درس هایی که از مناظرات امام باید گرفت
مناظرات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام یک مسأله تاریخی و متعلق به گذشته نیست، بلکه از نظر پاسداری از حریم اسلام و خط مکتبی، سرمشق پراهمیت بسیار جامعی برای امروز و هر زمان دیگر است. جالب این است که در آن روز وسایل ارتباط جمعی مثل امروز گسترده نبود ولی امام از جلسات مناظره دربار مأمون به عنوان یکی از مؤثرترین وسایل ارتباط جمعی آن روز بهره کافی گرفت زیرا که اخبار این جلسات به خاطر شرایط خاص حاکم بر آن در سرتاسر کشورهای اسلامی پخش می شد، و از این طریق نه تنها توطئه های تخریبی مأمون را خنثی فرمود، و او را ناکام گذاشت، بلکه جامعه اسلامی آن روز را که به دلایل گذشته در شرایط بسیار حساسی از نظر فکری و فرهنگی به سر می برد از انحراف رهایی بخشید.
بعید نیست یکی از دلایل متعدد پذیرش ولایت عهدی تحمیلی مأمون از سوی امام علیه السلام انجام این رسالت بزرگ باشد.
به هر حال کیفیت برخورد آن حضرت با پیروان مکاتب مختلف از جهات متعددی برای ما الهام بخش است؛ از جمله :
1ـ برخورد اسلام با پیروان مکتب های دیگر قبل از هر چیز باید برخورد منطقی باشد و تا جنگ را بر ما تحمیل نکنند دست به اسلحه نمی بریم و از منطق و استدلال چشم نمی پوشیم، اسلام در گذشته از طریق تبلیغ و منطق پیش رفته و در آینده نیز چنین خواهد بود.
«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»[1]
2ـ قدرت منطق اسلام به قدری است که از منطق مکتب های دیگر ابداً واهمه ندارد، و به همین دلیل در آغاز انقلاب به همه مجال کافی داده شد تا عقاید خود را نشر دهند و پاسخ خود را بشنوند و حتی در وسایل ارتباط جمعی با سران معروف جمهوری اسلامی مناظره رویارو داشته باشند، و حتی به آن ها که اصلاً ایمان به خدا و مکتب انبیا نداشتند آزادی بحث داده می شد، هر چند متأسفانه آن ها از این آزادی سوءاستفاده کردند و دیدیم برنامه ها به شکل دیگری درآمد، توطئه های گوناگون شروع شد، و برنامه های تخریبی ادامه یافت، و آنچه که ما مایل نبودیم بشود، شد.
3ـ علمای اسلام در هر زمان باید از تمام مکاتب و مذاهب باخبر باشند و بتوانند با منطق خود آن ها، با آنان سخن بگویند، و برتری آیین اسلام را بر هر مکتب دیگر اثبات کنند، بنابراین بحث از تمام مکتب ها ـ بدون استثنا ـ باید در متن دروس حوزه های علمی باشد.
4ـ در میان علمای اسلام باید کسانی باشند که با زبان های زنده دنیا آشنایی داشته باشند، و بتوانند به هنگام لزوم، بدون وساطت مترجمان که گاه بر اثر ناآگاهی، و گاه اعمال غرض شخصی، مسائل را تحریف می کنند، با اهل زبان های دیگر سخن بگویند؛ و از این جا ضرورت تدریس زبان در کنار حوزه های علمی احساس می شود.
5ـ علمای اسلام باید از وسایل ارتباط جمعی موجود در جهان، حداکثر بهره گیری را بکنند، و صدای اسلام و تعالیم قرآن را به گوش همه جهانیان برسانند. و بدیهی است این کار بدون وجود یک حکومت نیرومند اسلامی، کار بسیار مشکلی است، چرا که حکومت های دیگر هرگز چنین مجال و فرصتی را به پیروان مکتب اسلام نمی دهند، و نه تنها با سانسور شدید مانع از نشر دعوت اسلام می شوند که با خفقان و سلب آزادی، نفس ها را در سینه ها حبس می کنند.
منابع:
مجموعه ره توشه - کتاب برهان قاطع - معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
[1] - بقره/256