• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

آغاز دهه حسنیه (دهه آخر ماه صفــر)

مهر مادری

03 آذر 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

یا فاطمه (س) من عاشق بین الحرمینم

من نوکر عشاق و محبین حسینم

این سینه زدن را ز تو دارم زتو دارم

ای عشق تو و ذریه ات دار و ندارم

هر چند که ناقابلم و خانه به دوشم

این نوکریم را به دو عالم نفروشم

 نظر دهید »

حداقل همت طلبه !!!!!!

07 مهر 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام


حداقل همّت يک دانشجوي دانشگاه يا طالب حوزوي اين است که اين درسي که مي‌خواند استادانه به ديگري منتقل کند اين کفِ درس خواندن است از اين پايين‌تر اگر کسي درس خواند اتلاف عمر است. اگر کسي درس بخواند و نتواند مدرّس خوب باشد يقين بداند عمرش را تلف کرده است براي اينکه اين علوم امانت‌هاي الهي است. اگر کسي از کتابي به کتاب ديگر رفت و نتوانست آن کتاب قبلي را به خوبي تدريس کند اين مطمئن باشد عمر خود را تلف کرده است .

گوشه ای از سخنان حضرت آیت الله جوادی آملی در آغاز سال تحصیلی حوزه

 1 نظر

زمينه سازان ظهور

31 شهریور 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

يكى ازوظايف مهم درعصر غيبت، زمينه‏سازى براى ظهور حضرت مهدى‏عليه السلام است. چگونه مى‏توان براى ظهور مهدى‏عليه السلام زمينه‏سازى كرد؟ زمينه‏سازان ظهور چه ويژگى‏هايى دارند؟
تحقق انقلاب عظيم حضرت مهدى عليه‏السلام، به عنوان بزرگ‏ترين تحولى كه بشريت در حيات خود خواهد ديد، بر پايه‏هايى استوار است كه يكى از مهم‏ترين آنها، فراهم شدن ياران،
همراهان و همرزمانى است كه تا پاى جان براى اجراى اهداف او از پاى ننشينند.
بازشناسى اين عامل ما را در راه شناخت آن حاكميت سترگ، كمك خواهد كرد و آن‏گاه است كه در پى شناخت، سر بر جيب تفكر خواهيم برد و خويشتن را با آن شرايط و ويژگى‏ها، محك خواهيم زد و از خود خواهيم پرسيد: آيا ما خود را براى آن روزگار آماده ساخته‏ايم؟ شايد آن روز، همين فردا باشد. با فهم اين ويژگى‏ها، در خواهيم يافت كه پاى رفتن اين راه را داريم يا نه و آن روز موعود، در مقابله حق با باطل، در كدامين جبهه خواهيم بود.
با سيرى در بوستان كلام معصومين عليهم‏السلام، اين ويژگى‏ها به خوبى فرا روى ما قرار خواهد گرفت؛ پس بياييم وضوى عشق و دل‏دادگى گرفته، پاى‏افزار تعلقات از جان خويش برگرفته، قدم در اين گلستان پرگل نهيم؛ باشد تا در پايان، دسته‏گلى خوشبو، حاصل اين گشت وگذار باشد.
در ره منزل ليلى كه خطرهاست در آن‏        شرط اول قدم آن است كه مجنون باشى‏


اين ويژگى‏ها را مى‏توان اين گونه برشمرد:
1. شناخت پروردگار
خداوند متعال، فلسفه اساسى آفرينش انسان‏ها را عبادت و بندگى معرفى كرده‏ « ذاريات، آيه 56» و اين مهم، تنها زمانى حاصل مى‏گردد كه شناخت آن ذات مقدس، فراهم آيد و پس از شناخت خداوند است كه راه هموار شده، موانع برطرف مى‏گردد.
ياران مهدى عليه‏السلام از كسانى هستند كه خداوند را آن گونه كه شايسته است، شناخته‏اند. على عليه‏السلام، اين شناخت والاى خداوند را در ايشان، اين گونه توصيف كرده است: «مردانى مؤمن كه خدا را چنان كه شايسته است، شناخته‏اند و آنان، ياران مهدى عليه‏السلام در آخرالزمانند». « بحارالانوار، ج 57، ص 229.»
امام صادق عليه‏السلام، ششمين ستاره فروزان سپهر ولايت، قلب‏هاى آنان را بسان پولاد دانسته،
مى‏فرمايد: «آنان مردانى‏اند كه دل‏هايشان گويا پاره‏هاى آهن است؛ هيچ ترديدى نسبت به ذات خداوند، قلب‏هايشان را نيالايد و (قلب‏هايشان) از سنگ سخت‏تر است». « بحارالانوار، ج52، ص307»
بنابراين، اولين قدم براى قرار گرفتن در صف ياران مهدى عليه‏السلام، شناخت پروردگار است. اگر اين قدم برداشته شد، نوبت قدم بعدى است و آن، شناخت امام است.
2. شناخت امام زمان عليه‏السلام‏
اگر چه شناخت امام، در هر زمان، بر پيروان لازم و ضرورى است؛ ولى چيزى كه شناخت رهبر آخرين را از اهميتى دو چندان برخوردار مى‏سازد، شرايط ويژه آن است. ولادت پنهان، زيست پنهان و امتحانات سخت و دشوار، بر حساسيت و سختى اين معرفت افزوده است؛ به ويژه كه پس از شناخت خداوند، اصل شناخت امام، بسيار دشوار و طاقت‏فرساست‏
و مرغ انديشه عموم مردم را توان پرواز تا آن قله رفيع نيست. كسى كه مى‏خواهد از ياران حضرت مهدى عليه‏السلام باشد، ناگزير مى‏بايست قدم دوم را نيز ثابت و استوار بردارد و شناخت آن حضرت را در رأس برنامه‏هاى خود قرار دهد؛ به گونه‏اى كه حاصل اين معرفت و شناخت، آن باشد كه آن حضرت را همواره ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود بداند.
ياران مهدى عليه‏السلام، امام خويش را به بهترين وجه مى‏شناسند و اين شناخت آگاهانه، در تمامى وجودشان رسوخ كرده است. بنابراين، يار مهدى عليه‏السلام شدن، بدون شناخت آن حضرت، امكان‏پذير نخواهد بود.
در روايات فراوانى چنين آمده است: «هر كه بميرد و امام زمان خويش را نشناسد، مرگش مرگ جاهليت باشد»  و هر كس از دنيا رود، در حالى كه آشنا به امام خويش باشد، همانند كسى است كه در خيمه قائم عليه‏السلام در خدمت آن حضرت باشد. « غيبت نعمانى، دارالكتب الاسلاميه، ص 331.»
اگر چه حضرت در پس پرده غيبت و پنهان‏زيستى است، ولى هرگز از چشم معرفت و شناخت انسان‏ها، پنهان و غايب نيست و آن چه از ما خواسته شده، ديدن آن حضرت با بصيرت و آگاهى است؛ نه با چشم سر؛ آن گونه كه عده‏اى تمام همتشان ملاقات با آن حضرت است؛ غافل از اين كه اگر معرفت به آن حضرت نباشد، ديدن ايشان فايده كاملى نخواهد داشت و كم نبودند كسانى كه همواره جمال پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله و ائمه عليهم‏السلام را زيارت مى‏كردند، ولى بهره معرفتى چندانى از آن معصومان عليهم‏السلام نبردند.
امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «هر آن كس كه امامش را شناخت و قبل از قيام او چهره در خاك كشيد، به سان كسى است كه در سپاه آن حضرت، خدمت‏گزارى خواهد كرد؛ نه، بلكه به سان كسى است كه زير پرچم آن حضرت است». « كلينى، كافى، دارالكتب الاسلاميه، ج 1، ص 371»
بنابراين، اگر چه شوق ديدار آن حضرت و سعادت ديدنش، از اهميت بسيارى برخوردار است، ولى از آن مهم‏تر، شناخت و معرفت امام است كه حاصل آن، ارتباط روحى و سنخيت با آن امام همام است.
امام صادق عليه‏السلام با تأكيد، شيعيان را به شناخت خداوند، پيامبر و حجت‏هاى الهى فرا خوانده، اين گونه توصيه فرموده است: «خدايا! خويشتن را بر من آشنا ساز كه اگر تو خود را به من نشناسانى، من فرستاده تو را نتوانم شناخت. بار خدايا! رسول خويش را به من بشناسان كه اگر تو رسول خود را به من نشناسانى، من هرگز از حجت تو آگاه نخواهم شد. پروردگارا! مرا از حجت خويش آگاه ساز كه اگر تو حجت خود را به من نشناسانى، در دينم دچار گمراهى خواهم گشت». « كمال الدين و تمام النعمه، ج 2، ص 342.»
اين دعا، از حضرت مهدى عليه‏السلام نيز نقل شده كه اين، نشان از اهميت آن دارد. « كمال الدين، ج 2، ص 512»
3 اطاعت محض از خداوند و اولياى او
پس از شناخت خداوند و امام زمان عليه‏السلام، نوبت عملياتى ساختن اعتقاد و تبلور حقيقى‏
آن، در اطاعت محض از آن انوار پاك است.
همسو كردن رفتارها، نيت‏ها و جهت‏گيرى‏ها، طبق خواست رهبر، از مهم‏ترين ويژگى‏هاى رهروان است.
اگر كسى در مرحله شناخت، در حد ممكن، معرفت كسب نمود، در مرحله اطاعت نيز دچار ترديد نخواهد شد؛ حال آن كه اگر كسى در آن مرحله، دچار ترديد و نقصان شد، در مرحله اطاعت، هرگز پيرو خوبى نخواهد بود.
اطاعت از امام، از جنس اطاعت از خداوند متعال است؛ زيرا وقتى كلام الهى در دشت جان مؤمنان طنين انداخت، خداوند اطاعت پيامبر و امامان عليهم‏السلام را در طول اطاعت از خود ذكر كرده است؛ «اطاعت كنيد خداوند را و اطاعت كنيد پيامبر را و همچنين اولى الامر از خودتان را». « نساء، آيه 59»
اگر چه اكنون حضرت مهدى عليه‏السلام در پس پرده غيبت است، اما اراده و فرمانش را مى‏بايست گردن نهاد؛ زيرا اگر كسى اكنون از دستورات آن حضرت اطاعت كرد، در زمان ظهور نيز چنين خواهد بود.
رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏وآله در اين باره مى‏فرمايد: «خوشا به حال كسى كه به حضور «قائم» باريابد و حال آن كه پيش از قيام نيز پيرو او باشد؛ با دوست او، دوست و با دشمن او، دشمن و مخالف باشد و با رهبران و پيشوايان هدايت‏گر پيش از او نيز دوست باشد. آنان، همنشين و دوستان من و گرامى‏ترين امت من در نزد من هستند». « شيخ طوسى، كتاب الغيبه، ص 456 »
4. احترام خالصانه‏
از آن جايى كه امام را حقى بزرگ بر گردن پيروان است، خداوند احترام او را بر پيروان لازم كرده است. از اين رو، هر آن چه مايه بزرگ‏داشت او مى‏شود، توسط ياران آن حضرت انجام مى‏گيرد. آنان، اين روحيه را در زمان غيبت، در خود ايجاد كرده‏اند تا در زمان ظهور نيز با اين ملكه نفسانى، همواره و در همه امور، احترام آن حضرت را نگه دارند.
ائمه عليهم‏السلام به عنوان معلمان انسان‏ها، هرگز از اين مهم غفلت نكرده‏اند و عظمت آخرين معصوم عليه‏السلام، آنها را به تكريم و احترام واداشته است.
وقتى دعبل خزاعى، قصيده‏اى نزد امام رضا عليه‏السلام خواند كه در فرازهايى از آن به حضرت مهدى عليه‏السلام اشاره شده بود، حضرت به احترام ذكر نام مقدس وى، متواضعانه برخاسته، دست بر سر نهاد و براى فرج قائم آل محمد دعا كرد. « صافى گلپايگانى، منتخب الاثر، ص 640»
به راستى كسى كه از احترام اندكى، مثل برپا خاستن، هنگام شنيدن نام آن حضرت، كوتاهى مى كند، چگونه مى‏تواند در عصر ظهور، به تكريم آن حضرت پرداخته، از جان خود بگذرد؟
از امام صادق عليه‏السلام سؤال شد: چرا به هنگام شيندن نام «قائم»، لازم است برخيزيم؟ آن‏
حضرت فرمود: «براى آن حضرت، غيبتى طولانى است و اين لقب، يادآور دولت برحق آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت اوست. از اين رو، آن حضرت از شدت محبت و مرحمتى كه به دوستانش دارد، به هر كس كه حضرتش را به اين لقب ياد كند، نگاه محبت‏آميزى مى‏كند و از تجليل و تعظيم نسبت آن حضرت است كه هر بنده خاضعى، در مقابل صاحب عصر خود، هنگامى كه مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد، از جاى برخيزد؛ پس بايد برخيزد و تعجيل در فرج امر مولايش را از خداوند طلب كند». « صافى گلپايگانى، منتخب الاثر، ص 640»
علاوه بر حكمت ياد شده، حكمت اجتماعى آن نيز نبايد مورد غفلت قرار گيرد و آن، آمادگى افراد در هر آن، براى قيام، مبارزه و جهاد در راه تحكيم عدالت اجتماعى و حفظ حقوق انسان‏هاست.
شيعه منتظر- بلكه هر مسلمان- در عصر غيبت، بايد همواره داراى چنين هدفى باشد
و در راه تحقق آن، به وسايل گوناگون بكوشد و اين آمادگى را داشته باشد كه هرگاه، نام پيشواى قيام (قائم) ذكر مى‏شود، به پا خيزد و آمادگى همه جانبه خويش را نشان دهد و اين آمادگى را هميشه به خود و ديگران تلقين و در خود و ديگران تحكيم كند.
5 انتظار راستين‏
باور داشتن انتظار راستين كه اساس شخصيت ياران مهدى عليه‏السلام را شكل مى‏دهد، پيشينه‏اى بس طولانى در تاريخ شيعه دارد. اگر چه اين انتظار حيات‏بخش، در فرهنگ‏ها و اديان گذشته نيز مورد توجه و اهتمام بوده است، ولى آن گاه به خود جهت گرفته و مصداق يافته كه آخرين فرستاده الهى، بر بام نبوت، بانگ بر آورده و انسان‏ها را به روزگارى سراسر نور، نويد داده است؛ دنيا به پايان نرسد؛ مگر اين كه امت مرا مردى رهبرى كند كه‏ از اهل‏بيت من است و به او مهدى گفته مى‏شود».
اكنون قرن‏ها از آن بانگ ملكوتى مى‏گذرد؛ ولى همچنان طنين دل‏نشين و اميدبخش آن نداى ملكوتى، در گوش انسان‏هاست و اين بشارت بزرگ، زندگى مردمان را در عصر پايدار و بلند انتظار، با تاريخى روشن از نمودها و جلوه‏هاى فكرى و عملى، روز به روز، به آن دروازه روشنايى، نزديك‏تر مى‏سازد.
آن چه در اين ره‏يافت، از ارزشى بس بلند برخوردار است، زمينه‏سازى براى ايجاد آن حكومت موعود است؛ اگر چه زمان برپايى آن، از اسرار الهى و تنها در اراده خداوند است.
انتظار به معنى چشم به راه بودن و درنگ كردن، به اميد پيشامدى خاص و به بيان ديگر، كيفيتى روحى است كه موجب به وجود آمدن حالت آمادگى براى چيزى است كه انتظار دارند و ضد آن، يأس و نااميدى است.
اين انديشه، در فرهنگ مهدويت، بيش از هر چيز مشتمل بر عنصر خوش‏بينى، نسبت به جريان كلى نظام طبيعت و سير تكاملى تاريخ و اطمينان به آينده و طرد عنصر بدبينى‏ نسبت به پايان كار بشر است كه طبق بسيارى از نظريه‏ها و فرضيه‏ها، فوق‏العاده تاريك و ظلمانى است.
اميد وآرزوى تحقق اين نويد كلى جهانى- انسانى، در روايات اسلامى، «انتظار فرج» خوانده شده و عبادت- بلكه برترين عبادات- شمرده شده است.
پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله و ائمه عليهم‏السلام، بر انتظار آن روز موعود و لحظه‏شمارى در فرارسيدن حكومت حق كه تنها به دست آن حضرت تشكيل مى‏گردد، تأكيد فراوانى كرده، آن را از اصول اساسى دين‏دارى شمرده‏اند و پاداش‏هاى بزرگى براى منتظران آن بيان كرده‏اند. از همين رو، عالمان بزرگ، انتظار را يكى از وظايف مهم مردم در عصر غيبت و عنصرى اساسى در زمينه‏سازى و حفظ روحيه مناسب، براى درك زمان ظهور، ذكر كرده‏اند و همواره مؤمنان را به رعايت اين وظيفه خطير با گفتار و كردار، ترغيب مى‏كردند.
درباره انتظار فرج و ارج و اهميت آن، احاديث فراوانى از پيشوايان معصوم عليهم‏السلام، روايت شده است. پيامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏وآله مى‏فرمايد: «برترين كارهاى امت من، انتظار فرج، از
خداى عزوجل است». « كمال الدين و تمام النعمه، ص 644»
بنابراين، انتظار از نوع عمل و كار است. امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «هر كس كه بخواهد از ياران قائم عليه‏السلام شود، بايد كه منتظر باشد و با خوى‏هاى پسنديده عمل نمايد و با چنين حالى، منتظر باشد و هرگاه بميرد و پس از مردنش، قائم عليه‏السلام به پا خيزد، پاداش او همچون كسى خواهد بود كه در دوران حكومت، آن حضرت را درك كرده باشد». « غيبت نعمانى، ص 200»
در احاديث فراوانى آمده است كه انتظار فرج و چشم داشتن به ظهور، بايد با مواظبت بر وظايف شرعى و فضايل اخلاقى همراه باشد و آمادگى براى درك ظهور حضرت مهدى عليه‏السلام، در مفهوم انتظار نهفته است و اين، كاملًا با برداشت ناصحيح از انتظار كه ثمره‏اش رخوت و سستى جامعه است، متضاد خواهد بود.
6. آمادگى براى خدمت به مهدى عليه‏السلام‏
آنان كه وجودشان سرشار از عشق خداوند و اولياى اوست، اگر عصر ظهور را درك كنند، بزرگ‏ترين افتخارشان خدمت به مهدى آل‏محمد عليهم‏السلام خواهد بود.
شايد باور كردن اين سخن مشكل باشد كه رئيس مذهب شيعه كه هزاران دانشمند، زانوى ادب و دانشجويى در محضر كلامش بر زمين مى‏نهادند و شاگردان ادبستانش، عقابان تيزپرواز آسمان انديشه و علم بودند، آن گاه كه نام آخرين ذخيره الهى نزدش برده مى‏شود، با حسرتى برآمده از عمق جان و آرزويى بى‏مانند، آهى از نهاد برآورده، مى‏فرمود: «اگر او را درك كنم، در تمام روزهاى زندگانى‏ام، خدمت‏گزار او خواهم بود». « كمال الدين و تمام النعمه، ص 245»
هر كس كه بخواهد در آن روزگار، خدمت به آن حضرت نصيبش گردد، مى‏بايست در دوران غيبت، خدمت به آن حضرت و ياران او را سرلوحه كارهاى خود قرار دهد.
بى‏ترديد، خادمان دوران ظهور، همان خادمان دوران غيبتند و خشنود كردن آن حضرت، با هر رفتارى‏
كه انجام شود، بزرگ‏ترين خدمت به اوست؛ همان‏گونه كه نگران ساختن و اذيت و آزار وى، با رفتارى ناشايست، خيانتى بس عظيم است.
پس يك منتظر راستين و علاقه‏مند به حضرت مهدى عليه‏السلام، مى‏بايست تمامى لحظه‏هاى زندگى‏اش را در خدمت به او سپرى نمايد.
7 خودسازى و ديگرسازى‏
شكى نيست كه دين‏دارى در عصر غيبت حضرت مهدى عليه‏السلام، از هر زمان ديگرى، مشكل‏تر و طاقت فرساتر است. امام صادق عليه‏السلام از آن سوى قرن‏ها، سختى اين دوران را اين گونه تصوير نموده است:
«صاحب اين امر را غيبتى است كه در آن، هر كس از دين خود دست بر ندارد، همانند كسى است كه با كشيدن دست خود به ساقه فتاد (كه بوته‏اى تيغ‏دار است)، خارهاى آن را بسترد». سپس آن حضرت، مدتى سر به زير افكنده، فرمود: «صاحب اين امر، داراى غيبتى‏
است؛ پس بنده خدا بايد پرهيزگارى و تقوا پيشه كند و به دين خود پايدار باشد …». « كافى، ج 1، ص 335»
اگر چه آزمايش‏هاى دينى براى همه ايمان آورندگان، در همه زمان‏ها، قانونى الهى است، اما در عصر غيبت، تمامى عوامل دست به دست هم داده، اين آزمايش را به كمال خود رسانده است. در اين دوران است كه نگه داشتن دين، بسيار دشوار است و بيشتر مردم، به انگيزه‏هاى گوناگون، ايمان دينى خويش را در زندگى از دست مى‏دهند و دين را كنار مى‏گذارند.
گسترش زمينه‏هاى ناباورى، افزايش انگيزه‏هاى انحراف و گريز از دين و ستيزه‏جويى‏هاى دشمنان با دين‏داراى، از مهم‏ترين عوامل اين آزمايش است.
آنان كه در اين گرداب‏هاى ترسناك، دين خود را حفظ مى‏كنند، از شأن و رتبه‏اى بس رفيع برخوردار خواهند بود.
پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏وآله فرمود: «اى على! بزرگ‏ترين مردمان در ايمان و يقين، كسانى هستند
كه در واپسين روزگار مى‏زيند؛ پيامبرشان را مشاهده نكرده، امامشان پنهان است؛ پس به سبب خواندن خطى بر روى كاغذ، ايمان مى‏آورند». « غيبت نعمانى، ج 1، ص 288»
انسان اين دوران، بر خلاف انسان معاصر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، از تمامى دريافت‏هاى حسى به دور است و تنها بر اساس درك عقلى و تاريخى، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله و ائمه عليهم‏السلام را مى‏شناسد و به رسالت و امامت آنان ايمان مى‏آورد.
امام سجاد عليه‏السلام در اين باره مى‏فرمايد: «به درستى كه مردمان زمان غيبت مهدى عليه‏السلام كه امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اويند، از مردمان همه زمان‏ها برترند؛ زيرا چنان عقل‏ها، فهم‏ها و شناخت آنان قوت بخشيده شده كه غيبت نزد آنان، همچون ديدن باشد … آنان به حق، اخلاص‏ورزانند». « غيبت نعمانى ج 1، ص 319»
موفقيت در اين آزمايش، نيازمند بينشى است كه انسان دين‏دار، در پرتو آن بتواند در برابر تحريف‏ها، شبهه‏ها و ترديدها، دين خود را حفظ كند و با هيچ يك از عوامل انحراف، خلوص دينى و دين‏دارى را در فكر و عمل، از دست ندهد كه اگر چنين شد، مصداق اين سخن رسول گرامى اسلام خواهد بود كه مى‏فرمايد: «به زودى پس از شما كسانى مى‏آيند كه يك نفر آنان، پاداش پنجاه نفر از شما را دارد». گفتند اى رسول خدا! ما در جنگ بدر، احد و حنين، در ركاب شما جهاد كرديم و درباره ما آيه قرآن نازل شده است. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله فرمود: «اگر آن چه از آزارها و رنج‏ها كه بر آنان مى‏رسد، بر شما آيد، بسان آنان شكيبايى‏ نخواهيد داشت». « كتاب الغيبه، ص 456»
پايدارى بر دين در روزگار غيبت، به تحمل سختى‏ها، ترس‏ها، محروميت‏ها و تنگناهاى مادى خلاصه نمى‏شود؛ بلكه تحمل فشارهاى سخت روحى و معنوى نيز، بر آنها افزوده مى‏گردد و اگر دين‏دارى با صبر و شكيبايى درست و آگاهانه توأم نباشد، به تدريج، نااميدى‏ها روى مى‏آورد و باور را از روح و فكر مى‏زدايد
.http ://www .porseman .net

 1 نظر

پاسخ به یک شبهه؛

24 شهریور 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

nt> Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

ب براي زن محدوديت و حصاري است كه خانواده و وابستگي به شوهر براي او ايجاد نموده است، و بنابراين، حجاب نشانه ضعف و محدوديت زن است.
راه حلّ اين شبهه و تبيين حجاب در بينش قرآن كريم اين است كه زن بايد كاملاً درك كند كه حجاب او تنها مربوط به خود او نيست تا بگويد من از حق خودم صرف ‏نظر كردم، حجاب زن مربوط به مرد نيست تا مرد بگويد من راضيم، حجاب زن مربوط به خانواده نيست تا اعضاي خانواده رضايت بدهند، حجاب زن، حقي الهي است، لذا مي‏ بينيد در جهان غرب و كشورهايي كه به قانون غربي مبتلا هستند اگر زن همسرداري آلوده شد و همسرش رضايت داد، قوانين آنها پرونده را مختومه اعلام مي‏ كنند، اما در اسلام اين چنين نيست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ويژه برادر و فرزندانش مي ‏باشد، همه اينها اگر رضايت بدهند قرآن راضي نخواهد بود، چون حرمت زن و حيثيت زن به عنوان حق‏ اللَّه مطرح است و خداي سبحان زن را با سرمايه عاطفه آفريد كه معلّم رقّت باشد و پيام عاطفه بياورد، اگر جامعه‏ اي اين درس رقّت و عاطفه را ترك نمودند و به دنبال غريزه و شهوت رفتند به همان فسادي مبتلا مي‏ شوند كه در غرب ظهور كرده است. لذا كسي حق ندارد بگويد من به نداشتن حجاب رضايت دادم، از اين كه قرآن كريم مي‏ گويد هر گروهي، اگر راضي هم باشند، شما حد الهي را در برابر آلودگي اجرا كنيد، معلوم مي‏ شود عصمت زن، حق ‏اللَّه است و به هيچ كسي ارتباط ندارد. قهراً همه اعضاي خانواده و اعضاي جامعه و خصوصاً خود زن امين امانت الهي هستند. زن به عنوان امين حق‏ اللَّه از نظر قرآن مطرح است يعني اين مقام را و اين حرمت و حيثيت را خداي سبحان كه حق خود اوست، به زن داده و فرموده: اين حق مرا تو به عنوان امانت حفظ كن، آنگاه جامعه به صورتي درمي ‏آيد كه شما در ايران مي ‏بينيد، جهان در برابر ايران خضوع نموده است، زيرا كه در مسأله جنگ تا آخرين لحظه، صبر نمود و كاري كه برخلاف عاطفه و رقت و رأفت و رحمت باشد انجام نداد. با اين كه دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسكوني، كشتار بي ‏رحمانه بي‏گناهان و غير نظامي ‏ها را مشروع نمودند

جامعه‏ اي كه قرآن در او حاكم است، جامعه عاطفه است و سرّش اين است كه نيمي از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند، چه بخواهيم، چه نخواهيم، چه بدانيم و چه ندانيم اصول خانواده درس رأفت و رقّت مي‏ دهد، و رأفت و رقّت در همه مسائل كارساز است.
بنابراين در هر بخشي و هر بعدي از ابعاد براي سير به مدارج كمال بين زن و مرد تفاوتي نيست منتها بايد انديشه ها قرآن‏ گونه باشد، يعني همان گونه كه قرآن بين كمال و حجاب و انديشه و عفاف جمع نمود، ما نيز در نظام اسلامي بين كتاب و حجاب جمع كنيم. يعني عظمت زن در اين است كه

«أن لا يرين الرّجال ولا يراهنَّ الرّجال. نبينند مردان نامحرم را و مردان نيز آنان را نبينند.
قرآن كريم وقتي درباره حجاب سخن مي‏ گويد مي ‏فرمايد: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براي زن كه نامحرمان او را از ديد حيواني ننگرند لذا، نظر كردن به زنان غير مسلمان را، بدون قصد تباهي جايز مي‏ داند و علت آن اين است كه زنان غير مسلمان از اين حرمت بي ‏بهره ‏اند.
حال اگر كسي از تشخيص اصول ارزشي عاجز باشد، ممكن است - معاذاللَّه - حجاب را يك بند بداند، و حال اين كه قرآن كريم وقتي مسأله لزوم حجاب را بازگو مي‏ کند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنين بيان مي‏ فرمايد:
ذلك أدني أن يعرفن فلا يؤذين﴾ احزاب/59]
يعني براي اين كه شناخته نشوند و مورد اذيت واقع نگردند. چراكه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند

برگرفته از کتاب «زن در آیینه جمال و جلال » نوشته آیه الله جوادی آملی

 2 نظر

عالم آل محمد

23 شهریور 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

آغاز سال تحصیلی رضوی با انوار عالم آل محمد علیهم السلام

آنگاه که نگاهم به بارگاه ملکوتی­ امام علی بن موسی الرضا(ع) متبرّک می­شود و عاشقان حضرتش را در حرم مطهر می­بینم که «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا غَرِيبَ الْغُرَبَاءِ » را زمزمه کرده، در غربت امام­رضا(ع) نوحه سرداده­اند، به یاد ائمه بقیع و غربت قبور مبارکشان می­افتم و برایم سؤال می­شود که چرا حضرت ثامن­ الائمه(ع) از میان ائمه ­معصومین(ع) به عنوان امام غریب مشهور و معروف شده­

است و آیا این گلدسته و گنبد و هر آنچه در حرم وجود دارد و این سیل جمعیت و زائران با هر آنچه از آه و ناله و اشک دارند، موجب رفع غربت امام رضا علیه السلام نمی­شود

علامه طهرانی در کتاب روح مجرد به این سوال به خوبی پاسخ داده اند و در آنجا با شمردن پنج وجه از وجوه غربت حضرت ثابت کرده اند که سلطان اقلیم طوس «غریب الغربا » است

(دوستان خودم را به مطالعه آن وجوه توصیه می کنم )

در اینجا تنها یکی از وجوه غربت حضرت(که ما طلاب نیز متاسفانه در آن شریک هستیم ) را از کتاب روح مجرد نقل می نمایم : .

یکی از جهات غربت امام ­علی­ بن­ موسی­ الرضا (علیه السلام) آن است که در مطالب نفیس و گرانبهایی که امام ­رضا(ع) در باب معرفت و توحید ذات باری تعالی بیان فرموده است دقت کافی نشده، حوزه­های علمیه و مراکز دانشگاهی و مؤسسات علمی _ فرهنگی، در فهم و درک این سخنان گوهرین حضرت(ع) و در تعلیم این مفاهیم به شاگردان علوم فلسفی و حدیثی اهتمام لازم را ندارند

این غربت از همه مراتب غربت گذشته شدیدتر است که هنوز پس از چند قرن حقایق این معانی در بوته خفا باقی مانده و مراکزی تحلیل و تجزیه و تفهیم این معانی بلند فلسفی _ عرفانی را عهده­دار نشده است تا پرده مانع و حائلِ درک این مفاهیم را از ذهن طالبان و علاقه­مندان بردارد.کتاب عیون اخبار رضا و توحید شیخ صدوق در گوشه کتابخانه ها خاک می خورد و ما …..

به کجا چنین شتابان

بیایید در این سال تحصیلی که با ولادت با سعادت امام رضا علیه السلام امروز شروع می شود و با ایام شهادت حضرت به پایان می رسد و به عبارت دیگر سال رضوی است با عالم آل محمد ، علی ابن موسی الرضا علیه السلام عهد ببندیم و در پای کلام حضرت زانوی ادب بزنیم و از این بحر مواج گوهر اندوزی نمایییم و بر غربت حضرت نیفزاییم .

.

بی­گمان چنین اقدامی در تحول فلسفه و عرفان و به اوج رسیدن تبیین توحیدی هستی، کمک شایانی خواهد کرد و این خود راهی برای رفع غربت امام­رضا(علیه السلام) خواهد شد.

ss="rg_l" style="width: 264px; height: 176px; left: 0px;" href="http://www.google.com/imgres?q=%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85+%D8%A2%D9%84+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF&start=225&client=firefox-a&sa=G&rls=org.mozilla:en-US:official&channel=s&hl=en-US&biw=787&bih=617&tbm=isch&tbnid=A_2s6Cfe3utXIM:&imgrefurl=http://harfeto.ir/%3Fq%3Dtaxonomy/term/7%26page%3D9&docid=ZmEYwzTzmi3RfM&imgurl=http://harfeto.ir/sites/default/files/1848386482461485005.jpg%253F1378205074&w=330&h=221&ei=Zlk0Uq_rMo_T4QSUioCQDw&zoom=1&ved=1t:3588,r:40,s:200,i:124&iact=rc&page=18&tbnh=176&tbnw=264&ndsp=17&tx=174&ty=110">

 

 

nt> Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

 2 نظر

تلاوت قرآن و درخشان‏ شدن خانه‏ ها

09 مرداد 1392 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

nt> Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ /> رسول اكرم ‏صلي الله عليه و آله و سلم در اهميّت تلاوت قرآن مي‏ فرمايد: «نوّروا بيوتكم بتلاوة القرآن ولا تتخذوها قبوراً» خانه‏ هاي خود را با تلاوت قرآن نوراني كنيد و خانه ‏ها را به صورت قبر و گورستان درنياوريد. كسي كه اهل قرآن نيست و به آن اُنس ندارد، مرده است و خانه او گور اوست. امام ششم(سلام الله عليه) فرمود: خانه‏ اي كه قرآن در آن تلاوت شود نوراني است: «يتراءاهُ أهل السماء كما يتراءي أهل الأرض الكواكبَ الدّري في السماء» يعني همان گونه كه اهل زمين از ستارگان آسمان نور مي‏گيرند و آن اجرام آسماني براي مردم زمين چشمگيرند، خانه‏ اي كه در آن قرآن تلاوت مي‏شود براي اهل آسمانها چشمگير و درخشان است و آنها نيز از اين خانه‏ هاي نوراني كسب نور مي‏كنند.
اولين مرحله استفاده و بهره‏مندي از قرآن كريم تلاوت آيات است كه در كنارش بايد مضامين آنها را خوب فهميد و سپس بدان عمل كرد. بايد سعي كنيم تلاوت ما شبيه تلاوت رسول الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم باشد و مانند آن حضرت، عمق دل و جان خود را با قرآن پيوند زنيم؛ زيرا تمام رفتار و سنّت و سيرت ايشان، از جمله تلاوتشان براي جامعه اسلامي اسوه حسنه‏ اي است كه بايد بدان اقتدا کرد.
آغاز تلاوت بايد با استعاذه و پناهنده شدن به خداوند از شرّ وسوسه هاي شيطان باشد چنانكه فرمود: ﴿فإذا قرأت القران فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم﴾ و در هنگام تلاوت، وقتي به آيات رحمت مي‏رسيم، با معناي آن آشنا شده و محتواي آن را كه همان رحمت مخصوص است از خداي سبحان مسئلت كنيم و آنگاه كه به آيات عذاب مي‏رسيم از خداي سبحان، آمرزش، بخشايش و نجات طلب كنيم. چنين تلاوتي مي‏تواند گرد و غبار قلب تلاوت كننده را بزدايد.
با زبان و دهان آلوده نمي‏توان قرآن طاهر را تلاوت كرد، از اين رو لازم است پيش از تلاوت به تطهير و تنظيف جسمي و معنوي دهان و زبان بپردازيم. بايد با مسواك كردن و مانند آن، فضاي دهان را تميز و نظيف نمود و با استغفار، بوي بد گناهاني مانند غذاي حرام و سخنان ناشايسته را زدود. باطن گناه جز تعفّن و پليدي‏نيست، به همين دليل دستور فرموده‏اند: «تعطّروا بالاستغفار لاتفضحنّكم‏روائح الذنوب» يعني با استغفار معطّر شويد كه بوي بد گناهان، شما را رسوا نكند.
اگر اهميّت و فضيلت تلاوت قرآن براي ما روشن شود و بدانيم كه قرآن تكلّم و سخن گفتن خداوند با ماست، و با طهارت باطن و اُنس با قرآن لذّت تلاوت را بچشيم، هيچ گاه حاضر نمي‏شويم بين خود و قرآن فاصله بيندازيم و هرگز از فيض عظيم آن، حدّاقلّ با تلاوت پنجاه آيه در شبانه‏روز، محروم نمي‏گرديم.
خداي سبحان رسول الله ‏صلي الله عليه و آله و سلم را مستقيماً تحت ولايت خود معرفي كرده، مي‏فرمايد ﴿إن وليَّي الله الذي نزّل الكتاب وهو يتولي الصالحين﴾ اين آيه كريمه حاوي چند مطلب است: اول آنكه مي‏فرمايد خدا ولي رسول الله است ﴿ان وليَّي الله﴾ دوم آنكه همان خدايي ولي رسول الله است كه قرآن را نازل فرموده ﴿الذي نزل الكتاب﴾ و سوم آنكه خداوند متولّي صالحين است ﴿وهو يتولي الصالحين﴾. با توجّه به اين سه نكته مي‏فهميم كه راه اينكه خدا ولي انسان باشد، آن است كه انسان، صالح بشود و تا صالح نگرديم تحت ولايت الله نخواهيم بود و خدا هم تولّي ما را نخواهد پذيرفت و بهترين راه صلاح هم اُنس با قرآن است. اين جمله كه مي‏فرمايد ولي رسول‏ الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم، خدايي است كه قرآن را نازل كرده، از باب تعليق حكم بر وصف مي‏باشد كه مشعر به عليّت است؛ يعني اگر كسي به قرآن عمل كند صالح مي‏شود و اگر خداوند بخواهد ولي كسي بشود، از راه قرآن ولايت و تدبير او را اعمال مي‏كند.
به همين دليل مي‏فرمايد: ﴿فاقرءوا ما تيسّر من القران﴾آن مقدار كه براي شما ميسّر است قرآن تلاوت كنيد و با اين كتاب الهي مأنوس باشيد. حتي اگر معناي بعضي از آيات و سور براي شما روشن نشد، نگوييد خواندن بدون ادراك چه اثري دارد. چون قرآن، كلام آدمي نيست كه اگر كسي معنايش را نداند خواندنش بي‏ ثمر باشد؛ بلكه نوري الهي است كه خواندن آن به تنهايي عبادت است گرچه به معنايش آگاهي نداشته باشيم.
قرآن حبل الهي است كه اُنس با آن و تدبّر در آن و ايمان و عمل به آن، انسان را بالا مي‏برد و به مقام صالحين، ملحق مي‏سازد تا مستقيماً تحت ولايت الله قرار گيرد. اگر انسان مشمول ولايت الله بود تمام امورش را خدا اداره مي‏كند و در آن مقام، ديگر هيچ راهي براي وسوسه و رخنه اهريمن نيست. خدا او را از تمام تيرگيها و تاريكيها نجات مي‏دهد و او را نوراني مي‏سازد ﴿الله ولي الذين امنوا يُخْرجهم من الظلمات إلي النور﴾ چنين شخصي در بين امّت با نور حركت مي‏كند.
برگرفته از کتاب قرآن در قرآن /ص 238

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 51
  • 52
  • 53
  • ...
  • 54
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • ...
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 74

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 283
  • دیروز: 276
  • 7 روز قبل: 2618
  • 1 ماه قبل: 4686
  • کل بازدیدها: 284059
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن