بن بست وجود ندارد به شرط اینکه ....
صبح روز یکشنبه ۲۴ تیرماه خبر مهمی بر روی خروجی خبرگزاری ها و رسانه ها قرار گرفت. خبر حاکی از جلسه ی مهم رهبر انقلاب با هیئت دولت بود؛ جلسه ای خارج از برنامه های از پیش معین شده ی رهبر انقلاب. تا به حال، رهبر انقلاب معمولاً در هر سال، یک یا نهایتاً دو بار با «کابینه ی دولت» دیدار می کردند؛ یک دیدار در ماه مبارک رمضان، و در کنار سایر دیدارهای رمضانی ایشان بود که عمده ی آن نیز به نهج البلاغه خوانی و ذکر توصیه های اخلاقی و رفتاری مدیران و مسئولان طراز اول اجرایی کشور اختصاص می یافت، و یک دیدار هم در شهریورماه و هم زمان با هفته ی دولت که معمولاً رهبر انقلاب ضمن برشمردن برخی از محاسن و معایب دولت، توصیه هایی اجرایی برای پیشبرد بهتر امور به هیئت دولت می فرمودند. اما حالا در واپسین روزهای تیرماه، رهبر انقلاب، دیدار دیگری را خارج از روال مذکور ترتیب دادند.
جالب آنکه برخلاف دو دیدار قبل که معمولاً درخواست برگزاری آن از سوی هیئت دولت به رهبر انقلاب داده شده بود، این بار رهبر انقلاب هیئت دولت را برای حضور و برگزاری جلسه فراخواندند.
محتوای جلسه از چه قرار بود؟
با نگاهی به محتوای منتشرشده از این جلسه، مشخص می شود که رهبر انقلاب با توجه به «شرایط خطیر» کنونی کشور در حوزه ی اقتصادی، دغدغه ی تشکیل این دیدار برای حل مشکلات برزمین مانده در این حوزه را داشته اند. این مشخص است که شرایط حاضر کشور، شرایط ویژه ای است و دشمن در برنامه ی خود سه نوع فشار را در نظر گرفته است: «فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی.»(۱۳۹۷/۳/۱۴) هدف دشمن از این سه فشار، به زانو در آوردن مردم و مسئولین کشور است؛ هدف، اختلال در دستگاه محاسباتی مسئولان برای القای «وضعیت بحرانی» و تفکر «نمی توان و نمی شود» به آنان است.
در زمانه ی جنگ، باید قرارگاه فرماندهی ثابتی وجود داشته باشد که همه ی بخش ها اقدامات خود را با آن هماهنگ کنند، وگرنه ممکن است هر یک از جبهه ها به سلیقه ی شخصی عمل کرده و خدای نکرده حتی منجر به صدمات به جبهه ی خودی شوند. در جنگ اقتصادی امروز نیز، ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی، «تیم اقتصادی» دولت است.
رهبر انقلاب اما دقیقاً مبتنی بر امکانات و ظرفیت های واقعی کشور در نقطه ی مقابل این تفکر قرار دارند. از نظر ایشان درست است که وضعیت کشور با چالش هایی همراه است اما بدان معنا نیست که کشور در «انسداد» یا «بن بست» قرار دارد. «این راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بن بست وجود ندارد. هدف جبهه ی مخالف نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و دشمن ما این است که راه را بن بست نشان بدهد. خودشان هم میگویند ما بایستی این کارها را بکنیم، این فشارها را وارد کنیم، این محاصره را بکنیم، این تحریم را بکنیم، تا مسئولان جمهوری اسلامی در محاسبات خودشان تجدیدنظر کنند. من عرض میکنم؛ ملاحظه ی واقعیّتها نه فقط موجب میشود ما در محاسبات گذشته مان تجدیدنظر نکنیم، بلکه ما را به درستىِ راهی که پیمودیم و راهی که انقلاب جلوی ما گذاشته، مطمئن تر میکند.»(۱۳۹۱/۵/۳) اما چگونه می توان از این گردنه عبور کرد و به قله ی مقصود رسید؟
۱. داشتن انگیزه و روحیه قوی
اولین نکته، داشتن «روحیه ی قوی، انگیزه، شجاعت و عزم راسخ»(۱۳۹۷/۴/۲۴) است. «همه ی مدیران دولتی باید در مقابل مشکلات با تحرّک بیشتر و با احساس مسئولیّت مضاعف عمل کنند.»(۱۳۹۷/۴/۲۴) پس واضح است که در این شرایط برای حل مشکلات کشور نباید اکتفا به کارهای معمولی روزمره کرد؛ حل مشکلات، شدنی است، به شرط آنکه تلاش و کار مسئولان هم، تلاشی انقلابی و شبانه روزی باشد.
۲. فرماندهی واحد اقتصادی
نکته ی دوم آنکه در زمانه ی جنگ، باید قرارگاه فرماندهی ثابتی وجود داشته باشد که همه ی بخش ها اقدامات خود را با آن هماهنگ کنند، وگرنه ممکن است هر یک از جبهه ها به سلیقه ی شخصی عمل کرده و خدای نکرده حتی منجر به صدمات به جبهه ی خودی شوند. در جنگ اقتصادی امروز نیز، ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی، «تیم اقتصادی» دولت است. این تیم اقتصادی دولت است که برای جلوگیری از صدمات و لطمات به اقتصاد کشور، باید «میان دار» و محور اصلی کار و تحرک باشد. چرا که «بر طبق قانون اساسی، رئیس جمهور از امکانات بسیار گسترده ای در کشور برخوردار است؛ خیلی از کارها را می توانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیت های داخلی را بالفعل کنند.»(۱۳۹۶/۳/۱۴) مضافاً اینکه رهبر انقلاب، برای تسهیل بیشتر امورات، با راه اندازی «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سه قوه» بر محور شخص «رئیس جمهور» عملاً دست دولت را برای حل مشکلات اقتصادی کشور بازتر کرده اند.
بسیاری از مشکلات کشور، نه ناشی از دشمنیِ دشمنان، که به دلیل کم کاری ها و سوءمدیریت های داخلی است، آن چنان که آقای رئیس جمهور هم در همین دیدار، در گزارش خود به رهبر انقلاب به آن اشاره کرده و گفت: برخی مسائل همچون اشکالات نظام بانکی و نقدینگی، ارتباطی با تحریم و فشارهای خارجی ندارد و از گذشته وجود داشته است.
۳. چشم ندوختن به نقطه های خیالی
نکته ی سوم آنکه تجربه ی برجام نشان داد که معطل کردن اقتصاد و افکار عمومی جامعه، به موضوعی که افسار آن در اختیار کشور نیست، عملاً موجب اتلاف وقت و عقب ماندگی از کارها است. پس حالا نیز به جای چشم دوختن به «نقطه های خیالی» چون بسته ی پیشنهادی اروپا (که البته بعید است با توجه به اظهارنظرهای مقامات اروپایی، آبی از آن برای کشور گرم شود) ظرفیت ها و استعدادهای کشور را فعال کرد.
۴. چاره اندیشی برای حل سوءمدیریت های داخلی
نکته ی آخر هم اینکه بسیاری از مشکلات کشور، نه ناشی از دشمنیِ دشمنان، که به دلیل کم کاری ها و سوءمدیریت های داخلی است، آن چنان که آقای رئیس جمهور هم در همین دیدار روز یکشنبه، در گزارش خود به رهبر انقلاب، به آن اشاره کرده و گفت: برخی مسائل همچون اشکالات نظام بانکی و نقدینگی، ارتباطی با تحریم و فشارهای خارجی ندارد و از گذشته وجود داشته است.
این ها مسائلی هستند که اتفاقاً بر سر آن، اجماع همه ی خبرگان و کارشناسان فن نیز وجود دارد؛ مسائلی که حل آنان به طریقه ی درست، می تواند تا حد زیادی، موجبات شکوفایی اقتصادی را فراهم کند. جالب آنکه رهبر انقلاب نیز در بیان «راهکارها»ی خود برای حل مشکلات اقتصادی کشور، بر موضوعاتی که حل آنان به چگونگی اقدامات مسئولان کشوری (نه دشمن بیرونی) ارتباط دارند اشاره فرمودند؛ موضوعاتی چون: «تهیه ی نقشه ی راه اقتصادِ باثبات»، «تقویت بخش خصوصی»، «ضرورت برخورد قاطع با متخلفان»، «اِشراف و اِعمال قدرت دولت بر مبادلات مالی»، «جدی گرفتن سیاست های اقتصاد مقاومتی»، «اقدام بهنگام و علاج واقعه قبل از وقوع»، «مبارزه ی واقعی با فساد»، و «حرف زدنِ رودرروی مسئولان با مردم و بیان شرایط».
* منتشرشده در شماره ی ۱۴۲ هفته نامه ی خط حزب الله