بیت المقدس در قران
اکنون آخرالزّمان است! زمانهای که پیشگویی های «قرآن» و احادیث، جلوی چشمان ما در حال تحقّق است و راستی دین ما به همه ثابت می شود.
امروزه [با وجود] افزایش جمعیت مسلمانان، شاهد سست شدن شخصیّت و مستولی شدن حبّ دنیا و ترس از مرگ بر آنان هستیم.
تلاش بی وقفه اروپای ذاتاً بیخدا (سکولار) برای اشغال «فلسطین» که از زمان جنگ های صلیبی آغاز شده بود، هزار سال بعد، یعنی در سال 1918م. به نتیجه رسید.
چرا باید یهودیان اروپا، تنها یهودیان مشتاق و نگران برای بازسازی اسرائیل باشند؟
یهودیان اروپا (یهودیان اشکنازی یا خزری) که حدود 90% از یهودیان جهان را تشکیل می دهند، یهودیان فلسطینی سفاردی [یهودیان اسپانیایی] را به فلسطین بازگرداندند و سفاردی ها به راحتی در سرزمین فلسطین سکنا گزیدند؛ چون خودشان هرگز در آن سرزمین نبوده اند، به آنجا باز نگشته اند.
چرا باید یک اروپایی (یهودی اشکنازی یا خزری) به یهودیّت تغییر دین بدهد و مأموریت اشغال فلسطین و بازگرداندن یهودیان سفاردی به فلسطین برایش دغدغه باشد؟
از دیدگاه قرآن، سرنوشت بیت المقدّس و فلسطین اینگونه است که وقتی شمارش معکوس آخرالزّمان فرا رسد، یهودیان، در حالیکه متفرّق شده و تنزّل رتبه یافته اند، در کسوت یک قوم از هم پاشیده، گرد هم خواهند آمد.
«و بعد از آن به بنی اسرائیل گفتیم در این سرزمین[= مصر و شام] ساکن شوید؛ امّا هنگامیکه وعده آخرت فرا رسد، همه شما را دسته جمعی می آوریم.»1
اسلام توضیح می دهد که این مالکیّت اسرائیل مشروعیت ندارد، در واقع آن یهودیان، بازیگران فریب خورده یک حقّه بازی بی سابقه تاریخی بودند و حالا وقت آن رسیده است که بزرگترین تنبیه الهی که تا به حال قومی به خود ندیده است، بر سر قوم یهود نازل شود؛ ولی تا قبل از آن واقعه، نمایشی بزرگ در فلسطین در حال اجرا و گسترش است.
پروفسور دکتر اسماعیل راجی فاروقی، دانشمند برجسته فلسطینی به دلیل اینکه خار چشم صهیونیسم بود، ترور شد، مسلمانان را از وجود چنین خطری آگاه کرد:
مشکلی که امروز اسرائیل برای مسلمانان پدید آورده است، نه ما به ازای تاریخی دارد نه مشابه امروزی. در ابتدا جامعه مسلمان، اسرائیل را به عنوان استعمار نوین یا در بهترین شرایط، تکرار دوباره جنگهای صلیبی می دانست؛ در حالی که اسرائیل هیچیک از آنها نیست، هر دوی آنها و حتّی بدتر از این است. متأسّفانه هیچ نویسنده مسلمانی درباره این واقعیّت قلم نزده و به همین دلیل، تجزیه و تحلیل درباره اسرائیل که در حال حاضر، گفته می شود یک جزو جدا نشدنی از جهان اسلام در آسیا و آفریقا است، حائز اهمّیت فراوانی است.
اگر یک یهودی می تواند برای اشغال فلسطین، آمریکا، اروپا یا روسیه را ترک گوید و در کسوت نیروی نظامی صهیونیست بر مسلمانان فلسطین یورش ببرد، یک مسلمان نیز باید بتواند آزادانه موطن خود را در اقصی نقاط جهان ترک نموده و به نیروی مقاومت ستمدیدگان فلسطین اشغالی بپیوندد.
با وجود این، مسلمانان باید بدانند به محض بیان عمومی عقیده اشان مبنی بر نابودی حکومت جعلی اسرائیل به دست سپاه اسلام و داشتن آرزوی پیوستن به این سپاه، دستگیر و زندانی شده، صدایشان خاموش خواهد شد.
یکی از اقدامات راهبردی یهودی های صهیونیست در سراسر جهان، کنترل محیط زیست راهبردی از طریق حفظ یکپارچگی مزارع کشاورزی است که این موضوع، با سودجویی از نخبگان بیخدا، غارتگر، همیشه ثروتمند و فاسد که جوامع عربی، اسلامی اطراف اسرائیل را در کنترل دارند، محقّق شده است.
این راهبرد، در کشورهای تحت نفوذ آمریکا از قبیل «مصر»، «اردن»، «ترکیه» و «عربستان صعودی» موفّق بوده است.
پیامبر اسلام(ص) می فرمایند:
«شاخ شیطان از سرزمین نجد ظهور خواهد کرد.»2
جهان شاهد آغاز افول و غروب حکومت جعلی اسرائیل است؛ حکومتی بی دین در ارض مقدّس و اشغالی فلسطین؛ حکومتی که رژیم سیاسی آن بر مبانی سکولاریسم استوار است.
ما [بر مبنای اعتقادات دینیامان] پیش بینی می کنیم که به زودی، سپاه اسلام از «خراسان» به پا خواهد خاست و با یهودیان صهیونیست در پهنه مبارزه ای در فلسطین اشغالی به رزم خواهند پرداخت.
در طول تاریخ مذهبی بشر، هیچ رخدادی از نظر اعجاب با این دستاورد دجّال، قابل مقایسه نیست. دجّال یا همان مسیح دروغین، تلاش می کند بشر را اغفال نموده تا آنها او را به جای خداوند جلّ جلاله پرستش کنند. مرکز اصلی حمله مادّی گرایان از «بریتانیا» پدیدار شده است.
پس از اینکه دجّال به صورت یک انسان بروز یابد، امام مهدی(عج) ظهور خواهند کرد و به همراه عیسی مسیح(ع)، مسیح دروغین یا همان دجّال را در «دمشق» به هلاکت خواهند رساند.
احتمال اینکه حکومت رژیم صهیونیستی در فلسطین سالیان طولانی ادامه یابد، بسیار ضعیف است، سپاه اسلام یهودیان را شکست خواهد داد و حقّ حکومت بر سرزمین فلسطین به مسلمان بازگردانده خواهد شد و قطعاً خداوند بهتر می داند. هنگامیکه جنگجویان صلیبی اروپایی، بیت المقدّس را اشغال کردند، فقط توانستند هشتاد سال بر آن شهر حکومت کنند و قبل از استیلای کامل بر این شهر [از مسلمانان شکست خوردند].
خداوند در قرآن می فرماید:
«خداوند کسانی از شما را که (به اسلام) ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند، قطعاً وارث زمین (سرزمین مقدّس فلسطین) خواهد کرد؛ همانگونه که به پیشینیان عطا کرده است که او دین آنها (اسلام) را در حقّی (سرزمین مقدّس فلسطین) که برای آنها انتخاب کرده است، بنا خواهد فرمود.»
«… هرگاه برگردید (قوم یهود!) ما باز می گردیم …» (جهت مجازات، به عبارت دیگر، قوم یهود دوباره و دوباره مجازات خواهند شد.)
«به آنها كه جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است؛ زیرا مورد ستم قرار گرفته اند و خدا قادر بر نصرت آنها است؛ همان ها كه به ناحق از خانه و کاشانه خود، بدون هیچ دلیلی اخراج شدند، جز اینکه می گفتند: پروردگار ما الله است.»
سرنوشت بیت المقدّس اینگونه رقم خواهد خورد که سپاه اسلام، حکومت صهیونیست ها در فلسطین را نابود خواهد کرد و امام مهدی(ع) به عنوان حاکمی عادل، بر بشریّت حکومت خواهد کرد و حکومت اسلامی در سرزمین مقدّس فلسطین، جایگزین حکومت جعلی صهیونیست ـ یهودی اسرائیل خواهد شد.
این قول قرآن در بیانی از پیامبر اسلام(ص) نیز تأکید شده است:
«پرچم های سیاهی از خراسان افراشته خواهند شد (منطقه ای واقع در ایران، افغانستان و پاکستان و آسیای مرکزی) و هیچ نیرویی را یارای مقابله با آنها نیست تا در سرزمین بیت المقدّس به احتزاز درآیند.»3
و مؤمنان به عمل به دستورات قرآن دستور داده شده اند؛ در حالیکه در تدارک مبارزه ای بزرگ بر علیه کفّار هستند.
غرب مدرن دور از خدا، اسلامی را می پذیرد که در عین داشتن [ظواهر دین] حامی رژیم جعلی اسرائیل نیز باشد، با این رژیم در صلح باشد و زمینه پذیرش را در بین مسلمانان ایجاد کند.
در آینده، بین پیروان واقعی پیامبر اسلام(ص) و حکومت جعلی اسرائیل هرگز صلحی رخ نخواهد داد و پیروان راستین پیامبر(ص) بر ستمگران اسرائیلی غلبه خواهند یافت و سرزمین مقدّس فلسطین، از زیر یوغ آنها خارج خواهد شد.
روزگاری اروپاییان مو بور و چشم آبی، یعنی همان یهودیان خزری و اشکنازی امروزی، دین خود را به دین یهود تغییر دادند. این در حالی است که آنها نسب یهودیت را از [فرزندان] ابراهیم به ارث نبرده بودند. نویسنده معتقد است یأجوج و مأجوج جایی در بین اقوام یهودی اشکنازی یا خزری زندگی میکرده اند و البتّه خدا بهتر می داند. یأجوج و مأجوج تمدّن مسیحیان اروپایی را بر انداخته و به جای آن، بی خدایی را ترویج نموده اند و همانها بوده اند که جنبش صهیونیسم و نهایتاً دولت اسرائیل را بنا نهاده اند.
«حرام است بر شهرها و آبادی هایی كه (بر اثر گناه) نابودشان كردیم (كه باز گردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت! تا آن زمان كه یأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنها از هر ارتفاعی، به سرعت عبور می كنند!»4
پیامبر اسلام(ص) هشدار می دهند که زمان [ظهور] دجّال یا مسیح دروغین، زمانی است که ظاهر موضوعات با واقعیت آنها، تفاوت فاحشی خواهد داشت.
تقدیر بیت المقدّس، شهر مقدّس مسلمانان، یهودیان و مسیحیان این است که نقطه عطف جریان های آخرالزّمان باشد و اسلام، مسیحیت و یهودیت بر این نقش بیت المقدّس اتّفاق نظر دارند. اینک بیت المقدّس به آخرالزّمان خود و پایان تاریخ نزدیک شده است.
مسلمانان از زمان دقیق بازگشت امام مهدی(عج) و عیسی مسیح(ع) نشانه ها و اطّلاعاتی دارند؛ [از جمله اینکه] این اتّفاق زمانی رخ خواهد داد که آب دریای «جلیل» خشک یا نیمه خشک شود. این دریا که با نامه ای دیگر، دریاچه «طبریّه» یا «تیبربوس» نیز شناخته می شود، نسبت به گذشته، کمترین میزان آب را دارد و از مقدار آن نیز به صورت دائمی کاسته می شود و این موضوع، دولتمردان اسرائیل را که خشک شدن این دریاچه را از نشانه های نابودی خود می دانند، به وحشت انداخته است.
دریای جلیل به زودی خواهد خشکید! امام مهدی(عج) و عیسی مسیح(ع) باز خواهند گشت! و بازگشت آنها نشانه ای از زوال و نابودی دولت جعلی اسرائیل خواهد بود!
نظم جهانی یأجوج و مأجوج
در اشارهای رازگونه در قرآن، از بیت المقدّس فقط به عنوان یک شهر سخن به میان آمده است:
«حرام است بر شهرها و آبادی هایی كه (بر اثر گناه) نابودشان كردیم (كه بازگردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت! تا آن زمان كه یأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنها از هر ارتفاعی به سرعت عبور می كنند!»5
سپس وقتی یأجوج و مأجوج از هر ارتفاعی فرود آیند و نفوذی همه جانبه در اطرافشان یابند، کنترل جهان را در دست بگیرند و بر جهان با نظم جهانی خود حکومت کنند.
بازگشت یهودیهای صهیونیست اسرائیلی به بیت المقدّس، رهایی یأجوج و مأجوج را تأیید می کند. از همه ارتفاع ها پایین آمده اند، در همه جهات پراکنده شده اند و کنترل جهان را بهدست گرفته اند. نظم جهانی حاکم بر دنیای امروز، نظم جهانی یأجوج و مأجوج است. در واقع این آنها هستند که بازگشت اسرائیلی ها به فلسطین را ممکن ساخته اند.
در مرکز طرح اصلی جهان اسلام و منطقه «خاورمیانه»، باید تمامی آبها و دارایی های ممالک اسلامی تحت کنترل باشد. آنگونه که در احادیث اشاره شده است پیامبر اسلام(ص)، رابطه بین دجّال و ربا و یأجوج و مأجوج و آب را تشریح فرموده اند.
یهودی های صهیونیست اسرائیلی به فلسطین بازگشته اند. [و] این بازگشت، بدون تمدّن غرب ممکن نبود (تمدّنی که بریتانیا و آمریکا برجسته ترین نقش را در آن بازی نمودند) و اکنون واضح است که دجّال یا مسیح دروغین از جزیره «بریتانیا» برآمده است؛ بلکه یأجوج و مأجوج نیز در بین تمدّن اروپایی جای دارند.
نویسنده معتقد است «یأجوج و مأجوج» جایی در بین اقوام یهودی اشکنازی یا خزری زندگی میکرده اند و البتّه خدا بهتر می داند. یأجوج و مأجوج تمدّن مسیحیان اروپایی را بر انداخته و به جای آن، بی خدایی را ترویج نموده اند و همانها بوده اند که جنبش صهیونیسم و نهایتاً دولت اسرائیل را بنا نهاده اند.
برای مثال، در قرآن در «سوره بنی اسرائیل» آمده است که این سرنوشت بنی اسرائیل است که دو بار در فلسطین (ارض مقدّس) فساد می کنند (فساد نابودکننده):
«ما به بنی اسرائیل در كتاب (تورات) اعلام كردیم كه دوبار در زمین فساد خواهید كرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود (و دو بار عذاب خواهند شد).»6
از دیدگاه قرآن، سرنوشت بیت المقدّس و فلسطین اینگونه است که وقتی شمارش معکوس آخرالزّمان فرا رسد، یهودیان در حالیکه متفرّق شده و تنزّل رتبه یافته اند، در کسوت یک قوم از هم پاشیده، گرد هم خواهند آمد.7
وقتی خداوند (جلّ جلاله) سرزمینی به نام فلسطین را انتخاب فرمود و آن [سرزمین] را ارض مقدّس و مبارک قرار داد، ابراهیم(ع) را برای مهاجرت به آن سرزمین راهنمایی فرمود و مشیّت الهی بر این بود که فلسطین به عنوان محکی برای حقیقت آزمایی عمل کند. فقط مذهب ابراهیم(ع) است که می تواند در این سرزمین باقی بماند.
یهودیان تورات را تغییر داده و از نو نوشتند تا رباخواری را برای خود موجّه و قانونی سازند.
دلیل اینکه کلمات «زمین» و «سرزمین» در این متن به فلسطین برمی گردد این است که در متون قرآنی، بیان شده است که یهودیان اسرائیلی دو بار در «زمین» و «سرزمین» مرتکب فساد (عمل مهیب و شیطانی) خواهند شد.
«ما به بنی اسرائیل در كتاب (تورات) اعلام كردیم كه دوبار در زمین فساد (عمل مهیب و شیطانی) خواهید كرد، و برتری جویی بزرگی خواهید نمود (و دو بار عذاب خواهند شد).»8
شواهد تاریخی تأیید می کند که یهودیان دو بار به فرمان خدا از بیت المقدّس و فلسطین اخراج شده اند. بسیاری از یهودیان سفاردی (که اروپایی نیستند) معترفند که خودشان با گناهکاری اشان، در تکرار فرمان الهی برای اخراج از فلسطین مقصّر بوده اند. صهیونیست های اروپایی ذاتاً سکولار و بی خدا، [که همان] یهودیان اشکنازی یا خزری اند، از پذیرش این حقیقت امتناع می ورزند.
این سوره، دستکم به دو موقعیت تاریخی خیانت اسرائیلی ها به معیارهای اخلاقی و مذهب حضرت ابراهیم(ع) اشاره دارد که [به موجب آن] خداوند جلّ جلاله آنها را از ارض مقدّس فلسطین اخراج نموده است.
نخستین بار در سال 587 ق.م، سپاهی از بابِلیان به رهبری بخت النّصر، بیت المقدّس را محاصره کرد، شهر را سوزاند، ساکنانش را به قتل رساند، مسجد ساخته شده توسط حضرت سلیمان(ع) را ویران کرد و نخبگان باقیمانده جمعیت یهود را برای بردگی به بابل (عراق) برد.
یهودیان اسرائیلی بیخدا، حضرت زکریا(ع) را کشتند و فرزند ایشان جان (یحیی)(ع) را در معبد دوم (مسجد) سلیمان در بیت المقدّس، با فریب به قتل رساندند.
و نهایتاً آنها به اینکه عیسی مسیح پسر مریم(س) را چگونه کشتند، مباهات می کردند. (ولی خداوند قادر، ایشان را از مرگ نجات داد.)
«و گفتارشان كه ما مسیح عیسیبن مریم پیامبر خدا را كشتیم، در حالیكه نه او را كشتند و نه به دار آویختند؛ لیكن امر بر آنها مشتبه شد و كسانیكه در مورد (قتل) او اختلاف كردند از آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می كنند و قطعاً او را نكشتند.»9
بعد از این بود که خداوند جلّ جلاله آنها را برای دومین بار عذاب کرد. در سال 70 م. ارتشی رومی به رهبری ژنرال تیتوس، بیتالمقدّس (اورشلیم) را محاصره کرد. تیتوس اورشلیم را محاصره کرده، ساکنانش را کشت و باقیمانده یهودیان را از بیت المقدّس اخراج کرد. معبد دوم (مسجد) سلیمان دوباره خراب شد و سربازان در جستوجوی طلای ذوب شده، خشت خشت آن را از هم پاشیدند. دقیقاً همانگونه که عیسی(ع) هشدار داده و پیش بینی کرده بودند که «سنگ روی سنگ نخواهد ماند. همه بر زمین انداخته خواهند شد.»10
آن زمانی که یهودیان گوساله طلا می پرستیدند، درحالیکه موسی(ع) در «کوه سینا» بود و آن زمانی که آنها تورات را تغییر داده و بازنویسی کردند تا حرام خدا را حلال کنند و آن زمانی که به کشتن مسیح(ع) پسر مریم مباهات می کردند، مذموم ترین اتّفاقات در ادامه عهدشکنی و خیانتشان به خداوند را انجام دادند.
تعالیم مذهبی یهودیان صهیونیست، رابطه فلسطین، شهر «اورشلیم» و «معبد سلیمان» را با یهودیت و ذات دین یهود به رسمیّت می شناسد. در نتیجه این اعتقاد، آنها توافق کرده اند که مذهب یهود برای همیشه ناتمام خواهد ماند؛ مگر اینکه یهودیان به فلسطین آزاد برگردند و مملکتی به پایتختی اورشلیم را بنا کنند و سومین و آخرین معبد سلیمان(ع) را به جای مسجدالاقصی بنا کنند.
قرآن کریم تأکید می کند که حضرت محمّد(ص) و پیروانشان، پیروان راستین مذهب ابراهیم(ع) هستند.
«سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند كه از او پیروی كردند و (در زمان و عصر او، به مكتب او وفادار بودند. همچنین) این پیامبر و كسانی كه (به او) ایمان آورده اند (از همه سزاوارترند) و خداوند، وليّ و سرپرست مؤمنان است.»11
پس از گذشت هفده ماه از رسالت پیامبر(ص) در «مدینه»، مشخّص شد یهودیان مدینه و عربستان ایشان را به عنوان پیامبر الهی و قرآن را به عنوان کلام خدا نپذیرفته اند؛ بلکه هم قسم شده اند که اسلام را نابود کنند. در همین زمان بود که خداوند همزمان با نزول آیه واجب شدن جهاد و روزه، با دستور تغییر قبله از بیت المقدّس به «مکّه» به آنها پاسخ داد و هر سه امر الهی، همزمان و در ماه شعبان نازل شد.
حضرت محمّد(ص)، با رفتاری متقاعدکننده قصد داشتند قوم متکبّر یهود را که اصرار داشتند آنها قوم برگزیده خدای ابراهیم هستند، شکست دهند.
جهان امروز شاهد آغاز افول و غروب حکومت جعلی اسرائیل است! امروزه اسرائیل اروپایی، صهیونیستی بی خدا، با در اختیارداشتن سلاح های هسته ای و سلاح های هست های حرارتی کافی، ظرفیت را برای ابرقدرت به حساب آمدن، دارد.
وقتی ارزش دلار آمریکا پایین می آید، ارزش بقیّه پول های کاغذی جهان را نیز با خود پایین می آورد.
این سرنوشت اسرائیل صهیونیست جعلی است که مانند دو تجربه قبلیاش، به عذاب الهی دچار شود. اوّلین عذاب الهی به شکل حمله سپاه بابِل نازل شد که یهودیان و حکومتشان را در فلسطین نابود کرد و دومین بار حمله سپاه روم بود و در سومین و آخرین بار، در آینده ای نزدیک، سپاهی از مسلمانان حکومت جعلی اسرائیل را نابود خواهد کرد. انشاءالله
پینوشتها:
1. سوره بنی اسرائیل، آیه 104.
2. صحیح بخاری.
3. سنن ترمذی.
4. سوره انبیاء، آیات 96 ـ 95.
5. همان.
6. سوره اسراء، آیه ۴.
7. همان، آیه 104.
8. همان، آیه 4.
9. سوره نساء، آیه 157.
10. ر.ک: سوره بنیاسرائیل، آیات 7ـ4.
11. سوره آلعمران، آیه 68.