• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

نبایدهای رقابت سیاسی

پنجاه نام دیگر برای عید غدیر

06 مهر 1394 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

نامها به سهولت در ذهنها جاى مى‏گیرند و به راحتى معانى بلند را منتقل مى‏كنند به همین دلیل و دلایل دیگر، نامگذارى روزها و یا هفته‏ها یكى از شیوه‏هاى تبلیغاتى مثبت و منفى شده است و مطرح شدن و رواج پیدا كردن ارزشها یا ضد ارزشها را در پى دارد.

اسلام علاوه بر این كه براى برخى از روزها اسمهاى خاصى مانند عید قربان، عید فطر، روز عرفه و … برگزیده بر همه این روزها نام ایام الله نهاده است تا عظمت و قداست این روزها هر چه بیشتر در ذهن و دل مؤمنان، نقش بسته و موجب تذكر و تنبه آنان گردد.

یكى از روزهایى كه در اسلام براى تعظیم آن، از شیوه نامگذارى بهره گرفته شده “غدیر” است ویژگى غدیر این است كه نامهاى گوناگونى براى آن قرار داده شده و این خود عظمت این روز را نسبت به روزهاى دیگر نشان مى‏دهد نامهاى روز غدیر، از اسرار و ابعاد این روز پرده برمى‏دارند هر نامى از این نامها درى تازه از قلعه بلند غدیر بر ما مى‏گشاید چرا كه اسلام بر برگزیدن نامى براى زمان یا مكان و یا هر چیز دیگر، خصوصیات مسمى را در نظر داشته و به جنبه‏ ها و زوایاى آن توجه كرده است. از این روى شناختن و شناساندن نام هاى روز غدیر یك ضرورت است. با این كار تصویرى روشن از این روز در ذهن و دل نقش بسته و بیش از پیش این روز بزرگ را مى‏ شناساند.

شایسته است نامهاى غدیر را با بهترین شكل و زیباترین خط بنویسیم و محافل جشن و سرور عید غدیر را با آن، معنى و روحى تازه ببخشیم.

ویژگى غدیر این است كه نامهاى گوناگونى براى آن قرار داده شده و این خود عظمت این روز را نسبت به روزهاى دیگر نشان مى‏دهد نامهاى روز غدیر، از اسرار و ابعاد این روز پرده برمى‏دارند هر نامى از این نامها درى تازه از قلعه بلند غدیر بر ما مى‏ گشاید.

آنچه در زیر مى‏آید پنجاه نام و یا صفت براى روز غدیر است كه از روایات برگرفته‏ شده است :

ادامه »

 5 نظر

جود و بخشش امام محمد باقر(ع)

29 شهریور 1394 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

شيخ مفيد در ارشاد مى‏نويسد: آن حضرت با آن ويژگيهاى علمى و بزرگى و رياست و اقامت كه توصيف كرديم به جود در ميان خاصه و عامه مشهور بود و با وجود كثرت عيال و وضعيت متوسط ماليش در كرم و بزرگوارى و احسان به همگان معروف بود. شريف ابو محمد حسن بن محمد از جدم، از ابو نصر از محمد بن حسين، از اسود بن عامر، از حنان بن على از حسن بن كثير روايت كرده است كه گفت: از نيازمندى خود و بى‏وفايى دوستانم در نزد آن حضرت گلايه كردم، امام (ع) فرمود: چه بد برادرى است كسى كه در هنگام توانگرى تو را در نظر دارد و به هنگام تنگدستى رابطه‏اش را با تو قطع مى‏كند. آنگاه به غلامش فرمود: كيسه‏اى بياور. در آن كيسه هفتصد درهم بود و فرمود: اين را خرج كن و چون تمام شد مرا آگاه كن.شيخ مفيد همچنين مى‏نويسد: محمد بن حسين از عبد الله بن زبير از عمرو بن دينار و عبد الله بن عمير روايت كرده است

كه آن دو گفتند: ما هيچ گاه به ديدار محمد بن على نرفتيم جز آنكه نفقه و صله و پوشش ما را مى‏داد و مى‏گفت: اين را پيش از آنكه به ملاقات من آييد براى شما آماده كرده بودم.

شيخ مفيد مى‏گويد: ابو نعيم نخعى از معاويه بن هشام، از سليمان بن دمدم روايت كرده است كه گفت: ابو جعفر محمد بن على، پانصد تا ششصد و تا هزار درهم به ما مى‏داد و هيچ گاه از دادن صله به برادران و اميدواران و كسانى كه به نزدش مى‏آمدند، خسته نمى‏شد.

در كتاب مطالب السؤول به نقل از حافظ عبد العزيز بن اخضر جنابذى در كتاب معالم العترة آمده است: سلمى كنيز امام باقر (ع) روايت كرده است كه برادران و دوستان امام باقر (ع) وقتى به نزد آن حضرت مى‏آمدند از پيش وى خارج نمى‏شدند مگر آنكه به آنان غذايى گوارا مى‏خوراند و لباسى نيكو بديشان مى‏پوشانيد و پولى به آنان مى‏بخشيد. من درباره برخى از اين كارها به او تذكر مى‏دادم اما آن حضرت مى‏فرمود: اى سلمى! بعد از انجام خوبى‏ها و وجود دوستان، در دنيا اميدى نيست. در روايت مطالب السؤول چنين آمده است: من به آن حضرت سخنانى مى‏گفتم تا از اين رفتارش بكاهد اما ايشان مى‏فرمود: اى سلمى! دنيا جز به ديدار برادران و بخشش به آنها و انجام خوبيها، نيكو و خوشايند نيست.

برگرفته از کتاب سيره معصومان جلد  5

 نظر دهید »

توحید از زبان امام باقر علیه السلام

29 شهریور 1394 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

بنابر نقل مدائنی، روزی یكی از اعراب صحرا گرد به خدمت ابو جعفر محمد بن علی آمد و از وی پرسید: آیا به هنگام عبادت خداوند هیچ او را دیده‏ای؟

امام پاسخ داد: من چیزی را كه ندیده باشم عبادت نمی‏كنم.اعرابی پرسید: چگونه او را دیده‏ای؟ فرمود:دیدگان  نتوانند او را دید اما دلها با نور حقایق ایمان او را می‏بینند. با حواس به درك نمی‏آید و با مردمان قیاس نمی‏شود. با نشانه‏ها شناخته شود و با علامتها موصوف گردد. در كار خود هرگز ستم روا نمی‏دارد. او خداوندی است كه جز او معبودی نیست.

اعرابی با شنیدن پاسخ امام باقر (ع) گفت: خداوند خود آگاه‏تر است كه رسالتش را كجا قرار دهد.

منبع: برگرفته از کتاب سیره معصومان، ج 5

 1 نظر

شیعه علی علیه السلام کیست؟

26 شهریور 1394 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

امام کاظم علیه السلام می فرمایند:

اگر شیعیانم را زیر و رو کنم، جز ادعا چیزی دیگری ندارند و اگر آنان را آزمایش کنم سر از ارتداد درآورند و اگر ایشان را تصفیه نمایم از هزار نفر جز یک نفر خالص وبی غش نباشد و اگر غربالشان کنم با من جز خواص و نزدیکانم نمانند ، فراوانند افرادی که برپشتی ها تکیه می زنند و می گویند: ما شیعه علی علیه السلام هستیم!!!

شیعه علی علیه السلام کسی است که کردارش گواه رفتارش باشد.

روضه کافی ج1 ص471

 نظر دهید »

توصیه های امام علی (ع) به مالک اشتر از زبان رهبر(1)

07 شهریور 1394 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 این حرفها(نامه) خطاب به مالك‏اشترِ بزرگوار است و مى‏بینید كه حرفهاى درشت و تلخى هم در آن وجود دارد. حضرت نصیحت‏هاى خیلى تلخى مى‏كنند كه اگر كسى این‏طور ما را نصیحت كند، یك‏ذره به ما برمى‏خورد. مالك‏اشتر كسى است كه حضرت در فرمان دیگرى او را این‏طور معرفى مى‏كنند: «فانه ممن لا یخاف وهنه»؛ كسى است كه گمان سستىِ او نمى‏رود. «و لا سقطته»؛ كوتاهى در كارها به او گمان برده نمى‏شود.«ولا بطؤه عما الاسراع الیه احزم»؛ كندىِ او در كارهایى كه شتاب مطلوب است، مطلقاً گمان كسى را برنمى‏انگیزد. «و لا اسراعه الى ما البطء عنه امثل»؛ عجله و شتابزدگى او هم نسبت به كارهایى كه آرامش و تأنّى در آن مطلوب است، گمان كسى را برنمى‏انگیزد. یعنى انسانى است كه هم مراقب خود است و هم حكیم و داناست؛ یعنى نه در جایى كه باید شتابزدگى نكند، شتابزدگى مى‏كند؛ نه آن جاهایى كه باید با سرعت حركت كند، كوتاهى مى‏كند. حضرت در فرمان خود به دو امیر از امراى جیش در صفین، مالك‏اشتر را این‏گونه معرفى مى‏كنند.

و اما آنچه ما از كلمات حضرت در این نامه انتخاب كردیم، چند جمله است: یك جمله این است كه حضرت مى‏فرمایند «و لا تقولن انى مؤمر آمر فاطاع»؛ این‏طور نباشد كه تو بگویى چون در این كار به من مسؤولیت سپرده شد، من باید دستور بدهم و دیگران از من اطاعت كنند. «لا تقولن» یعنى با تأكید و مبالغه مى‏گوید مبادا چنین فكرى بكنى و چنین حرفى بزنى. این روحیه كه من این‏جا چون مسؤولیتى دارم، باید بگویم و دیگران بى‏چون و چرا حرف من را گوش كنند، «ادغال فى القلب» است؛ دل تو را فاسد مى‏كند.

«و منهكة للدین». منهكه، یعنى ضعیف‏كننده‏ى روح دین، دیندارى و ایمان انسان. «و تقرب من الغیر» این حالت، تغییرات ناخواسته را نزدیك مى‏كند. اعجاب به نفس و غرور و این‏كه در مسؤولیتى كه من هستم، كسى نباید روى حرف من حرف بزند، از آن چیزهایى است كه تغییر را نزدیك مى‏كند؛ تغییراتى كه براى انسان نامطلوب است؛ تغییرات زمانه كه آدم نمى‏خواهد پیش بیاید؛ یعنى مُلك و دولت و اقتدار و توانایى و فرصتهاى خدمت را از انسان مى‏گیرد.

«و لا تقولن انى مؤمر آمر فاطاع»؛ این‏طور نباشد كه تو بگویى چون در این كار به من مسؤولیت سپرده شد، من باید دستور بدهم و دیگران از من اطاعت كنند

یك جمله‏ى دیگر این است كه مى‏فرماید: «انصف اللَّه و انصف الناس من نفسك و من خاصة اهلك و من لك فیه هوى من رعیتك». معناى «انصف الناس من نفسك» در عربى این است كه داد مردم را از خودت بگیر. «انصف من نفسك» یعنى داد كسى را از خودت بگیر؛ خودت را در مقابل او محكوم كن؛ از خود به نفع دیگران بازخواست كن. حضرت در این‏جا مى‏گوید: «انصف اللَّه من نفسك»؛ داد خدا را از خود بگیر. معناى این جمله این است كه در مقابل خدا كاملاً احساس مسؤولیت بكن و خودت را در قبال تكلیف الهى محكوم كن. این‏طور نباشد كه خیال كنى آنچه را كه بر عهده‏ات بوده، به تمام و كمال انجام داده‏اى؛ نه، همیشه خودت را بدهكار و مدیون بدان. این در مورد خدا. آن‏وقت «انصف الناس من نفسك»؛ داد مردم را هم از خودت بستان؛ یعنى همیشه در قضاوتهاى خودت مردم را حاكم و طلبگار و محِق بدان و خودت را بدهكار.

البته این معنایش این نیست كه در موردى هم كه ظلم بخصوصى به تو دارد مى‏شود، باز بگویى حق با من نیست؛ نه، این نگاهِ عمومى است. مردم مطالبات دارند، حرف مى‏زنند، صدایشان بلند مى‏شود، گاهى سر آدم داد مى‏كشند؛ فرض بفرمایید در اداره‏یى جمعى مراجعه مى‏كنند و حرفى مى‏زنند؛ اولین فكرى كه به ذهنت مى‏رسد، این نباشد كه اینها را تحریك كرده‏اند تا بیایند علیه من - كه هیچ تقصیرى ندارم - جنجال كنند؛ نه، اولین فكر این باشد كه اینها مطالبه‏ى بحقى دارند؛ من مسؤولم ببینم اینها چه مى‏گویند.

ادامه »

 4 نظر

شرط کمال اعمال نیک و حسنات

11 مرداد 1394 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

عن النبی (ص): ثَلاثٌ مَن لَم تَكُن فيهِ لم یتم َّ لهم عمل،وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَن مَعاصِى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ،و خُلُقٌ یداری به الناس،و حِلمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ. ( الشافی صفحه 559)

شرح حدیث از حضرت آیت ا.. العظمی امام خامنه ای (مدظلّه العالی)

سه خلصت است که اگر در کسی نباشد ، کار او کامل نخواهد شد، یا کار کامل و تمامی از او سر نخواهد زد.یعنی: شرط کمال اعمال نیک و حسنات انسان در زندگی، وجود این سه خصلت است،مجموعه این سه خصلت موجب می شود که فعالیت انسان،عمل انسان در طول زندگی،یک عمل کامل و تامّی باشد.

1 - ورع داشته باشد ، که این ورع موجب می شود انسان از معاصی الهی دوری کند. ورع، مانع می شود از ارتکاب معصیت. این شرط اول است.

2 - اخلاقی داشته باشد که با مردم به وسیله این اخلاق مدارا کند. مدارا یعنی ملاطفت کردن،رفتار ملاطفت آمیز با مردم داشتن. اعم از مؤمن و غیر مؤمن،اعمّ از آن کسی که انسان او را از لحاظ اعمال و رفتار می پسندد، یا نمی پسندد . با همه مدارا کند. این مدارا … یک جنبه دیگری است، غیر از جنبه امر به معروف و نهی از منکر، و غیر از جنبه تکبّرِ با متکبّراست … اینها باهم منافاتی ندارند. هر کدام یک مقوله ای است. معنای مداراة الناس این است که در معاشرت های متعارف زندگی،انسان با افراد با مدارا رفتار کند. این مدارا گاهی به معنای اخلاق خوش و رفتار نرم است،گاهی به معنای اغماض از بعضی از بدیهایی است که از او سر می زند…

3 - حلم ( نیز در این روایت ) به معنای ظرفیت و بردباری است، انسان روحاً دارای این ظرفیت باشد،که اگر بدی ای را دید،از جا در نرود. حلم در مورد شادمانی ها هم می آید.انسان یک چیزی را که مایه خوشبختی و خوشحالی اوست،اگر برای او پیش آمد،از جا در نرود. حلم به این معناست.

(جلسه 282، مورخ ، سه شنبه 15 /2/ 88)

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 21

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 1148
  • دیروز: 102
  • 7 روز قبل: 543
  • 1 ماه قبل: 2580
  • کل بازدیدها: 281628
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن