پنج خصوصیت از کارنامهی سیاه رژیم پهلوی
کارنامهی سیاه و خصوصیات رژیم پهلوی از نگاه رهبر انقلاب
مطرح شده در دیدار مردم قم ۹۳/۱۰/۱۷
این رژیمى که ملّت با آن گلاویز شد، چه بود؟ چه کسى بود؟ این خیلى مهم است. چند خصوصیّت را من عرض میکنم؛ چون عرض کردم امروز انگیزهها وجود دارد براى تحریف، یعنى سعى میکنند چهرهى خبیثترین و زشتترین و سیاهروترین عناصر حُکّام تاریخىِ اواخر این ملّت را به شکلى آرایش کنند که حقیقت براى مردم مکشوف نشود و نفهمند با این انقلاب چه کردند:
خصوصیت اول: دیکتاتورىِ سیاه و خفقان عجیب علیه مردم
یکى از خصوصیّات آن رژیم فاسد، دیکتاتورىِ سیاه و خفقان عجیب علیه مردم، با قساوتآمیزترین روشها [بود] که ممکن است در جاهاى دیگرى از کشورها هم وجود داشته باشد. در اینجا خود ما از نزدیک مشاهده کردیم که چه میکردند و چه رفتارى داشتند با آحاد مردم؛ هم در دوران رضاخان که گذشتگان ما، بزرگترهاى ما آن را دیده بودند و براى ما نقل کردند، هم در دوران اخیر، که خود ماها، آحاد مردم، در میدان بودیم. جوانها البتّه آن دوران را ندیدند. حرفهاى فراوان و موثّق [وجود دارد] از آنچه اینها با مردم، با مبارزین و با کسانى که انتقاد داشتند - ولو انتقادهاى اندک - داشتند انجام میدادند؛ رفتارهایى که اینها میکردند، آن شکنجهها، آن فشارهاى عجیب و غریبِ جسمى و روحى، آن زندانهاى مخوف، که امروز برخى از نشانههاى آنها هست که افراد میروند مىبینند تعجّب میکنند. یکى از کارها این بود، اینها با قدرت زور و استبداد و فشار بر مردم، حکومت خودشان را ادامه میدادند؛ و همین کسانى که امروز دَم از حقوق بشر میزنند و این ادّعاهاى رسوا را مرتّب، پىدرپى تکرار میکنند، با همهى وجود طرفدار اینها بودند؛ نمیشود هم گفت خبر نداشتند، چرا! دستگاه جهنّمى ساواک را خود صهیونیستها و خود آمریکایىها و سیاى آمریکا بهوجود آورده بودند، روشها را آنها بهشان یاد داده بودند، چطور ممکن بود خبر نداشته باشند. حالا که اخیراً معلوم شد خود اینها هم دچار یکچنین مشکلات عظیمى هستند؛ این افشاگرىهایى که در این اواخر انجام گرفت نسبت به رفتار سازمانهاى جاسوسى آمریکا با مخالفین و معاندین، اینها کجا، سخن از آزادى بیان و لیبرالیسم و دموکراسى و اعتناى به حرف مردم کجا! اصلاً عالم عجیبى است! در کشور ما، آن رژیم خبیث، یکى از خصوصیّاتش این بود: شدّتعمل، قساوت کامل نسبت به هرکسى که اندکاعتراضى به آنها داشت و مطّلع میشدند.
خصوصیت دوم: وابستگی ذلتآمیز به قدرتهای خارجی و تحقیر ملت ایران
خصوصیّت دوّم، وابستگى ذلّتآمیزى بود که اینها به قدرتهاى خارجى داشتند. حالا در این کتابهایى که براى تبرئه و بىگناه نشان دادن رژیم خبیث پهلوى مینویسند، این را منکر میشوند، که [البتّه] قابل انکار نیست. رضاخان به دستور انگلیسىها آمد، به دستور انگلیسىها هم رفت؛ بمجرّد اینکه انگلیسىها پیغام دادند که باید برود، بعد از هفده هجده سال سلطنت، ناچار [رفت]؛ یعنى پشتیبان دیگرى نداشت؛ آنها او را آورده بودند، حالا هم لازم میدانستند او برود، رفت؛ به دستور انگلیسىها آمد، به دستور انگلیسىها رفت. بعد هم که محمّدرضا را انگلیسىها سرِ کار آوردند تا آخر دههى ۲۰، از اوایل دههى ۳۰ آمریکایىها وارد میدان شدند، همهى امور را قبضه کردند و در اختیار گرفتند؛ سیاستها سیاستهاى آمریکا [بود]؛ آنچه منافع آمریکا ایجاب میکند، چه در رفتار داخلى، چه در رفتار منطقهاى، چه در رفتار بینالمللى؛ عیناً آنچه آنها لازم میدانستند؛ یعنى یک تحقیر عظیم ملّت ایران. این یکى از خصوصیّات آن رژیم خبیث این بود. اینکه شما مىبینید آمریکایىها با چه لجى، با چه دشمنى و بغضى به ملّت ایران و به انقلاب اسلامى و به نظام اسلامى نگاه میکنند؛ بهخاطر این است. اینها یک چنین دورانى را گذراندند؛ چنین کشورى، چنین نظامى از دست آنها رفته است؛ لذا دشمنى آنها با انقلاب تمامشدنى نیست.
اعترافي پس از سالها!
23 دی ، سالروز اولین بمباران شيميايي عراق عليه ايران:
استفاده از سلاح هاي شيميايي نخستين بار در جنگ جهاني اول زماني كه آلمانها در اكتبر 1914 در نوشاپل گلوله هاي حاوي گاز اشك آور را به سوي فرانسوي ها پرتاب كردند، آغاز شد. با وجود پراكندگي سربازان و محدود بودن گلوله ها، اين تاكتيك چندان كارساز نبود و حتي فرانسوي ها متوجه كاربرد آن نشدند. با اين حال آلمانها دست از تلاش برنداشته و گاز كلر را نيز اولين بار در 22 آوريل 1915 در شهر يپرس بلژيك عليه سربازان مستعمراتي فرانسه و پياده نظام كانادايي كه هيچ ماسكي براي حفاظت از خود نداشتند به كار بردند.
به طور كلي در جنگ جهاني اول حدود 125 هزار تن عوامل سمي مشتمل بر 45 نوع عامل شيميايي مختلف به كار رفت كه در بين آنها 18 عامل كشنده و 27 عامل تحريك كننده بود.
علي رغم اينكه كنوانسيون 1907 لاهه قرارداد منع كاربرد سلاح شيميايي را تصويب كرد و به امضاي اكثر كشورهاي اروپايي رسيد، اما برخلاف اين قرارداد اين سلاح مخوف در مقياس گسترده اي طي جنگ جهاني اول و دوم به كار گرفته شد و همين دو جنگ كافي بود تا بشر را از آن چه با دست خود ساخته به هراس آورد و جهان را تا سال ها پاي ميز مذاكره بنشاند. ژنو پايتخت سياسي اروپا ميزبان نشست كشورهاي جهان شد تا بر سر استفاده از اين مواد شيميايي تصميم بگيرند و نتيجه آن در سال 1925 به «پروتكل ژنو» مشهور شد.
كشورهاي جهان در اين پروتكل، منع به كار گيري عوامل سمي و خفه كننده در جنگ ها را به امضا رساندند و در مقابل قانون شكنان هم قسم شدند.
عراق جزو كشورهاي امضا كننده این پروتكل بود.اما از سلاح هاي شيميايي در طول 8 سال جنگ تحميلي عليه ايران استفاده كرد. زيرا پس از شكست هاي متعدد در مناطق مختلف جبهه جنگ ، به استفاده از اين سلاح عليه افراد نظامي و غير نظامي روي آورد و در اين مدت با استفاده از انواع مهمات شيميايي از قبيل بمب، گلوله هاي توپ و خمپاره، كه حاوي گازهاي سمي و كشنده اي همچون گازهاي خردل، سيانور و عوامل خفه كننده بودند، به نقض آشكار تعهد قرارداد كنوانسيون هاي بين المللي پرداخت.
در طي اين مدت بيش از 252 مورد حمله شيميايي (عراق) عليه ايران صورت گرفت كه در سازمان ملل متحد ثبت شده است و با سكوت مجامع بينالمللي و قدرتهاي بزرگ روبرو شد و شكايات جمهوري اسلامي ايران به جايي نرسيد.
نخستين حمله شيميايي عراق عليه ايران در تاريخ 23/10/1359 در منطقه بين هلاله و ني خزر واقع در 50 كيلومتري غرب ايلام بود.
روزی که امیرکبیر گریست ...
سال ۱۲۶۴ قمرى، نخستين برنامهى دولت ايران براى واکسن زدن به فرمان اميرکبير آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ايرانى را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به اميرکبير خبر دادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. به ويژه که چند تن از فالگيرها و دعانويسها در شهر شايعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيمارى آبله جان باختهاند، امير بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مى کرد که با اين فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانويسها و نادانى مردم بيش از آن بود که فرمان امير را بپذيرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى ديگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند يا از شهر بيرون مىرفتند.
روز بيست و هشتم ماه ربيع الاول، به امير اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پيرامون آن، فقط سیصد و سى نفر آبله کوبيدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بيمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد کودک نگريست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههايتان آبلهکوب فرستاديم. پيرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امير، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبيم جن زده مىشود. امير فرياد کشيد: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اينکه فرزندت را از دست دادهاى، بايد پنج تومان هم جريمه بدهي. پيرمرد با التماس گفت: باور کنيد که هيچ ندارم. اميرکبير دست در جيب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقيقه ديگر، بقالى را آوردند که فرزند او نيز از آبله مرده بود. اين بار اميرکبير ديگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گريستن کرد…
در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى اميرکبير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد و ملازمان امير گفتند که دو کودک شيرخوار پاره دوز و بقالى از بيمارى آبله مردهاند. ميرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است که او اين چنين هاىهاى مىگريد. سپس، به امير نزديک شد و گفت: گريستن، آن هم به اين گونه، براى دو بچهى شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست.
امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان که ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد. امير اشکهايش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى اين ملت را بر عهده داريم، مسئول مرگشان ما هستيم.
ميرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اينان خود در اثر جهل آبله نکوبيدهاند.
امير با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نيز ما هستيم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خيابانى مدرسه بسازيم و کتابخانه ايجاد کنيم، دعانويسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ايرانىها اولاد حقيقى من هستند و من از اين مىگريم که چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند که در اثر نکوبيدن آبله بميرند.
روحش شاد
منبع: http://alef.ir
ماهواره،همراه جديد کودکان!؟
نمی توان تصور کرد که فرزندي در يک خانواده بدنيا بيايد و پدر و مادر وي تمام تلاش هاي خود را براي موفقيت او بکار نگيرند. گاهي اين تلاش ها به شکلي است که تمام فعاليت هاي والدين در سايه رشد و پيشرفت فرزندشان قرار مي گيرد، آنهم در دنياي پرهياهوي فعلي که همراه با پيشرفت تکنولوژي کار را براي تربيت نسل آينده و کودکان سخت تر هم کرده است.
در حال حاضر سر و صداي حاکي از موفقيت جامعه ايران که بدليل همبستگي و پايداري کانون گرم خانواده ها و تربيت درست کودکان شکل گرفته به جوامع غرب رسيده تا آنها هم ثبات خانواده را در دستور کار خود قرار داده و براي پيشبرد اهداف خود بخصوص در ايران تيرهاي زهر آلود خود را به سمت همين کانون خانواده نشانه روند .زيرا مي دانند هميشه يک جامعه سالم متاثر از خانواده هاي سالم است .
در اين بين فطرت پاک کودکان بيشتر از بقيه مورد آماج حملات قرار مي گيرد و اين حملات بگونه اي طراحي مي شوند تا پدر و مادر کودک ناخواسته در اين حملات براي آسيب زدن به فطرت کودک سهم بسزايي هم داشته باشند.
تلويزيون به عنوان يکي از فراگيرترين رسانه هاست که عمدتا خانواده ها کمترين نگراني را درباره برنامه هاي آن دارند . اما اکنون فارغ از نقدهايي که به برنامه سازان تلويزيون و حتي ساير رسانه ها به خصوص در حوزه کودک وارد است که نياز به مجالي ديگر جهت آسيب شناسي جدي آن مي باشد، در اينجا تاثيرات منفي رسانه هايي را بيان مي کنيم که به مدد پيشرفت تکنولوژي و حمايت همين خانواده ها به آغوش گرم خانواده وارد مي شوند تا با استفاده از غفلت پدرها و مادراني که بقولي تمام هم و غم شان کودکان شان هستند ، اولين آسيب هاي طراحي شده به پاک ترين ومعصوم ترين افراد جامعه وارد شود. آسيب هايي که شايد ديگر مجالي براي بازسازي آن فراهم نشود.
اگر سري به خانواده ها بزنيم تقريبا بخش اعظم و قابل توجهي از اين خانواده ها به خصوص جواناني که تازه تشکيل خانواده داده و اتفاقا داراي فرزندي هم شده اند ماهواره از ضروريات زندگي شان شده تا جايي که برخي عنوان مي کنند ابزاري است براي پر کردن اوقات فراغت!
گشتي در کانالهاي ماهواره اي جدا از برنامه هاي مستهجن آن که در اين مبحث قصد پرداخت به آن را نداريم نشان مي دهد که برنامه هاي ويژه کودکان در اين شبکه هاي ماهواره اي روزبه روز در حال افزايش است و حتي برخي از برنامه هاي بزرگسالان بطور عمد بصورت انيميشن و فانتزي ساخته مي شود تا کودکان را هم همراه خود کنند.
جالب اين است که برنامه هاي ويژه کودکان به مراتب بسيار حرفه اي تر هم ساخته شده و دوبله هاي حرفه اي هم دارند برنامه هايي که ميلياردها دلار صرف ساخته شدن آنها شده و حتي کانالهاي با فرکانسهاي بسيار قوي هم براي آنها در نظر گرفته مي شود.
هزينه هاي ميليارد دلاري براي ساخت انيميشن و حتي سريال ويژه کودکان به منظور سرگرمي کودکان ما ساخته شده و اين هزينه ها از سر دلسوزي بوده ؟ آيا تا بحال دقت کرده ايد که محتواي اين کارتونها چه هستند ؟
کودک درسنين 3 تا 5 سالگي فقط بيننده است و قدرت تشخيص بين خوب و بد را ندارد و هر آنچه براي او به نمايش بگذاريم مي بيند و به عنوان يک حرکت پسنديده مي پذيرد. آنها قدرت تفکيک خوب، بد و يا افسانه بودن را ندارند و اين باعث مي شود تا ارزش هاي آنها در دنياي واقعي تغيير کند.
کودکان چيزي را که مي بينند و يا مي شنوند به عنوان يک باور واقعي مي پذيرند بويژه زماني که اين باور با ابزارهاي جذاب تري هم بيان شود.
اين کارتون ها موريانه وار در ذهن کودکان رسوخ مي کنند تا فرهنگي در ذهن آنها شکل بگيرد جداي از فرهنگ بومي کشورمان. و حتما اين سئوال براي کودک پيش مي آيد که چرا من دختر خاله مو طلايي که دامن کوتاه داشته باشد ندارم؟ آيا دقت کرده ايد در کودکان و شخصيت ها در اين کارتون ها که صدا وسيماي خودمان هم گاهي پخش مي کند پسر ها در اين کارتونها دوست دختر دارند و…!؟ و سئوالهايي از اين قبيل که نشان از آغاز دوگانگي فرهنگ کودک دارد آنهم در زماني که شخصيت کودک در حال شکل گيري است.
اين کارتون ها موريانه وار در ذهن کودکان رسوخ مي کنند تا فرهنگي در ذهن آنها شکل بگيرد جداي از فرهنگ بومي کشورمان.
شوهاي تلويزيوني با پوشش هاي زننده همراه تيزر هاي تبليغاتي که نمايش بدن هاي عريان و….از اساس جدانشدني اين برنامه ها هستند به اضافه تصويرهاي مستهجن که بطور اتفاقي بر صفحه تلويزيون نقش مي بندد و امکان هرگونه عکس العمل را از ما مي گيرد و ….را در نظر بگيريد و حتما آگاهي هم داريد که هرچقدر اين برنامه ها را کنترل کنيد بدليل حس قوي کنجکاوي کودک امکان دسترسي به هر کانال ماهواره اي آنهم با هر شرايطي امکان پذير است.
خوب اين سهل انگاري پدرو مادر به ماهواره هم ختم نمي شود .اخيرا باب شده که کودکان در کنار مداد،پاکن ، کتاب ،کيف و … يک عدد گوشي موبايل با امکانات کامل از جمله داشتن بلوتوث هم با خود حمل مي کنند تا اين فرزند بقول پدر ومادرشان چيزي از بقيه کم نداشته باشد.
يعني به لطف پدر ومادر همان تصاوير مستهجن از داخل منزل به مدارس و بصورت يک بسته کامل بدور از چشم مسئولين در بين همکلاسي ها رد و بدل مي شود.
اين گونه است که به مدد خانواده، ماهواره و عدم برنامه ريزي صحيح مسئولين يک کودک 8-9 ساله که آينده ساز اين کشور است، هر آنچه نبايد بداند با تعاريف و باورهاي غربي مي آموزد.
منبع: جهان
بجای مادر ، خانه ای دیگر
کودک در ابتدای تولد موجودی زیستی است که برای ادامه حیات و تحول جسمانی و روانی خود نیاز به توجه و مراقبت دلسوزانه دارد.
هر چند پیوند مادر و کودک در نه ماه بارداری مادر ایجاد شده، اما پس از تولد نیز تا مدتی نوزاد بخشی از وجود اوست، بخشی که بنا به شرایط روانی، اجتماعی مادر، می تواند خواستنی و مطلوب و یا ناخواسته باشد. همین امر بر کیفیت ارتباط مادر و کودک تأثیر می گذارد و نه تنها در میزان توجه و ارضاء نیازهای مادی و جسمانی کودک موثر می افتد، بلکه رشد و تحول هیجانی و هوشی وی را نیز متأثر می سازد. سرعت رشد انسان از تولد و حتی پیش از تولد تا هفت سالگی مسئله ای است که کم و بیش در سرتاسر جهان به آن توجه کرده اند. اکنون این مرحله را از حساسترین و مهمترین مراحل رشد انسان می دانند، پژوهشهای گوناگون عصر ما نشان داده که اگر در این مرحله ی رشد از نظر جسمی، روانی، تربیتی نسبت به کودک غفلت و کوتاهی شود در مراحل بعد تنها پنجاه درصد از این کوتاهی ها را می توان جبران و پنجاه درصد دیگر جبران ناپذیر خواهد بود.
تعریف مهد کودک: مهد کودک محلی است برای مراقبت ، شناخت استعدادها، پرورش عاطفی، جسمی، هوشی، رفتاری (اجتماعی) گفتاری و رشد خلاقیت
کودکان
هدفهای کلی آموزش و پرورش قبل از دبستان (مهد کودک) را اینگونه می توان فهرست بندی کرد:
- جایگزین حضور مادر شدن در همه اوقاتی که به نیروی کار او در جامعه مورد نیاز است. منظور فقط نگهداری و پرستاری نیست بلکه بهترین جایگزین یعنی توجه به همه ی جوانب پرورش جسمی و معنوی است.
-پایه گذاری ارزشهای انسانی - اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی و مذهبی، در کودکان
-شکوفا کردن استعدادها و توانایی های کودک
- آماده کردن کودک برای ورود به دبستان
هنگام ورود کودک به مهد کودک، مهمترین مسئله تأمین امنیت روانی محیط جدید و ایجاد آرامش برای وی است.
با توجه به تعاریف فوق، هنگام ورود کودک به مهد کودک، مهمترین مسئله تأمین امنیت روانی محیط جدید و ایجاد آرامش برای وی است. خصوصاً کودکان زیر 2 سال که به علت وابستگی شدید به خانواد در بدو ورود نیاز به توجه و مراقبت عاطفی بیشتری دارند.
مهد کودک
پذیرش در مهد کودک بایستی از ساعات کم و به تدریج و همراه با مادر شروع و هر روز نسبت به روز قبل، مدت ماندن کودک بیشتر شود.بعد از مدتی (که نمی توان به طور ثابت و مشخص مدت آن را برای همه بچه ها یکسان در نظر گرفت) کم کم از حضور مادر در مهد کودک کم شود و کودک در غیاب مادر، به صورت کوتاه مدت در مهد بماند و مدتی به همین صورت ادامه پیدا کند تا کودک تدریجاً مورد را بپذیرد. به هیچ وجه ماندن کودک در روزهای اول ورود به مهد کودک به صورت طولانی مدت و بدون همراهی پدر و مادر توصیه نمی شود. اگر کودکی تا سه هفته نتوانست با مهد کودک سازگاری برقرار کند می بایست از نگهداری او در مهد کودک صرف نظر کرد و راه دیگری برای مراقبت او پیدا کرد.
هفته وحدت گرامی باد
آنگاه که منت گزارد بر وسعت جهان گامهایت
و آنگاه که جبرئیل در نهانخانه گوشت زمزمه ها کرد
کائنات مسخر فرمان آفریدگار
عشق را با تو آموخت
پيامبر صلي الله عليه و آله :
الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ ؛
وحدت مايه رحمت ، و تفرقه موجب عذاب است .
قال الله تعالي :
وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللّه ِ جَمِيعا و لاتَفَرَّقُوا
همگى به ريسمان الهى چنگ زنيد و پراكنده نشويد .
پيامبر صلي الله عليه و آله :
أيُّهَا النّاسُ! عَلَيكُم بِالجَماعَةِ و إيّاكُم و الفُرقَةَ ؛
اى مردم! بر شما باد به جماعت و بپرهيزيد از جدايى .
پيامبر صلي الله عليه و آله :
يَدُاللّه ِ عَلَى الجَماعَةِ و الشَّيطانُ مَعَ مَن خالَفَ الجَماعَةَ يَركُضُ ؛
دست خدا بر سر جماعت است و شيطان با كسى همراه است كه با جماعت ناسازگارى كند .
پيامبر صلي الله عليه و آله :
عَلَيكَ بِالجَماعَةِ ؛ فَإنَّما يأكُلُ الذِّئبُ القاصِيَةَ ؛
با جماعت همراه شو ؛ زيرا گرگ ، گوسفند دورمانده را مى خورد .
امام على عليه السلام :
لَوسَكَتَ الجاهِلُ مَااختَلَفَ النّاسُ ؛
اگر نادان خاموشى مى گزيد ، مردم دچار اختلاف نمى شدند .
امام على عليه السلام :
عَلَيكُم بِالتَّواصُلِ وَالتَّباذُلِ و إيّاكُم و التَّدابُرَ والتَّقاطُعَ ؛
بر شما باد به ارتباط و بخشش به يكديگر و دورى گزيدن از جدايى و پشت كردن به يكديگر .