هولوکاست واقعی؛جنگ علیه جمعیت(1)
جمعيت همواره از مهمترين اركان جوامع انساني و اساس شكل گيري تمدنها است. اقتدار اقوام و ثبات كشورها با تعداد نفوس آنها و بزرگي سرزمين و امكانات تحت اختيارشان ارزيابي ميشود و حق حاكميت با جمعيت بيشتر است. جوامع پر جمعيت عموماً موفق به حفظ استقلال خود هستند و تمدنهاي بزرگ و پايدار متعلق به ملتهای بزرگ و توانمند است. در مكاتب بزرگ الهي نیز قداست نفوس انساني و حفظ بقاي آنان از اصول اوليه است و تعرض به جان آدمي و جلوگيري از تولد انسانها از گناهان كبيره به شمار ميآيد. در دین مبین اسلام، انسان، مهمترين مخلوق خداوند و خليفه او بر روي زمين است . قرآن کریم، در تجليل از مقام انسان میفرماید: «كسي كه انساني را بكشد گويا همه مردم را كشته است و كسي كه انساني را زنده كند گويا همه انسانها را زنده كرده است» . بنابراين انسان، ناموس خلقت شناخته شده و قدر و شأن او بعد از عظمت پروردگار، بالاترين منزلت است؛ به همين جهت حفظ جان آدمي وظيفه همگان میباشد و هيچكس حق كمترين تعرض به آن را ندارد.
واقعيتهای تاريخي نشان میدهند كه اساس ومبنای شكلگيري برنامه های تنظيم خانواده كه همواره مورد توجه و حمايت سازمانهای بين المللي و قدرتهای بزرگ جهاني از جمله آمريكا بوده است، از نوعي سلطه طلبي و برتري جویی قدرتهاي بزرگ جهاني آغاز و با گذشت زمان رنگ و لعاب كمكهای بشردوستانه و رفاهي و توسعه اي به خود گرفته است. جمعيت شكني و تلاش براي كاهش جمعيت كشورهاي ديگر و پيرسازي ساختار جمعيتي، رويكرد پايدار كشورهاي استعمارگر است تا اهداف خود را با هزينه كمتري پيگيري كنند؛ اين رويكرد سالهاست از سوي سلطه گران جهاني به ويژه آمريكا و رژیم صهيونيستی اسرائیل تعقيب میشود اما همواره با نمايش برنامه های انساندوستانه و خيرخواهانه از طريق سازمانهای جهاني نظير سازمان بهداشت جهاني و يونيسف و… در كشورهاي در حال توسعه، خود را مبرا ساخته و علت اصلی مشکلاتی نظیر فقر، بیماریهای واگیردار، فحشا، فروپاشی خانواده یا کمرغبتی جوانان به ازدواج در اين كشورها را كثرت جمعیت آنها القا میكنند و مقصر اصلی، توده مردم و تعالیم دینی معرفي میشوند که اتفاقاً با افزایش جمعیت مخالفتی ندارند. آنچه در اين میان مورد غفلت جدی قرار میگیرد، وجود دستهای پنهان و آشکارقدرتهاي بزرگ در توزیع نابرابر ثروت و سیاستهای اقتصادی اين قدرتهاست.
جمعيت ايران در دو دوره قبل وبعد از انقلاب با اعمال سياستهای كاهش جمعيت، دچار تغييرات قابل توجهي شده است. به گفته صاحبنظران، جمعيت ايران به زودي از ساختار سني جوان كه نتيجه رشد جمعيت در دهه اول بعد از انقلاب بود، به سوي سالخوردگي پيش میرود. جمعيت زير 15 سال كشور در اثر تاخير در ازدواج، ميل به خانواده های كوچكتر و عوامل مختلف دیگر رو به كاهش است و جمعيت در سن فعاليت و بالاي 65 سال افزايش میيابد.
سالخوردگي جمعيت با همه تبعات سنگين مالي و غيرمالي كه براي كشور و نسلهای جوان آينده خواهد داشت، يكي از دهها آفت كاهش جمعيت است. كاهش جمعيت در سن كار، افزايش مهاجران خارجي و از همه مهمتر تهديدهاي فرهنگي و امنيتي، آسيبهای قابل پيشبيني و مهمي هستند كه بايد تماماً مورد توجه مردم و مسئولان قرار گيرد. وظيفه مسئولان، شناخت مشكلات، نيازها و مسائل پيش روي سياستگذاري، برنامه ريزي، بررسي راهكارهاي مؤثر و اقدامات جدي براي جلوگيري از ادامه كاهش جمعيت است و وظيفه مردم متعهد و مسلمان كشور به خصوص جوانان، آگاهي از موقعيت جمعيتي در آينده و همت براي پيشگيري از آسيبهای آن از طریق ازدواج به موقع و فرزندآوري و رشد باروري بيشتر میباشد. البته اين توجه به معناي غفلت از كيفي بودن جمعيت در هر شرايطي نيست.
و در همین راستا مقام عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای فرموده اند :
من معتقدم كه كشور ما با امكاناتي كه داريم ميتواند صد و پنجاه ميليون نفر جمعيت داشته باشــد. من معتقد به كثرت جمعيتم. هر اقدام و تدبيري كه ميخواهد براي متوقف كردن رشد جمعيت انجام بگيرد بعد از صد و پنجاه ميليون انجام بگيرد.
سياست تحديد نسل در يك برهه اى از زمان درست بود يك اهدافى هم برايش معين كردند. آنطورى كه افراد متخصص و عالم و كارشناسان علمىِ اين قسمت تحقيق و بررسى كردند و گزارش دادند ما در سال 71 به همان مقاصدى كه از تحديد نسل وجود داشت رسيديم. از سال 71 به اين طرف بايد سياست را تغيير ميداديم خطا كرديم تغيير نداديم. امروز بايد اين خطا را جبران كنيم. كشور بايد نگذارد كه غلبه ى نسل جوان و نماى زيباى جوانى در كشور از بين برود و از بين خواهد رفت اگر به همين ترتيب پيش برويم آنطورى كه كارشناسها بررسى علمى و دقيق كردند. اينها خطابيات نيست اينها كارهاى علمى و دقيقِ كارشناسىشده است. اگر چنانچه با همين وضع پيش برويم تا چند سال ديگر نسل جوان ما كم خواهد شد كه امروز قاعده ى جمعيتى ما جوان است و به تدريج دچار پيرى خواهيم شد بعد از گذشت چند سال جمعيت كشور هم كاهش پيدا خواهد كرد چون پيرى جمعيت با كاهش زاد و ولد همراه است. يك زمانى را مشخص كردند و به من نشان دادند كه در آن زمان ما از جمعيت فعلیمان كمتر جمعيت خواهيم داشت. اينها چيزهاى خطرناكى است اينها را بايستى مسئولين كشور بجد نگاه كنند و دنبال كنند. در اين سياست تحديد نسل حتماً بايستى تجديدنظر شود و كار درستى بايد انجام بگيرد. اين مسئله ى افزايش نسل و اينها جزو مباحث مهمى است كه واقعاً همهى مسئولين كشور نه فقط مسئولين ادارى روحانيون كسانى كه منبرهاى تبليغى دارند بايد در جامعه درباره ى آن فرهنگسازى كنند از اين حالتى كه امروز وجود دارد يك بچه دو بچه بايد كشور را خارج كنند. رقم صد و پنجاه ميليون و دويست ميليون را اول امام گفتند و درست هم هست ما بايد به آن رقمها برسيم». (بیانات، در دیدار مسئولان و كارگزاران نظام 3/5/1391)
برگرفته از کتاب «جمعیت ایران افزایش یا کاهش ؟/نوشته اکرم حسینی مجرد »