• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

آغاز دهه حسنیه (دهه آخر ماه صفــر)

آرمان اسرائيل ،هدف امريكا

29 مهر 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 نظر دهید »

رجعت امام حسین(ع) در قرآن و روایات

22 مهر 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

«رجعت» را که عبارت است از «بازگشت گروهی از مؤمنان خالص» و «طاغیان و کفار بسیار شرور» بعد از ظهور حضرت مهدی(ع) و «در آستانه رستاخیز»1 باید از جمله اموری دانست که اعتقاد بدان خاصه پیروان مکتب تشیع است. و از جانب امامان بزرگوار شیعه(ع)، تأکیدات فراوانی بر اعتقاد بدان وارد گردیده است؛ تا بدانجا که در حدیثی از امام جعفر صادق(ع)، عدم ایمان به آن، همسنگ و هموزن انکار ایشان قرار داده شده و کسانی را که بدین موضوع اعتقاد ندارند، خارج از دایره «امامت و ولایت» معرفی فرموده ‏اند: از ما نیست کسی که ایمان به رجعت نداشته باشد…2.


باید دانست؛ امر رجعت اگر چه در ابتدا برای ما آدمیان ـ که محصور در حصار مادیات هستیم ـ شگفت‏ آور و عجیب به نظر می‏رسد، و به همین دلیل گاهی در این امر شک و تردید می‏‌کنیم و حتی زمانی هم پا را فراتر نهاده و به انکار آن می‏‌پردازیم!! ولی اگر عقل معاداندیش را که با حجاب‌های هوی و هوس پوشیده نشده باشد به کار گیریم و در این امر کمی اندیشه کنیم؛ خواهیم دید که بنا به چندین و چند دلیل عقلانی، وقوع‏‌ رجعت، جای هیچ‏گونه استبعاد و شگفتی ندارد و نیز اگر در آیات قرآن کریم، غور و بررسی کنیم؛ بدین نکته پی می‏‌بریم که در این کتاب آسمانی، ده‌ها آیه وجود دارد که هر یک به نوعی اثبات کننده موضوع رجعت می‏‌باشند و نه تنها آیات قرآن کریم که احادیث و روایات بسیاری را در کتب معتبر حدیثی می‏‌توان مشاهده کرد که بروقوع رجعت تأکید دارند.

و اما همانطور که از تعریف رجعت که در صدر این نوشتار ذکر شد، برمی‏‌آید، رجعت یعنی اعتقاد به بازگشت «مؤمنان خالص» و «کفار و ظالمان خالص»، آنان‏که در طول حیات دنیوی خود جزو رهبران و سردمداران ایمان و کفر محسوب می‏‌شده‏‌اند، و بدین ترتیب در می‏ یابیم که امر رجعت تنها شامل عده‏‌ای از انسانها می‏‌شود و نه همه آنها! همانطور که در حدیثی از امام جعفر صادق(ع)، می‏‌خوانیم که فرمود:

رجعت عمومی نیست بلکه جنبه خصوصی دارد؛ تنها گروهی بازگشت می‏‌کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.3

و مطابق این حدیث شریف از جمله کسانی که در هنگامه رجعت به این عالم برمی‏‌گردند کسانی هستند که در ایمان، خالص و ناب بوده‏‌اند و به تعبیر رساتر، امام مؤمنان و مولای صالحان و مقتدای پرهیزگاران گردیده‏ اند، که یکی از آنها سالار شهیدان و سرور آزادگان حضرت ابا عبداللّه‏‌الحسین(ع) است، که در برخی از آیات قرآن کریم و نیز تعداد کثیری از روایات و احادیث به رجعت آن حضرت تصریح گردیده است و آن را امری حتمی‏‌الوقوع دانسته‏‌اند، که ذیلاً به دو نمونه از آیات قرآن کریم و تعدادی از روایات اسلامی که در خصوص رجعت آن حضرت وارد شده است اشاره می‏‌نماییم:

1. رجعت امام حسین(ع) در قرآن کریم:
همانطور که قبلاً گفتیم در قرآن کریم درباره مسئله رجعت و نیز رجعت حسین بن علی(ع)، آیات فراوانی وجود دارد تا بدانجا که گفته‏‌اند: «در قرآن 18 آیه صریح در باب رجعت هست»4 و از جمله این آیات، آیات ششم و هفتم از سوره مبارکه نازعات می‏‌باشد:

یوم ترجف الراجفة تتبعها الرادفة.

در آن روز که زلزله‏‌های وحشتناک همه چیز را به لرزه درمی‏‌آورند و به دنبال آن حادثه دومین رخ می‏‌دهد.

این دو آیه شریفه اشاراتی دارند به حوادثی که قبل از وقوع قیامت و رستاخیز روی می‏‌دهند که از جمله آنها زلزله‏‌ای وحشتناک است که همه چیز را درهم ریخته و نظام جهان را دگرگون می‏‌سازد.

حضرت امام جعفر صادق(ع) در تأویل این آیه شریفه فرموده‏‌اند:

لرزاننده حسین بن علی(ع) و حادثه دومین، علی بن ابی‏طالب(ع) است. نخستین فردی که (در رجعت) قبر او شکافته شده (و از آن بیرون می‏‌آید) و خاک را از سر می‏‌زداید، حسین بن علی(ع) است.5

و نیز در این زمینه باید به آیه 6 از سوره مبارکه اسراء اشاره کرد، که خداوند عزیز در این آیه می‏‌فرماید:

ثمّ رددنالکم الکرّة علیهم و أمددناکم بأموال و بنین و جعلناکم اکثر نفیرا.

آنگاه شما را روبه‏‌روی آنها قرار داده و بر آنها غلبه دهیم و به مال و فرزندان نیرومند، مدد بخشیم و عده جنگجویان شما را بسیار گردانیم.

این آیه شریفه نیز طبق روایتی که از امام جعفر صادق(ع) وارد گردیده، به موضوع رجعت امام حسین(ع) اشاره دارد؛ چرا که آن حضرت فرمود:

اول کسی که به دنیا برمی‏‌گردد؛ حضرت امام حسین(ع) و اصحاب او و یزید و اصحاب او خواهند بود. پس همه ایشان را بکشد مثل آنکه ایشان کشته‏‌اند چنانچه حق تعالی فرموده است: «ثم رددنا لکم…»6

و باز در روایت دیگری امام صادق(ع)، در تأویل همین آیه فرماید:

«… ثم رددنا لکم الکره علیهم» اشاره است به خروج امام حسین(ع)، با هفتاد نفر از اصحابش… و به مردم گویند که این حسین است که بیرون آمده است تا مؤمنان شک در او نکنند و بدانند که دجال و شیطان نیست و حضرت قائم در آن وقت در میان ایشان باشد…7.

با توجه به دو آیه یاد شده این نکته به دست می‏‌آید که امر رجعت و نیز رجعت امام حسین(ع)، از نظر این کتاب آسمانی امری شدنی خواهد بود و به همین دلیل جای شگفتی در آن وجود ندارد.

2. رجعت امام حسین(ع) در روایات
درباره امر رجعت و حوادث پیرامون آن، روایات و احادیث فراوانی در کتب روائی و حدیثی مضبوط است. تا جایی که شیخ حر عاملی در کتاب الایقاظ من‏الهجعه بالبرهان علی الرجعه، 600 حدیث در این زمینه روایت کرده است.8 ولی از آنجا که بحث ما پیرامون رجعت امام سوم(ع) است، فقط به برخی از روایاتی که در آنها به رجعت آن حضرت تصریح گردیده می‏‌پردازیم.

روایت اول: قطب راوندی و دیگران از جابر ازامام محمد باقر(ع)، روایت کرده است که حضرت امام حسین(ع) در صحرای کربلا، پیش از شهادت فرمودند:

… اول کسی که زمین شکافته می‏‌شود و از زمین بیرون می‏ آید من خواهم بود و بیرون آمدن من موافق می‏افتد با بیرون آمدن امیرالمؤمنین و قیام قائم ما…9.

این روایت که علامه مجلسی آن را در حق‏الیقین آورده است بر این نکته تصریح می‏‌فرماید که اولین رجعت کننده در هنگامه رجعت، امام حسین(ع) است و در این مورد، احادیث فراوانی نقل گردیده که نمونه‏‌ای از آن را قبلاً و در شرح آیات سوره مبارکه نازعات نیز ذکر کردیم.

روایت دوم: … عیاشی از حضرت امام جعفر صادق(ع) روایت کرده است که:

اول کسی که به دنیا برمی‏گردد حضرت امام حسین(ع) است و اصحاب او و یزید و اصحاب او، پس همه ایشان را بکشد مثل آن که ایشان را کشته‏‌اند.10

در این روایت علاوه بر آنچه قبلاً بدان اشاره نمودیم یعنی اولویت امام حسین(ع) در رجعت، به رجعت اصحاب آن حضرت و نیز مخالفان و دشمنان ایشان هم اشاره گردیده و همانطور که ملاحظه می‏شود تصریح گردیده که در واقعه رجعت، گوئی صحنه حماسه آفرین عاشورا بار دیگر تکرار گردیده و مجددا مقاتله‏‌ای بین آن حضرت و سپاه یزید درمی‏‌گیرد که سرانجام و عاقبت آن، پیروزی و غلبه سپاه امام(ع) بر سپاه کفر است و در واقع انتقام فجایع حادثه عاشورا از یزیدیان گرفته می‏‌شود. و البته این انتقام‏‌گیری از ظالمان و ستمگران، تنها منحصر به واقعه عاشورا نبوده، بلکه مطابق روایتی که از امام کاظم(ع) وارد شده، در هنگامه رجعت بسیاری از مؤمنان از دشمنان خود، طلب حقوق پایمال شده خویش را می‏‌نمایند و علاوه بر آن از عده‏‌ای از دشمنان خود، انتقام می‏‌گیرند:

… ارواح مؤمنان با ارواح دشمنان ایشان به سوی بدن‌ها برمی‏‌گردند تا حق خود را از ایشان استیفاء کنند. هر که ایشان را عذاب و شکنجه کرده باشد انتقام از او بکشند و…11

روایت سوم : از حضرت امام محمد باقر(ع) روایت گردیده است که:

اول کسی که در رجعت برخواهد گشت حضرت امام حسین(ع) خواهد بود و آن مقدار پادشاهی خواهد کرد که از پیری، موهای ابروهای او بر روی دیده‏‌اش آویخته شود.12

مطابق این روایت و روایات مشابه دیگر، در هنگامه رجعت برای برخی از ائمه(ع) دورانی است که در طی آن در پهنه گیتی به حکمرانی پرداخته و حکومت می‏‌نمایند، که از جمله آنها امام حسین(ع) است که دوران حاکمیت آن حضرت بسیار طولانی خواهد بود.

باید دانست که از این روایت استفاده می‏‌شود که فاصله بین قیام حضرت صاحب(ع) و رجعت تا وقوع رستاخیز و برپا شدن قیامت، فاصله‏‌ای طولانی خواهد بود که در این فاصله همانطور که گفتیم عده‏ای از اولیای الهی حکومت می‏‌کنند و دنیا، روزگاری سرشار از صلح و صفا را به خود خواهد دید. دورانی که نشانی از ظلم و ستم وجود ندارد و «نیکان به دیدن دولت ائمه(ع) خوشحال شده و دیده‏‌های ایشان روشن می‏‌گردد…»13.

از آنچه گفتیم نتیجه گرفته می‏ شود که: اولاً امر رجعت، امری حتمی الوقوع است و ثانیا این امر منحصر به برخی از صلحا و اشقیا می‏شود و نه همه آنها، که از آن جمله‏‌اند، امام حسین(ع) که نخستین مراجعت کننده به دنیا است و پس از انتقام‏‌گیری از پدیدآورندگان فاجعه عاشورا و گستردن صلح و صفا و آرامش در عرصه گیتی، مدت بسیاری را به اداره امور عالم و حاکمیت بر جهان بشریت می‏‌پردازند.

پی‏‌نوشتها :
1 .تفسیر نمونه ج15، ص555.

2 .علامه مجلسی، حق‏الیقین، ج2، ص2.

3 .تفسیر نمونه، ج15، ص560.

4 .حسین عمادزاده، منتقم حقیقی، ص481.

5 .عباس عزیزی، فضائل و سیره امام حسین(ع) در کلام بزرگان، ص69.

6 .حق‏الیقین ج2، ص12.

7 .همان، ج2، ص16.

8 .حسین عمادزاده، منتقم حقیقی، ص482.

9 .علامه مجلسی، حق‏الیقین، ج2، ص7.

10 .همان، صص11و12.

11 .همان، ص7.

12.همان.

13.همان، ص10.

منبع:سايت موعود

 نظر دهید »

«شهدا و راه خروج اساسی از مشکلات»

11 مهر 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

«بسم الله الرحمن الرحیم»


 

«السَّلامُ‏ عَلَیکَ‏ یا اباعبدالله وَعَلَی الْارْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ»

«عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللّهِ ابَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ»

«وَلاجَعَلَهُ اللّهُ اخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ»

 

حضرت سیدالشهدا (ع) متوجه بودند در شرایطی که یزید حاکم است، دیگر از اسلام چیزى باقى نمانده، در این رابطه در مسیر خود به سوى کربلا فرمودند:


«إِنَّ هَذِهِ الدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ یَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَی الْوَبِیلِ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ‏ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لَا أَرَی الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ لَا الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ‏ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُون».[1]

به راستى، دنیا تغییر چهره داده و ناپسند گشته و نیکى آن در حال نابودى است و از معروف جز رطوبتى در ته ظرف، چیزى باقى نمانده و بى‏ برکتى زندگى همانند چراگاهى شده که جز گیاه بیمارى‏ زا و بى‏ مصرف چیزى در آن نمى‏ روید. آیا نمى‏ بینید که به حقّ عمل نمى‏ شود و از باطل دست برنمى‏ دارند؟! به طورى که مؤمن حق دارد در این شرایط به مرگ و دیدار خدا مشتاق باشد. به راستى من چنین مرگى را جز سعادت نمى‏ دانم و زندگى در کنار ظالمان را جز هلاکت نمى‏ شناسم! همانا مردم بنده ‏ى دنیا شده ‏اند و دین از سر زبان آن‏ها فراتر نمى ‏رود و دین را تا آن‏جا که زندگى‏شان را بچرخانند مى‏ خواهند و چون در بوته ‏ى آزمایش گرفتار شوند دین‏داران اندک‏ اند.

دغدغه‌ی حضرت سیدالشهدا (ع)نسبت به آن‌چه بر جامعه می‌گذرد در آن حدّ است که در سال58 دو سال قبل از حرکت خود به سوی کربلا در منا در بین سرکردگان حجاج: وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد و مضرات سکوت روحانیون در مقابل زورگویان و آثار زیانبار و خطرناک سهل انگارى آنان از انجام این وظیفه بزرگ  متذکر می‌شوند و می‌فرمایند:

اى گروهى که به علم و عالم بودن شهرت دارید و از شما به نیکى یاد مى شود …بیشتر حقوق الهى را که به عهده دارید فرو گذاشته … حق افراد ناتوان و بى قدرت را ضایع کرده اید … از آن جهت بر شما بیمناکم که به چشم خود مى بینید تعهداتى که در برابر خدا شده گسسته و زیر پا نهاده است اما نگران نمى شوید .. . نابینایان ، لالها و زمینگیرانِ ناتوان در همه شهرها بى سرپرست مانده اند و بر آنها ترحم نمى شود. و نه مطابق شاءن و منزلتتان کار مى کنید و نه به کسى که چنین کارى بکند و در ارتقاى شاءن شما بکوشد اعتنا یا کمک مى کنید. 
حال با توجه به آن‌چه در فرهنگ شهید و شهادت در طول تاریخ جریان داشته، می‌توان به پدیده‌ی شهادت نظر کرد و گفت:

1- شهدا و نبوغ تاریخی

شهدا انسان‌هایی هستند دارای نبوغ تاریخی زمانه‌ی خود و لذا می‌فهمند روزمرّگی‌ها چه بر سر روح و فکر و عمل انسانِ روزگارشان می‌آورد و به پوچی دوران گرفتارشان می‌کند، آنان ماوراء روزمرّگی‌ها نوع دیگری از حیات را در مقابل مردم زمان‌شان می‌گشایند. تنها به آثار منفی آن‌چه در جامعه جاری است و نصیحت برای رفع آن‌ها، فکر نمی‌کنند. به راه خروج اساسی از مشکلات می‌اندیشند و سعی دارند در عزم و تصمیم مردمان تحولی بنیادین ایجاد کنند.

2- شهید؛ بخشی از رخدادِ هستیِ هر انسان

شهادت، حضور در تاریخی است بس متعالی. وقتی زمانه انسان‌ها را از طریق روزمرّگی‌ها از نَفَسْ انداخته، شهید با حرکات خود درکِ ما را از جهان و از خود تغییر می‌دهد و عالم دیگری را در مقابل ما می‌گشاید و با عمل خود به ما خطاب می‌کند کدامین افق را مدّ نظر قرار دهیم. از این جهت شهادت امری است اثرگذار که سبب تحول در روح‌های آماده می‌شود. شهید برای هرکس سخنی دارد و رسالت ما تلاش برای فهم آن سخن است در بستری که دوگانگیِ بین خود و او احساس نکنیم زیرا که شهید بخشی از رخدادِ هستیِ ما است.

3- شهید؛ چشم‌اندازی است به سوی رسالت تاریخی ما

در تشییع جنازه‌ی مبارک شهید و شرکت در عزاداری او، این تماشاگر است که در جایگاه بازیگر قرار می‌گیرد، زیرا شهادت، گشودگیِ انسانی است که از  محدوده‌ی همه‌ی خودخواهی‌ها به در آمده و به سوی تماشاگرِ خود گشوده شده است. یعنی شهید، چشم‌اندازی است به سوی رسالت تاریخی ما، رسالتی که جامعه‌ی دینی به اوج دوستی نسبت به همدیگر نایل آیند و «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» ظهور کند. [2]

4- شهادت؛ فرایندیِ فی‌مابین

شهادت، فرایندیِ فی‌مابین است؛ ما بینِ شهیدان و ملتی که برای آرمانِ آن ملت، شهادتِ شهیدان شکل گرفته و از آن به بعد، شهادت در درون آن ملت معنی تاریخیِ خود را باز می‌یابد، دیگر دوگانگی در میان نیست، بلکه حرکتی است که بازیگر و تماشاگر را در خود غرق می‌کند و همه در اوج یگانگی به آرمانی می‌اندیشند که آن تاریخْ ظرفیت تحقق آن را دارد.

5- حضور در تاریخی دیگر

 رسالت شهید، تغییر جهانی است که انسان‌ها در آن زندگی می‌کنند تا از آن به بعد با جهانی دیگر مواجه شوند. شهید، ما را از جهان‌مان و از خودمان تغییر می‌دهد و نحوه‌ی دیگری از هستی را در مقابل ما می‌گشاید و این همان معنایِ «حضور در تاریخی دیگر» است. شهید، هنگامی که وارد میدان شهادت می‌شود هستیِ تامّ و تمام خود را در تاریخی جدید به نمایش می‌گذارد و از این طریق متولد می‌شود و هرگز نمی‌میرد. همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (آل‌عمران/169).

6- شهید و تذکر به آینده‌ی گمشده

 این‌که ملت ما در زمان‌هایی دارای چشم‌انداز در زندگی خود هستند و مقصد خود را حتی اگر دور هم باشد، می‌بینند به جهت آن است که متوجه‌ی آینده‌ی اصیل خود بوده‌اند. ما از روزی که آینده‌ی خود را فراموش کردیم و آینده‌ی جهان غرب را آینده‌ی خود پنداشتیم، گرفتارِ بی‌آیندگی و بی ‌سر و سامانی شدیم، زیرا هر ملتی آینده‌ی خاص خود را دارد و شهدا متذکر آینده‌ای هستند که آینده‌ی ما است، آینده‌ای که تا سر حدّ «سردادن» باید جلو رفت‏ٌ.                               

«والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»

برگرفته شده از: ojeparvaz.blog.ir

 نظر دهید »

اشک یک بوسنیایی برای تربت امام حسین (ع)

04 مهر 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

دکتر یامین پور:

پارسال بوسنی بودم! مسلمانهاش اکثرا حنفی هستند ، اما ارادت خاصی به اهل بیت دارند!
دهه محرم که میشه به احترام امام حسین (ع) سیاه می پوشند، در تمام ده روز آب و غذا کم می خورند، حتی مثل مصیبت زدگان امور زناشویی شون هم کنار می گذارند.
با یکیشون همصحبت شدیم ، وقتی خواستیم نماز بخوانیم ، مهرمان را دید!
گفت: این تربت_حسین (ع) است؟
گفتیم: بله!! .
حسرت عجیبی تو چشماش پیدا شد!
تربت رو با جانماز و تسبیحش بهش هدیه دادیم!
از خوشحالی نمیدونست چه کار کنه؟! هی این مهر رو می گذاشت روی چشم ، هی می بوسید ، هی گریه می کرد!!
به بوسنیایی چیزی می گفت… حیف که کلماتش را نفهمیدم! حیف!!
اما هرچه بود می دانم، همانکس که عشق حسین (ع) را در دلش گذاشته بود، دستش را خواهد گرفت!!

 

برگرفته شده از: ojeparvaz.blog.ir

 نظر دهید »

ترديد

02 مهر 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

تردید عبیدالله بن حر جعفی از کوفه به نیت همراهی نکردن با حسین بن علی (علیه السلام) خارج شده بود و بیابانگردی می کرد.بغض خاندان رسالت از سال ها قبل گلوی او را می فشرد. او همان فردی است که به طرفداری از عثمان و به خونخواهی مرادش، در لباس سپاهیان معاویه به جنگ صفین آمده بود و مقابل امیرالمؤمنین (علیه السلام) ایستاده بود . کاروان امام حسین (علیه السلام) ، در منزلگاه « قصرمقاتل » به عبیدالله رسید. امام ، فردی را پیش فرستاد تا او را به اردوی امام دعوت کند . عبیدالله بن حر پاسخ داد : حسین (علیه السلام) در کوفه یاوری ندارد. امام این بار خود برای دعوت از عبیدالله رفت اما عبیدالله بن حر جعفی در مقابل این لطف امام گفت: «اسب زین شده و شمشیر بران من، برای شما » امام حسین (علیه السلام) فرمودند : اسب و شمشیرت از آن خودت ، ما از خودت یاری و فداکاری می خواستیم . اگر حاضر به جانبازی نیستی ما را نیازی به مال تو نیست . گزیده ای از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای(قدس سرّه): ببینید نیاز لحظه چیست، هنر این است… وقتی دین به من احتیاج دارد ، اگر من نیاز آن وقت را نشناسم و به آن نیاز پاسخ ندهم، چه فایده که خودم را مستعد کمک برای دین بدانم ؟ وقتی بیمار به این علاج فوری و به این داروی فوری و فوتی احتیاج دارد ، تو زمانی می توانی به کمک افتخار کنی که در آن لحظه آن دارو را بدهی ؛ والّا آن لحظه که گذشت اگر صد برابر آن دارو را هم آوردی ، چه فایده دارد ؟ مهم این است .

 نظر دهید »

اثر تاخير نماز

26 شهریور 1396 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

❤️آیت الله بهجت:
هرکس عادت به تاخیر نمازها کرده است؛
☘خود را برای تاخیر در همه ی
امور زندگی آماده کند؛
تاخیر در ازدواج
تاخیر در اشتغال
تاخیر در تولد اولاد
تاخیر در سلامتی و عافیت

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 74

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 1185
  • دیروز: 102
  • 7 روز قبل: 543
  • 1 ماه قبل: 2580
  • کل بازدیدها: 281628
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن