احادیث امام جواد علیه السلام
امام جواد عليه السلام :
* مَن زارَ قَبرَ عَمَّتي بِقُمَّ ، فَلَهُ الجَنَّةُ ؛ امام جواد عليه السلام :
هر كس قبر عمّه ام (حضرت معصومه عليهاالسلام) را در قم زيارت كند ، بهشت پاداش او است .
* الثِّقَةُ بِاللّه ِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ ؛
اعتماد به خدا بهاى هر چيز گران بها است ، و نردبانى به سوى هر بلندايى .
القَصدُ إلَى اللّه ِ تعالي بِالقُلُوبِ ، أبلَغُ مِن إِتعابِ الجَوارِحِ
به دل آهنگ خدا داشتن برتر است تا خسته كردن جوارح به عبادت .
* إظهارُ الشَّيءِ قَبلَ أن يُستَحكَمُ مَفسَدَةٌ لَهُ ؛
آشكار كردن چيزى پيش از استوار شدن ، مايه تباهى آن است .
* المُؤمِنُ يَحتاجُ إلى تَوفِيقٍ مِنَ اللّه ِ و واعِظٍ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن يَنصَحُهُ ؛
مؤمن به توفيق از جانب خدا ، پند دهنده اى از درون خويش و پذيرش خيرخواهىِ آن كه خيرخواه اوست ، نيازمند است .
* مُلاقاةُ الإخوانِ نُشرَةٌ و تَلقيحٌ لِلعَقلِ و إن كانَ نَزرا قَليلاًِ ؛
ديدار برادران مايه سلامتى و رشد عقل است ؛ اگرچه بسيار اندك باشد .
* مَنِ انقَادَ إلَى الطُّمأ نينَةِ قَبلَ الخُبَرةِ فَقَد عَرَضَ نَفسَهُ لِلهَلَكَةِ و العاقِبَةِ المُتعِبَةِ ؛
هر كه پيش از آزمودن ، به كسى اطمينان كند ، خود را در معرض هلاكت و فرجامى رنج آور قرار داده است .
* لا يَضُرُّكَ سَخَطُ مَن رِضاهُ الجَورُ ؛
خشم كسى كه خشنودى اش ستم گرى است ، به تو زيان نمى رساند .
* غِنَى المُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النّاسِ ؛
توان گرى مؤمن در بى نيازى از مردم است .
* قَد عاداكَ مَن سَتَرَعَنكَ الرُّشدَ اتِّباعا لِما تَهواهُ ؛
آن كه براى پيروى از هوس تو ، راه پيشرفت را از تو پنهان كند ، با تو دشمنى كرده است .
منبع: http://www.hadithlib.com
ثواب عظیم مسجد رفتن
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :
يا أبا ذَرٍّ ، إنّ اللّه َ تعالى يُعطِيكَ مادُمتَ جالِسا في المَسجِدِ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّستَ دَرَجةً في الجَنَّةِ ، وتُصَلِّي علَيكَ الملائكةُ ، وتُكتَبُ لَكَ بِكُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّستَ فيهِ عَشرُ حَسَناتٍ ، وتُمحى عنكَ عَشرُ سَيّئاتٍ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اى ابوذر! تا زمانى كه در مسجد نشسته اى خداوند متعال به تعداد هر نفسى كه مى كشى ، يك درجه در بهشت به تو مى دهد و فرشتگان بر تو درود مى فرستند و براى هر نفسى كه در مسجد مى كشى ده حسنه برايت نوشته مى شود و ده گناه از تو پاك مى گردد .
بحار الأنوار : 77/85/3
درس هایی که از مناظرات امام باید گرفت
مناظرات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام یک مسأله تاریخی و متعلق به گذشته نیست، بلکه از نظر پاسداری از حریم اسلام و خط مکتبی، سرمشق پراهمیت بسیار جامعی برای امروز و هر زمان دیگر است. جالب این است که در آن روز وسایل ارتباط جمعی مثل امروز گسترده نبود ولی امام از جلسات مناظره دربار مأمون به عنوان یکی از مؤثرترین وسایل ارتباط جمعی آن روز بهره کافی گرفت زیرا که اخبار این جلسات به خاطر شرایط خاص حاکم بر آن در سرتاسر کشورهای اسلامی پخش می شد، و از این طریق نه تنها توطئه های تخریبی مأمون را خنثی فرمود، و او را ناکام گذاشت، بلکه جامعه اسلامی آن روز را که به دلایل گذشته در شرایط بسیار حساسی از نظر فکری و فرهنگی به سر می برد از انحراف رهایی بخشید.
بعید نیست یکی از دلایل متعدد پذیرش ولایت عهدی تحمیلی مأمون از سوی امام علیه السلام انجام این رسالت بزرگ باشد.
به هر حال کیفیت برخورد آن حضرت با پیروان مکاتب مختلف از جهات متعددی برای ما الهام بخش است؛ از جمله :
1ـ برخورد اسلام با پیروان مکتب های دیگر قبل از هر چیز باید برخورد منطقی باشد و تا جنگ را بر ما تحمیل نکنند دست به اسلحه نمی بریم و از منطق و استدلال چشم نمی پوشیم، اسلام در گذشته از طریق تبلیغ و منطق پیش رفته و در آینده نیز چنین خواهد بود.
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»[1]
2ـ قدرت منطق اسلام به قدری است که از منطق مکتب های دیگر ابداً واهمه ندارد، و به همین دلیل در آغاز انقلاب به همه مجال کافی داده شد تا عقاید خود را نشر دهند و پاسخ خود را بشنوند و حتی در وسایل ارتباط جمعی با سران معروف جمهوری اسلامی مناظره رویارو داشته باشند، و حتی به آن ها که اصلاً ایمان به خدا و مکتب انبیا نداشتند آزادی بحث داده می شد، هر چند متأسفانه آن ها از این آزادی سوءاستفاده کردند و دیدیم برنامه ها به شکل دیگری درآمد، توطئه های گوناگون شروع شد، و برنامه های تخریبی ادامه یافت، و آنچه که ما مایل نبودیم بشود، شد.
3ـ علمای اسلام در هر زمان باید از تمام مکاتب و مذاهب باخبر باشند و بتوانند با منطق خود آن ها، با آنان سخن بگویند، و برتری آیین اسلام را بر هر مکتب دیگر اثبات کنند، بنابراین بحث از تمام مکتب ها ـ بدون استثنا ـ باید در متن دروس حوزه های علمی باشد.
4ـ در میان علمای اسلام باید کسانی باشند که با زبان های زنده دنیا آشنایی داشته باشند، و بتوانند به هنگام لزوم، بدون وساطت مترجمان که گاه بر اثر ناآگاهی، و گاه اعمال غرض شخصی، مسائل را تحریف می کنند، با اهل زبان های دیگر سخن بگویند؛ و از این جا ضرورت تدریس زبان در کنار حوزه های علمی احساس می شود.
5ـ علمای اسلام باید از وسایل ارتباط جمعی موجود در جهان، حداکثر بهره گیری را بکنند، و صدای اسلام و تعالیم قرآن را به گوش همه جهانیان برسانند. و بدیهی است این کار بدون وجود یک حکومت نیرومند اسلامی، کار بسیار مشکلی است، چرا که حکومت های دیگر هرگز چنین مجال و فرصتی را به پیروان مکتب اسلام نمی دهند، و نه تنها با سانسور شدید مانع از نشر دعوت اسلام می شوند که با خفقان و سلب آزادی، نفس ها را در سینه ها حبس می کنند.
منابع:
مجموعه ره توشه - کتاب برهان قاطع - معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
[1] - بقره/256
دلم تنگ است...
یا ضامن آهو!
دلم برای یک لحظه فقط یک لحظه
هیجان رسیدن نوک انگشتهایم
به ضریح سردت
که گرما بخش این همه زائر است
تنگ تنگ است…
هشتمین مراد
از درد کهنه ای که مداوا نمیشود
یا میشود گلایه کنم یا نمیشود
اینک سلام حضرت عیسی تر از مسیح
لطفت نگو که شامل ماها نمیشود
ای من فدای پنجره فولاد چشمهات
از بغض من چرا گرهی وا نمیشود؟
یوسف ترین عزیز !مرا تا خودت بخوان
هرچند این غریبه زلیخا نمیشود
امضا:کسی که با همه ی ریزنقشی اش
در بیکران چشم شما جا نمیشود
شاعر : مریم اخوان طاهری
نه رواقی، نه گنبدی، حتی
نه رواقی، نه گنبدی، حتی
سنگ قبری سرمزار تو نیست
غیرمُشتی کبوتر خسته
خادمی، زائری، کنار تو نیست
بغضهایم کجا دخیل شوند
پس ضریحت کجاست آقاجان
روضه خوان ها چرا نمی خوانند
گریه ها بی صداست آقاجان
گنبدی نیست تا دلم بپرد
پابه پای کبوتران شما
کاش می شد که دانه ای گیرم
امشب از دست مهربان شما
حرف ِ گلدسته را نباید زد
تا حسودان شهر بسیارند
از شما خانواده آقاجان
درمدینه همه طلبکارند
حیف آن چاهها که حیدر کند
چقدر مادرت دعاشان کرد
عوض آن همه محبت ها
این مدینه چه خوب جبران کرد
کاش ایران می آمدی آقا
نزد ما اهلبیت محترمند
پیرمظلوم بی حرم، اینجا
پسران تو صاحب حرمند
کاش ایران می آمدی آقا
مُلک ری قبله ی ولا می شد
مثل مشهد برایتان اینجا
مشهد الصادقی بنا می شد
کاش ایران می آمدی آقا
قدمت روی چشم ما جا داشت
کاش خاک شلمچه و فکه
عطریاس عبایتان را داشت
کاش ایران می آمدی آقا
مردمش رأفت و حیاء دارند
ریسمان دست هم نمی بندند
همه دلهای با صفا دارند
کاش ایران می آمدی آقا
در مدینه غریب افتادید
من بمیرم برایتان؛ گیر ِ
عده ای نانجیب افتادید
کاش ایران می آمدی آقا
مردمش از مغیره بیزارند
حرمت گیسوی سپیدت را
در مدینه نگه نمی دارند
کاش ایران می آمدی آقا
نوکری تو کم ثوابی نیست
همه جا از فضائلت گویند
صحبت ازمجلس شرابی نیست
شاعر: وحید قاسمی