نهم دی، سال روز تجدید میثاق ملت سرافراز ایران با ولایت و رهبری گرامی باد
در آن روزی که گمراهان علم کردند «ملّت» را
و نسبت با «امامت» را
و دوران «ریاست» را
و رنگی از «سیادت» را
و دوری از «سیاست» را . . .
.
.
.
نفهمیدند از این ملت «کیاست» را
اطاعت «از امامت» را
شعار از «ولادت تا شهادت با ولایت» را . . .
9 دی، 9 دی بود و بس
9دی، عرق شرم امت را در طول تاريخ به خاطر بی بصيرتی در ماجرای سقيفه پاک کرد.
9 دی، درد کوته بينی حکميت را تا حدودی التيام داد و بر آن مرهمی شد.
9 دی، سوزش خيانت جمل و نهروان را کمی خنک کرد و از تکرار غربت 25 ساله جلوگيری کرد.
9 دی، فرق کوفه و تهران، عراق و ايران را نشان داد و آب رفته را به جوی بازگرداند.
9 دی، ايران، بدون خواست سفير حسين، بيعت مجدد کرد و بر سر بيعتش ماند.
9 دی، ندای هل من ناصر بلند نشد ولی فرياد لبيک يا حسين تا آسمان به گوش همه رسيد.
9 دی، شش ماهه، سه ساله، جوان، پير، زن، مرد، ويلچری، شيميايی و … داشت.
9 دی، نه دی زمستان بود ولی درخت انقلاب در آن سرمای زمستان گل داده بود.
9 دی، در ايران بود ولی پايه های کاخ سفيد در مکان و کاخ سبز معاويه در زمان را لرزاند.
9 دی، قيام مختار نبود، ولی اگر مختار هم زنده بود در مقابل آن کرنش می کرد.
9 دی، مانور اعلام آمادگی ياران آخر الزمان مهدی (عج) بود.
9 دی، شروع حرکت و يک فرهنگ بود يعنی «عزت خواهي»
9 دی، يک روز بود ولی خيرٌ مِن الفِ شَهر بود.
9 دی، مبيّن کوثر و ابتر بود که گفتند خامنه ای کوثر است، دشمن او ابتر است.
9 دی، عاشورا بود و ايران کربلا.
9 دی، ثمره ی خون شهيد آيت ها، مطهری ها، بهشتی ها، باکری ها، همت ها و … بود.
9 دی، تاريخ نبود، بلکه خود تاريخ ساز بود.
9 دی، روز بخشش فريب خوردگان و روز غضب بر فتنه گران توسط امت بود.
9 دی، آموخت که نيازی نيست هميشه وليّ در بين باشد بلکه کافی است وليّ در دل باشد.
9 دی، غدير خم بود در کوير قم و سراسر ايران.
9 دی، نور بصيرت الهی بود در دلهای امت.
فرازهایى از فرمایشات رهبر حکیم انقلاب درباره یوم الله 9 دی
قوى ترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمى بود، نُه دى هم همین جور. یکپارچگى ملت آشکار شد.دلها دست خدا است. خداى متعال این دلها را وسط صحنه آورد، ملت ایران عظمت خودش را نشان داد..
9 دى؛ ایاماللَّه به معنى حقیقى کلمه (19/11/1388)
نُه دى و بیست و دوى بهمنِ پارسال جزو ایاماللَّه - به معنى حقیقى کلمه - بود. دلها دست خدا است. خداى متعال این دلها را وسط صحنه آورد، ملت ایران عظمت خودش را نشان داد.
9 دى؛ تجلى روح دیانت حاکم بر دلهاى مردم (21/9/1390)
حضور عظیم و خروشان مردمى در 9 دى 88، تجلّى بارزى از هویت و ماهیت انقلاب، یعنى روح دیانت حاکم بر دلهاى مردم بود.
9 دى؛حرکت در سایه دین و تحقق وعدههاى الهى (21/9/1390)
نهم دى 88، حادثه کوچکى نیست، بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمى، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهاى اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلى ملت ایران، یعنى حرکت در سایه دین و تحقق وعدههاى الهى تبیین شود.
کاملاً شبیه صدر اسلام و روزهاى پیروزى انقلاب (21/9/1390)
حماسه نهم دى، از این منظر کاملاً شبیه صدر اسلام و همچنین روزهاى پیروزى انقلاب است؛ در این روز، مردم بر اساس وظیفه دینى خود به میدان آمدند تا نشان دهند برخلاف تبلیغات فتنهگران، مردم ایران ضمن پایبندى به نظام جمهورى اسلامى، از عزم و اراده دینى استوار برخوردارند.
عناصر حماسه ماندگار 9 دى (21/9/1390)
1. حضور گسترده مردم
هنر اصلى امام خمینى(ره)، وارد کردن مردم به صحنه بود و در هرجایى که مردم با شجاعت، بصیرت و عمل متناسب با ایمان خود، وارد میدان شدند، تمام مشکلات و بزرگترین موانع در مقابل اراده مردم از بین مىرود.
یکى از چالشها(ى بزرگى که پیش روى انقلاب بود)، چالشهاى فتنهانگیزى بود که در فتنهاى مثل هجدهم تیر سال 78 و فتنه سال 88، با فاصله ده سال، اینها در تهران راه انداختند. امیدوار بودند که بتوانند با این فتنه، نظام را شکست بدهند؛ ضربه وارد کنند، اما بهعکس شد. در فتنه هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنهگران، فتنه خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیمِ 23 تیر را نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند.
(20/7/1390)در فتنه 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه عظیم نهم دى به راه افتاد. همان وقت بعضى از ناظران خارجى که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربى نوشتند و ما دیدیم که گفته بودند آنچه در نهم دى در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه امام(ره)، چنین اجتماعى، چنین شورى دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجورى است..
2. ایمان دینى مردم
(21/9/1390)آن معجزهگرى که همه مردم را بسیج کرده، به صحنه مىآورد و با وجود همه سختىها، آنان را در صحنه نگه مىدارد، ایمان قلبى و دینى است، چرا که بر اساس ایمان دینى، شما در هر شرایطى پیروز خواهید بود و شکست معنایى ندارد.
(19/11/1388) راز ماندگارى این انقلاب، اتکاى به ایمانها است، اتکاى به خدا است. لذا شما مىبینید آن روزى که توده عظیم مردم در سرتاسر کشور احساس کنند که دشمنىاى متوجه انقلاب است، احساس کنند که دشمنىِ جدىاى وجود دارد، بدون فراخوان حرکت مىکنند مىآیند. روز نهم دى شما دیدید در این کشور چه اتفاقى افتاد و چه حادثهاى پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعى مى کنند راهپیمایى هاى میلیونى را بگویند چند هزار نفر آمدهاند - تحقیر کنند، کوچک کنند - اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمىاى به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است، این را نوشتند و گفتند. آن کسانى که سعى در کتمان حقائق درباره جمهورى اسلامى دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتى احساس مىکنند دشمن در مقابل نظام اسلامى ایستاده است، توى میدان مىآیند. این حرکتِ ایمانى است، این حرکتِ قلبى است، این چیزى است که انگیزه خدایى در آن وجود دارد، دست قدرت خدا است، دست اراده الهى است، این چیزها دست من و امثال من نیست، دلها دست خدا است. ارادهها مقهور اراده پروردگار است. وقتى حرکت خدایى شد، براى خدا شد، اخلاص در کار بود، خداى متعال اینجور دفاع مىکند، لذا مىفرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین امنوا». این را دشمنان نظام اسلامى نمىفهمند، تا امروز هم نفهمیدند، لذا تهدید مىکنند، حرف مىزنند، روشهاى گوناگون را به کار مىگیرند، به خیال خودشان مىگردند نقطه ضعف براى جمهورى اسلامى پیدا کنند.
9 دى؛ دلبستگى مردم به نظام (16/5/1390)
کمتر کشورى در دنیا وجود دارد که اعتمادى را که مردم ایران نسبت به نظام جمهورى اسلامى دارند، نسبت به نظام حکومتى خود داشته باشند. دلیل این اعتماد هم همین پدیدههاى روشنى است که جلوى چشم همه است. باز یک عدهاى اینها را نمىبینند، هى دم از بىاعتمادى مردم مىزنند؛ نخیر، مردم به نظام اعتماد دارند. این راهپیمایىها مربوط به نظام است؛ مربوط به هیچ دولتى، مربوط به هیچ جریان خاصى نیست؛ مال نظام است. شما ببینید مردم در این حرکت عظیم چه مىکنند؛ در سرماى بیست و دوى بهمن، در ماه رمضان با دهان روزه؛ چه اوقاتى که هوا سرد بود، چه حالا که هوا گرم است. این نشاندهنده علاقهمندى و دلبستگى مردم به نظام است.
اعتماد به نظام، از این بهتر و روشنتر نمىشود. این حضور، حضور بسیار پرمعنایى است. علاوه بر این، در موارد خاص، مثل نهم دى سال 88، بهمجرد اینکه مردم احساس کردند حرکتى که شروع شده است، متوجه به نظام است، متوجه به انقلاب است، متوجه به شخص خاص و دولت خاصى نیست، آن حرکت عظیم را از خود نشان دادند. اینجور نبود که فقط جوانهاى پرشور به میدان بیایند؛ همه آمدند. حادثه نهم دى یک حادثه عجیبى است؛ به خاطر دلبستگى مردم به نظام بود. اینها نشاندهنده اعتماد مردم است.
9 دى؛ نشانه بیدارى و هشیارى مردم(8/10/1389)
فتنه سال گذشته جلوهاى از توطئه دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنى کسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند براى فریبدادن مردم، اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراهکردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابله با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنهگران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت - همان طورى که گویندگان و بزرگان و همه بارها گفتهاند - یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلى معنا دارد، این نشانه این است که این مردم بیدارند، هشیارند. دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانى که خیال مىکنند مىتوانند میان نظام و میان مردم جدایى بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانى که با همه وجود، نظام جمهورى اسلامى را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشتهاند، در درجه اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند.
نقاشی و شخصیت کودکان
نقاشی برای کودکان فقط وسیلۀ بیان برای تجزیه و تحلیل یا توضیح و تشریح موجودات واشیا نیست بلکه وسیله ای برای بیان زندگی عاطفی آ نهاست. هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود به نقاشی می پردازد، در واقع، حالت روحی و روانی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه دار و ژر فتر خود را بیان می کند. بدین ترتیب، درحالی که از بیان تجاربش احساس رضایت می کند، خطوط مخصوص شخصیتش را نیزهویدا می سازد.
شکل انسان
کودک وقتی شکل آدمی را می کشد، قبل از هر چیز شکل خود و یا درکی را که از بدن وتمایلاتش دارد بیان می کند. در واقع، بین بعضی خطوط آدمک نقاشی شده و خصوصیات روانی و جسمی کودکی که آن را کشیده است، ارتبا طهای مشخصی وجود دارد. اگر آدمک در مجموع هماهنگ باشد، احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملاً سازگار باشد. برعکس، اگر آدمک مثلاً در اندازۀ خیلی کوچک و یا در گوش های از کاغذ کشیده شده باشد، به معنای آن است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین تر می داند.در نقاشی، فقدان دست و بازو نیز علامت کم بهادادن به خود و عدم امنیت است؛ زیرادست و بازو که در نقاشی کشیده نشده اند، همان وسایلی هستند که امکان عمل کودکرا در محیط پیرامون او فراهم می آورند. در ادامه، به طور خلاصه، نمادهای اصلی اندام رامعرفی می کنیم.
سر: معرف مرکز شخصیت و قدرت فکری و هوش و عامل اصلی کنترل فشارهای درونی است. کودکان همیشه سرهای بزرگ ترسیم می کنند ولی اگر سر زیاد بزرگ باشد، نشانگرآن است که «من » کودک بیش از حد طبیعی است.
صورت: چون بسیار اهمیت دارد، اغلب تنها کشیده می شود. کودکان پرخاشگرجزئیات آن را به حد اغراق آمیز بزرگ ترسیم می کنند؛ در حالی که کودکان خجالتی، جزئیات را در نظر نمی آورند و فقط دایرۀ صورت را ترسیم می کنند و به ندرت صورتی را ازنیمرخ می کشند.
دهان و دندان: معنی نیاز به مواد خوراکی را نمایان می سازد و به معنی پرخاشگری و یادر ارتباط با مسائل جنسی هم هست. لبهای بسته نشان دهندۀ تنش و فشار و چانه نماد قدرت مردانگی است.
چشم ها: دنیای درون نقاش و اجتماعی بودنش را نشان می دهند. کودکان خودپسندچشمها را با حالتهای درنده و وحشی می کشند. چون چشمها ارزش زیبایی نیز دارند، دخترها چشمهای همجنس خود را خیلی بزرگ می کشند.
بینی: در بعضی مواقع ممکن است نشان دهندۀ مشکلات جنسی باشد.
بالاتنه: اگر باریک و لاغر کشیده شود، مشخص کنندۀ این است که کودک از اندام خود ناراضی است و یا از چاق شدن و بزرگ شدن می ترسد. در مواردی دیگر، بالاتنه ممکن است نشان دهندۀ ضعف جسمانی واقعی باشد.
منابع
1. واثقی، مینو، آموزش هنر در دورۀ ابتدایی، روان.
2. کوثری، مجید، آموزش خانواده، 1384 .
حلول ماه پر خیر وبرکت ربیع بر همه مسلمانان مبارک باد
هنگام سرور کائنات است امشب
اوقات گرفتن برات است امشب
بفرست بر محمد صلوات
زیرا که بهار صلوات است امشب
بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه
روز وحدت حوزه و دانشگاه از یادگارهای ارزشمند امام بزرگوار ماست. این مسئله هم مثل همه تدابیر و تصمیمهای مهمی که در راه جریان صحیح و اسلامی جامعه ما، آن حکیم عالی مقام و آن انسان والا و بصیر مطرح کردند، یکی از برکات وجودی ایشان بوده و هست و انشاءالله خواهد بود.
از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با طلاب و دانشجویان 28/9/69
مرحوم شهید مفتح، علاوه بر اینکه یک روحانی برجسته و فداکار و روشنفکر و آشنای به نیاز زمان بود، خصوصیتی داشت که در تعداد معدودی از فضلای آن زمان این خصوصیت وجود داشت؛ و آن قدرت ارتباطگیری با نسل جوان و دانشجویان و کسانی که مایل بودند پیام دین را با زبان روز از یک روحانی و یک عالم به دین بشنوند … تصادفی هم نیست که روز اتحاد دانشجو و روحانی، یا حوزه و دانشگاه روز شهادت ایشان قرار داده شده است، چون انصافا حلقه وصلی بود متناسب با چنین خصوصیتی. خدای متعال پاداش این شهید عزیز را داد و آن شهادت بود. شهادت پاداش بزرگ و اجر عظیمی است و خدای متعال بندگان صالح خود - از جمله این بنده صالح - را از این اجر محروم نکرد؛ امیدواریم درجاتش روزبهروز عالی باشد.
خطبه نماز جمعه 26/9/78
وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف، و هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته مستقل، جامعه امام، جامعه پیشاهنگ، جامعه الگو حرکت نمایند.
از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از طلاب حوزههای علمیه و دانشجویان دانشگاه را به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه 28/9/69
طلّاب جوان و عزیز و زحمتکش و قانع و مومن در حوزههای علمیه و نیز دانشجویان عزیز، این جوانان، این فرزندان و این جگرگوشههای ملت، این بهترین و پاکترین عناصر جامعه ما در دانشگاهها؛ باید در خط اسلام و در جهت عظمت کشور و بلند کردن پرچم اسلام و بیدار کردن ملتهای عالم و روح بخشیدن به این دنیای مرده بوسیله دستهای استکباری، درس بخوانند و کار و تلاش کنند تا مطمئن شوند که فردای ایران اسلامی، به مراتب از امروز بهتر خواهد بود. این هدف شماست. این هدف وحدت حوزه و دانشگاه است.
از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و طلاب 28/9/69
گرامی باد یاد شهید گرامی و عزیزمان مرحوم دکتر مفتح. حلقه اتصال حوزه و دانشگاه
29/9/68
وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی حرکت پا به پای علم و دین
29/9/68
طلّاب و دانشجویان قدر یکدیگر را بدانند، با یکدیگر آشنا و مرتبط باشند، احساس بیگانگی نکنند، احساس خویشاوندی و برادری را حفظ کنند و روحانیون در دانشگاهها عملاً - قبل از قولاً - کوشش کنند که نمونههای کامل عالم دین و طلبه علوم دینی را به طلّاب و دانشجویان ارایه بدهند و نشان بدهند که هر دو نسبت به یکدیگر؛ با حساسیت مثبت و با علاقه همکاری میکنند، این همکاری و وحدت حوزه و دانشگاه است.
از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمع کثیری از دانشگاهیان و طلّاب 29/9/68
یاد امام، یاد پیشروان انقلاب، یاد شهدای بزرگوار و یاد صحنههای پرشور انقلاب و جنگ تحمیلی را چه در دانشگاه، چه در حوزه و چه در محیطهای کار و زندگی، زنده نگه دارید.
از بیانات مقام معظم رهبری در روز ملی مبارزه با استکبار 11/8/73
مادو نهاد اصیل دانشجویی داریم. یکی متوجه به کسب علوم مربوط به فهم و تبلیغ دین و نوآوری در مباحث دینی و نوآوری در فهم مسایل روز و حادث شونده در زندگی است که این حوزه است و کارش عبارت است از تحقیق در مسایل دینی و فراگرفتن احکام الهی در همه شؤون زندگی، آن هم نه فقط در آنچه که مربوط به کُنج محراب یا خانه است بلکه در قلمرو وسیع زندگی بشر، این گروه این را باید یاد بگیرند، احکام جدیدش را تحقیق کنند، ناخالصیها و ناسرهها را از آن بزدایند و آن را با زبان مناسب در هر جامعهای و هر زمانی و هر مخاطبی به رساترین شکل ممکن به مخاطبین برساند. این وظیفه آن نهاد حوزهای است و اسمش حوزه علمیه است. یک نهاد دانشجویی دیگر داریم که این نهاد ناظر است به اداره امور زندگی مردم منهای مسایل مربوط به دین، مردم معاش دارند، کسب دارند، راه دارند، ساختمان دارند، جسم دارند، شناساییهای گوناگون لازم است. تحقیق در امور زندگی مردم لازم است علوم مختلف و انواع و اقسام دانشها، برای بهتر کردن و راه انداختن زندگی مردم، وجود دارد. این نهاد هم مشغول فراگیری این دانشهاست که اینها را فرا بگیرد… و آنها را برای پیاده شدن در جامعه آماده کند. تحقیقات نو، دنیایی را جذب کند و خودش به نوبه خود، تازههایی در این دانشها بیافریند و به بشریت عرضه کند. این هم یک نهاد دانشجویی دیگر. حالا اگر هر دوی این نهادهای دانشجویی خوب کار کنند و با هم رابطه متقابل دوستانه و از خود دانستن یکدیگر داشته باشند معنایش این خواهد شد که این جامعه، هم دینش، هم دنیایش آباد خواهد شد. آنها جهتگیری زندگی او را تصحیح میکنند و اینها حرکات زندگی او را تسهیل میکنند. آنها فکر و ذهن و روح او را آنچنان که از زشتیها و نادرستیها میآلایند که بفهمد به کجا باید حرکت کند و اینها وسیله این حرکت را به دست او میدهند تا حرکت کند.
از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان (روز وحدت حوزه و دانشگاه) 24/9/72
در نظام اسلامی، علم و دین پابهپا حرکت کنند. هدف حوزه دانشگاه یعنی این. … دو شعبه از یک مؤسسه علم و دین. مؤسسه علم و دین یک مؤسسه است و علم و دین با همند. این مؤسسه دو شعبه دارد، یک شعبه حوزههای علمیه و شعبه دیگر دانشگاهها. باید این دو با هم مرتبط و خوشبین باشند، با هم کار کنند از همدیگر جدا نشوند و از یکدیگر استفاده کنند.
از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با طلاب و دانشجویان 29/9/68
حوزه و دانشگاه، دو شعبه از یک مؤسسه علم و دین.
منبع: http://farsi.khamenei.ir