بن بست وجود ندارد به شرط اینکه ....
صبح روز یکشنبه ۲۴ تیرماه خبر مهمی بر روی خروجی خبرگزاری ها و رسانه ها قرار گرفت. خبر حاکی از جلسه ی مهم رهبر انقلاب با هیئت دولت بود؛ جلسه ای خارج از برنامه های از پیش معین شده ی رهبر انقلاب. تا به حال، رهبر انقلاب معمولاً در هر سال، یک یا نهایتاً دو بار با «کابینه ی دولت» دیدار می کردند؛ یک دیدار در ماه مبارک رمضان، و در کنار سایر دیدارهای رمضانی ایشان بود که عمده ی آن نیز به نهج البلاغه خوانی و ذکر توصیه های اخلاقی و رفتاری مدیران و مسئولان طراز اول اجرایی کشور اختصاص می یافت، و یک دیدار هم در شهریورماه و هم زمان با هفته ی دولت که معمولاً رهبر انقلاب ضمن برشمردن برخی از محاسن و معایب دولت، توصیه هایی اجرایی برای پیشبرد بهتر امور به هیئت دولت می فرمودند. اما حالا در واپسین روزهای تیرماه، رهبر انقلاب، دیدار دیگری را خارج از روال مذکور ترتیب دادند.
جالب آنکه برخلاف دو دیدار قبل که معمولاً درخواست برگزاری آن از سوی هیئت دولت به رهبر انقلاب داده شده بود، این بار رهبر انقلاب هیئت دولت را برای حضور و برگزاری جلسه فراخواندند.
محتوای جلسه از چه قرار بود؟
با نگاهی به محتوای منتشرشده از این جلسه، مشخص می شود که رهبر انقلاب با توجه به «شرایط خطیر» کنونی کشور در حوزه ی اقتصادی، دغدغه ی تشکیل این دیدار برای حل مشکلات برزمین مانده در این حوزه را داشته اند. این مشخص است که شرایط حاضر کشور، شرایط ویژه ای است و دشمن در برنامه ی خود سه نوع فشار را در نظر گرفته است: «فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی.»(۱۳۹۷/۳/۱۴) هدف دشمن از این سه فشار، به زانو در آوردن مردم و مسئولین کشور است؛ هدف، اختلال در دستگاه محاسباتی مسئولان برای القای «وضعیت بحرانی» و تفکر «نمی توان و نمی شود» به آنان است.
در زمانه ی جنگ، باید قرارگاه فرماندهی ثابتی وجود داشته باشد که همه ی بخش ها اقدامات خود را با آن هماهنگ کنند، وگرنه ممکن است هر یک از جبهه ها به سلیقه ی شخصی عمل کرده و خدای نکرده حتی منجر به صدمات به جبهه ی خودی شوند. در جنگ اقتصادی امروز نیز، ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی، «تیم اقتصادی» دولت است.
رهبر انقلاب اما دقیقاً مبتنی بر امکانات و ظرفیت های واقعی کشور در نقطه ی مقابل این تفکر قرار دارند. از نظر ایشان درست است که وضعیت کشور با چالش هایی همراه است اما بدان معنا نیست که کشور در «انسداد» یا «بن بست» قرار دارد. «این راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بن بست وجود ندارد. هدف جبهه ی مخالف نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و دشمن ما این است که راه را بن بست نشان بدهد. خودشان هم میگویند ما بایستی این کارها را بکنیم، این فشارها را وارد کنیم، این محاصره را بکنیم، این تحریم را بکنیم، تا مسئولان جمهوری اسلامی در محاسبات خودشان تجدیدنظر کنند. من عرض میکنم؛ ملاحظه ی واقعیّتها نه فقط موجب میشود ما در محاسبات گذشته مان تجدیدنظر نکنیم، بلکه ما را به درستىِ راهی که پیمودیم و راهی که انقلاب جلوی ما گذاشته، مطمئن تر میکند.»(۱۳۹۱/۵/۳) اما چگونه می توان از این گردنه عبور کرد و به قله ی مقصود رسید؟
۱. داشتن انگیزه و روحیه قوی
اولین نکته، داشتن «روحیه ی قوی، انگیزه، شجاعت و عزم راسخ»(۱۳۹۷/۴/۲۴) است. «همه ی مدیران دولتی باید در مقابل مشکلات با تحرّک بیشتر و با احساس مسئولیّت مضاعف عمل کنند.»(۱۳۹۷/۴/۲۴) پس واضح است که در این شرایط برای حل مشکلات کشور نباید اکتفا به کارهای معمولی روزمره کرد؛ حل مشکلات، شدنی است، به شرط آنکه تلاش و کار مسئولان هم، تلاشی انقلابی و شبانه روزی باشد.
۲. فرماندهی واحد اقتصادی
نکته ی دوم آنکه در زمانه ی جنگ، باید قرارگاه فرماندهی ثابتی وجود داشته باشد که همه ی بخش ها اقدامات خود را با آن هماهنگ کنند، وگرنه ممکن است هر یک از جبهه ها به سلیقه ی شخصی عمل کرده و خدای نکرده حتی منجر به صدمات به جبهه ی خودی شوند. در جنگ اقتصادی امروز نیز، ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی، «تیم اقتصادی» دولت است. این تیم اقتصادی دولت است که برای جلوگیری از صدمات و لطمات به اقتصاد کشور، باید «میان دار» و محور اصلی کار و تحرک باشد. چرا که «بر طبق قانون اساسی، رئیس جمهور از امکانات بسیار گسترده ای در کشور برخوردار است؛ خیلی از کارها را می توانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیت های داخلی را بالفعل کنند.»(۱۳۹۶/۳/۱۴) مضافاً اینکه رهبر انقلاب، برای تسهیل بیشتر امورات، با راه اندازی «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سه قوه» بر محور شخص «رئیس جمهور» عملاً دست دولت را برای حل مشکلات اقتصادی کشور بازتر کرده اند.
بسیاری از مشکلات کشور، نه ناشی از دشمنیِ دشمنان، که به دلیل کم کاری ها و سوءمدیریت های داخلی است، آن چنان که آقای رئیس جمهور هم در همین دیدار، در گزارش خود به رهبر انقلاب به آن اشاره کرده و گفت: برخی مسائل همچون اشکالات نظام بانکی و نقدینگی، ارتباطی با تحریم و فشارهای خارجی ندارد و از گذشته وجود داشته است.
۳. چشم ندوختن به نقطه های خیالی
نکته ی سوم آنکه تجربه ی برجام نشان داد که معطل کردن اقتصاد و افکار عمومی جامعه، به موضوعی که افسار آن در اختیار کشور نیست، عملاً موجب اتلاف وقت و عقب ماندگی از کارها است. پس حالا نیز به جای چشم دوختن به «نقطه های خیالی» چون بسته ی پیشنهادی اروپا (که البته بعید است با توجه به اظهارنظرهای مقامات اروپایی، آبی از آن برای کشور گرم شود) ظرفیت ها و استعدادهای کشور را فعال کرد.
۴. چاره اندیشی برای حل سوءمدیریت های داخلی
نکته ی آخر هم اینکه بسیاری از مشکلات کشور، نه ناشی از دشمنیِ دشمنان، که به دلیل کم کاری ها و سوءمدیریت های داخلی است، آن چنان که آقای رئیس جمهور هم در همین دیدار روز یکشنبه، در گزارش خود به رهبر انقلاب، به آن اشاره کرده و گفت: برخی مسائل همچون اشکالات نظام بانکی و نقدینگی، ارتباطی با تحریم و فشارهای خارجی ندارد و از گذشته وجود داشته است.
این ها مسائلی هستند که اتفاقاً بر سر آن، اجماع همه ی خبرگان و کارشناسان فن نیز وجود دارد؛ مسائلی که حل آنان به طریقه ی درست، می تواند تا حد زیادی، موجبات شکوفایی اقتصادی را فراهم کند. جالب آنکه رهبر انقلاب نیز در بیان «راهکارها»ی خود برای حل مشکلات اقتصادی کشور، بر موضوعاتی که حل آنان به چگونگی اقدامات مسئولان کشوری (نه دشمن بیرونی) ارتباط دارند اشاره فرمودند؛ موضوعاتی چون: «تهیه ی نقشه ی راه اقتصادِ باثبات»، «تقویت بخش خصوصی»، «ضرورت برخورد قاطع با متخلفان»، «اِشراف و اِعمال قدرت دولت بر مبادلات مالی»، «جدی گرفتن سیاست های اقتصاد مقاومتی»، «اقدام بهنگام و علاج واقعه قبل از وقوع»، «مبارزه ی واقعی با فساد»، و «حرف زدنِ رودرروی مسئولان با مردم و بیان شرایط».
* منتشرشده در شماره ی ۱۴۲ هفته نامه ی خط حزب الله
hh
bbb
حجاب فی المدت المعلوم
حجاب ؛ یعنى… دقّت در برخورد، که آلوده نشوى و آلوده نسازى؛ که اسیر نشوى و اسیر ننمایى ، حجاب تنها مخصوص زن نیست که مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند و دلها را به خود گره نزنند ، که هر کس در سر راه دلها بنشیند ، او راهزن است و طاغوت . مقدار حجاب و پوشش ، با در دست داشتن این بینش و این ملاک ، روشن مى شود که همیشه یک شکل و یک مقدار ندارد ….
راسخون : در طول تاریخ دأب خداوند و سنت الهی بر این بوده که مؤمنان باید در صدق دین داری و گفتارشان امتحان بشوند [عنکبوت/2و3] تا بعضی افراد نتوانند به واسطه ظاهر دینی خود دین دار شمرده بشوند و یا به اسم آنها دین لطمه بخورد . یکی از این موارد پر تکرار کشف حجاب هایی بود که پس از انقلاب اتفاق افتاد و بعضی با برگشتن از مواضع انتخابی خود در پوشش و حجاب گاها تبدیل به سوژه های چند روزه اخبار و شبکه های و اجتماعی می شوند . اینکه حجاب خوب است یا بد و یا اجباری یا اختیاری کدامش بهتر است را واگزار به درک و تحلیل خواننده و برداشت هایش از جریان دختر خیابان انقلاب و ظاهر سازی های عروس خطیب معروف با ظاهر چادری در حمایت از حجاب اختیاری که امروز در شرف طلاق است و آمار های تجاوز و نا امنی در کشور های متمدن و آزاد ، واگزار می کنیم .
امّا این افراد چه باور هایی دارند؟
این متن یکی از پست های اینستگرام این خانم مجری محجبه سابق رسانه است:
«نجابت در ذات آدمهاست… مهم نیست کجایی و چه میکنی
پوشش ظاهری هرچه که باشد انتخاب توست و محترم… مهم اتفاقی است که جامعه میپسندد…
گاهی تغییر برای زندگی لازم است… گاهی بابت تغییر سرزنش میشوی… مهم خود تویی… خود تو»
* اگر نجابت در ذات انسان است پس حیاء که دستور به پوشش ظاهری و غیر باطنی است چه خاصتی دارد؟
* اگر ملاک کار افراد و نیات آنها نیست و رضایت خود فرد مهم است، پس چه نیاز به دین است همان اومانیسم هم برای انسان لذت بخش می تواند باشد. و بی جهت نیست فلان سلبریتی از رقاص محبوس فلان شبکه اجتماعی حمایت می کند می گوید: «جرم تو هنرت است و برقص و رها باش .»
* اگر ملاک درک و پسند جامعه است که شاید جامعه به سمت برهنگی برود و آن روز شما جزو کسانی هستید که جامعه پسند رفتار می کنید ؟
* تغییر در زندگی به قیمت نان خوردن چند روزه از ظاهر دینی است؟ هر وقت خسته شدید باید باور دینی را تغییر دهیم ؟ و ندانیم با این کار چه باور های سستی را بر باد می دهیم؟
این خانم در یکی دیگر از یادداشت هایشان این طور نوشتند:
«همه مردم در عقاید ، دیدگاهها ، باورها ، انتخابها ، تصمیمها و نظرات خود با دیگران متفاوت هستند و هیچکس مانند دیگری نیست … مهّم نیست که ما چقدر آن عقاید را باور داریم. کمترین کارى که حدّاقل در ظاهر میتوانیم انجام دهیم ، این است که به جای ایجاد دیوار و فاصله ، پل ارتباطی بسازیم .
چادر یک پوشش است… مانتو یک پوشش است و همه در قالب چارچوب موازین کشور قابل احترامند …
شما چطور فکر میکنید؟
پ.ن : بالاخره مهمترین یا شاید سختترین تصمیم زندگیم رو گرفتم… از امروز میخوام خودم باشم… همین.»
* در اینکه شما باورتان به عقائد دینی عمیق نیست ، جای تردید نیست و اینکه با دیگران این را به اشتراک بگذارید هم اشکالی ندارد ، امّا نباید این را به عنوان یک باور و سبک دین داری مطرح کنید و در حقیقت شریک این سست باوری باشید .
*بله چادر واجب نیست و با مانتو هم می شود دین داری کرد امّا به شرطی که اصل حجاب فهمیده شده باشد نه اینکه با موهای آشکار تبلیغ حجاب با مانتو کنید که این در واقع همان اسلام امریکایی است .
یکی از دقیق ترین تعاریف حجاب این بیانات استاد مرحوم علی صفایی است:
«1- مادام که تلقى ما از خویش عوض نشود ، حجاب هیچ مفهومى نخواهد داشت و چیزى جز کفن سیاه و قبرستان خانه و مرگِ نشاط زندگى و نابودىِ شادى ها ، عنوان نخواهد گرفت و هزار عذر، خواهى داشت که خودت را از آن آزاد کنى .
2- حجاب ؛ یعنى… دقّت در برخورد ، که آلوده نشوى و آلوده نسازى ؛ که اسیر نشوى و اسیر ننمایى .
3- حجاب تنها مخصوص زن نیست که مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند و دلها را به خود گره نزنند ، که هر کس در سر راه دلها بنشیند ، او راهزن است و طاغوت .
مقدار حجاب و پوشش، با در دست داشتن این بینش و این ملاک، روشن مى شود که همیشه یک شکل و یک مقدار ندارد.
تو در برابر آتش سوزانى که حتى کفش ها و دمپایى ها تحریکش مى کنند و تمام وجودش را مى سوزانند، وضعى خواهى داشت که در برابر سلمان و یا وجود سازمان گرفته ى دیگر ندارى. در برابر آنها که در دلشان مرض ها و آتش هاست، حتى صداى تو و رفت و آمد تو کنترل مى شود و پوشیده مى گردد.»
*ای کاش زمان به عقب بر می گشت و از روز اوّل همین فرد امروزی بودید و به اصرار یا اجبار یا جبر محیط یا کسب درآمد تظار به حجاب نمی کردید که مردم برایمان سوژه درست کنند و خاطرات باد های سوئیس را مرور کنند و به محجبه ها بتازند و همه را به یک چوب بسنجند.
ای کاش همه همان «خود» واقعی باشیم که در خلوت و حقیقت هستیم. البته حق می دهم که دلایلی نمی گذارد که بعضی خودشان باشند و به دلایلی باید عده ای نقش بازی کنند و قطعا خودشان و جامعه و … ناراضی هستند ولی باید این شهامت را بیاموزیم و اجرا کنیم.
به قلم : حجت الاسلام مرتضی باقری
منبع:سایت راسخون
حضور یاسمن اشکی و تبلیغ واکسنHPV
علی کرمی، متولد ۱۳۳۶ و متخصص بیوتکنولوژی پزشکی، فوق تخصص مهندسی ژنتیک،
بیولوژی مولکولی، فارغ التحصیل Ph.D از دانشکده پزشگی دانشگاه کپنهاگ
دانمارک، فوق تخصص زیست مولکولی و مهندسی ژنتیک از آمریکا، عضو هیات علمی
مرکز تحقیقات بیولوژی مولکولی دانشگاه علوم پزشگی بقیه ا… و استاد تمام
دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا…؟ عج؟ که پای آن را تا برنامه «ماه عسل» هم
کشاند و البته ضرورت آگاهیبخشی در این حوزه، سبب شد تا دوباره درباره این
موضوع سراغ او برویم.
اما آنچه ما را دوباره پای حرفهای آقای علی کرمی، فوقتخصص مهندسی
ژنتیک نشاند، شخصیت مبهم و گذشته مشکوک اشکی نبود؛ بلکه فعالیتهای
نگرانکننده گروه اشکی بود که پا را از مسائل پزشکی هم فراتر گذاشته و وارد
حوزه اجتماعی، فرهنگی، روانشناسی و… شده است و در جهتی حرکت میکند که تا چندی دیگر، آگاهانه یا شاید ناآگاهانه، آتش را به انبار کاه خواهد انداخت.
واکسن HPV که خانم اشکی روی آنتن زنده تبلیغ کرد، چیست؟
واکسن HPV عوارض زیاد و عجیبی دارد (مانند آلرژی شدید، از بین بردن شانس
باروری و…) در کاتالوگ آن هم نوشته شده: «هیچ قولی نمیدهیم که این
واکسن، شما را ایمن کند!» در واقع هیچ واکسنی در هیچ کجای دنیا، ایمنی
۱۰۰درصد نمیدهد.
واکسنی که این خانم تبلیغ کرد، چهارگانه است،
درحالیکه در کانادا واکسن چهارگانه ایمنی مناسبی نداشته و الان واکسن
۹گانه آن تزریق میشود. اگر این واکسن روی فرزندان ما عوارض داشت، چه؟ اگر
دچار آسیبهای بیولوژیک شدند، چه؟ این خانم اصرار داشت بچهها از سن ۹-۱۰
سالگی واکسن را دریافت کنند. اکثریت بچههای ما در این سنین رابطه جنسی
ندارند که نیاز به چنین واکسنی داشته باشند. ایشان هنجارهای زندگی غربی را
در کشور ما بیان میکند.
چرا همه مردم ما صرف اینکه ممکن است مورد آزار جنسی قرار بگیرند، باید
این واکسن گرانقیمت را بزنند؟ بهدلیل وضعیت اجتماعی جامعه، تنها به
افرادی که رفتارهای پرخطر دارند، توصیه میکنیم که این واکسن را صرفاً با
مشورت و تحتنظر پزشک دریافت کنند.
بقیه نیازی به تزریق این واکسن ندارند، چون هنجارهای اخلاقی جامعه ما
هنوز شکسته نشده است. ضمن اینکه این واکسن، نوترکیب است و از طریق مهندسی
ژنتیک ساخته میشود؛ فرایند تولید چنین واکسنهایی بعضاً تا ۱۵سال طول
میکشد. در این مدت، با وحشتی که در جامعه ایجاد شده است، مردم چه کنند؟
واکسن وارداتی بخرند؟ در این صورت، سود هنگفتی به جیب واردکننده و کمپانی
خارجی تولیدکننده واکسن خواهد رفت!
به نظر میرسد تبلیغ واکسن HPV و اساساً واکسن، به نکته انحرافی ماجرا تبدیل شده و اصل موضوع در حال گم شدن است.
نظر شما چیست؟
درست است؛ بسیاری فقط در مورد واکسن صحبت میکنند. حتی عدهای کمپین
ضدواکسن راه انداختهاند و واکسن را باعث ایجاد اوتیسم، ناباروری و…
معرفی میکنند (البته این قبیل کمپینها قبلاً هم بودهاند!) بنده ۳۲سال
روی واکسنها کار کردهام و میگویم این ادعاها هرگز ثابت نشده است. البته
طبیعی است که هر دارو، عوارضی داشته باشد که روی کاتالوگ آن ذکر شده است.
واکسن از ضروریات است، اما دو نوع واکسن وجود دارد؛ اول) طرح ملی
ایمنسازی که در آن، ۹ واکسن به نوزادان تزریق میشود، دوم) واکسنهایی که
پزشک، بهصورت موردی و با توجه به شرایط خاص هر فرد، برای او تجویز میکند
(مثل واکسن آنفولانزا یا واکسنهایی که هنگام سفر به بعضی کشورها باید
تزریق شود) واکسن HPV از دسته دوم است.
ما از توانمندی ساخت واکسن در داخل حمایت میکنیم؛ اما
اولویت، تولید واکسنهای نوزادان است که از خارج از کشور وارد میشود، نه
واکسن HPV که در اولویت چندم قرار دارد. واکسن نوزادان ۲۰سال پیش در داخل
تولید میشد، اما این تولید متوقف شده است، دو مؤسسه بزرگ واکسنسازی داخل
کشور، بیکار ماندهاند و اساتید نابغه کشور در حوزه واکسنسازی خانهنشین
شدهاند. مگر حمایت از تولید داخلی در دستور کار نیست؟
خبرهایی داریم که عدهای میخواهند واکسنسازیهای داخلی را به تعطیلی
بکشانند و با واردات واکسن، برای خودشان تجارت راه بیندازند. بنابراین،
باید افراد بسیار کلیدی و دانشمند به علم مدیریت استراتژیک، در رأس انستیتو
پاستور و رازی قرار بگیرند. اگر وزارت بهداشت مشکل بودجه دارد، برای تولید
واکسنهای ضروری از مردم کمک جمع کند. مردم ما آنقدر خوبند که تا کنون
دومیلیارد تومان، برای تولید واکسن غیرضروری HPV کمک کردهاند!بههرحال،
پیام اصلی ما در این قضیه، اصلاً بحث واکسن نبود؛ مسیر خطرناکی بود که این
گروه، بهصورت غیرکارشناسانه طی میکنند.
در مورد فعالیتهای این گروه، چه نگرانیهایی وجود دارد؟
اینکه چطور گروهی که از آمریکا آمدهاند و تخصص ندارند، سه مؤسسه ایجاد
کردهاند و بیمهابا و با حمایت صریح وزارت بهداشت.در روستاها، مدارس و
مهدهای کودک، به کودکان، آموزش جنسی میدهند؟ نگرانی ما تابوشکنی است؛
اشکی صریحاً میگوید «در ایران تابو وجود دارد که نمیگذارند ما در مورد
مسائل جنسی حرف بزنیم.» ما در مدارس و دانشگاهها درسش را میدهیم، اما نه
به شیوهای که سند توسعه پایدار، ما را به آن ملزم کرده بود و این گروه در
حال پیگیری مفاد آن در قالب NGOها هستند.
چرا هنوز هم سؤالهای ما را در مورد سوابق پزشکی اشکی، نام پزشک معالج یا مؤسسهای که در آن درمان شده، جواب نمیدهند؟
با عصبانیت، دانشمندان را نقد میکنند و میگویند «بحث را سیاسی نکنید.»
بحث اصلاً سیاسی نیست؛ موضوع، به انحراف بردن مسیر جامعه و غربزده کردن
آن است. ما پیشینه هر سه فرد محوری تیم اشکی را بررسی کردیم؛ هر سه، تفکرات
بهشدت غربی دارند. سوابق ایشان اصلاً درخشان نیست. هر چه بیشتر بررسی
میکنیم، نگرانتر میشویم.
از شخص وزیر بهداشت میپرسم؛ این خانم شدیداً مورد حمایت
مجموعه شماست، آیا شما از فعالیتهای این خانم که بر خلاف دستور صریح رهبر
انقلاب در مورد توقف اجرای سند۲۰۳۰ است، حمایت میکنید؟ چرا هنوز در وزارت
بهداشت این سند دنبال میشود؟این اصرار و لجاجت برای چیست؟
اشکی با انستیتو پاستور برای ساخت واکسن، قرارداد بسته است. یک NGO با
چه مجوزی به چنین حوزه تخصصی ورود کرده است؟! چرا اینقدر به ایشان اعتماد
شده است؟ چرا پاسخی به منتقدان نمیدهند و آنها را تخریب میکنند؟ چرا
ایشان به جلساتی در وزارتخانه دعوت میشود که اساتید فرهیخته و برجسته هم
جایی در آن ندارند؟
ارتباط اقدامات اشکی با مفاد سند توسعه پایدار را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایشان در بخشی از صحبتهایش میگوید وقتی به بچههای کار آموزش میداده
که مراقب اندامهای خصوصی خود باشند و توانایی «نه» گفتن را پیدا کنند، یک
نوجوان ۱۲ساله جلو میآید و میگوید «زگیل تناسلی که عکسش را نشان دادید،
من دارم!» این سؤال مطرح است که آموزش «نه» گفتن، چطور و کجا به تشریح و
نمایش عکس زگیل آلتتناسلی ختم میشود؟! چون ما اجرای سند ۲۰۳۰ یا توسعه
پایدار را متوقف کردیم، طرفداران آن، از مسیرهای دیگر، مفاد این سند را
دنبال میکنند. این سند قصد دارد فرهنگ کشورهایی را که هنوز به ارزشهای
اخلاقی پایبند هستند، ویران کند.اگر آموزش مسائل جنسی باعث کاهش آسیبهای
اجتماعی و آزارهای جنسی میشود، پس چرا در کشورهایی که سند توسعه پایدار
اجرا شده، آمار تجاوز اینقدر بالاست؟ سؤال دیگر اینکه، میزان آزار و
تجاوزات جنسی در ایران قطعاً پایینتر از کشورهای غربی است، اما هرچه
فرهنگ غربی بیشتر وارد کشور شود، آمارهای کشور ما هم افزایش مییابد.صحبت
کردن در مورد مسائل جنسی و نمایش عکسهای مستهجن، آن هم برای بچههای ۴-۵
ساله، و بهصورت مختلط، جایی در فرهنگ ما ندارد. اینگونه روشها عواقب
خوبی برای کشور ندارد. این آموزشها باید مطابق با فرهنگ بومی هر کشور،
انجام شود.
او در بخشی از صحبتهایش میگوید «مسأله سلامت جنسی، فقط مربوط
به خود فرد نیست؛ بحث باروری است.» باروری یعنی «جمعیت» که یک بحث حیاتی و
استراتژیک است. فردی با این همه تناقض در اظهارات و ابهام در وضعیت، چطور
بدون عبور از فیلترهای جدی، اینطور آزادانه و گسترده در کشور فعالیت
میکند و با کدام مجوز به مدارس و مهدهای کودک میرود؟!
تهدید فرهنگی، جامعه را به انحطاط اخلاقی میکشد. کارهایی که این افراد
واردشان شدهاند، کار صدها دانشمند است. این افراد نباید با مدرک لیسانس و
فوقلیسانس بهصورت گسترده وارد حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اختلالات،
آسیبها و… شوند که هر کدامشان نیازمند چندین تخصص است. ایشان در مراکز
مختلف و با سلبریتیها جلسه گذاشته و حمایت میشود. اشکی چرا اینقدر نفوذ
دارد که به راحتی همهجا میرود و جلسه برگزار میکند؟ چه کسی ایشان را در
داخل و خارج، ساپورت میکند؟ آموزشوپرورش نمیداند که ایشان به راحتی به
مدارس مختلف میرود؟ وزارت ارشاد، مجلس و نهادهای امنیتی در جریان
فعالیتهای این خانم نیستند؟ این خیلی خطرناک است. نفوذ یعنی همین! ایشان
به تنهایی نمیتواند این همه کار کند.
این خانم، مردم ما را خیلی
عقبمانده فرض کرده که میگوید آمده ما را آموزش بدهد. حالا اگر مدیریت
فرهنگی کشور دچار اختلال است که نمیتواند درست آموزش بدهد، کسی باید
اینطور به سیستم آموزشی ما، از مهد کودک تا دانشگاه، نفوذ کند؟
پزشکان
آمریکایی باید به سؤالات مردم ایران جواب بدهند؟ ما صدها متخصص سکسولوژی
خانم در کشور داریم که آموزشهایشان مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامی ماست.
یکی از اعضای گروه اشکی در سخنرانیاش در TED میگوید به روستاها
میروند و به مردم ایران آموزش مسائل جنسی میدهند. چطور کسی مجاز است به
این راحتی آبروی کشور را در یک جمع خارجی ببرد؟
و نکته آخر:
مسائل را باید از ریشه اصلاح کرد. فرهنگ جامعه، تغذیه و سبک زندگی مردم
دچار اختلال شده است. اگر این مسائل حل شود، جامعه اصلاح میشود.رسانهها
بحثها را دقیقتر و علمیتر بررسی کنند. از اساتید و کارشناسان حوزههای
مربوطه استفاده کنند. مسألهای که غیرکارشناسانه پیگیری شود، قطعاً به
انحراف میرود. صداوسیما در دعوت از مهمانان برنامهها دقت کند.ماه عسل،
برنامه بسیار خوبی است و کمک زیادی برای رفع محرومیت در جامعه انجام داده
است؛ بنده از آقای علیخانی بابت زحماتش سپاسگزارم. ما قدرناشناس نیستیم.
قرار نیست بهخاطر یک اشتباه، کل عملکرد کسی را زیر سؤال ببریم و او را
تخریب کنیم. فقط کاش ایشان یک کارشناس را هم به برنامه دعوت میکرد تا این
حواشی پیش نیاید. حتی خانم اشکی هم شاید نیت خوبی دارد، ولی روش غلطی را
انتخاب کرده است. امیدواریم نیت بدی نداشته باشد؛ اما این روش غلط است و
جامعه را به انحراف میکشد
منبع:
20 نکته برای احیاء شبهای قدر
بسم الله الرحمن الرحیم
متن یادداشت حجت الاسلام پناهیان در آستانۀ شبهای قدر :
1. شباهت قدر و قیامت را حس کنیم
اگر کمی تامل کنیم میتوانیم شباهت شب قدر و قیامت را احساس کنیم. شب قدر مانند روز قیامت است که سرنوشت آدمها مشخص میشود، تمام گذشتۀ انسان محاسبه و برای آینده برنامهریزی میشود، با این تفاوت که عذاب در کار نیست و آبروی کسی نمیرود و پس از آن فرصت بازگشت هم وجود دارد، اما رحمت خدا از سر و روی عالم میبارد.
2. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم
خدای مهربان شبهای قدر را برای جبران همۀ کاستیهای ما قرار داده است، برای بخشش هیچ گناهی ناامید نباشیم و برای رسیدن به هر حاجتی امیدوار باشیم و در دعا به کم قانع نشویم. خدا هرچه را صلاح نباشد بدهد بهترش را خواهد داد، و هیچ دعایی دور ریخته نمیشود و اگر توانستیم فقط خود «او» را از او بخواهیم.
3. بیقراری برای خدا
خداوند بزرگ خود فرموده است شب قدر بهتر از هزار ماه است. بیایید بهترین خاطرات عمر خود را در شبهای قدر رقم بزنیم و شب قدر را برای رسیدن به قرب خدا بیقراری کنیم و فقط در اندیشۀ آنچه او از ما میخواهد باشیم.
4. مؤمنان مثل گنهکاران، گنهکاران مثل مؤمنان
مؤمنان مانند گنهکاران با دستهای خالی به محضر خدا بروند و گنهکاران مانند مؤمنان با قلبی مطمئن به محبت و فضل خدا به دعا بپردازند. خدا اگر میخواست نبخشد، ما را صدا نمیزد و اگر میخواست سخت بگیرد، ثواب شب قدر را اینقدر بالا نمیبرد.
5. جلب محبت خدا با محبت به دیگران
برای دیگران دعا کنیم و دوستانمان را تک تک نام ببریم و محتاجان به دعا را فراموش نکنیم. وقتی خدا محبت ما را به دیگران ببیند، بیشتر به ما محبت خواهد کرد. دلهایمان را از کینهها خالی کنیم و همدیگر را در دل ببخشیم تا خدا هم با سهولت بیشتری ما را ببخشد.
6. بزرگوار باشیم
برای پیروزی و سرافرازی ملتمان دعا کنیم و برای عمران و آبادانی مملکتمان دعا کنیم و دعاهایمان را در دایرۀ تنگ خود و خانواده محدود نکنیم، زیرا خدا از بندگان با سعۀ صدر و بزرگوار خود خرسند میشود و به آنان بیشتر لطف میکند. برای محرومان جهان بهویژه مؤمنان مظلوم منطقه دعا کنیم و با دعا اشک داغداران را پاک کنیم و آنها را تسلی دهیم و با دعا از رزمندگان خط مقدم مقاومت پشتیبانی کنیم.
7. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان
برای مریضها بهویژه آنها که میشناسیم صمیمانه دعا کنیم و به فقیران رسیدگی کنیم و به بستگان محبتمان را یادآوری نماییم. قبل از آنکه کسی به ما التماس دعا بگوید، برایش ملتمسانه دعا کنیم.
8. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه
از بهترین کارها در شب قدر غفلت نکنیم؛ از پدر و مادر خود حلالیت بطلبیم و به آنها محبت کنیم و با اشک از آنها بخواهیم برای ما دعا کنند. اگر از این دنیا رفتهاند، حتماً برایشان خیراتی بفرستیم و برای علوّ مقامشان دعا کنیم. از اطرافیان حلالیت بطلبیم و تقاضای دعا کنیم. برای رهبری که پدر معنوی جامعه هستند دعا کنیم و برای استجابت دعاهای ایشان، که امام صادق(ع) دعا برای رهبری را سفارش فرمودهاند. (امالی صدوق، ص338)
9. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان
برای خود عافیت و معیشت خوب طلب کنید. مؤمنین باید بتوانند از زندگی خوب برخوردار باشند تا در اثر فقر و تنگی معیشت به گناه نیفتند و از ذکر خدا غافل نشوند. در همین جا برای نابودی مستکبران عالم که فقیرسازان جهانی هستند نیز دعا کنید.
10. حضور در جمع مردم
اگر میخواهیم شبهای قدر به عبادت در تنهایی بپردازیم، لااقل بخشی از شب را در میان جمع مردم حاضر باشیم تا به تواضع نزدیکتر باشد، و از نور نیّت مؤمنان بیبهره نگردیم. کم نیستند کسانی که در این شبها با خدا آشتی میکنند، آنگاه خدای مهربان به همۀ کسانی که در آنجا حضور دارند شادی و رحمت خود را تقسیم میکند. کم نیستند دلدادگانی که خدا هر که در کنار آنها باشد را مورد عنایت خاص خود قرار خواهد داد.
11. دعای مناسب حال
از هر ذکر و دعایی که بیشتر دلتان را به خدا متوجه میکند استفاده کنید و متنهایی که میتواند احساس عالی و اشک جاری به شما بدهد را در نزد خود بخوانید، اگر چه اشک شرط مطلق استجابت نیست، اما بهترین شرایط استجابت را فراهم میکند.
12. کمی قرآن
در شبهای قدر که شب تولد ثقل اکبر و قرآن کریم است، خوب است قدری قرآن بخوانیم و جرعه جرعه آیاتش را بنوشیم. یکی از بهترین صورتهای قرآن خواندن قرائت قرآن در نماز است، از این مؤدبانهترین حالت قرآن خواندن غفلت نکنیم. اگر حفظ نیستیم، میتوانیم از رو بخوانیم.
13. تفکر و محاسبۀ نفس
فرصتی برای تفکر و محاسبۀ نفس بگذاریم. همین که دلمان از کوتاهیهایمان بگیرد و حسرت عمر از دست رفته را بخوریم، خدا ما را در آغوش خواهد گرفت و ما را نوازش خواهد کرد. خدا دوست دارد همۀ گذشتۀ ما را جبران کند.
14. اندیشیدن به لحظۀ وداع و مرور وصیتنامه
فرصتی برای اندیشیدن به آخرت و لحظۀ وداعمان بگذاریم. وصیتنامههایمان را مرور کنیم و سفرِ با شکوه آخرت را جدی بگیریم. اگر احساس ترس یا تنهایی کردیم به خدا پناه ببریم تا او به ما آرامش بدهد، نه آنکه با غفلت از مرگ آرام بگیریم.
15. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم
بخش دیگری از فرصت تفکر، که از بالاترین عبادات است، را برای اندیشیدن دربارۀ امیرالمومنین(ع) و رنجهای او اختصاص دهیم و سعی کنیم لحظهای آن شخصیت مظلوم و محبوب پیامبر اعظم(ص) را از نظر دور نکنیم، رنجهایش را ذکر کنیم، غمش را در دل بپرورانیم، دور خانهاش پروانهوار بگردیم و تمام شب قدر را کنار فرزندان داغدار او عبادت کنیم.
16. محضر حضرت ولیعصر(عج)
لحظه لحظه شب قدر را پاس بداریم و از ابتدای شب خود را در محضر حضرت ولی عصر(ع) و در بارش رحمت خدا ببینیم. شبهای قدر تابستان کوتاه است. با کمتر غذا خوردن، آمادگی خود را برای بهره برداری بیشتر کنیم.
17. کمی مشارطه و برنامهریزی برای آینده
کمی هم در انتهای سحر با خود مشارطه کنید که در آینده چگونه رفتار بهتری خواهید داشت. برنامههایی مختصر ولی دائمی برای یکسال آیندۀ خود بریزید و از خدا کمک بخواهید که شما را در انجام آنها یاری فرماید. عزم برای تغییر رفتار، تثبیت کنندۀ توبه است.
18. شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور
اگر شب نوزدهم را بیشتر برای توبه وقت میگذاریم و شب بیست و یکم را به دعا و عرض حاجت میپردازیم، بیایید شب بیست و سوم را به دعا برای نجات بشریت و ظهور مولای عزیزمان اختصاص بدهیم. از خانه برای او که صاحب خانه است خارج بشویم و زمان شب قدر خود را برای امام زمان(عج) بگذاریم، تا بتوانیم بگوییم «یابن الحسن ما بهترین اوقات خود را به تو اختصاص دادیم تو هم بهترین دعاهای خود را به ما اختصاص بده.»
وقتی برای ظهور با تمام وجود دعا میکنی، این امام زمان(ع) است که برای تو دعا میکند، وقتی برای غربت او اشک میریزی، آقای شما برای رنجهای شما اشک میریزد. وقتی در آسایش هستی و برای رنج مظلومان و محرومان عالم دعا میکنی، ملائکه به وجود تو افتخار میکنند.
19. دعا برای عاقبت بهخیری و شهادت
در خاتمه برای ختم بخیر شدن خود دعا کنیم و اگر کسی مایل بود برای «شهادت» خدا را التماس کند. دعا برای شهید شدن عمر کسی را کوتاه نمیکند، تنها بر معنویت و قدرت روحی افراد میافزاید و انسان را به سیدالشهدا(ع) نزدیک میکند.
20. زیارت امام حسین(ع)
راستی اگر کسی توانست، هر شب به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) برود و اگر نتوانست، از راه دور سه بار بگوید «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، ثواب زیارت را به او خواهند داد. برای تمام شهیدان بهویژه شهدای قهرمان مدافع حرم درود و فاتحه بفرستیم که حیات و امنیت ما مدیون آنهاست.
منبع :http://bayanmanavi.ir/post/3116
مستندات صهيونيستي بودن نستله
مستندات صهيونيستي بودن نستله
متأسفانه بازارهاي ايران اسلامي اکنون آکنده از محصولات اين شرکت صهيونيستي از جمله آب معدني، سرلاک، قهوه، نسکافه، مگي، شکلات هاي کيت کت و ده ها محصول ديگر اين شرکت است و به رغم هشدارهاي دلسوزان، توليد و واردات اين محصولات همچنان ادامه دارد.
اين در حالي است که مستندات ذيل، آشکارا از ماهيت و حمايت اين شرکت از رژيم صهيونيستي پرده برمي دارد.
نستله يک کمپاني تغذيه بينالمللي است که در سال 1866 ميلادي در سوئيس توسط هانري نستله تاسيس شد و اکنون در 100 کشور جهان، 350 شعبه دارد.
نستله در سال 1998 جايزه جوبيلي (Jubilee Award) را از دست نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي (بنيامين نتانياهو) دريافت کرد. اين جايزه به بزرگترين شرکتهاي تامين کننده اقتصاد اسرائيل اعطا شده است.
نستله در سال 2000 ميلادي، مبلغ 6/14 ميليون دلار به صندوق غرامت هلوکاست واريز کرده است. بيانيه رسمي اين پرداخت در پايگاه اينترنتي اين شرکت موجود است.
اکنون نستله بيش از 4000 پرسنل در بيش از 10 شعبه اصلي در سرزمينهاي اشغالي دارد که يکي از مهمترين شعب آن، در شهرک صهيونيستي سديروت (واقع در مناطق اشغالي نوار غزه) به مساحت 700 متر مربع ميباشد.
شرکت نستله مالک 1/50 درصد سهام شرکت اسرائيل Osem (از بزرگترين شرکتهاي غذايي اسرائيل) است.
آمريکا سالانه 24 ميليون دلار را به ازاي سرمايهگذاري در اسرائيل به اين شرکت اعطا ميکند.
نام شرکت نستله به دليل ارتباط وثيق اقتصادي با رژيم صهيونيستي، در ليست معتبرترين نهادهاي بينالمللي تحريم اسرائيل موجود است و تاکنون در نقاط مختلف جهان اين شرکت توسط گروههاي مختلف مسلمان و غيرمسلمان، به دليل کمک به رژيم صهيونيستي تحريم شده است.
از جمله نهادهاي معتبر جهاني که اين شرکت را در محکوميت جنايات رژيم صهيونيستي تحريم کردهاند، يکي از بزرگترين اتحاديههاي تجاري اروپا (UNSOIN) و يک نهاد مسيحي عمده به نام Christian Aid هستند که هر دو غير مسلمان هستند.
گروهها و نهادهاي اسلامي مختلف نيز از چند سال پيش (پس از آغاز انتفاضه دوم) نستله را در ليست تحريم خود قرار دادهاند.
نستله در ايران عملاً فعاليتهاي خود را از سال 2001 با خريد امکانات توليدي موجود از يک شرکت داخلي (در محمديه قزوين) با توليد نسکافه، کافي ميت، مگي و … آغاز کرد.
نستله فعاليتهاي تبليغي خود را طي مدت تاسيس خود به تدريج افزايش داده است؛ از ماشينهاي ويژه تبليغاتي توزيع محصولات تا عرضه رايگان برخي محصولات در برخي محافل و مجالس فرهنگي مانند جشنواره جاري فيلم فجر، آگهيهاي روزنامهها، بيلبوردها، دانشگاهها، اتوبوسها و …
امور مشتريان شرکت نستله ايران از چندين ماه قبل، اقدام به برگزاري کلاسهاي ويژه آشپزي خانمها در فرهنگسراي تهران و ديگر شهرستانها نموده است. طبق اعلام پايگاه اينترنتي نستله ايران، تاکنون به 5000 خانم ايراني آموزش داده است.
شرکت نستله در اسفند سال 1384، اقدام به برگزاري يک جشن و مسابقه بزرگ سراسري در ايران نموده است و برندگان اين مسابقه به تور کشور سوئيس فرستاده است.
رئيس نستله ايران يک غيرايراني به نام «پير تروبا» بوده و اکنون “کلودز واک ماخ” است و پرسنل آموزش ديده اين شرکت که کارخانه آن در استان قزوين قرار دارد بالغ بر صدها نفر ميباشند.
تمامي مستندات فوق از منابع رسمي اين شرکت يا طرفهاي قرارداد آنها از اسرائيل تهيه شده است.
امام خميني(ره): مسلمين بايد از استعمال کالاهاي اسرائيلي خودداري کنند و رابطه با اسرائيل و عمّال آن، چه رابطه ي تجاري، چه رابطه ي سياسي حرام و مخالفت با اسلام است.
مقام معظم رهبری (قدس سره): به طور كلى خريد و فروش هرگونه كالايى از شركتهاى صهيونيستى و يا شركتهايى كه از سود حاصله كمك به دولت غاصب اسرائيل مىكنند حرام است و بر آحاد مسلمين واجب است كه از خريد و استفاده از چنين كالاهايى اجتناب كنند.