روز عرفه، روز معرفت ...
عرفه روزي است كه خدا درهاي مغفرت و بخشش و رحمتش را
بر روي بندگان خود مي گشايد
التماس دعا در لحظات قشنگ خلوتتان
بهترین خواستهها برای انسان در دعای عرفه مطرح شده است
دعاهایی که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست. اولا خواستههایی در این دعاها گنجانده شده است که به ذهن امثال ماها اصلا خطور نمیکند و انسان از زبان ائمه (علیهمالسلام) آنها را از خدا طلب میکند. در دعای ابوحمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه بهترین مطالبات و خواستهها برای انسان مطرح میشود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، میتواند برای او سرمایه باشد. ثانیا در این دعاها مایههای خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانی ادا شده است که دل را خاشع و نرم میکند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگی و شوق در این دعاها موج میزند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.
بیانات حضرت آیتالله خامنهای - ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
السلام علی سفیر الحسین(ع)
باور نمی کردم گذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند
خورشید بودم زیر نور ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم
در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم
من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت
امروز جان دادم اگر جانت سلامت
دندان من افتاد دندانت سلامت
حالا که می آیی کفن بردار حتماً
ای یوسف من پیرهن بردار حتماً
حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور
حیرانم اما هیچ کس حیران من نیست
باور کن این جایی که دیدم جای زن نیست
این جا برای خیزران لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری
اصلاً ببین گل ها توان خار دارند؟!
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟!
من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی دختر من را بگیرند
این جا برای نعل پا دارند آن قدر
کنج تنور خانه جا دارند آن قدر
مهر و وفا که نه، جفا دارند اما
این جا کفن نه بوریا دارند اما
باید مسیر تو چرا این جا بیفتد؟
حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد!!!
علی اکبر لطیفیان
17 شهریور، یوم الله
حضرت امام خمینی(ره) :
17 شهریور از ایام الهی است که باید یاد آن را زنده نگه داریم
خاطرهای از روز هفدهم شهریور پنجاه و هفت
خاطرهای از روز هفدهم شهریور پنجاه و هفت: «طرفداران امام را افراطی میخواندند»
از روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ خاطرهای در ذهن دارم. قبل از آنکه این حادثهی خونبار در تهران اتفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی به دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. این، نکتهی خیلی قابل توجهی است که امروز مثل آیینهای، همهی عبرتها را به ما درس میدهد. کسی که روزنامههای آن وقت و اظهارات مسؤولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند. عدهای را که طرفداران و علاقهمندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به عنوان تندرو و افراطی و متعصب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقهمند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدی در آن راه نبودند، یا جدی بودند، ولی دستگاه آنطور خیال میکرد اینها جدیتی ندارند، به عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرفی میکردند.
من در آن روز این احساس خطر را کردم. آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامهای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثتآمیز میخواهند بهانهای برای سختگیری بر مخلصان و عشاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون اینکه خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ اما هنوز نفرستاده بودم.
روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامهها، خبر کشتار هفدهم شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیه مطلع شدیم. من برداشتم در حاشیهی آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به وسیلهی مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیون حقیقی راه انداختن که نمونهاش کشتار هفدهم شهریور بود.
بیانات رهبر در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۶/۰۶/۱۹
شهادت امام جواد(ع) تسلیت باد
به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند
جگرت سوخت و این؛ قلب رضا را سوزاند
پشت این حجره دربسته چه گفتی تو مگر
که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند