بهار و یاد مرگ
إذا رأيتم الربيع فأكثروا ذكر النشور
برای دوستانی که در آستانه سال جدید قصد دارند وصیت نامه شان را به روز کنند متن یک وصیت نامه کامل که در برنامه سمت خدا توسط آقای حسینی مطرح شد را آورده ایم
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
توجه :
قبل از نوشتن وصیت، این یادآوری ها مطالعه شود .
1 – برای تنظیم وصیت نامه، حتما به عالم دینی که به مسائل آشنائی کامل داشته باشد مراجعه فرمایید .
2 – وصی انسان باید مورد وثوق و اطمینان باشد که به وصیت عمل خواهد کرد .
3 – همه ساله وصیت نامه را مورد تجدید نظر قرار دهید تا اگر مواردی از آن نیازمند تغییر و یا اصلاح بود ، این کار انجام پذیرد .
4 – بهتر است همان گونه که امیرمؤمنان (ع) در نهج البلاغه می فرماید ، خودمان وصی خود باشیم و آن چه از کارهای خیر که دوست داریم بعد از ما برای ما انجام دهند ، خود انجام دهیم .
5– برای وصیت نامه از چند نفر از افراد مورد اعتماد به عنوان شاهد استفاده کنیم .
6– انسان فقط نسبت به یک سوم از دارائی خود پس از مرگ ،اختیار دارد و بیش از آن از اختیار ما بیرون است و چگونگی تقسیم آن به گونه ای است که خداوند معین فرموده است ، بنابراین نمی توان وصیت کرد که مثلا ارث پسر و دختر یکسان باشد و یا بیش از آن چه خداوند معین فرموده است به یکی از وارثان پرداخت شود مگر آن که همه وارثان به این گونه تقسیم رضایت دهند، هم چنین محروم کردن از ارث معنا ندارد و بی تاثیر است .
7– وصیت به یک سوم برای امور خیریه در صورتی خوب است که وارثان ما ، نیازمند نباشند اما در صورتیکه آنان حقیقتا نیازمندند، بهتر است به کمتر از یک سوم مثلا یک چهارم یا یک پنجم وصیت کرد و یا با توجه به میزان نیازمندی ورثه اصلا برای امور خیریه وصیتی نکرد .
8– امکان رجوع از وصیت تا آخرین لحظه حیات امکان پذیر است ، بنابراین هرگاه انسان بخواهد وصیت خود را تغییر دهد و به شکل دیگری وصیت کند ممکن است .
9– وصیت نامه را حتما در دفتر اسناد رسمی به ثبت برسانیم .
10– در مورد مهر همسر، به فتوای بعضی از مراجع تقلید باید پرداخت آن به نرخ روز و با محاسبه تورم صورت پذیرد در این مساله باید از مراجع تقلید خود سوال کنیم .
11– نایب گرفتن در حج واجب پس از مرگ ،در صورتی واجب است که حج بر انسان مستقر شده باشد اما در مورد کسانی که درهمان سال استطاعت ، ثبت نام کرده و قبل از آن که نوبت آنان فرا رسد از دنیا می روند با توجه به فتاوای مختلف مراجع تقلید ،باید هر کسی حکم مساله را از مرجع تقلید خود سوال کند .
12– برای گرفتن نایب در حج و یا قضای نماز و روزه حتما با دفتر مراجع تقلید ارتباط برقرار کنید ، زیرا نایب شرایط خاصی دارد و هر کسی نمی تواند در این امور نیابت کند به ویژه در نیابت حج
13– کسانی که فرزند صغیر دارند اگر برای مراسم پس از مرگ خود وصیت به برداشتن از ثلث نکنند ، نمی توان از سهم صغیر برای این مراسم به غیر از کفن چیزی برداشت .
14–مردی که از دنیا می رود به طور طبیعی و به حکم اسلام پدر او یعنی پدربزرگ فرزندان صغیرش ، قیم و سرپرست آنان خواهد بود ، و همینطور پدر پدربزرگ اما اگر آنها در قید حیات نباشند ، در صورتی که سرپرستی ، برای فرزندان صغیر خود تعیین نکنیم تعیین سرپرست باید توسط حاکم شرع صورت پذیرد .
15– منظور از فرزندان صغیر ،فرزندانی است که به سن تکلیف یعنی بلوغ نرسیده اند .
16– تمام بدهی های انسان پس از مرگ ،حال و نقد می شود یعنی باید اول همه را قبل از هر چیز پرداخت کنیم .
17– اگر برخی از وارثان میت حاضر به پرداخت دیون میت نباشند هرکسی که به او ارث می رسد باید از ارثیه، همه دیون او را بپردازد .
18– بهتر است در وصیت ها از وصیت به اموری که موجب زحمت بازماندگان می شود مانند انتقال جنازه به جای دیگر و یا چگونگی برگزاری مراسم و امثال آن اجتناب کنیم .
19 - بهتر است در وصیت به یک سوم یعنی ( ثلث ) بخش معینی از دارائی را تعیین کنیم تا به اندازه یک سوم از همان بخش برداشته شود مثلا از خانه یا مغازه یا پول های نقد ، زیرا وصیت به یک سوم ، از مجموع دارائی برای وارثان موجب زحمت خواهد بود .
20– وصیت برای خویشاوندان نیازمندی که وارث نیستند مستحب است و در روایات تاکید فراوانی به آن شده است .
21– انسان می تواند برای آن که همسرش پس از مرگ او گرفتار مشکلاتی در مسکن نشود در زمان حیات خود ،حق استفاده از خانه مسکونی خود را به همسرش تا زمان حیات همسرش واگذار کند و در نتیجه با مرگ شوهر استفاده از خانه مسکونی در اختیار همسر خواهد بود و پس از فوت او خانه میان وارثان تقسیم می شود به این کار در اصطلاح فقه اسلامی ( حبس ) و یا ( عمری ) می گویند یعنی مرد به همسرش می گوید حق استفاده از خانه مسکونی خودم را واقع در ………….. تا زمان حیات شما به شما واگذار نمودم ، و پس از آن همسر می گوید پذیرفتم .
لازم به یادآوری است ، در این صورت خانه از ملک شوهر و پس از مرگ او از ارثیه وارثان بیرون نمی رود . برای توضیح بیشتر به کتاب تحریر الوسیله امام خمینی پایان ( کتاب الوقف ) مراجعه فرمائید ، هم چنین انسان می تواند استفاده از تمامی اثاث خانه را به همین شکل به همسرش تا زمان حیات همسرش واگذار نماید بسیار مناسب است که این امور در وصیت نامه آورده شود .
22 – نام مرجع تقلید خود را در وصیت نامه بنویسیم . زیرا فتوای مراجع تقلید در برخی از احکام متفاوت است و اطلاع از مرجع تقلید در کیفیت عمل به وصیت لازم است .
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند : مَنْ مَاتَ بِغَيْرِ وَصِيَّة مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً
کسی که بدون وصیت از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی خواهد بود
الحمدلله رب العالمین و الصلاه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
این جانب ……………………. فرزند …………………………. در تاریخ …………………………………..
در کمال صحت ، سلامت و اختیار به موارد ذیل و صیت می کنم ، وصیت نامه های دیگر، قبل از این تاریخ از درجه اعتبار ساقط می باشد .
این وصیت نامه در پنج بخش تنظیم شده است
بخش اول : تعیین وصی ، ناظر و قیم برای اطفال صغیر
1 – وصی خود قرار دادم جناب …………………………..
2 – ناظر بر انجام وصیت جناب ………………………….
3 – سرپرست و قیم فرزندان صغیرم جناب ………………………..
بخش دوم : بدهکاری ها
بدهی های اینجانب به شرح زیر می باشد :
1 – تمام مهریه همسرم خانم …………………………… که مبلغ …………………….. می باشد
2 – خمس در آمد های اینجانب از سال خمسی گذشته تا تاریخ فوت
( سال خمسی اینجانب در تاریخ …………………. می باشد )
3 – مبلغ ………………………… خمس از سال های گذشته .
4 – مبلغ ………………………… زکات از سال های گذشته .
5 – حج واجب یعنی حج تمتع
6 – به افراد ذیل این مبالغ را بدهکارم
الف : آقای ………………………… مبلغ …………………………
ب : آقای ………………………… مبلغ …………………………
ج : آقای ………………………… مبلغ …………………………
بخش سوم : وصیت به ثلث ( یک سوم )
یک سوم از اموالم در این امور هزینه شود .
1 - ………………………… سال نماز و ………………………… سال روزه .
2 – مبلغ ………………………… در رد مظالم احتیاطا.
3 – مبلغ ………………………… بابت کفارات .
4 – هزینه غسل ، کفن ، دفن و مراسم اول ، سوم ، هفتم و چهام .
5 –( وصیت برای خویشاوندان نیازمندی که ارث نمی برند .)
( مثلا مبلغ ………………………… برای دختر خواهرم خانم ………………………… )
6 – باقیمانده از ثلث اموالم برای ………………………… هزینه شود .
(مثلا مدرسه ، مسجد ، بیمارستان )
بخش چهارم : مطالبات
1 – از افراد زیر این مبالغ را طلب دارم .
الف : آقای ………………………… مبلغ …………………………
ب : آقای ………………………… مبلغ …………………………
ج : آقای ………………………… مبلغ …………………………
بخش پنجم : وصایای اخلاقی
( بسیار مناسب است در این قسمت سفارش های اخلاقی ، مانند سفارش به نماز ، حجاب ، احترام به پدر و مادر، مهربانی فرزندان با یکدیگر و امثال آن آورده شود . )
این وصیت نامه در پنج بخش به گواهی این آقایان رسید .
1 - …………………………………………….
2 - …………………………………………….
3 - …………………………………………….
و در دفتر خانه اسناد رسمی به شماره ……………………………………………. ثبت گردید .
در پایان یادآور می شوم اینجانب مقلد حضرت آیت الله ………………………………. می باشم .
امضا :
سبك زندگي
ما گاهي وقتها حرص ميزنيم. يك كيلو شكر ميخواهيم ولي فكر ميكنيم شكر در اين ماه نباشد. ميگوييم: چهار كيلو بده. تحريم اقتصادي امريكا است. خودمان هم با بيرحمي خودمان را تحريم ميكنيم. يعني من كه ميخواهم نيم كيلو شكر بخرم، ده كيلو بخرم. با نه كيلو و نيم آن حق بيست نفر ديگر را هم از بين ببرم. يعني ما گاهي وقتها به خاطر حرصمان در خط آمريكا قرار ميگيريم. انسان مردم را دوست داشته باشد. حديث داريم هركسي را ديدي، دوستش داشته باش. چون يا سنش از تو بيشتر است، بگو: خوب سنش بيشتر است، عبادتش از من بيشتر است. اگر سنش كمتر است، بگو از من بهتر است. چون سنش كمتر است، گناهش كمتر است. اگر هم سن خودت است، بگو: خيلي خوب، ما هم سن هستيم. ولي من لغزشهاي خودم را ميدانم. گناهان خودم را سراغ دارم. گناهي از او سراغ ندارم…. درسهایی ازقرآن حجه الاسلام قرائتی(91/12/10)
داد و عدالت
داد و عدالت
تصميم گرفتم بفروشمش ! چون مسيحى بودم و بين مسلمانان زندگى مى كردم ، نيازى به آن نداشتم !
در بازار شخصى جلو آمد. فكر كردم مشترى است . زره را ورانداز كرد و گفت :
اين را از كجا آورده اى ؟
- چطور مگر؟ اگر مشترى هستى ، كارى به اين حرفها نداشته باش !
- فكر مى كنم اشتباهى شده ! اين زره از آن من است . مطمئنم !
- از كجا اين قدر مطمئنى ؟ من اين زره را خريده ام و حال مى خواهم آن را بفروشم . چطور ثابت مى كنى از تو است ؟
دروغ مى گفتم ، ولى سماجت كردم و سخن او را نپذيرفتم . تا اينكه قرار شد نزد قاضى ، مسئله را حل كنيم .
رو به قاضى كرد و گفت :
اين زره مال من است و چند روزى است گم شده . نه آن را فروخته ام و نه به كسى بخشيده ام . حال در دست اين مرد است !
صحبتهايش را قطع كردم و گفتم :
اين زره را خريده ام و حال مى خواهم بفروشم .
قاضى به آن مرد گفت : ياعلى ! شاهدى دارى ؟
- نه ! شاهدى ندارم .
- پس ، از نظر دادگاه اين زره متعلق به اين مرد است .
بدون اينكه اعتراضى كند، برخاست و رفت .
من هم به راه افتادم ، اما درونم غوغايى بود!
مرد رزمنده ، شير ميدان نبرد، على بن ابى طالب است ؟! همان كه امام مسلمانان است ؟ او كه مى توانست با زور، زرهش راپس بگيرد! چرانگرفت ؟!
معلوم است از عمق جان قانون اسلام را پذيرفته است . عجب دينى ! عجب قضاوتى ! همه چيز به نفع من تمام شد.
بغض گلويم را مى فشرد. غوغايى در وجودم بر پا شد. دوان دوان به دنبال او رفتم و با كلماتى بريده بريده گفتم :
اءشهد اءن لا الله الا الله و اءشهد اءن محمدا رسول الله
بنی آدم اعضای یکدیگرند
سه درس از یک دیوانه
آوردهاند که شیخ جنید بغدادی، به عزم سیر، از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از
عقب او.
شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند: او مردی دیوانه است.
گفت: او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی
یافتند. شیخ پیش او رفت و سلام کرد.
بهلول جواب سلام او را داد و پرسید: چه کسی هستی؟
عرض کرد: منم شیخ جنید بغدادی.
فرمود: تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد میکنی؟
عرض کرد: آری..
بهلول فرمود: طعام چگونه میخوری؟
عرض کرد: اول «بسمالله» میگویم و از پیش خود میخورم و لقمه کوچک برمیدارم،
به طرف راست دهان میگذارم و آهسته میجوم و به دیگران نظر نمیکنم و در موقع
خوردن از یاد حق غافل نمیشوم و هر لقمه که میخورم «بسمالله» میگویم و در اول
و آخر دست میشویم.
بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود: تو میخواهی که مرشد خلق باشی؟ در
صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمیدانی. سپس به راه خود رفت.
مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است.
خندید و گفت: سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید.
بهلول پرسید: چه کسی هستی؟
جواب داد: شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمیداند.
بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را میدانی؟
عرض کرد: آری. سخن به قدر میگویم و بیحساب نمیگویم و به قدر فهم مستمعان
میگویم و خلق را به خدا و رسول دعوت میکنم و چندان سخن نمیگویم که مردم از من
ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت میکنم. پس هر چه تعلق به آداب کلام
داشت بیان کرد.
بهلول گفت: گذشته از طعام خوردن، سخن گفتن را هم نمیدانی. سپس برخاست و برفت.
مریدان گفتند: یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟
جنید گفت: مرا با او کار است، شما نمیدانید.
باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه میخواهی؟ تو که آداب
طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمیدانی، آیا آداب خوابیدن خود را میدانی؟
عرض کرد: آری. چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه خواب میشوم، پس آنچه آداب
خوابیدن که از حضرت رسول (علیهالسلام) رسیده بود بیان کرد.
بهلول گفت: فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمیدانی. خواست برخیزد که جنید دامنش
را بگرفت و گفت: ای بهلول من هیچ نمیدانم، تو قربهالیالله مرا بیاموز.
بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم. بدان که اینها که تو
گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد
از اینگونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود.
جنید گفت: جزاک الله خیراً!
و ادامه داد: در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد وگرنه هر عبارت که
بگویی آن وبال تو باشد. پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد.
و در خواب کردن اینها که گفتی همه فرع است؛ اصل این است که در وقت خوابیدن در
دل تو بغض و کینه و حسد هیچ بشری [دوست، همسر، فرزند، والدین، همکار، ….] نباشد.
احلی من العسل
سخنان بزرگان
در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین این که: با کسی که حیات و ممات، غنا و فقر و مرض و صحّت و مریض خانه و دکتر و خزانه و ثروت… به دست او است مجالست کنیم، یا با کسی که هیچ ندارد؟[در محضر بهجت:1/13]