رأى من يك نفر چه اثرى دارد.
رئيس جمهور، هم بايد كارى باشد، هم بايد مردمى باشد، هم بايد مقاوم باشد، هم بايد ارزشى باشد، هم بايد باتدبير باشد، هم بايد پابند به قوانين و مقررات باشد - مجرى قانون است - هم بايد درد مردم را احساس كند، هم بايد طبقات مختلف مردم را ببيند؛ اينها خصوصياتى است كه در انتخاب آن كسى كه ما ميخواهيم كليد اجرائى كشور را به او بسپريم، نقش دارد. ما مردم در اين زمينه تصميمگيريم. هيچ كس هم نگويد كه رأى من يك نفر چه اثرى دارد. ميليونها از همين يك نفرها تشكيل ميشود. همه احساس وظيفه كنند و انشاءاللّه وارد ميدان شوند. به توفيق پروردگار، همين جور هم خواهد شد. مسلّماً امنيت كشور، مصونيت كشور، پيشرفت كشور، با حضور همگانى و حداكثرى مردم افزايش پيدا خواهد كرد و اين كشور به توفيق الهى خواهد توانست يك گام ديگر به سمت اهداف والاى انقلاب اسلامى پيش برود.
بيانات در ديدار دست اندركاران برگزارى انتخابات (۱۳۹۲/۰۲/۱۶)
و حالا وظیفه.....
تعهد را، تدين را، آمادگى را، توانائىها را بسنجيم؛ طبق تشخيص عمل كنيم. اگر من و شما كه ميخواهيم رأى بدهيم، با نيت صادق و خالص و براى انجام وظيفه و براى آيندهى كشور وارد ميدان شويم و بخواهيم تصميم بگيريم، انشاءاللّه خداى متعال هم در اين صورت دلهاى ما را هدايت خواهد كرد. خداى متعال دلها را انشاءاللّه هدايت ميكند، به شرط اين كه آحاد مردم حقيقتاً درصدد اين باشند كه وظيفهشان را انجام دهند. بارها گفته شده است كه انتخابات، هم حق مردم است، هم وظيفهى مردم است؛ هم بايد حق را استنقاذ كنيم، هم
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
بايد وظيفه را بخوبى انجام دهيم. اين انتخابات، يك چنين حالتى دارد
تکرار تاریخ
تاریخ ز تکرار خودش گریان است
با نوح بگو که نوبت طوفان است
از مرقد حجر ابن عدی فهمیدم
از چیست مزار فاطمه(س) پنهان است
سبک زندگی زن مسلمان در کلام رهبری
اهمیت خانه داری و فرزندآوری در کلام رهبری:
یكى از سيئات تمدن مادى، حركتى است كه در مورد زن انجام دادند. ما در اين زمينه خيلى حرف داريم. گناه بزرگى كه تمدن غرب در مورد جنس زن مرتكب شده است، نه به اين زودى قابل پاك شدن است، نه به اين زودى قابل جبران شدن است، حتّى نه بهآسانى قابل بيان كردن است. حالا اسمهاى گوناگونى هم ميگذارند - مثل همهى كارهايشان - جنايت ميكنند، اسمش را حقوق بشر ميگذارند! ظلم ميكنند، اسمش را طرفدارى از ملتها ميگذارند! حملهى نظامى ميكنند، اسمش را دفاع ميگذارند! يكى از طبايع تمدن غربى، فريب است؛ دوروئى، نفاق، دروغگوئى، تناقض در رفتار و گفتار؛ در قضيهى زن هم عيناً همين جور است. آنها متأسفانه فرهنگ رائج خودشان را در كل دنيا گسترش دادهاند. امروز در دنيا كارى كردهاند كه يكى از مهمترين وظائف زن - اگر نگوئيم مهمترين وظائف - اين است كه جلوهگرى كند، زيبائىهاى خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ اين شده خصوصيت حتمى و لازم زن! متأسفانه الان در دنيا اينجور شده. در رسمىترين مجالس - مجالس سياسى، مجالس گوناگون - مردها بايد با شلوار بلند بيايند، بايد با لباس پوشيده بيايند، اما زنها هرچه برهنهتر و عريانتر بيايند، اشكالى ندارد! اين عادى است؟ اين طبيعى است؟ اين يك حركت بر طبق طبيعت است؟ آنها اين كار را كردند. زن بايد خودش را در معرض ديد مرد قرار دهد، براى اينكه مايهى التذاذ مرد شود! ظلمى از اين بالاتر؟ اسم اين را گذاشتهاند آزادى، اسم نقطهى مقابلش را گذاشتهاند اسارت! در حالى كه احتجاب زن، حجاب قرار دادن زن براى خود، تكريم زن است؛ احترام زن است؛ ايجاد حريم براى زن است. اين حريم را شكستند و دارند روزبهروز هم بيشتر ميشكنند؛ اسمهاى گوناگون هم رويش ميگذارند. اوّلين يا شايد يكى از اوّلين آثار سوئى كه اين مسئله گذاشت، ويران كردن خانواده بود؛ بنيان خانواده سست شد. وقتى در يك جامعهاى خانواده متزلزل شد و از بين رفت، مفاسد در اين جامعه نهادينه ميشود.
مشكلاتى كه امروز در غرب وجود دارد، اين قانونهاى ابلهانه و خباثتآميزى كه اينها در زمينهى مسائل جنسى دارند ميگذرانند، اينها را به ته درّه دارد حركت ميدهد. اين انحطاط، قابل جلوگيرى هم نيست؛ اينها محكوم به سقوطند. تمدن غربى چه بخواهد، چه نخواهد، ديگر قادر نيست جلوى اين سقوط را بگيرد. ترمز اين وسيله بريده است، جاده هم بشدت لغزنده و سراشيب است. اينها گناه كردند آن وقتى كه ترمز را بريدند و آمدند خودشان را در لب اين پرتگاه قرار دادند؛ لذا محكوم به شكستند.
زوال تمدنها، مثل سر برآوردن تمدنها، يك امر تدريجى است - يك امر دفعى و فورى نيست - و اين تدريج دارد اتفاق مىافتد و گمان نميكنم از چشم اين نسل يا نسل بعد از اين نسل دور بماند؛ خواهند ديد كه چه اتفاقى مىافتد.
خداى متعال در قرآن حدود تكريم زن را معين كرده است. زن پيش خداى متعال مثل مرد است. در طى مراتب معنوى و الهى، بين اين دو جنس هيچ تفاوتى نيست. آن كه اين جاده را برايش درست كردهاند، انسان است، نه مرد يا زن. خداى متعال در تاريخ زنى مثل فاطمهى زهرا (سلام اللَّه عليها) مىآفريند كه امام عسكرى يا امام هادى (عليهما السّلام) - طبق حديثى كه از آنها نقل شده - ميفرمايند: «نحن حجج اللَّه على خلقه و فاطمة حجّة اللَّه علينا». فاطمهى زهرا (سلام اللَّه عليها) حجتِ حجت خدا است، امام ائمه است؛ شخصيت، ديگر از اين بالاتر؟ آن حضرت داراى مقام عصمت است. يك چنين انسانى، زن است. زنان بزرگ عالم: مريم، سارا، آسيه و ديگران و ديگران - بزرگانى كه بودند - برجستههاى عالم خلقتند. در اين جادهى تكامل و تعالى، آن كه حركت ميكند، انسان است. در حقوق اجتماعى، فرقى بين زن و مرد نيست. در حقوق شخصى و فردى، بين زن و مرد تفاوتى وجود ندارد. در چند مسئلهى اختصاصىِ شخصى امتيازاتى به زن داده شده است، در چند مسئله امتيازاتى به مرد داده شده؛ آن هم بر اساس اقتضاى طبيعت زن و مرد؛ اين اسلام است؛ متينترين، منطقىترين، عملىترين قوانين و حدود و مرزهائى كه ممكن است انسان در زمينهى مسئلهى جنسيت فرض كند. بايد دنبال اين راه رفت؛ يكى از اساسىترينش تشكيل خانواده است، يكى از اساسىترينش اهتمام به حفظ محيط خانواده و انس خانوادگى است؛ كه اين به عهدهى كدبانوى خانه است.
مادر ميتواند فرزندان را به بهترين وجهى تربيت كند. تربيت فرزند به وسيلهى مادر، مثل تربيت در كلاس درس نيست؛ با رفتار است، با گفتار است، با عاطفه است، با نوازش است، با لالائى خواندن است؛ با زندگى كردن است. مادران با زندگى كردن، فرزند تربيت ميكنند. هرچه زن صالحتر، عاقلتر و هوشمندتر باشد، اين تربيت بهتر خواهد شد. بنابراين براى بالا رفتن سطح ايمان، سطح سواد، سطح هوش بانوان، در كشور بايد برنامهريزى شود.
يكى از مهمترين وظائف زن، خانهدارى است. همه ميدانند؛ بنده عقيده ندارم به اين كه زنها نبايد در مشاغل اجتماعى و سياسى كار كنند؛ نه، اشكالى ندارد؛ اما اگر چنانچه اين به معناى اين باشد كه ما به خانهدارى به چشم حقارت نگاه كنيم، اين ميشود گناه. خانهدارى يك شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آيندهساز. فرزندآورى يك مجاهدت بزرگ است. ما با خطاهائى كه داشتيم، با عدم دقتهائى كه از ماها سر زده، يك برههاى در كشور ما متأسفانه اين مسئله مورد غفلت قرار گرفت و ما امروز خطراتش را داريم مىبينيم؛ كه من بارها اين را به مردم عرض كردهام: پير شدن كشور، كم شدن نسل جوان در چندين سال بعد، از همان چيزهائى است كه اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتى هم اثرش ظاهر شد، آن روز ديگر قابل علاج نيست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است.
فرزندآورى يكى از مهمترين مجاهدتهاى زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآورى در حقيقت هنر زن است؛ اوست كه زحماتش را تحمل ميكند، اوست كه رنجهايش را ميبرد، اوست كه خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختيار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفهاش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندامهاى جسمانىاش را به آنها داده؛ در واقع اين هنر زنها است. اگر چنانچه ما اينها را در جامعه به دست فراموشى نسپريم، آن وقت پيشرفت خواهيم كرد.
احترام زن و تكريم زن، يك مسئله است - كه اين حتماً بايد مورد توجه و عنايت خاص باشد - رفتارهاى زنان در محيط خانوادگى، در محيط كسب و كار، در محيط سياست، در محيط اجتماعى، يك مسئله است؛ رفتار با زنان هم يك مسئله است. رفتار با زنان، ناظر به مردان است؛ چه مردان خانواده - مثل پدران، برادران و همسران - چه مردانى كه در محيطهاى كار برخورد ميكنند. رفتار با زن بايد احترامآميز، محبتآميز، همراه با نجابت و همراه با عفت باشد. بنابراين، هم تكريم زن، هم وظيفهى زن، هم وظيفهى نسبت به زن، جداگانه بايد مورد توجه و برنامهريزى قرار بگيرد.
روز زن و روز مادر كه خوشبختانه در نظام جمهورى اسلامى انطباق پيدا كرده است با روز ولادت برگزيدهى خلقت، حضرت فاطمهى زهرا (سلام اللَّه عليها)، بايد همه را توجه دهد به اين نكات. اگر ما توانستيم در زمينهى زن و خانواده و مادر و همسر، درست فكر كنيم، درست تصميم بگيريم و درست عمل كنيم، بدانيد كه آيندهى اين كشور تضمين شده است.
(۱۳۹۲/۰۲/۱۱www.leader.ir)
یادمان باشد
یادمان باشد که ما خون داده ایم
یک بیابان مرد مجنون داده ایم
یادمان باشد پیام آفتاب
دست نااهلان نیفتد انقلاب
هالیوود و آخر الزمان
هالیوود در واقع یک نام استعاری و نمادین است که برای مدیریت امپراتوری تصویری غرب انتخاب شده والا یک شرکت توریستی است در حومه شهر لوس آنجلس آمریکا منظور از هالیوود نظام مدیریتی حاکم بر پروژهای تصویری آمریکا به نحو اخص و مغرب زمین به نحو اعم است در حقیقت اتاق فکری است که تعیین می کند کدام سوژه و کدام مفهوم دستمایه کار تصویری قرار بگیرد رویکرد هالیوود به بحث آخر الزمان مثل دیگر رویکردهایش ناظر به فکر برنامه ریزی و اندیشه قبلی است هالیوود صرفا از این جهت که آخرالزمان سوژه ناب ، بدیع ، جذاب و تماشاگر پسندی است سراغ آخرالزمان نرفته است بلکه مقاصد کاملا جدی و نهفته ای در این رویکرد وجود داشته است اصولا آخرالزمان و پایان دنیا و باور این پدیده مبنی بر یک کهن الگوی مشترک بشری است که در ضمیر ناخود آگاه ابنای بشر نهادینه شده است چگونه میتوانیم بپذیریم که این دنیا همین طور پیش بود و به پایان نرسد و اصولا ضمیر ناخودآگاه ما این را نمی پذیرد که دنیا بدون پایان باشد به همین دلیل برای این پایان دوست دارم که تصویر ارائه کنیم قرائت های مختلفی را در حوزه هنر ادبیات و کتب دینی نسبت به آخر الزمان برای ما ترسم کرده اند و در اساطیر ملل متعدد هم نقاط مشترکی که می توانیم بیابیم چند تا بیشتر نیست یکی از آن چند تا آفرینش و پایان عمر دنیا است قصه ای که تقریبا در اکثر قریب به اتفاق اساطیر ملل یافت می شود و همین نشان می دهد که ما ناگزیریم به آخر الزمان به عنوان یک سوژه مستتر در ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر بپردازیم خصوصا که اگر برای مخاطب بار محتوایی و معنایی و سیاسی هم داشته باشد و هالیوود در واقع با این رویکرد به سراغ آخرالزمان رفته است چون اولا پدیده ای جذاب است ( آنچه که نیامده و پیشگویی می شود همیشه برای انسان جذاب است ) دیگر این که روایت های متعدد و متفاوتی نسبت به این پدیده می توانست اتخاذ کند و این تعدد روایت ها باعث می شود آن افکاری که اتاق فکر هالیوود تولید کرده بود خیلی راحت و از طرق مختلف به مخاطب منتقل شود به نوعی موضوع آخر الزمان این پتانسیل را داشت که دستمایه اتاق فکر هالیوود قرار بگیرد و در جهت ترویج غیر مستقیم مفاهیمی که به گونه ای صهیونیسم بین الملل پی جوی آن بود به کار رود از همان آغاز یهودیان به دلیل نفوذی که در هالیوود داشتند توانستند بسیاری از آموزه های توراتی را به فیلم هالیوودی تسری دهند اصولا نگاه آخر الزمانی در هالیوود انواعی دارد که در نگره دینی عمدتا توراتی است البته در آثار هالیوود عامدانه رویکرد توراتی نسبت به آخرالزمان به کار میرود اگرچه شباهت هایی هم بین آخرالزمان تورات و انجیل هست ولی انگار قرار بوده است قرائت یهودی در نگره دینی هالیوود رعایت شود همچنین نگاه به شیطان نگاه به فرشته ها نگاه به بهشت و دوزخ در سینمای هالیوود باز به گونه ای توراتی است حاصل آن که اصولا وقتی هالیوود به سمت قرائت و روایت دینی می رود عمدتا از تورات تاثیر می پذیرد.