تلاوت قرآنی که معنایش را نمی فهمیم چه اثری دارد؟
· تلاوت آيات قرآن، در صورتي كه انسان معناي آنها را نفهمد، چه اثر و فايدهاي دارد؟اگر اهميّت و فضيلتِ تلاوت قرآن كريم براي ما روشن شود و بدانيم كه تلاوت قرآن، تكلم و سخن گفتن خدا با انسان است، با طهارت باطن و اُنس با قرآن، لذت تلاوت آن را مي چشيم و هيچگاه حاضر نمي شويم كه بين خود و قرآن فاصله بيندازيم و هرگز از فيض عظيم آن محروم نمي شويم. خداي سبحان پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم را تحت ولايت مستقيم خود معرفي كرده است: ﴿اِنّ وَليّي اللّه الّذي نزّل الكتاب و هو يتولّي الصّالحين) اين كريمه بيان كننده چند مطلب است: . خدا ولي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است: ﴿اِن وليّي اللّه﴾. 2. همان خدايي ولي رسول اللّه صلي الله عليه و آله و سلم است كه قرآن را نازل فرموده است: ﴿الّذي نزّل الكتاب﴾. 3. خداوند متولّي صالحان است: ﴿و هو يتولّي الصالحين﴾.با توجه به اين سه نكته، درمييابيم كه صالح شدن موجب تولّي خدا بر انسان است. تا انسان صالح نشود، تحت ولايت اللّه نخواهد بود و خدا هم تولي او را نخواهد پذيرفت. بهترين راه صلاح نيز اُنس با قرآن است. عبارت «ولي رسول اللّه صلي الله عليه و آله و سلم خدايي است كه قرآن را نازل كرده»
،تعليق حكم بر وصف، و مشعر به عليّت است؛ يعني اگر كسي به قرآن عمل كند، صالح ميشود و اگر خداوند بخواهد، ولي كسي بشود، از راه قرآن كريم ولايت و تدبير او را بر عهده ميگيرد، از اينرو مي فرمايد: ﴿فاقرءوا ما تيسّر من القرءان) آن مقدار كه براي شما ميسّر است، قرآن تلاوت كنيد و با اين كتاب الهي مأنوس باشيد؛ حتّي اگر معناي بعضي آيات و سوره ها براي شما روشن نيست، باز هم قرآن بخوانيد و با آن اُنس بگيريد، چون قرآن كلام آدمي نيست تا اگر كسي معنايش را نداند، خواندنش بي ثمر باشد، بلكه نوري الهي است كه خواندنش عبادت است؛ گرچه به معنايش آگاهي نداشته باشيد. . بهترين راه قرائت و فهم قرآن كريم چيست؟ بهترين راه ادراك و فهم قرآن كريم اين است كه انسان همراه با تلاوت آيات و سوره هاي قرآن، معاني آنها را از ذهن و نظر بگذراند و با هر آيه، در درون و نهاد خود گفتوگو كند؛ يعني در آيه عذاب از خداوند مغفرت و در آيه رحمت از او گذشت بخواهد؛ بشير و نذير بودن خداوند را در آيات مشاهده، و از هر مطلب قرآني، نكته علمي ويژه آن را برداشت كند. هنگام تلاوت قرآن، همانطور كه كلمات از راه گوش به سمع انسان ميرسد، معناي آن نيز بايد به دل و جان آدمي نفوذ كند. اگر دل بسته باشد، معنا در آن نفوذ نميكند. قرآن كريم در اين باره ميفرمايد: ﴿اَفلا يتدبّرون القرءانَ اَم علي قلوبٍ اَقفالُها) آيا در قرآن تدبّر نميكنند، يا بر دلها قفلهايي نهاده شده است؟ در آيه ديگر نيز ميفرمايد: ﴿كلاّ بل ران علي قلوبهم ما كانوا يكسبون) بر قلبهاي آنها، با آنچه كسب كردهاند، زنگار نشسته است. گناه، غفلت و علائق دنيايي دل را ميبندد و در نتيجه معارف قرآني در آن نفوذ نميكند. انسان بايد با گشودن دل و زدودن «رين» و «چرك» از آن، زمينه نفوذ معنا به جان را فراهم آورد. با فراهم آوردن اين زمينه، تلاوت آيات قرآن لذّت بخش مي شود و فرد با ورود به هر آيه، اگر مشتمل بر خيرات، معرفت، علم و … باشد، مضمون آن را مسئلت مي كند، و اگر به عذاب و… نظر داشته باشد، نجات از آن را مي طلبد.
کتاب نسیم انیشه،آیه الله جوادی آملی، ص28تا30