عاقل و اعتماد برعمل
امام علی(ع):
العاقل يعتمد على عمله و الجاهل يعتمد على امله.
اشخاص عاقل بسعى و كوشش خود تكيه ميكنند ولى مردان نادان بآمال و آرزوهاى خويشتن متّكى هستند.
غرر الحکم ،ص43
فقيرى در كنار ثروتمند
يكى از مسلمانان ثروتمند با لباس تميز و فاخر محضر رسول خدا(ص) آمد و در كنار حضرت نشست، سپس فقيرى ژنده پوش با لباس كهنه وارد شد و در كنار آن مرد ثروتمند قرار گرفت .
مرد ثروتمند يكباره لباس خود را جمع كرد و خويش را به كنارى كشيد تا از فقير فاصله بگيرد. پيامبر خدا (ص)از اين رفتار متكبرانه سخت ناراحت شد و به او رو كرد و فرمود:
آيا ترسيدى چيزى از فقر او به تو سرايت كند؟
مرد ثروتمند گفت : خير! يا رسول الله .
پيامبر (ص): آيا ترسيدى از ثروت تو چيزى به او برسد؟
ثروتمند: خير! يا رسول الله .
پيامبر (ص): پس چرا از او فاصله گرفتى و خودت را كنار كشيدى ؟
ثروتمند: من همدمى (شيطان يا نفس اماره ) دارم كه فريبم مى دهد و نمى گذارد واقعيتها را ببينم ، هر كار زشتى را زيبا جلوه مى دهد و هر زيبايى را زشت نشان مى دهد. اين عمل زشت كه از من سر زد، يكى از فريبهاى اوست . من اعتراف مى كنم كه اشتباه كردم. اكنون حاضرم براى جبران اين رفتار ناپسندم نصف سرمايه خود را رايگان به اين فقير مسلمان بدهم. پيامبر (ص)به مرد فقير فرمود: آيا اين بخشش را مى پذيرى ؟
فقير: نه ! يا رسول الله .
ثروتمند: چرا؟!
فقير: زيرا مى ترسم من نيز مانند تو متكبر و خودپسند باشم و رفتارم مانند تو نادرست و دور از عقل و منطق گردد.
بحار: ج 22، ص 130 و ج 72، ص 13.
سخن و کارنیک
امام علی(ع):
قُولُوا الخَيرَ تُعرَفُوا بِهِ وَاعمَلُوا الخَيرَ تَكُونُوا مِن أهلِهِ.
سخن نيک بگوييد تا بدان شناخته شويد و كار نيک كنيد تا از نيكوكاران شويد.
بحارالانوار، ج67،ص311
نقاشی و شخصیت کودکان
نقاشی برای کودکان فقط وسیلۀ بیان برای تجزیه و تحلیل یا توضیح و تشریح موجودات واشیا نیست بلکه وسیله ای برای بیان زندگی عاطفی آ نهاست. هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود به نقاشی می پردازد، در واقع، حالت روحی و روانی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه دار و ژر فتر خود را بیان می کند. بدین ترتیب، درحالی که از بیان تجاربش احساس رضایت می کند، خطوط مخصوص شخصیتش را نیزهویدا می سازد.
شکل انسان
کودک وقتی شکل آدمی را می کشد، قبل از هر چیز شکل خود و یا درکی را که از بدن وتمایلاتش دارد بیان می کند. در واقع، بین بعضی خطوط آدمک نقاشی شده و خصوصیات روانی و جسمی کودکی که آن را کشیده است، ارتبا طهای مشخصی وجود دارد. اگر آدمک در مجموع هماهنگ باشد، احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملاً سازگار باشد. برعکس، اگر آدمک مثلاً در اندازۀ خیلی کوچک و یا در گوش های از کاغذ کشیده شده باشد، به معنای آن است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین تر می داند.در نقاشی، فقدان دست و بازو نیز علامت کم بهادادن به خود و عدم امنیت است؛ زیرادست و بازو که در نقاشی کشیده نشده اند، همان وسایلی هستند که امکان عمل کودکرا در محیط پیرامون او فراهم می آورند. در ادامه، به طور خلاصه، نمادهای اصلی اندام رامعرفی می کنیم.
سر: معرف مرکز شخصیت و قدرت فکری و هوش و عامل اصلی کنترل فشارهای درونی است. کودکان همیشه سرهای بزرگ ترسیم می کنند ولی اگر سر زیاد بزرگ باشد، نشانگرآن است که «من » کودک بیش از حد طبیعی است.
صورت: چون بسیار اهمیت دارد، اغلب تنها کشیده می شود. کودکان پرخاشگرجزئیات آن را به حد اغراق آمیز بزرگ ترسیم می کنند؛ در حالی که کودکان خجالتی، جزئیات را در نظر نمی آورند و فقط دایرۀ صورت را ترسیم می کنند و به ندرت صورتی را ازنیمرخ می کشند.
دهان و دندان: معنی نیاز به مواد خوراکی را نمایان می سازد و به معنی پرخاشگری و یادر ارتباط با مسائل جنسی هم هست. لبهای بسته نشان دهندۀ تنش و فشار و چانه نماد قدرت مردانگی است.
چشم ها: دنیای درون نقاش و اجتماعی بودنش را نشان می دهند. کودکان خودپسندچشمها را با حالتهای درنده و وحشی می کشند. چون چشمها ارزش زیبایی نیز دارند، دخترها چشمهای همجنس خود را خیلی بزرگ می کشند.
بینی: در بعضی مواقع ممکن است نشان دهندۀ مشکلات جنسی باشد.
بالاتنه: اگر باریک و لاغر کشیده شود، مشخص کنندۀ این است که کودک از اندام خود ناراضی است و یا از چاق شدن و بزرگ شدن می ترسد. در مواردی دیگر، بالاتنه ممکن است نشان دهندۀ ضعف جسمانی واقعی باشد.
منابع
1. واثقی، مینو، آموزش هنر در دورۀ ابتدایی، روان.
2. کوثری، مجید، آموزش خانواده، 1384 .
حلول ماه پر خیر وبرکت ربیع بر همه مسلمانان مبارک باد
هنگام سرور کائنات است امشب
اوقات گرفتن برات است امشب
بفرست بر محمد صلوات
زیرا که بهار صلوات است امشب
ایستگاه آخرِ ای کاشها، افسوسها
یک سلام از ما جواب از سمت مرقد با شما
فطرس نامهبر تهران به مشهد با شما
باز هم میل زیارت کردهایم از راه دور
نیّت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما
ما کبوترهای بیبالیم اما آمدیم
لذت پرواز در اطراف گنبد با شما
نمرهی ما صفر شد از بیست؛ اما در عوض
زندگی ما همه از صفر تا صد با شما
خطّهی ما تشنهی آب حیات و نور بود
خشکسال خاکمان اما سرآمد با شما
این دیار، این سرزمین، این زادگاه، این مرز و بوم
برکتش از توست «یا منیکشفُ کلَّ الهُموم»
سرپناه ناامیدان؛ مأمن مأیوسها
ایستگاه آخرِ ای کاشها، افسوسها
گرم در رویای صحن و گنبد و گلدستههاست
زائر دلخسته و بیخواب از کابوسها
نور گیرد ماه، تا شبهای جمعه در حرم
میطراود نغمة یا نور و یا قدّوسها
میرسند از راه زائرها، ملائک گردشان
فرش زیر پایشان هم شهپر طاووسها
در ازای قطرههایی اشک با خود میبرند
از اجابت، از کرم، از لطف… اقیانوسها
هرکه صید توست دیگر در قفس محبوس نیست
در گِلِ ایرانیان خاکی به غیر از طوس نیست