خواندن این وبلاگ در وقت نماز حرام است (:
آیه الله مرعشی نجفی می گوید :روزی بیماری سختی بر من عارض شده بود و رعشه گرفته بودم و نمی توانستم قلم را بدست بگیرم و تصمیم گرفتم که چهل شب به مسجد سهله بروم که محل حضور امام زمان(عج) در چهارشنبه ها است. در شب سی و ششم باران گرفت و هوا تاریک شد. در آن هنگام سید نورانی مرا صدا زد و گفت سید شهاب الدین، از آن طرف نرو، بیا با ما همراه بشو. من با ایشان همراه می شوند ولی ایشان را نشناختم. همراه ایشان به مسجد سهله رفتم و اعمال را انجام دادم . از ایشان خواستم که برای من (در سن 24) دعا کند که من توفیق خدمت به قرآن وعترت را پیدا کنم. امام برای ایشان دعای ویژه می کنند. خداوند تو را از خدمت گزاران شرع اسلام قرار بدهد. برکات وجودی ایشان بخاطر این دعای ویژه ی حضرت است . امام فرمود: عاقبت تو خیر است و در محضر خدا روسفید هستی. از حضرت خواستم که برای من دعای ویژه کنند تا در تالیفات موفق باشم .از ایشان بیش از صد کتاب باقی مانده است. حضرت برای من دعا کردند و وعده دادند که ما دعاگوی تو خواهیم بود. حضرت فرمود: شما به مسجدکوفه هم می آیید؟ من گفتم که من به عشق دیدن امام زمان(عج) آمده ام و می ترسم اگر با شما همراه بشوم، دیدار امام را از دست بدهم. حضرت خداحافظی کردم و از مسجد سهله خارج شد، بعد متوجه شدم که این شخصیت امام زمان(عج) بوده است. دنبال ایشان دویدم ولی اثری از ایشان ندیدم. او دنبال وهمراه ماست و حاضر بر متن زندگی ماست .
به میزانی که ما به بندگی خدا در زندگی رحمانی مقید هستیم دعاهای ویژه ی حضرت شامل حال ما خواهد شد. این یک معادله ی دو طرفه است یعنی بندگی بیشتر باعث دعای ویژه ی حضرت می شود و بندگی و تقید ما به حلال و حرام باعث می شود که دعای امام برای ما بیشتر بشود. دعای حضرت دنبال ماست. انشاءالله ما فهم درک دعای امام را در زندگی مان داشته باشیم.
دعای حضرت حجت در ابتدای مفاتیح الجنان است که امام زمان (عج) می فرماید: خدایا به ما توفیق بندگی و دوری از گناه عطا کن، صدقات در نیات و شناخت محرمات عطاکن ،به ما هدایت و استقامت عنایت کن، به بیماران اهل اسلام ،شفا و راحتی عطا کن، بر اموات و مردگان رافت و رحمت خودت را سرازیر کن ،به جوانان ما توفیق توبه و به زنان ما حیا و عفت عنایت کن.
برگفته از سخنرانی استاد حیدری کاشانی در سمت خدا
کسی پرسید اندوه تو از چیست؟
سبب ساز سکوت مبهمت چیست؟
برایش صادقانه می نویسم
برای او که باید باشد و نیست
اللهم عجل لولیک الفرج
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی ندادهام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانهات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان
وقتی به خدا ۱ قولی میدیم باید ،همه جوره پاش باشیم…وقتی میگیم رب زدنی علما
…یعنی سختی های راه کسب علم هم تحمل کنی…تحمل کنی که شبا آخرین نفری باشی که میخوابی و صبحها با کلی اشتیاق قبل از همه بیدار شی و سر کلاس سراسر فعالیت و عشق از یاد گرفتن مطلب باشی و اونوقت نتیجه ی امتحان تو خوب نباشه…و این داستان سر دراز دارد…
نتیجه ی اون نگاههایی باشه که خوشایند نیست…فکرهایی…و شاید حرفهایی…
میگن این همه خدا خدا کردین…پس نتیجه تون چی شد؟ وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْفَتْحُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقينَ(سجده-۲۸)… و تو باید بدون لغزیدن به وعده ی صدق خدا ایمان داشته باشی…اگر مومن به خدا باشی…قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذينَ کَفَرُوا إيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ(سجده-۲۹)
و هم چنان ثابت قدم منتظر باش…فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ(سجده-۳۰)
باید تکلیف رو مشخص کرد!…هدف از خوندن و یادگرفتن رو مشخص کرد…و با خود صادق بود…
روراست بود که وقتی انجام وظیفه از تو و نتیجه از خداست،اگه نتیجه ت رو در لحظه نداد، یقین داشته باشی به عدل و حکمتش…
لازمه ی این عشق وفای به عهده…عهد سکوت ،صبر و رضا…رضایت از چیزی که خدا کف دستت میذاره…
و حلم در برابر ناخوشی ها… يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(آل عمران-۲۰۰)
و با همه ی اینا بازهم به راهت ادامه بدی و از خدا بخوای که دستت رو بگیره درین مسیر،که راه رو گم نکنی،پات نلرزه و درجا نزنی…و تو…تلاشت رو بیشتر و با ثبات قدم بیشتری ادامه بدی…
این میشه معنای واقعی ایمان…
روایت داریم از امام صادق علیه السلام: اِنَّ اللّهَ عَزّوَجَلَّ وَضَعَ الاْيمانَ عَلى سَبْعَةِ أَسْهُم عَلَى البِرِّ و الصِّدْقِ وَ اليَقينِ وَ الرَّضا وَ الْوَفاءِ وَ الْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ(بحار الانوار، ج 69، باب 32، روايت ۱)
خداى عزوجل ايمان را هفت سهم كرده است: نيكى، راستى، يقين، رضا، وفا، علم و بردبارى…
و ما اگر لاف عشق و ایمان میزنیم،ذره ای عمل هم باید کنارش باشه…
همون خدایی که گاهی بنا به حکمت بهت سختی نشون میده،همون خدا… دلسوز تر و راغب تر و تواناتر از هرکسه دیگه ای کمکت میکنه و تو رو به اوج میرسونه…اگر تقوی داشته باشی…
یادتون بیاد که…
فَإِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ(آل عمران- 76) …پس همانا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد.
وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ( آل عمران- 146) … و خداوند صابران را دوست دارد.
و دلخوش باشید که…
إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا(حج -38)همانا خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند…
و در آخر این جمله چقدر امیدوار کننده ست…
برويد سراغ كارهاى نشدنى، تا بشود. تصميم بگيريد بر برداشتن كارهاى سنگين، تا برداريد.
«و لا يخشون احدا الا الله».خب،زحمتهايش چه؟ رنجهايش چه؟ محروميتهايش چه؟ جوابش اين است كه:«و كفى بالله حسيبا»؛خدا را فراموش نكن، خدا حسابت را دارد.
در ميزان الهى، رنج تو، محروميت تو، كفّ نفس تو، حرصى كه خوردى، زحمتى كه کشيدى، كارى كه كردى، خون دلى كه خوردى، دندانى كه روى جگر گذاشتى، اينها هيچ وقت فراموش نميشود؛«و كفى بالله حسيبا(احزاب-۳۹)».مقام معظم رهبری
همه ی حرفم اینه که با چند بار زمین خوردن نباید کم آورد…
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن, که دوست خود روش بنده پروری داند
پرواز
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
آقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرارا بگیرد