنای اصول خود که برگرفته از اندیشه حکمای ایرانی و اسلامی و نیز بهرهگیری از احادیث ائمه معصومین علیهم السلام است، لازم است از جامعه در برابر یکهتازی و سرکوبگری علم پزشکی دفاع کرد تا میدان بهروی آزاداندیشی و پیشرفت توأمان پزشکی کلاسیک و طب سنتی باز شود.
حکایت محصولات تراریخته نیز این گونه است ولی این بار با برچسب «علمی»؛ از این منظر تراریخته حاصل پیشرفت علمی است و مخالفت با آن مخالفت با علم است، گویا هر اقدامی در پارادایم علم از پیش علمی است و عاری از هر گونه نقص و خطا.
در واقع مشکل اصلی اینجاست که ما هرآنچه را در چارچوب و پارادایم علم و فرهنگ غرب بگنجد امری «علمی» و بدون نقص و خطا بپنداریم و هرآنچه را از علم و فرهنگ بومی و اسلامی ما بیاید امری پیشپا افتاده، سطحی و از پیش محکوم به غیرعلمی بودن! وقتی معیار، چارچوب فرهنگی و علمی غربی است حتی اگر شواهد بسیاری درباره اثرات زیانآور این محصولات بر انسان و محیط زیست نیز مشاهده شود بهنحوی نادیده گرفته و یا توجیه میشود؛ این بار نیز باید از جامعه در برابر این «علم» دفاع کرد.
در واقع روی دیگر دعوا بر سر طب سنتی و تراریخته دعوای فرهنگی و فکری است، البته هر یک از این دو میتوانند در عمل کارآمدی و نتایج مفید یا مضر خود را به نمایش بگذارند تا در درازمدت در مورد علمی بودن آنها قضاوت شود اما از نگاهی دیگر اختلافات براساس تفاوت فرهنگی و میزان پذیرش یک پارادایم بهعنوان مرجع فکری، فرهنگی و علمی است.
اگر علم و فرهنگ غرب را بهعنوان یگانه علم و فرهنگ همیشه معتبر، درست و مفید بدانیم در این صورت طب سنتی را که با مبنای فکری و فرهنگی دیگری در حال رشد و نمو است از پیش امری «غیرعلمی» میدانیم و تراریخته را با وجود احتمال زیانبار بودن آن امری علمی و مفید قلمداد میکنیم؛ اساساً فرهنگ مدرنیته تراریخته و هر گونه دستکاری ژنتیک را برای رسیدن به محصول بیشتر و در نتیجه سود بیشتر مجاز میداند و اثرات سوء آن را بر انسان و محیط زیست نادیده میگیرد.
بر مبنای این فرهنگ هر گونه دخل و تصرف در طبیعت آزاد است زیرا طبیعت نه خلقت جاندار الهی بلکه جسم بیجانی بیش نیست اما در فرهنگ اسلامی ــ ایرانی ما با طبیعت روبهرو نیستیم بلکه با خلقت و موجود الهی مواجه هستیم که هر گونه دخل و تصرف در صنع الهی را با دیده احتیاط مینگریم.
اگر معیار علم و فرهنگ غرب نباشد، طب سنتی و حجامت را (با تجویز پزشک متخصص طب سنتی) که برگرفته از علم و فرهنگ اسلامی و ایرانی ما است با وجود غیرعلمی و نامعتبر دانستن آن از سوی پزشکی کلاسیک غرب، امری علمی و معتبر خواهیم دانست.
در این یادداشت ما درصدد دفاع از آرای آنارشیستی و نسبیگرایانه فایرابند یا دفاع از نسبیگرایی در علم نیستیم بلکه هدف تبیین مبانی فکری، فلسفی و فرهنگی هر یک از دیدگاههای رقیب و نیز مهاجم و سرکوبگر بودن فرهنگ و علم غربی در برابر سایر فرهنگها است که برچسب «غیرعلمی» تلاش در خلع سلاح کردن دیگر فرهنگ و یا بازنده اعلام کردن آنها پیش از شروع رقابت دارد.
آنچه حقیقت را برای ما نمایان خواهد کرد آزاداندیشی و رقابت اندیشهها در میدان عمل است و پیش از آن محکوم کردن دیگر فکرها و فرهنگها جزماندیشی است خصوصاً فکر و فرهنگ اسلامی ــ ایرانی ما که منبع بسیار غنی برای تحول در بسیاری از علوم و ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است
منبع مقاله: تسنیم نیوز
پناه عالم
در سايه سار کوکب موسي بن جعفريم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
فيضش به گوشه گوشهی ايران رسيده است
يعني گداي هر شب موسي بن جعفريم
هستي ماست نوکري اهل بيت او
ما خانه زاد زينب موسي بن جعفريم
قم آستان رحمت آل پيمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
با مهر و رأفتش دل ما را خریده است
ما بندهی مُکاتَب موسی بن جعفریم
چشم اميد اهل دو عالم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسي بن جعفريم
حتي قفس براش مجال پرندگي ست
مديون ذکر و يارب موسي بن جعفريم
دلسوخته ز ندبهی چشمان خسته اش
دلخون ز ناله و تبِ موسي بن جعفريم
آتش زده به قلب پريشان، مصيبتش
با دست بسته غرق سجود است حضرتش
از طعنه هاي دشمن نادان چه ميکشيد
بين کوير، حضرت باران چه ميکشيد
در بند ظلم و کينهی قوم ستمگري
تنها پناه عالم امکان چه ميکشيد
خورشيد عشق و رحمت و نور و سخا و جود
در بين اين قبيلهی عصيان چه ميکشيد
با پيکرش چه کرده تب تازيانه ها
با حال خسته گوشهی زندان چه ميکشيد
شکر خدا که دختر مظلومه اش نديد
باباي بي شکيب و پريشان چه ميکشيد
اما دلم گرفته ز اندوه ديگري
طفل سه ساله گوشهی ويران چه ميکشيد
با ديدن سر پدرش در ميان طشت
هنگام بوسه بر لب عطشان چه ميکشيد
وقتي که ديد چشم کبودش در آن ميان
خونين شده تلاوت قرآن چه ميکشيد
مي گفت با لب پر از آهي که جان نداشت:
اي کاش هيچ سنگدلي خيزران نداشت
دست استعمار در آستین دراویش گنابادی
از روزگاری که با شنیدن نام درویش، انسانی منقطع از دنیا، با آرامش و وقاری دلنشین در ذهنمان تداعی میشد، زمان زیادی نمیگذرد. اما دیری نپایید که دنیای شیشه ای مجازی، حقایقی را برای مردم آشکار کرد و فیلمی از تعرض یکی از اقطاب دراویش به مریدان، دست به دست چرخید و نقاب از چهره آنان زدود. با این حال هنوز هم افرادی هسنتد که به دنبال اینچنین فرقه های منحرف که در لوای معنویت ودین، شرافت و انسانیت را به تاراج می برند، حرکت میکنند.
دراویش چه کسانی هستند؟
مراد از دراویش، فرقه اهل حق بمعنی مردان حق است که گروهی را علی الله گویند که از غلاهٔ شیعه هستند. مذهب ایشان مجموعهای است از آراء و عقاید که تحت تاثیر افکار اسلامی، زردشتی و یهودی و مسیحی و مهرپرستی و مانوی و هندی و افکار فلاسفه قرار گرفته است. در دستورهای دینی اهل حق، اجرای سه بوختیا سه اصل اخلاقی زردشتی، که «پندار نیک» و «گفتار نیک» و «کردار نیک» باشد از واجبات است.
انتظار می رود فرهیختگان با روشنگری، راه انحراف جوانان را بوسیله عقاید پوچ و شیطان محور فرقه ها ببندند و همچنین رسانههای جمعی خصوصا صدا و سیما در تبیین چهره حقیقی فرق منحرف، نقش فعال تری ایفا کنند.
دراویش گنابادیه
از معروفترین فرقه های دراویش در ایران، سلسله نعمت_اللهی، منسوب به شاه نعمت الله ولی، از عرفای قرن هشتم است. سلسله نعمت اللهی گنابادی خود را فرقه ناجیه میدانند و داعیه این را دارند که تنها راهی که از اسلام واقعی مانده آنها هستند. سیر سلوک حقیقی را مختص خود دانسته و بقیه مسلمانان همه راه را به خطا رفته اند. اگر قرار است فردی به مرحله از مراحل معنوی برسد فقط از راه و مسیر آنها باید برسد. آنها خود را جانشین و نائب حضرات معصومین دانسته و به صورت کنایه وار در برخی از کتب و سخنانشان حتی خود را تا حد ائمه معصومین رساندهاند.
سلسله گنابادیه از زمان تأسیس تاکنون هفت قطب داشته که قطب فعلی آن، نورعلی تابنده (مجذوب علیشاه) از اعضای جبهه ملی است و پس از انقلاب، مسئولیتهایی چون معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر سازمان حج و زیارت و معاون وزارت دادگستری داشته است.
در بی هویتی وسر سپردگی این فرق گمراه همین بس که “نورعلی تابنده” قطب فعلی فرقه صوفیه گنابادیه در سخنرانی اخیر خود، بعد از آنکه حیات امام زمان(عج)، عصمت امامام معصوم(ع) و اصول دین را زیر سوال برد؛ به مقام حضرت زهرا(س) توهین کرد و مدعی شد که شهادت مقام بالایی است و شامل حضرت زهرا نمی شود و با گفتن شهادت حضرت زهرا مقام شهید را بی ارزش می کنید زیرا حضرت زهرا(س) رحلت کرده است.
این اظهارات تابنده در حالی صورت می گیرد که در تقویم دراویش گنابادی، فوت دو تن از قطب های این فرقه (مشتاق علیشاه و سلطان علیشاه) با عنوان شهادت درج شده است.(1)
اعتقادات فرقه گنابادیه:
اجتماع در خانقاه و دشمنی با مسجد! (مسجد را خانه ضرار میدانند!)؛
اعتقاد به قطب در حد خدا و سجده کردن به او!
وحدت وجود و ادعای الوهیت و ربوبیت: آنها بر این باورند حتی کسانیکه بت و جن و گاو و آلات تناسلی را میپرستند، در واقع پرستش خدا میکنند!
لیدر گروهک تروریستی ریستارت (محمد حسینی که خود و ظاهرا خانواده اش از اعضای این فرقه هستند) با تلفیقی از عقاید درویش مسلکی و باستانگرایی لائیک و با شبکه سازی از اعضای این فرقه خصوصا گروهک مجذوبان نور، تاکنون به شکل وحشیانه ای اقدام به آتش زدن چندین مسجد و حسینیه در کشور کرده است.
جدایی طریقت و شریعت: بی مبالاتی به نماز و خمس و زکات و غسل و حجاب و..؛
نفی مذهب و یکسان دانستن همه ادیان (اعم از الهی و غیرالهی)؛
نفی انتظار فرج و قبول نداشتن حضرت مهدی(عج)؛ ادعای جانشینی امام زمان (نیابت خاصه)! اعتقاد به جدایی دین از سیاست؛ شارب ( سبیل بلند) گذاشتن؛
طلسم بازی، مریدپروری، ثروت اندوزی (درست برعکس نام درویش!). تعرض اقطاب و افراد صوفیه به زنان.
افشای نقش دراویش گنابادی در فتنه 88
چندی پیش سایت بی بی سی فارسی مستندی را بنام “بیست و چندم خرداد” پخش کرد که در بخشی از فیلم مهدی کروبی با تیم مشاوران و عناصر فتنهگرش در حال برنامه ریزی برای بر هم زدن وضع انتخابات و نتایج آرا بودند که اعضای تیم اغتشاش فرقه گنابادی مانند حمید رضا مرادی ، صالح مرادی و ..چند نفر دیگر از این عناصر در صحنه ای این فتنه انگیزی همراه کروبی حاضر بودند.
“نورعلی تابنده” قطب فعلی فرقه صوفیه گنابادیه در سخنرانی اخیر خود، بعد از آنکه حیات امام زمان(عج)، عصمت امامام معصوم(ع) و اصول دین را زیر سوال برد؛ به مقام حضرت زهرا(س) توهین کرد و مدعی شد که شهادت مقام بالایی است و شامل حضرت زهرا نمی شود.
گفتنی است سایت “مجذوبان نور” فرقه، توسط سرویس اطلاعات فرانسه حمایت و رابط این سرویس یعنی مصطفی آزمایش نماینده برکنار شده نورعلی تابنده، خطوط اصلی این سایت ضد انقلاب را ترسیم می کند. مصطفی آزمایش از چند سال گذشته تلاش وسیعی را برای پیوند دادن این فرقه با گروه های سیاسی ضد انقلاب داشته که از آن جمله میتوان به همکاریهای تنگاتنگ و مشکوک وی با دایان علایی نماینده فرقه ضاله بهائیت و حتی دیدار مخفیانه ی وی با رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع اشاره کرد. (2)
دیگر فعالیت های سیاسی فرقه گنابادیه
فرقه دراویش گنابادی علیرغم ادعای عدم دخالت در سیاست، همواره بعنوان ابزار سیاسی بیگانگان بکار گرفته شده اند. استراتژیست های غربی برای مبارزه با اسلام شیعی و شیعه انقلابی، حساب ویژه ای بر روی دراویش همچون دیگر فرقه های غیرانقلابی باز کرده اند. نمونه بارز دخالتهای سیاسی دراویش:
حمایت کامل آنها از حکومت پهلوی و حتی برقراری پیوندهای خویشاوندی با مقامات طاغوت (اقبال، نصیری و..) است. طبق آمار سال 1337، از شانزده نفر فرماندار استان خراسان، هشت نفرشان صوفی بودند.
حضور میدانی بسیاری از دراویش در اغتشاشات سال 88 و حتی نقش مدیریتی آشوبها
اعلام حمایت از برخی کاندیداها
پروندهسازیهای حقوق بشری با رویکرد گسترش تحریمها
جدیدترین اقدام این فرقه، آتش زدن مساجد در اغتشاشات دی ماه 96 است.
نورعلی تابنده به حمایت تلویحی از آتشزدن حسینیهها توسط جنبش ریاستارت پرداخته و آنرا انتقامگیری از تخریب حسینیه (خانقاه) دراویش در سالهای قبل دانسته است. لیدر گروهک تروریستی ریستارت (محمد حسینی که خود و ظاهرا خانواده اش از اعضای این فرقه هستند) با تلفیقی از عقاید درویش مسلکی و باستانگرایی لائیک و با شبکه سازی از اعضای این فرقه خصوصا گروهک مجذوبان نور، تاکنون به شکل وحشیانه ای اقدام به آتش زدن چندین مسجد و حسینیه در کشور کرده است.
اخیرا حدود 200 نفر از دراویش نعمت اللهی گنابادی به دنبال شایعه دستگیری قطب این فرقه در محله پاسداران تهران تجمع کردند.تعدادی از این افراد چوب و چماق و سنگ در دست داشته و تجمع آنان باعث اخلال در تردد خودروها در این محله شده بود. برخی افراد حاضر در این تجمع قصد داشتند به تجهیزات نیروهای انتظامی آسیب وارد کنند که ماموران ناجا مانع اقدام آنان شدند.آن ها فرد موتور سواری را مضروب کرده و وی را داخل یک خودرو حبس کردند.
سخن آخر
هيچ يك از فرقه هاي تصوف بدلیل بدعتها و انحرافات متعدد در دین، مورد تاييد تشيع نیستند و احادیث متعددی از امام صادق(ع)، امام رضا(ع) در رد و انکار صوفیه و فساد عقیده آنها و حتی بدتر بودن آنان از کفّار وجود دارد. فرقه سازی و تعبیه تعدد مراکز عبادی و عقیدتی، همواره مد نظر استعمارگران خصوصا روباه پیر انگلیس پلید، بوده و هست. بنابر این انتظار می رود فرهیختگان با روشنگری، راه انحراف جوانان را بوسیله عقاید پوچ و شیطان محور فرقه ها ببندند و همچنین رسانه های جمعی خصوصا صدا و سیما در تبیین چهره حقیقی فرق منحرف، نقش فعال تری ایفا کنند. اندیشمندان و علما نیز در منابر و مساجد مردم را توجیه سازند. زیرا امروز حقیقت اسلام در خطر است. یادمان نرود که امام خمینی(ره) فرمود : “علمای اسلام به داد اسلام برسید…” امروز هم به داد اسلام برسید.
پی نوشت:
1-اهانت رییس فرقه گنابادی به ساحت حضرت زهرا(س)، گروه فرهنگی مشرق
2-دراویش گنابادی چه می گویند گناباد کجاست، آفتاب، بهمن1391
3-افشای نقش دراویش گنابادی در فتنه 88، سایت فتنه گران، اسفند1396