علل بزرگداشت اربعين حسيني
ريشه اين همه اهميت شيعيان و بزرگان دين در مورد اربعين شهادت امام حسين عليه السلام چيست؟
1 . سيره امامان و بزرگان دين
روز چهلم شهادت امام حسين عليه السلام که همان روز بيستم صفر مي باشد از همان اولين سال واقعه کربلا 61 قمري روز تجديد غم و اندوه شيعيان و ارادتمند به خاندان اهل بيت عليهم السلام بوده است. عمل بزرگان دين، براي متدينين با اهميت است به گونه اي که مردم نگاهشان به گفتار و نحوه برخورد عالم ديني است که به چه چيز بهاء مي دهند تا آن را انجام دهند و از چه چيز مردم را باز مي دارد تا سراغش نروند. اگر عملي را عالمي تأييد کرد و يا بالاتر از آن خود ابتدا به ساکن اقدام کرد اين بعنوان يک سيره حسنه در بين مردم متدين جا افتاده و دنبالش را مي گيرند. اربعين هم از اين امر مستثنا نيست. در رأس بزرگان دين، ائمه بودند که اعمال مخصوصي را در اين روز دستور دادند به عنوان اين که مربوط به اربعين حسيني است نه صرف بيستم صفر بودن تا آخرين امام حاضر حضرت امام حسن عسکري عليه السلام که زيارت اربعين امام حسين عليه السلام را يکي از نشانه هاي مؤمن برشمردند.
2. زيارت مخصوصه در روز اربعين
يکي از مهمترين علل جايگاه ويژه اربعين در ميان شيعيان، همين روايت امام حسن عسکري عليه السلام بر فضيلت اين روز است که زيارت مخصوص امام حسين عليه السلام در روز اربعين را يکي از نشانه هاي شيعه بودن مطرح کردند.
تهذيب: از حضرت ابى محمد حسن بن على عسكرى عليه السّلام، روايت است كه فرمود: نشانههاى مؤمن پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز، زيارت اربعين، انگشترى در دست راست كردن، پيشانى به خاك ماليدن، و با صداى بلند بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* گفتن. (1)
مأثور از امام و روايت شده چنين كاين پنج خصلت است علامت بمؤمنين
اول نماز پنچه و يك ركعت و دوم انـگـشـتــر عقـيـق نـمـودن يـد يـمـيـن
سـوم بلند گفتن بسم اللَّه صلاة چهـارم بـخـاك بهـر خـــدا سـودن جـبين
پنجم كه حق نصيب كند جمله مرد و زن بـوسـيـدن مزار حسـيـــن روز اربـــعـيــن (2)
بخاطر همين بسياري از شيعيان از اقصا نقاط جهان سعي دارند در اربعين خود را به قبر امامشان در کربلا برسانند و آنهايي هم که شرائط سفر ندارند آرزوي چنين زيارتي در دل دارند.
ائمه عليهم السلام براي ادامه اين مسير و از ياد نرفتن قيام خونين کربلا اين روز را بزرگ شمرده و از اولين زائر حسيني يعني جابر بن عبدالله انصاري - که در اولين اربعين خود را به قبر شهداي کربلا رساند - تجليل کردند. و کم کم روايات بسياري در زمينه ثواب زيارت امام حسين عليه السلام در روزهاي خاص و در تمام طول سال نقل شد.
ارتباط بین فرهنگ انتظار با فرهنگ عاشورا
چه ارتباطی بین فرهنگ انتظار با فرهنگ عاشورا وجود دارد؟
امام زمان علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام است و مهمتر این که خونخواه واقعی او میباشد. نخستین کلامش یاد امام حسین علیه السلام است.
در القاب «ثارالله»، «وترالموتور» و «طریدالشرید» هر دو شریکند.(1) هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین میبرد.»(2)
و هدف امام حسین علیه السلام نیز در زیارت اربعین آمده است:
«خون خود را تقدیم کرد تا انسانها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.»(3)
زمانه آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بیدینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از معرفت محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند.(4)
عاشورا و انتظار
فرهنگ عاشورا زمینه ساز فرهنگ انتظار است. انتظار ادامه عاشورا است و چشم به راه حسین دیگری نشستن در کربلایی به وسعت جهان.
در زیارت عاشورا در دو قسمت از خونخواهی حسین علیه السلام در رکاب امام مهدی علیه السلام خبر میدهد.
بنا براین انتظار، انتظار انتقام عاشورا است و یاران مهدی علیه السلام همه عاشوراییاند. کسانی میتوانند در رکاب حضرت مهدی علیه السلام باشند و امام حق را یاری رسانند که در مکتب عاشورا آب دیده شده و معیار حق و باطل را آموخته باشند که حسین علیه السلام خود معیار سلم و حرب و تولّا و تبّرا است.
آیات و روایات متناسب كتاب و كتابخواني
آیات و روایات متناسب كتاب و كتابخواني
امام عليعليه السلام :
الكُتبُ بَساتينُ العُلَماءِ
كتابها بوستانهاي دانشمنداناند
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۹۹۱
امام عليعليه السلام :
نِعمَ المُحَدِّثُ الكِتابُ
چه سخنگوي خوبي است كتاب!
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۹۹۱
امام عليعليه السلام :
مَن تَسَلّي بِالكُتبُ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ
كسي كه با كتاب آرامش يابد ، هيچ آرامشي را از دست نداده است
غررالحكم و دررالكلم ، ح ۸۱۲۶
امام صادقعليه السلام :
يأتي عَلَي النّاسِ زَمانُ هَرجٍ لا يأنِسونَ فِيهِ إلاّ بِكُتُبِهِم
روزگار پر آشوبي فرا ميرسد كه در آن روز مردم جز با كتابهاي خود انس نميگيرند
الكافي ، ج ۱ ، ص ۵۲
آیه صبر
آن گلهای زیبا وپر طراوت بهار را دیده اید که چگونه به فضای اطراف خود جان می بخشند وهمه جا را آکنده از زیبائی و لطافت می سازند ؟ وآیا تا بحال دیده اید که ناگهان تند بادی خشمگین وبیرحم دمیوزد ، گلهای زیبا را از شاخه های درختان جدا میسازد وبر زمین میافکند.
هنگامیکه آن گلبرگهای زیبا روی زمین پراکنده میشود آن باغبان شوریده را مشاهده کنید که با چه حسرت واندوهی به آن گلبرگها ی زیبا مینگرد . قطرات اشکهایش را ببینید که آرام آرام بر گونه اش سرازیر میشود . باغبان خوب میداند که دقایقی پس از ان زیبائی وطراوت باغش با ریختن گلبرگها از بین میرود ودیگر از آن عطر مست کننده خبری نخواهد بود .
وزینب (س) نیز همچون آن باغبانی شوریده حال ناظر پر پر شدن گلهای زیبائی بود که جهان را عطراگین میساختند ونمونه های کاملی از فضیلتهای انسانی بودند. زینب در دنیائی پر از نامردی ، پلیدی وفریب صلای آزادی وانسانیت سرداد واز فضیلت های انسانی وارزش تعالیم اسلام سخن گفت ومردمی را که دست خویش را بجنایت آلوده وبعد ابلهانه بر کرده های خویش افسوس خورده وبر سوگ نشسته بودند بباد ملامت گرفت .
امام حسین علیه السلام سوره ای برای همیشه
اشهد انّک التالی بکتاب الله . (زیارت امام حسین علیه السلام)
نام مبارک امام حسین علیه السلام با محرّم پیوند خورده و جان فشانی او و 72 یار باوفایش، به محرم، روح و حیات دمیده است و این ماه برای شیعیان و عاشقان سید و سالار شهیدان از سال 61 هـ . ق تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است.
کربلا، نامی است که از گذشته های دور به یادگار مانده. از آن زمان که حضرت ابراهیم علیه السلام در مسیر هجرتش از سرزمین «اُور» به مکّه، پس از عبور از کناره رود فرات به سرزمین پُر برکت کربلا رسید و در آنجا به عبادت خداوند پرداخت.1
واژه کربلا
درباره این واژه سخنان و گفته های فراوانی وجود دارد؛ کربلا به یک معنا سرزمین بلا و مصیبت خوانده شده است. این واژه ترکیب شده از «کار» به معنای نجات و «بلاه» به معنای حیات و اَمان؛ یعنی: یافتن حیات. این مفهوم2 هماهنگ با روایتی است که می گوید: کربلا، بقعه ای است که خداوند در آن نوح و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، نجات داد.3
کربلا به زبان آرامی به معنای «سرزمین خدا» است.4 در قرآن کریم خداوند نجات حضرت موسی علیه السلام، هارون و قوم بنی اسرائیل را از دست فرعون و ظلمهای او در حقّ ایشان، با تعبیر «کَرْب» (نجات از بلای عظیم) بیان می کند: وَ نَجَّیناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ صافات/115. واژه کَرْب، چهار بار در قرآن مجید آمده است.5
در كربلا، انديشه ها زندگى را به تپش می آورد
هنگامىكه به فضاى عاشورا باز مىگرديم، براى درس گرفتن آمده ايم. باز مى گرديم تا با آن زندگى كنيم و در مرحله اى باشيم كه عاشورا را تكميل كند؛ چون عاشوراى امام حسين(ع) قدم اول در راه طولانى اسلام بود و به پايان نمى رسد تا اينكه خداوند وارث زمين و آنچه بر روى آن است، گردد. او هميشه اين آيه ى شريفه را قرائت مى كرد:
(من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا) (احزاب آيه ى 23).
در عاشورا، تنها مرحله ى امام حسين(ع) به پايان رسيد و او به لقاى پروردگار شتافت.
عهد با خدا
داستان همه ى قهرمانان عاشورا اين است كه حق را مى شناختند و بر سر پيمان با خدا ماندند. آنان اعتقاد داشتند عهدى ميان آنها و خداست. و انسانى كه با خدا پيمان بسته است ناگزير بايد به اين عهد وفا كند. و معناى وفاى به عهد اين است كه، در هر يك از مراحل زندگى، در هر آنچه انجام مىدهد و در هر راهى كه مىخواهد در آن گام نهد، بايد بنگرد و دقت كند كه آيا اين كار او با عهد الهى هماهنگ و منسجم است يا نه؟ و امروز، چگونه عهدى را درك كنيم كه خداوند در اين آيه بدان اشاره كرده است و امام حسين(ع) در هر مرحلهاى از مراحل شهادت كه اصحاب و اهلبيت او در آن قرار داشتند، اين آيه را مثال مىزد؟ عهد و پيمان الهى كدام است؟ عهد و پيمان خداوند، اسلام است و ايمان، معناى آن اين است كه ما مسلمان هستيم و با خداى خود عهدى داريم و بايد تمام زندگىمان را براى او و در راه او تسليم كنيم؛ تمام گامهاىمان را در راه او برداريم، و با تمام تهديدها و چالشها، خطرها و دشوارىها در راه خدا و براى خشنودى او، مقابله نماييم؛ اين همان عهد خداوندىست كه بايد تمام كارها و زندگى خود را وقف آن سازيم. نبايد براى ما، دستورى جز دستور خداوند و سخنى جز كلام او وجود داشته باشد. در همهى مراحل زندگى، هر روزى را كه صبح مىكنيم و به شام مىرسانيم، بايد بگوييم: همهى توانايىهايم و همهى زندگىام براى توست.