تنها 17 روز… به عید الله الأکبر باقی است
تنها 17 روز… به عید الله الأکبر باقی است
جمعه اوّل ذیالحجّة سال دهم هجری قمری، 10 اسفند سال دهم هجری شمسی، اوّل مارس سال 632 میلادی
در هفتمین روز از طیّ مسیر مدینه تا مکّه، کاروانیان با عبور از “جُحفه” و “غدیرخم” عازم “قُدَید” میشوند. “جحفه” در 156 کیلو متری مکّه، میقاتِ کسانی است که از مسیر شام و مصر به مکّه مشرف میشوند. (امروزه هم وطنان ایرانی ما نیز- در صورتی که در برنامه حجّ آنها، تشرّف به مکّه پیش از زیارت مدینه باشد- از این میقات احرام میبندند.) تقریباً در سه کیلومتری این محل به طرف مکّه، غدیرخم قرار دارد که آبگیری باصفا در خود دارد و درختانی کهن سال بر آن سایه انداختهاند.
جحفه- که سه راهی مسیرهای مدینه، عراق و مصر به حساب میآید- خود یادآور خاطرات شیرینی است. یک سال پیش، یعنی در سال نهم هجرت، در همین محل بود که امیرمؤمنان علیه السلام به ابوبکر رسیدند و مأموریت ابلاغ آیات برائت را از او تحویل گرفتند و به دستور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، وی را به مدینه باز گرداندند. چنان که میدانیم، وقتی آیات آغازین سورة برائت نازل گردید و رسول اکرم صلیالله علیه و آله فرمان یافتند که آن آیات را در ایّام حجّ به مشرکان ابلاغ و اتمام حجّت کنند، ابتدا ابوبکر را، به سبب کینه نداشتن مشرکان از وی و اصرار برخی از دوستانش، به همراه چهل نفر مأمور انجام فرمان ساختند؛ اما… ساعتی بعد، جبرئیل نازل گردید و پیغام خدا را رسانید که: «این کار را حتماً باید خود پیامبر یا کسی که از او باشد، صورت دهد».1 در این جا بود که امیرمؤمنان علیه السلام- که به زبان قرآن “نَفسِ نبی” بود- مأموریت یافت و پای در راه گذاشت تا تنها و یگانه در برابر مشرکان مکّه بایستد و پیام را ابلاغ کند.
…چنین بود که جحفه بار دیگر فضیلت بیحد و برتریِ بیقیاسِ ابوتراب را نسبت به دیگر مسلمانان گواه آورد و در پی آن، در دهم ذیالحجّة سال نهم، بانگ رسای علوی در جَمَرة عَقَبه در مِنا طنین انداز شد که:
«بَرائتٌ مِن اللهِ و رسولِه إلَی الّذینَ عاهدْتُم مِنَ المُشرِکینَ…» (سورة توبه
. مدارک علمای شیعه: بحارالانوار و الغدیر/1/صص338 -341 به استناد هفتاد و سه مدرک از اهل سنّت
تنها 18 روز… به عید الله الأکبر باقی است
تنها 18 روز… به عید الله الأکبر باقی است
پنجشنبه 30 ذیالقعدة سال دهم هجری قمری، نهم اسفند سال دهم هجری شمسی، 28 فوریه سال 632 میلادی
امروز، آخرین روز از ماه ذیالقعده است و کاروان حج در طیّ مسیر از مدینهالنّبی تا مکّه به محلی بنام “أبواء” میرسد. این دیار برای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، خاطرات تلخی را به یاد میآورد. حدود پنجاه و هفت سال پیش- آن گاه که فرزند یتیم عبدالله علیه السلام همراه با مادر جوان خویش آمنه علیها السلام، از زیارت قبر پدر در یثرب باز میگشتند- در همین محل بود که دیدگان اشکبار او، پرواز مادر را به نظاره نشست و در موقعیّتی که تنها شش بهار از عمر پیامبرِ فرداها سپری شده بود، زخم فِراق مادر نیز در جان او نشست.
این همه بار غم بسیار تلخ مینمود؛ اما محمّد امین صلیالله علیه و آله خدا را همیشه با خود داشت و لطف بیپایان خداوندی همراهِ او بود.
«ألَمْ یجِدْکَ یَتیماً فآوی؟» (ضحی/6)
«(ای پیامبر،) آیا پروردگارت تو را یتیم نیافت و پناهت نداد؟»
… حال پس از سالها، آن کودک یتیم، رسالت بیست و سه ساله خود را به پایان میرسانید. او به فرمان معبود بیهمتا رهسپار مکّه شده بود تا آخرین برگهای رسالت خویش را نیز برخواند؛ رسالتی که جز او کسی را توان تحمّل و انجام آن نبود.
به راستی که کردگار، گرانبها گوهری را برای ابلاغ آخرین و جاودانهترین آیین گیتی برگزیده بود.
آیا در نبود این یگانه پیشوا- که برای مسلمانان، پدری مهربان است- خداوند امّتِ رسولِ آخرالزّمان را بیسرپرست رها خواهد کرد و آنان را به سانِ یتیمانی بیپناه، در وادی حیرت، بیراهبر خواهد گذارد؟! هرگز!
«أنا و علیٌّ أبَوا هذهِ الأمَّه.»1
«من و علی، دو پدر این امّتیم.»
آری، در نبود پیامبر بزرگ صلیالله علیه و آله، امیر اهل ایمان باید که پدرانه قافلة اسلام را هدایت کند و آن را به سر منزل رستگاری برساند. اگر خداوند مهربان پیامبرش را به بهشت رضوان باز میخواند، به لطف و رحمت خویش برای زمینیان، علی، حسن، حسین،… و مهدی علیهم السلام را باقی خواهد گذاشت و اینک کشتی نجات را ناخدا و صراط هدایت خداوندی را قافله سالار، ولیّ زمان و امام عصر، مهدی موعود عجّل الله تعالی فرجَهُ الشّریف است؛ او پدر مهربان امّتها و هدایتگر ملّتهاست که:
«السَّلامُ علی مَهدیِّ الأمَمِ»2
«سلام بر مهدی امّتها»
1. بحارالانوار/16/ص95 و 23/ص259
2. مفاتیح الجنان/ص529 : زیارت امام زمان علیه السلام
تنها 19 روز… به عید غدیرخم باقی است
تنها 19 روز… به عید غدیرخم باقی است
چهارشنبه 29 ذیالقعدة سال دهم هجری قمری، هشتم اسفند سال دهم هجری شمسی، 27 فوریه سال 632 میلادی
کاروان عظیم پیامبر صلیالله علیه و آله در پنجمین روز از سفر خود به “سُقیا” رسیده است. اینک پیامبر تمامی اهل مدینه را- جز آنان که به دلیل بیماری نتوانستهاند همراهی کنند- در قافلة خود به همراه دارد.
ده سال پیش، در آغازین روزهای ربیعالاوّلِ نخستین سال هجرت- زمانی که سراسر جزیره العرب را دشمنان در استیلا داشتند و یاران و پیروان حق بسیار ناچیز مینمود- پیامبر مسیر مکّه تا مدینه را، به همراه تعداد اندکی، پیموده بودند؛ اما امروز بیش از هفتاد هزار نفر تنها از مدینه در کنار پیشوای مهربان خود ره میسپارند.
و هنوز زنده است یاد پر خاطرة “لیله المبیت”، آن شبی که شهسوار اسلام در بستر پیامبر خوابید تا نقشة دشمنان، نقش بر آب گردد و با حفظ جان فرستادة خدا صلی الله علیه و آله، تاریخ هجرت رقم بخورد.
آن شب که پیشوای جوانمردان، هستی خویش را در طَبَق اخلاص گذاشت تا جان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از آسیب و خطر محفوظ بماند، ردای بلند افتخار بر قامت علی علیه السلام راست آمد و چنین نازل گشت:
«و مِنَ النّاسِ مَن یَشرِی نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللهِ و اللهُ رؤُوفٌ بالعِبادِ» (بقره/207)1
«و در میان مردمان، کسی وجود دارد که از جان خود در راه رضای خدا درگذرد و خداوند بر این چنین بندگان مهربان است.»
. مدارک علمای شیعه: بحارالانوار، الغدیر و برخی مدارک مربوط به اهل سنّت: احیاء العلوم غزالی، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، تذکرة سبط ابن جوزی، الفصول ابنِ صبّاغ مالکی
تنها 20 روز… به عید غدیرخم باقی است
تنها 20 روز… به عید غدیرخم باقی است
سهشنبه 28 ذیالقعدة سال دهم هجری قمری، هفتم اسفند سال دهم هجری شمسی، 26 فوریه سال 632 میلادی
کاروان حاجیان صبح روز سه شنبه به “عَرْج” رسید. این قافله هنوز امیرالمؤمنین علیه السلام را به همراه ندارد. آن حضرت به امر پیامبر صلیالله علیه و آله با گروهی از مسلمانان- برای تعلیم احکام الهی اسلام و نیز حلّ اختلافی که بین اهل یمن پیش آمده است- به سوی آن دیار راهی شدهاند و اینک با رسیدن نامة رسول خدا و دستور جدید، به همراه 90 سرباز به سوی مکّه عازمند.
شانزده ماه پیش نیز که پیامبر خدا صلیالله علیه و آله به قصد غزوة تبوک مدینه را ترک کردند، امیرمؤمنان علیه السلام ایشان را همراهی نمیکردند. آن روز، خطر فتنة منافقان و کارشکنان آن چنان در مدینه احساس میشد که رسول خدا صلیالله علیه و آله سنگر مدینه را به داماد خویش سپردند و با به جا گذاشتن شیر خدا، راهی نبرد شدند. منافقان- که نقشههای شوم خود را نقش بر آب میدیدند- چنین شایع کردند که فرزند ابوطالب برای پرهیز از گرما و سختی سفر، لشکر را همراهی نمیکند! این سخن بر قهرمان اسلام گران آمد. به پیشگاه پیامبر خدا صلیالله علیه و آله شتافت و لب به شکوه گشود. آنجا بود که پیامبر فرمودند:
« أنتَ مِنّی بِمَنزلَه هارونَ مِن مُوسی إلّا أنَّهُ لا نَبیَّ بَعدیِ»1
«تو برای من همانند هارونی برای موسی؛ جز آن که پس از من پیامبری نیست.»
علی جان…! بمان که مدینه بیتو، همانند کشتی بی ناخداست و طوفان حوادث آن را واژگون خواهد ساخت.
1. مدارک از علمای شیعه: بحارالانوار، الغدیر و برخی مدارک مربوط به اهل سنّت: مسند احمد/1/ص182، مسند ابوداود/1/ص29، صحیح بخاری، صحیح مسلم
تنها 21 روز… به عیدالله الأکبر باقی است
تنها 21 روز… به عیدالله الأکبر باقی است
دوشنبه 27 ذیالقعدة سال دهم هجری قمری، ششم اسفند سال دهم هجری شمسی، 25 فوریه سال 632 میلادی
امروز دوشنبه 27 ذیالقعده، کاروان حج به کاروانسالاری پیغمبر به “ عِرقُ الظُّبْیه” رسید. سپس در “رَوْحاء” توقف مختصری کرد. از آن جا برای نماز عصر به سویِ “مُنْصَرَف” رفت. هنگام نماز مغرب و عشا، کاروانیان در “مُتَعَشّی” پیاده شدند و شام را همان جا صرف کردند. سپس حرکت کردند و برای نماز صبح به “أَثایَه” رسیدند.1
اوّلین و آخرین حجّ نبوی، بر پایة حکم و وحی آسمانی شکل گرفت و به دستور قاطع خداوند مبنی بر ابلاغ حکم وصایت و امامت صورت پذیرفت:
«یا أَیُّها الرَّسولُ بَلِّغ ما أُنزلَ إلَیکَ مِن ربِّک و إنْ لَم تَفعَلْ فَما بلَّغْتَ رِسالَتَه» (مائده/67)2
«ای پیامبر! آن چه را که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است ابلاغ کن که اگر انجام ندهی، رسالت او را نرساندهای.»
شگفتا…! این چه پیغامی است که اگر ابلاغ نگردد، رسالت همچنان ناقص میماند و تلاش بیست و سه سالة پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله، با تمام سختیها، جنگها، ناکامیها و…، بیثمر خواهد بود؟
همراه کاروان باشیم، تا آن پیام را بشنویم…
1. الغدیر/1/صص9-1. مدارکی از علمای شیعه که اشاره دارد این آیه مربوط به واقعة غدیرخم است: بحارالانوار/37/ص206 و برخی مدارک از اهل سنّت: سیوطی/درّالمنثور/2/ص298، طبری/ الولایه فی طرق حدیث الغدیر، ابواسحاق ثعلبی/ الکشف و البیان
تنها 22 روز… تا عید الهی، غدیرخم باقی است
تنها 22 روز… تا عید الهی، غدیرخم باقی است
یکشنبه 26 ذیالقعدة سال دهم هجری قمری، پنجم اسفند سال دهم هجری شمسی، 24 فوریه سال 632 میلادی
امروز مدینه، به فِراق یار مبتلا است؛ چرا که تمامی انوار مقدّس، رسول خدا صلیالله علیه و آله را همراهی میکنند. در آخرین سفر حج- که “ حجَّه الوِداع” نام میگیرد- تنها یار جدا مانده از کاروان، امیرالمؤمنین علیه السلام است. فرستادهای ویژه، حامل پیام رسول خدا، روانة سرزمین یمن میشود تا مولای متقیان علیه السلام را- که برای تعلیم دین راهی آن دیار شده است- به مکّه فرا بخواند.1
پیامبر مهربان صلیالله علیه و آله مأمور است تا زنگارهای جاهلیّت را از فریضة عظیم حج بزداید و مناسک و اعمال حج را آنگونه که خواست خداوند است به مسلمانان بیاموزد.
… مأموریّت مهمتر، ابلاغ ولایت و امامت است تا پس از 23 سال، بار سنگین مسؤولیت آسمانی هدایت را بر دوش جانشین خود بگذارد و انوار هدایت را یک به یک معرفی نماید تا برای آیندگان راهنما، رهبر و مقتدا باشند. به راستی، آینده آیا نیازمند مردی آسمانی نخواهد بود؟
آفتاب عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله را چند صباحی بیش تا افول باقی نمانده است و هر آن چه باید ابلاغ شود به این سفر بستگی دارد.
1. الغدیر/1/ص9 و از مدارک اهل سنّت: سیرة حلبی/3/ص283، سیرة احمد زینی دحلان/3/ص