محور وحدت امت اسلامی
هم خود نبىاكرم از لحاظ شخصيت، در اوج قلّه عالم آفرينش است؛ چه در آن ابعادى كه براى بشر قابل فهم است، مثل همين معيارهاى عالى انسانى - عقل، تدبير، هوشمندى، كرم، رحمت، عفو، قاطعيت و از اين قبيل چيزها - چه در آن ابعادى كه از مرتبه ذهن انسان بالاتر است - ابعاد نشاندهنده تجلّى اسم اعظمِ حق در وجود پيغمبر اكرم و مقام قرب پيغمبر به خداى متعال - كه ما از اينها فقط نامى و صورتى مىشنويم و مىدانيم و حقيقت آن را خداى بزرگ و اولياى بزرگش مىدانند و هم پيام آن بزرگوار يك پيام بالاترين و بهترين براى سعادت انسان است؛ پيام توحيد، پيام ارتقاء مرتبه انسان و پيام تكامل وجود بشر.
درست است كه بشريت، تا امروز توفيق پيدا نكرده است كه اين پيام را بهطور كامل در همه ابعادش در زندگى خود پياده كند؛ وليكن بىگمان حركت تعالى و ترقّى انسان، يك روز به اينجا خواهد رسيد. اين يك نقطه اوج و يك تعالى براى انسان است. با فرض اينكه فكر و فهم بشريت و ادراكات عالى و دانش او رو به پيشرفت است و پيام اسلام، هم زنده است، شكّى نيست كه يك روز اين پيام، جاى خود را در زندگى جامعه بشرى پيدا خواهد كرد. حقّانيت پيام نبوى، حقّانيت توحيد اسلام، درس اسلام براى زندگى و راه اسلام براى سعادت و پيشرفت انسان، بشر را به آن نقطهاى خواهد رساند كه اين جاده روشن و هموار را پيدا كند و در آن قدم بگذارد و پيش برود و تعالى و تكامل خود را بيابد.
آنچه كه براى ما مسلمانها مهم است، اين است كه معرفت خود را نسبت به اسلام و پيغمبر گرامى اسلام، زياد كنيم. امروز در دنياى اسلام يكى از دردهاى بزرگ، درد تفرقه و جدايى است. محور وحدت عالم اسلام، مىتواند وجود مقدّس پيغمبر - نقطه اعتقاد همه؛ نقطه تمركز عواطف همه انسانها - باشد. ما مسلمانها هيچ نقطهاى را به اين روشنى و به اين جامعيت - مثل وجود مقدّس پيغمبر - نداريم؛ كه هم مسلمانها به او معتقدند، هم علاوه بر اعتقاد، يك پيوند عاطفى و معنوى، دلها و احساسات مسلمانان را به آن وجود مقدّس، متّصل كرده است. اين بهترين مركز وحدت است.
تصادفى نيست كه ما مشاهده مىكنيم در اين سالهاى اخير، مثل دوران قرون وسطى و دوران تحليلهاى مغرضانه مستشرقين،نسبت به ساحت مقدس نبىاكرم اهانت روا مىدارند. در دوران قرون وسطى كشيشان مسيحى در نوشتهها، گفتارها و كارهاى هنريشان و در دورانى كه تاريخ نويسى مستشرقين باب شد، همانها در آثارشان به شخصيت پيغمبر اكرم اهانت مىكردند. در قرن گذشته هم باز ديديم كه مستشرقين غيرمسلمانِ غربى يكى از نقاطى را كه مورد تشكيك و در مواردى مورد اهانت قرار دادند، شخصيت مقدس و مبارك نبىاكرم بود!
مدتها فاصله شده بود؛ ولى اخيراً باز شروع كردند. در چند سال اخير، انسان يك تهاجم مطبوعاتى و فرهنگى پليد و شومى را در اكناف عالم نسبت به شخصيت نبىاكرم صلّىاللَّهعليهوآلهوسلّم مشاهده مىكند. اين كار مىتواند حساب شده باشد؛ چون به اين نقطه توجّه شده است كه مسلمانان مىتوانند برگرد محور وجود مقدّس نبىاكرم و اعتقاد و محبت و عشق به او جمع شوند. لذا آن مركز را مورد مناقشه قرار مىدهند.
علماى اسلام، روشنفكران مسلمان، نويسندگان، شعرا و هنرمندان در دنياى اسلام، امروز وظيفه دارند تا آنجايى كه توان آنها اجازه مىدهد، شخصيت نبىاكرم و ابعاد عظمت اين وجود بزرگ را براى مسلمانان و غير مسلمانان ترسيم كنند. اين امر به اتّحاد امت اسلامى و به خيزشى كه امروز در نسلهاى جوان امت اسلام به سوى اسلام مشاهده مىشود، كمك خواهد كرد.
گزیدهای از بیانات مقام معظم رهبرى در ديدار كارگزاران نظام به مناسبت هفدهم ربيعالاوّل 31/ 03/ 79