برکت لباس امام رضا علیه السلام
وقتی «دِعبل خُزاعی»، شاعر متعهد و آگاه، قصیده شورانگیز خود را در حضور امام رضا علیه السلام خواند، لباسی از آن حضرت برای تبرک خواست. امام رضا علیه السلام نیز یکی از لباس هایش را به او داد. وقتی دِعبلِ از خراسان به وطن خود شوش برگشت، کنیزی داشت که بسیار به او علاقه مند بود. دید زخم جان کاهی در چشم هایش پدید آمده است. پزشکان پس از معاینه چشم کنیز چنین نظر دادند: «در مورد چشم راست او، ما قادر به معالجه نیستیم و راهی برای بهبود آن نمی یابیم. در مورد چشم چپ او، به درمان می پردازیم و امیدواریم سلامتی خود را باز یابد».
دِعبِل از این پیش آمد، سخت ناراحت شد و بسیار گریست. سپس به یاد باقی مانده لباس امام رضا علیه السلام افتاد که نزدش بود؛ چون قسمت دیگری از آن را مردم «قم» از او گرفته بودند. آن لباس را به چشم کنیز کشید و چشم او را با قسمتی از باقی مانده لباس، در اول شب بست. وقتی صبح شد و دستمال را باز کرد، دید چشمش خوب شده است. به برکت وجود حضرت رضا علیه السلام، چشم کنیز بهتر شد. (قمی، 1414: ج 1: 448)