تمديد ثبت نام سير مطالعاتي استاد مطهري (ره)
ثبت نام سير مطالعاتي استاد مطهري (ره) تا 18 اسفند ماه تمديد گرديد.
علاقه مندان با شماره
33053195-7 داخلي1020 تماس حاصل فرمايند.
دزدهای زمان را دستگیر کن!
دزدهای زمان را دستگیر کن!
1. چگونه از وقت خود سرقت میکنیم؟
2. در چه حالتهایی دیگران وقت ما را تلف میکنند؟گام سوم: شناخت سارقان زمان و مبارزه با آنها
اتلاف کنندههای زمان اغلب روز ما را به هم میریزند و از تمرکز ما بر اهدافمان جلوگیری میکنند. کمی تأمل کنید؛ چرا ما دربارهی سرقت داراییهایمان حساسیم، ولی در برابر سارقان زمانمان حساسیتی نشان نمیدهیم؟ (1) آیا زمان را جزو داراییهای خود به شمار نمیآوریم، یا رهزنان زمان را نمیشناسیم؟ (2) اگر زمان طلای نامرئی و بیرنگ است، دزدان آن نیز معمولا پنهانی و نامرئیاند! (3) مباحث مربوط به ارزش و ویژگیهای زمان را به طور ذهنی مرور کنید. سپس این بخش را با دقت بخوانید وسارقان زمان را در زندگی خود ردیابی و با آنها مبارزه کنید!
گرچه همهی عوامل ضایع کنندهی زمان در ویژگیهای شخصی ما ریشه دارند، میتوان آنها را در دو گروه جای داد:
گروه نخست: عوامل درونی (خود، اخلاق و تلقینات)؛
گروه دوم: عوامل درونی (رویدادها، اخلاق دیگران و ارتباط ما با آنان).گروه نخست: عوامل درونی اتلاف زمان
این عوامل را میتوان به سه زمینهی رفتاری، شناختی و عاطفی طبقهبندی کرد:1. عوامل شناختی
الف) نداشتن اهداف کلی
اگر اهداف روشنی برای خود و حرفهتان تعریف نکرده باشید، مفهوم واقعی آنچه طی روز انجام میدهید، برایتان دور از ذهن خواهد بود. (4) بدون داشتن چشماندازی از آینده، در نخواهید یافت که زمانتان برای چه چیزی صرف میشود.ب) نداشتن اولویت در کارها
بدون داشتن اولویت، نمیتوانید کارهای مهم را از کارهای بیاهمیت تشخیص دهید. میپندارید هر کاری را که پیش آید، باید انجام داد. بیش از حد کار میکنید، اما وقت ندارید که این کارها را به صورت اصولی انجام دهید. در نتیجه، به نظر نمیرسد که هرگز به مقصد دست یابید.
این احساس را که «من میتوانم هر کاری را انجام دهم» (اعتماد به نفس بیش از حد) در خود کنترل کنید. یاد بگیرید که کارها را ارزشیابی کنید و هر کاری را که بیاهمیت است، نادیده بگیرید. (5)ج) ناتوانی در تصمیمگیری
هر تصمیم اشتباهی که شما برای خودتان بگیرید، از تصمیم درستی که دیگران برایتان میگیرند، بسیار بهتر است. اگر شما برای خود تصمیم نگیرید، دیگران این کار را برای شما میکنند. در نتیجه، زمان شما صرف آزمون و خطای تصمیمهای دیگران میشود. اگر ماهیگیری را بیاموزید و نتوانید ماهی بگیرید، بهتر از این است که دیگری به شما ماهی بدهد و فرصت آموختن ماهیگیری را از شما بگیرید.
سرعت تصمیمگیریتان را افزایش دهید، خود را به فرایند تصمیمگیری عادت دهید و با تصمیمگیریهای کوچک خود را در این کار قوی کنید. این کار در برنامهی تنظیم وقت مدیریت، زمان زیادی را برای شما ذخیره میکند. (6)
با پول میشود ساعت خرید ولی زمان نهد) ناتوانی در واگذاری کارها به دیگران
برخی اصرار دارند که همیشه و همه جا (در محل کار، منزل و … ) همهی کارها را خود انجام دهند؛ کارهایی که ممکن است گاهی به آنان مربوط نباشد. این عادت نادرست به طور قطع زمان بسیاری را هدر میدهد.
در برابر این اندیشه که «من کار را بهتر و سریعتر انجام میدهم» مقاومت کنید و دربارهی درست انجام شدن کارها بیش از حد کمال طلب نباشید! کار را به دیگری واگذار کنید؛ اگر آن را درست انجام داد، شما نیز از نتیجهی کارش بهره میبرید، و گرنه او را از فرصت فراگیری یک تجربه محروم نکردهاید. از سوی دیگر، اجازه ندهید دیگران وظایف خود را به شما بسپارند. (7)هـ ) زندگی در گذشته
برخی امروزشان را با حسرت یا پشیمانی دیروزشان میگذرانند؛ فردا را در حسرت امروز و … . گذشتهها به راستی گذشتهاند و دیگر بازنمیگردند. این ویژگی زمان است. «اگر به گذشتههای از دست رفته دل بسپاری، برای آینده آمادگی ذهنی نخواهی داشت». (8)و) زندگی در آینده
ما از آینده، جز آرزو بهرهای نداریم. پس تنها ثمرهی غم فردا خوردن، بزرگ شدن غصهها، افزایش گرفتاریهای ذهنی و رنجها و ناتوانی در کارها بر اثر پرداختن به آرزوهاست. «هر روزی غم و غصهی خود را به همراه دارد. اندوه فردا را به نگرانیهای امروزت تحمیل نکن». (9)
زندگی مثل یک دستمال لولهای است
هر چه به انتهایش نزدیکتر میشویم سریعتر حرکت میکند2. عوامل عاطفی
الف) ناشکیبایی در برابر مشکلات
با مشکلات، عقلانی برخورد کنیم. برخورد احساسی با مشکلات که از ظرفیت پایین افراد در تحمل سختیها سرچشمه میگیرد، موجب رویارویی شتابزده و نسنجیده با آنها، شدت یافتن مشکلات، سردرگمی بیشتر افراد و در نتیجه اتلاف زمان فراوان میشود.ب) فشارهای روانی
فشارهای روحی، افزون بر کاهش کیفیت کارها، سبب اتلاف زمان میشوند.
هنگامی که فرد آنچه را در نظر خود مجسم کرده و انتظار داشته، با واقعیتهای موجود هماهنگ نمیبیند، به فشارهای عصبی دچار میشود. واقعگرا بودن، در نظر گرفتن میزان توانایی خود و بشر در تغییرهای دلخواه و از همه مهمتر، اعتماد به قضا و قدر میتواند در کم کردن فشارهای روانی تأثیری چشمگیر داشته باشد. (10)ج) بیعلاقگی
به کارهایی که میخواهید انجام دهید، علاقهمند شوید تا بر زمین نمانند. (11) سودها و نتایج کارها و راههای دستیابی به اهدافتان را بیاموزید تا انگیزهها و علایقتان بر پایهی اولویتهایتان تقویت شوند، نه باری به هر جهت. (دقت داشته باشید که ما معمولاً با علاقه، سراغ سارقان زمان میرویم).3. عوامل رفتاری
الف) گناه و دوری از خدا
امام علی (علیه السلام) فرمودهاند: «مقداری اندک از هوای نفس، عقل انسان را فاسد میکند». (12)
کسی که با گناه رابطهی خود را با آفرینندهی زمان کمرنگ میکند، بیشک نخواهد توانست از زمانی که خداوند در اختیار او گذاشته است، به طور مفید استفاده کند. دوری از معنویت، مهمترین عامل از دست دادن زمان و هدر رفتن عمر انسانهاست.ب) بینظمی
بیانضباطی و بینظمی موجب میشود فرد تمرکز خود را از دست بدهد و همیشه خود را در پایان دادن به کارها ناتوان ببیند. افزون بر این، به افسردگی و ناامیدی دچار شود و پیوسته درجا بزند.
با عوامل بینظمی مبارزه کنید:
- تنبیلی، ضعف جسمانی یا حتی خستگی از کاری طولانی؛
- چیره شدن موفقیتهای محدود بر انسان؛
- نداشتن اولویتبندی ومهلت کافی برای کارها؛
- ناتوانی در پیگیری امور؛
- نداشتن اهدافی که لازمهی پویش و کوششاند. این وضعیت به بیانگیزشی میانجامد. (13)ج) تنبلی و ناامیدی
انسان بر اثر تنبلی و بیتحرکی اهداف را دستنیافتنی میپندارد. به همین سبب، تنبلی اغلب ناامیدی را در پی دارد و موجب میشود فرد زمان خود را به بطالت بگذراند.
اللهم انی اعوذ بک من الکسل و الفشل؛ (14) «خداوند، از تنبلی و ناامیدی به تو پناه میبرم».د) شتابزدگی
سرعت عمل داشته باشید، ولی شتابزده رفتار نکنید؛ چون شتابزدگی سبب دوبارهکاری میشود. (15) انسان شتابزده جوانب گوناگون کار را در نظر نمیگیرد و رفته رفته به بیدقتی در کارها دچار میشود. شتاب طمأنینه را نیز از انسان سلب میکند و او را به وسواس، فراموشی و تکرار کارها گرفتار میکند. (16)
حکایت ما مانند یخفروشی است که چله تابستان در بازار راه میرفت و میگفت: رحم کنید به کسی که دارد سرمایهاش را از دست میدهد!
شتابزدگی در ناآگاهی ریشه دارد (17) و ثمرهی آن احساس ضعف، فشار روحی و ناامیدی است. (18) پس با شناخت کافی از جوانب هر کار، میتوان آن را بهنگام و بدون شتاب انجام داد.هـ ) امروز و فردا کردن (به تعویق انداختن کارها)
هر روز کار ویژهی خود را دارد (19) و هر کار، زمان خود را. (20) «کارها را به غیر زمان خود حواله نکن که سردرگم میشوی و به هدفی نمیرسی». (21)
اگر کارها را به موقع آغاز کنید، دیگر به کوشش اضافی و ناامیدانه یا دست زدن به خطر در لحظههای پایانی نیازی نیست. اگر کاری چند دقیقه دیر آغاز شود، ممکن است پیامدهای آن تا چند روز، چند ماه یا حتی چند سال جبرانپذیر نباشد. (22)بیشتر بخوانید: تأثیر محیط شاد و مدیریت زمان مطالعه، بر بهبود وضعیت زندگی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان
و) نیمه تمام رها کردن کارها
از نیمه تمام گذاشتن کارها خودداری کنید؛ زیرا انجام دوبارهی آنها، افزون بر وقتگیر بودن، به نیروی تازهای برای آغاز کار نیاز خواهد داشت. (23) بنابراین به عامل جداکننده از کار بگویید: کمی صبر کنید تا کارم را به مقطع معینی برسانم، به کار نگویید: باشد برای یک ساعت دیگر یا یک روز دیگر. (24)
از مهمترین عوامل ناتمام گذاشتن کارها، باور نداشتن تواناییها و استعدادهای خویش است. «اگر تصویری منفی از خودتان داشته باشید. اعتماد به نفستان کاهش یافته، در تصمیمگیری به شکل برمیخورید و در انجام کارها به وسواس دچار میشوید و جرئت لازم را برای اجرا نخواهید داشت». (25) خود را باور کنید؛ چرا که «از جوی حقیری که به مرداب میریزد، امید صید مروارید نیست».
تا رسیدن به نتیجه کار را پیگیری کنید؛ چرا که «ارزش کار به پایان دادن آن است». (26)ز) بیکاری و وقت گذرانی
افراد بیکار از همه پر مشغلهترند. آنان هیچگاه به اندازهی کافی برای رسیدن به کارها فرصت ندارند. بیشتر کارهای آنان با تعویق انجام میشود. محیط به هم ریخته و کارهای معوق، بیش از هر چیز آنان را متأثر ساخته است. (27)
وقت گذرانی حاصل بیبرنامگی است. با مطالعه و به کارگیری گام پنجم، میتوانید به راحتی با آن مقابله کنید.ح) پراکندهکاری
امام علی (علیه السلام) فرمودهاند: «کسی که به کارهای گوناگون بپردازد، تدبیرها کار او را سامان ندهد». (28)
اگر تواناییها و کارهای اصلی خود را شناسایی نکنید، ناخواسته، انواع گوناگونی از وظایف و مسئولیتهای ناسازگار با یکدیگر و نامربوط به حوزهی تواناییهایتان به شما هجوم میآورند. (29) و زمان شما را میدزدند.ط) دخالت و کنجکاوی بیجا
خودتان را با کارهای دیگران درگیر نکنید؛ زیرا کارهای خودتان به اندازهی کافی زمان برند. از خودتان بپرسید: چرا در کاری که مهم نیست یا به من ارتباطی ندارد، دخالت یا کنجکاوی کنم؟ی) پرحرفی
اجتماعی بودن بیش از حد و خوشوبش کردنهای غیر ضرور افراد پرحرف را به سوی شما میکشاند. به موقع و به اندازه حرف بزنید و به موقع خوشوبش کنید. هنگام انجام کار، به پرحرفها توجه نکنید و بر کارتان تمرکز کنید.گروه دوم: عوامل بیرونی اتلاف زمان
برخی عوامل به طور مستقیم به شخص مربوط نمیشوند، بلکه بیشتر محیط، اطرافیان و رویدادها آنها را به وی تحمیل میکنند.
مدیریت خویشتن و مدیریت شدن به وسیلهی دیگران دو سر یک پیوستارند، که کاهش یکی، افزایش دیگری و افزایش یکی، کاهش دیگری را در پی خواهد داشت (30) (هر چه بیشتر از محیط و دیگران تأثیر پذیریم، موفقیتمان در مدیریت زمانمان کمتر خواهد بود).
برای رویارویی با عوامل بیرونی اتلاف زمان، میتوانید از راههای زیر کمک بگیرید:1. گروهبندی افراد
«همدم کسی باش که برای تو مفید است، و گرامی بدار آن کسی را که تو برای او مفیدی، و بگریز از کسی که نه چنین است و نه چنان». (31)
زمانی را برای دیدار و صحبت با دیگران در نظر بگیرید و آنان را از این مسئله آگاه سازید. نیز برای گفت وگوهای خود از پیش مهلتی را تعیین کنید، تا گذشت زمان غافلگیرتان نکند!2. احترام به دیگران
کشاورزی سالها به منزلهی کشاورز موفق برگزیده میشد. وقتی علت موفقیتش را پرسیدند، گفت: من هر سال بهترین بذرهایم را به همسایگانم میدهم تا باد ذرات بارور کنندهی نامرغوب را از مزارع آنان به زمین من نیاورد و محصول مرا خراب نکند. (32)
اعتماد و احترام شما به دیگران و زمانشان، سبب احترام و اعتماد آنها به شما و زمانتان میشود. از هر دست بدهید، از همان دست میگیرید.3. پرهیز از تقلید صرف
ما باید از دیگران درس بگیریم و با آنان مشورت کنیم. این یعنی گاهی لازم است درست خلاف جهت آنها حرکت کنیم تا به سرنوشتشان دچار نشویم. افرادی که بیش از اندازه به نظرهای دیگران توجه میکنند، کمتر اهل عملاند؛ زیرا همواره درگیر راضی نگه داشتن دیگراناند. (33)
نباید کاری کنیم که دیگران نظرهایشان را به ما تحمیل کنند و در تصمیمگیریها اختیار ما را بگیرند.
از شخصیتگرایی بپرهیزید. راه شکوفایی خلاقیت، تفکر آزاد است.بیشتر بخوانید: مهارتهای زندگی ؛ مهارت مدیریت زمان
4. کنار گذاشتن تعارف و رودربایستی
رودربایستی با دیگران و بله گفتن به هر درخواستی بدون توجه به برنامهی شخصی و میزان اهمیت درخواستها، به معنای نه گفتن به دقیقهها و ساعتهایی است که از آنِ خودتان است. (34)
یک بار دل را به دریا بزنید و بدون تعارف حرف دلتان را بر زبان بیاورید. خواهید دید که هیچ مشکلی پیش نمیآید. گامهای بعدی در کنار گذاشتن این عادت وقتگیر، بسیار راحتتر خواهد بود.5. همیشه در دسترس نبودن
گاهی شهرت و در دسترس بودن بیش از اندازه، مانعی جدی در استفاده از زمان است. اهل شهرت نباشید. «آسایش در گمنامی است». (35)
اطمینان یابید زمانی که دیگران نباید مزاحم کارتان شوند، در دسترس آنان نباشید. (36) لزومی ندارد همیشه:
تلفن همراهتان روشن باشد؛
محل کارتان مشخص باشد؛
و به تماسهای تلفنی پاسخ بدهید.
فرصتسوزی یا فرصتسازی! انتخاب شما کدام است؟6. تقویت ضعفهای ارتباطی!
ضعف فرد در گفتن، درک مطلب، نوشتن و خواندن موجب میشود که وی نتواند به خوبی مطالب خود را به دیگران بفهماند یا سخنان دیگران را درک کند. (37) از این روی، در تعامل با دیگران زمان بیشتری را از دست میدهد.7. توقع نداشتن از دیگران
انتظارهای دیگران را تا آنجا که میتوانید برآورده کنید، اما از دیگران انتظاری نداشته باشید؛ چرا که این مسئله موجب میشود رشتهی مدیریت زمان از دستتان خارج شود. بدینترتیب، زمان بسیاری را در انتظار برآورده شدن انتظارها یا فشار روانی حاصل از نتیجه نگرفتن آنها و از سرگیری کارها هدر میدهید. این اصل را اجرا کنید و از نتیجهی آرامشبخش آن لذت ببرید.8. برخورد منطقی با مهمان ناخوانده
مهمان ناخوانده هر کسی است که بدون وقت قبلی به فضای تمرکز شما وارد میشود؛ در منزلتان، محل کارتان، مسیر یا … برای داشتن برخوردی منطقی با چنین افرادی:
- قدرت «نه» گفتن را در خود تقویت کنید. کافی است بخواهید؛
- تعارفهای معمول را کنار بگذارید و با دیگران رودربایستی نداشته باشید؛
- به این پرسش پاسخ دهید: زمان چه کسی مهمتر است؟
- برای زمان دیگری که در برنامهی خودتان از پیش برای این کار در نظر گرفتهاید، با او قرار بگذارید؛
- با اجرای پیشنهاد قبلی، دیگران میآموزند که خودشان را با برنامهی شماه هماهنگ کنند. (38)
میهمان گرچه عزیز است ولی همچو نفس خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود!
(در مورد میهمان ناخوانده)9. حدود استفاده از تکنولوژی را رعایت کنید
هر چند با ورود تکنولوژی به عرصهی زندگی، کارها بسیار شتاب گرفته است، گاهی زمان تلف شده در اثر استفادهی نادرست از آنها، از زمان صرفهجویی شده کمتر نیست. برای نمونه به موارد زیر توجه کنید و با به کارگیری نکتههای یادشده، زمان ذخیره شده را حفظ نمایید:الف) اینترنت
برای جستوجو در اینترنت، محدودیت زمانی داشته باشید تا در دام گردآوری اطلاعات بیاستفاده نیفتید. همواره باید میان آنچه میتوانید به دست آورید و آنچه استفاده میکنید، تفاوت بگذارید. (39)ب) تلفن
دلیلی بزرگ برای اثبات وقتشناسی، کوتاه کردن تماسهای تلفنی است. (40) اما نکتههای دربارهی استفاده از تلفن:
- این فکر را در خود تثبیت کنید که نیاز تلفن کننده از نیاز شما به تمرکز مهمتر نیست؛
- از سیستم ضبط پیامهای تلفنی (پیغامگیر) استفاده کنید. با این روش، تنها به تلفنهای ضروری و مرتبط پاسخ میدهید؛
- در ساعتهایی که کاری مهم دارید یا حجم کارتان بالاست، تلفن را قطع کنید؛
- هنگامی مکالمه، برای هر تماس تلفنی محدودیتی زمانی مشخص کنید. (41)ج) تلویزیون
از آنجا که تلویزیون عمومیترین و شایعترین وسیلهی ارتباطی است و تنوع بالایی در برنامهها دارد:
- لیست برنامهها را ببینید و تنها پای برنامههای از پیش تعیین شده بنشینید؛
- اگر به اهمیت و اولویت کارهایتان پی ببرید، خواهید دید که بیشتر برنامههای تلویزیون برای شما غیرضروری، بیاهمیت و بدون فایدهاند.10. رویدادها را مدیریت کنید
از بزرگ شدن مشکلات کوچک پیشگیری کنید. اقدامی سریع در رفع اشکالی کوچک در ماشین، ما را از گرفتاریهای بزرگ بعدی نجات میدهد.
«اولویتبندی در اقدام» را در نظر داشته باشید. (42)
یک نکته: هر کس ممکن است سارقان زمانی ویژه خود داشته باشد. آنها را شناسایی کنید و به موارد بالا بیفزایید. سپس لیست عوامل اتلاف زمان را بررسی کنید و مواردی را که با آنها روبه رویید، علامت بزنید. آنها را بر پایهی اهمیت فهرست کنید و از میان بردارید.
زندگی کوتاه است اما طولانیترین چیزی است که در اختیار ما انسانها قرار دارد.نمایش پی نوشت ها:
1. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابوذر فرمودند: کن علی عمرک اشح منک علی درهمک ودینارک؛ «بر صرف عمرت بخیلتر باش تا صرف درهم و دینارت» (محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج74، ص 76).
2. امام علی (علیه السلام): من لم یعرف مضرة الشی لم یقدر علی الامتناع منه؛ «کسی که زیان چیزی را نداند، نمیتواند از آن جلوگیری کند» (عبدالواحدبن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 106).
3. مهدی نیلیپور، مدیریت زمان (1)، ص 8.
4. جان ماکسول، صفتهای بایستهی یک رهبر، ترجمهی مهدی قراچهداغی، ص 21.
5. اقتباس از: الک مکنزی، مدیریت بهرهوری از زمان، ترجمهی محمدرضا رضاپور، ص 157- 165.
6. محمدعلی حقیقی و محمدمهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص90.
7. همان، ص 183- 192.
8. امام صادق (علیه السلام): لاتشعروا قلوبکم الاشتغال بما قد فات فتشغلوا اذهانکم عن الاستعداد لما لم یأت (محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص 316).
9. امام علی (علیه السلام): انما الدنیا ثلاثة ایام… ولا تدخل علیک الیوم هم عذ، یکفی الیوم همه، وغدا داخل علیک بشغله، انک ان حملت علی الیوم هم غد زدت فی حزنک وتعبک، و تکلفت ان تجمع فی یومک ما یکفیک ایاما، فعظم الحزن وزاد الشغل و اشتد التعب وضعف العمل للام ل (محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج12، ص 149).
10. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 51.
11. همان، ص 43.
12. یسیرالهوی یفسد العقل (عبدالواحدین محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 64، ح 824).
13. الک مکنزی، مدیریت بهرهوری از زمان، ترجمهی محمدرضا رضاپور، ص 193.
14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج95، ص 92.
15. فرحناز فردوسیان، ارزش وقت در اسلام، ص 34.
16. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 38.
17. امام حسین (علیه السلام): العجلة سفه و السفه ضعف (علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج2، ص 30).
18. امام حسن عسکری (علیه السلام): و لا تعجل بحوائجک قبل وقتها فیضیق قلبک وصدرک ویغشاک القنوط (ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص 136).
19. وامض لکل یوم عمله فان لکل یوم ما فیه (حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج13، ص 169).
20. الامور مرهونة باوقاتها (ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللالی، ج1، ص 293).
21. من ابتدا بعمل فی غیر وقته کان بلوغه فی غیر حینه (شیخ صدوق، خصال، ج1، ص 100).
22. حسین پور آقاسی، حکایتهای بهرهوری، به کوشش آذر ویژه، ص 99.
23. محمد علی حقیقی و محمد مهدی علی مردانی، الگوهایی برای تنظیم وقت مدیریت، ص 99.
24. الک مکنزی، مدیریت بهرهوری از زمان، ترجمهی محمدرضا رضاپور، ص 260.
25. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 50.
26. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) الامور بتمامها (ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللالی، ج1، ص 289).
27. ع. ابراهیمی، برنامهریزی وقت، ص 32.
28. نهجالبلاغه، ترجمهی علی شیروانی، ص 457.
29. کیت کنان، چگونه بر خویشتن مدیریت کنیم؟، ترجمهی قاسم کریمی، ص 11.
30. محمد رضاییزاده و علی اکبر مهاجری، اندیشههای اسلامی در مدیریت، دفتر دوم (مهارتهای مدیریت خویشتن)، ص 2.
31. الجلساء ثلاثة جلیس تستفید منه فالزمه و جلیس تفیده فاکرمه وجلیس لا تفید و لا تستفید منه فاهرب منه (ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللالی، ج4، ص 79).
32. حسین پورآقاسی، حکایتهای بهرهوری، به کوشش آذر ویژه، ص 52.
33. جان سی. ماکس ول، رهبری 360 درجهای، ترجمهی محمود رضاییزاده، سعید خرقانی و علیرضا شاهرخی، ص 125.
34. الک مکنزی، مدیریت بهرهوری از زمان، ترجمهی محمدرضا رضاپور، ص 216- 217.
35. ان فی الخمول لراحة (عبدالواحدین محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 319).
36. فرحناز فردوسیان، ارزش وقت در اسلام، ص 12.
37. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 53.
38. ر. ک: الک مکنزی، مدیریت بهرهوری از زمان، ترجمهی محمدرضا رضاپور، ص 167- 182.
39. روبرتا روش، مدیریت زمان، ترجمهی مژده شیرازی منش، امیر حسین فهیمی، حسام شهریاری و سیدحسین اصولی، ص 120.
40. سعید اسلامی، مدیریت کاربردی وقت، ص 57.
41. الک مکنزی، مدیریت بهرهوری از زمان، ترجمهی محمدرضا رضاپور، ص 123- 135.
42. ر. ک: ص 8.
منبع مقاله :
پرویزی، جواد، (1392)، زمان را نگه دارید، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.
برگرفته از سایت راسخون
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی حادثه تروریستی در اهواز
در پی حادثهی تروریستی صبح امروز (شنبه) در اهواز که به شهادت و زخمی شدن جمعی از مردم عزیزمان منجر شد حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با تسلیت به خانوادههای شهدای این حادثهی تلخ و تأسفبار تأکید کردند: این جنایت، ادامهی توطئهی دولتهای دستنشاندهی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار دادهاند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسمهتعالی
حادثهی تلخ و تأسفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریستهای مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. این مزدوران قسیالقلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند. دلهای پرکینهی آنان نمیتواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. جنایت اینها ادامهی توطئهی دولتهای دستنشاندهی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار دادهاند. به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همهی دشمنیها فائق خواهد آمد.
اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانوادههای این شهیدان عزیز عرض میکنم و صبر و سکینهی الهی را برای آنان و علوّ درجات برای شهیدان مسألت مینمایم. دستگاههای مسئول اطلاعاتی موظفند با سرعت و دقت، دنبالههای این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجهی مقتدر قضائی کشور بسپارند.
سیّدعلی خامنهای
۳۱ شهریور ۱۳۹۷
منبع :khamenei.ir
تدبر در قرآن
بسمه تعالي
بدینوسیله به استحضار می رساند مرکز آموزش عالی حوزوی حضرت قاسم بن الحسن (علیهماالسلام) جهت تربیت مربی در رشته ی تدبر در قرآن ویژه خواهران طلبه(سال سوم به بعد در مقطع سطح دو و بالاتر) با همکاری موسسه تدبر در کلام وحی برگزار می کند.
زمان برگزاری کلاس: روزهای پنج شنبه از ساعت ۸ صبح
مکان: بزرگراه آهنگ، شرق به غرب. ابتدای خروجی امام علی(علیه السلام) شمال. خیابان شهید صالحی. موسسه فرهنگی مذهبی حضرت قاسم بن الحسن(علیهماالسلام). واحد خواهران
جهت ثبت نام به صورت حضوری و يا اینترنتی به آدرس : www.tadaborquran.com (موسسه تدبر در كلام وحي) مراجعه فرماييد.
تلفن تماس:۰۹۱۹۲۹۵۹۴۷۰
مهلت ثبت نام: ۹۷/۰۷/۰۴
شروع كلاس: ۹۷/۰۷/۰۵
بن بست وجود ندارد به شرط اینکه ....
صبح روز یکشنبه ۲۴ تیرماه خبر مهمی بر روی خروجی خبرگزاری ها و رسانه ها قرار گرفت. خبر حاکی از جلسه ی مهم رهبر انقلاب با هیئت دولت بود؛ جلسه ای خارج از برنامه های از پیش معین شده ی رهبر انقلاب. تا به حال، رهبر انقلاب معمولاً در هر سال، یک یا نهایتاً دو بار با «کابینه ی دولت» دیدار می کردند؛ یک دیدار در ماه مبارک رمضان، و در کنار سایر دیدارهای رمضانی ایشان بود که عمده ی آن نیز به نهج البلاغه خوانی و ذکر توصیه های اخلاقی و رفتاری مدیران و مسئولان طراز اول اجرایی کشور اختصاص می یافت، و یک دیدار هم در شهریورماه و هم زمان با هفته ی دولت که معمولاً رهبر انقلاب ضمن برشمردن برخی از محاسن و معایب دولت، توصیه هایی اجرایی برای پیشبرد بهتر امور به هیئت دولت می فرمودند. اما حالا در واپسین روزهای تیرماه، رهبر انقلاب، دیدار دیگری را خارج از روال مذکور ترتیب دادند.
جالب آنکه برخلاف دو دیدار قبل که معمولاً درخواست برگزاری آن از سوی هیئت دولت به رهبر انقلاب داده شده بود، این بار رهبر انقلاب هیئت دولت را برای حضور و برگزاری جلسه فراخواندند.
محتوای جلسه از چه قرار بود؟
با نگاهی به محتوای منتشرشده از این جلسه، مشخص می شود که رهبر انقلاب با توجه به «شرایط خطیر» کنونی کشور در حوزه ی اقتصادی، دغدغه ی تشکیل این دیدار برای حل مشکلات برزمین مانده در این حوزه را داشته اند. این مشخص است که شرایط حاضر کشور، شرایط ویژه ای است و دشمن در برنامه ی خود سه نوع فشار را در نظر گرفته است: «فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی.»(۱۳۹۷/۳/۱۴) هدف دشمن از این سه فشار، به زانو در آوردن مردم و مسئولین کشور است؛ هدف، اختلال در دستگاه محاسباتی مسئولان برای القای «وضعیت بحرانی» و تفکر «نمی توان و نمی شود» به آنان است.
در زمانه ی جنگ، باید قرارگاه فرماندهی ثابتی وجود داشته باشد که همه ی بخش ها اقدامات خود را با آن هماهنگ کنند، وگرنه ممکن است هر یک از جبهه ها به سلیقه ی شخصی عمل کرده و خدای نکرده حتی منجر به صدمات به جبهه ی خودی شوند. در جنگ اقتصادی امروز نیز، ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی، «تیم اقتصادی» دولت است.
رهبر انقلاب اما دقیقاً مبتنی بر امکانات و ظرفیت های واقعی کشور در نقطه ی مقابل این تفکر قرار دارند. از نظر ایشان درست است که وضعیت کشور با چالش هایی همراه است اما بدان معنا نیست که کشور در «انسداد» یا «بن بست» قرار دارد. «این راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بن بست وجود ندارد. هدف جبهه ی مخالف نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و دشمن ما این است که راه را بن بست نشان بدهد. خودشان هم میگویند ما بایستی این کارها را بکنیم، این فشارها را وارد کنیم، این محاصره را بکنیم، این تحریم را بکنیم، تا مسئولان جمهوری اسلامی در محاسبات خودشان تجدیدنظر کنند. من عرض میکنم؛ ملاحظه ی واقعیّتها نه فقط موجب میشود ما در محاسبات گذشته مان تجدیدنظر نکنیم، بلکه ما را به درستىِ راهی که پیمودیم و راهی که انقلاب جلوی ما گذاشته، مطمئن تر میکند.»(۱۳۹۱/۵/۳) اما چگونه می توان از این گردنه عبور کرد و به قله ی مقصود رسید؟
۱. داشتن انگیزه و روحیه قوی
اولین نکته، داشتن «روحیه ی قوی، انگیزه، شجاعت و عزم راسخ»(۱۳۹۷/۴/۲۴) است. «همه ی مدیران دولتی باید در مقابل مشکلات با تحرّک بیشتر و با احساس مسئولیّت مضاعف عمل کنند.»(۱۳۹۷/۴/۲۴) پس واضح است که در این شرایط برای حل مشکلات کشور نباید اکتفا به کارهای معمولی روزمره کرد؛ حل مشکلات، شدنی است، به شرط آنکه تلاش و کار مسئولان هم، تلاشی انقلابی و شبانه روزی باشد.
۲. فرماندهی واحد اقتصادی
نکته ی دوم آنکه در زمانه ی جنگ، باید قرارگاه فرماندهی ثابتی وجود داشته باشد که همه ی بخش ها اقدامات خود را با آن هماهنگ کنند، وگرنه ممکن است هر یک از جبهه ها به سلیقه ی شخصی عمل کرده و خدای نکرده حتی منجر به صدمات به جبهه ی خودی شوند. در جنگ اقتصادی امروز نیز، ستاد فرماندهی جنگ اقتصادی، «تیم اقتصادی» دولت است. این تیم اقتصادی دولت است که برای جلوگیری از صدمات و لطمات به اقتصاد کشور، باید «میان دار» و محور اصلی کار و تحرک باشد. چرا که «بر طبق قانون اساسی، رئیس جمهور از امکانات بسیار گسترده ای در کشور برخوردار است؛ خیلی از کارها را می توانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیت های داخلی را بالفعل کنند.»(۱۳۹۶/۳/۱۴) مضافاً اینکه رهبر انقلاب، برای تسهیل بیشتر امورات، با راه اندازی «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سه قوه» بر محور شخص «رئیس جمهور» عملاً دست دولت را برای حل مشکلات اقتصادی کشور بازتر کرده اند.
بسیاری از مشکلات کشور، نه ناشی از دشمنیِ دشمنان، که به دلیل کم کاری ها و سوءمدیریت های داخلی است، آن چنان که آقای رئیس جمهور هم در همین دیدار، در گزارش خود به رهبر انقلاب به آن اشاره کرده و گفت: برخی مسائل همچون اشکالات نظام بانکی و نقدینگی، ارتباطی با تحریم و فشارهای خارجی ندارد و از گذشته وجود داشته است.
۳. چشم ندوختن به نقطه های خیالی
نکته ی سوم آنکه تجربه ی برجام نشان داد که معطل کردن اقتصاد و افکار عمومی جامعه، به موضوعی که افسار آن در اختیار کشور نیست، عملاً موجب اتلاف وقت و عقب ماندگی از کارها است. پس حالا نیز به جای چشم دوختن به «نقطه های خیالی» چون بسته ی پیشنهادی اروپا (که البته بعید است با توجه به اظهارنظرهای مقامات اروپایی، آبی از آن برای کشور گرم شود) ظرفیت ها و استعدادهای کشور را فعال کرد.
۴. چاره اندیشی برای حل سوءمدیریت های داخلی
نکته ی آخر هم اینکه بسیاری از مشکلات کشور، نه ناشی از دشمنیِ دشمنان، که به دلیل کم کاری ها و سوءمدیریت های داخلی است، آن چنان که آقای رئیس جمهور هم در همین دیدار روز یکشنبه، در گزارش خود به رهبر انقلاب، به آن اشاره کرده و گفت: برخی مسائل همچون اشکالات نظام بانکی و نقدینگی، ارتباطی با تحریم و فشارهای خارجی ندارد و از گذشته وجود داشته است.
این ها مسائلی هستند که اتفاقاً بر سر آن، اجماع همه ی خبرگان و کارشناسان فن نیز وجود دارد؛ مسائلی که حل آنان به طریقه ی درست، می تواند تا حد زیادی، موجبات شکوفایی اقتصادی را فراهم کند. جالب آنکه رهبر انقلاب نیز در بیان «راهکارها»ی خود برای حل مشکلات اقتصادی کشور، بر موضوعاتی که حل آنان به چگونگی اقدامات مسئولان کشوری (نه دشمن بیرونی) ارتباط دارند اشاره فرمودند؛ موضوعاتی چون: «تهیه ی نقشه ی راه اقتصادِ باثبات»، «تقویت بخش خصوصی»، «ضرورت برخورد قاطع با متخلفان»، «اِشراف و اِعمال قدرت دولت بر مبادلات مالی»، «جدی گرفتن سیاست های اقتصاد مقاومتی»، «اقدام بهنگام و علاج واقعه قبل از وقوع»، «مبارزه ی واقعی با فساد»، و «حرف زدنِ رودرروی مسئولان با مردم و بیان شرایط».
* منتشرشده در شماره ی ۱۴۲ هفته نامه ی خط حزب الله
حجاب فی المدت المعلوم
حجاب ؛ یعنى… دقّت در برخورد، که آلوده نشوى و آلوده نسازى؛ که اسیر نشوى و اسیر ننمایى ، حجاب تنها مخصوص زن نیست که مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند و دلها را به خود گره نزنند ، که هر کس در سر راه دلها بنشیند ، او راهزن است و طاغوت . مقدار حجاب و پوشش ، با در دست داشتن این بینش و این ملاک ، روشن مى شود که همیشه یک شکل و یک مقدار ندارد ….
راسخون : در طول تاریخ دأب خداوند و سنت الهی بر این بوده که مؤمنان باید در صدق دین داری و گفتارشان امتحان بشوند [عنکبوت/2و3] تا بعضی افراد نتوانند به واسطه ظاهر دینی خود دین دار شمرده بشوند و یا به اسم آنها دین لطمه بخورد . یکی از این موارد پر تکرار کشف حجاب هایی بود که پس از انقلاب اتفاق افتاد و بعضی با برگشتن از مواضع انتخابی خود در پوشش و حجاب گاها تبدیل به سوژه های چند روزه اخبار و شبکه های و اجتماعی می شوند . اینکه حجاب خوب است یا بد و یا اجباری یا اختیاری کدامش بهتر است را واگزار به درک و تحلیل خواننده و برداشت هایش از جریان دختر خیابان انقلاب و ظاهر سازی های عروس خطیب معروف با ظاهر چادری در حمایت از حجاب اختیاری که امروز در شرف طلاق است و آمار های تجاوز و نا امنی در کشور های متمدن و آزاد ، واگزار می کنیم .
امّا این افراد چه باور هایی دارند؟
این متن یکی از پست های اینستگرام این خانم مجری محجبه سابق رسانه است:
«نجابت در ذات آدمهاست… مهم نیست کجایی و چه میکنی
پوشش ظاهری هرچه که باشد انتخاب توست و محترم… مهم اتفاقی است که جامعه میپسندد…
گاهی تغییر برای زندگی لازم است… گاهی بابت تغییر سرزنش میشوی… مهم خود تویی… خود تو»
* اگر نجابت در ذات انسان است پس حیاء که دستور به پوشش ظاهری و غیر باطنی است چه خاصتی دارد؟
* اگر ملاک کار افراد و نیات آنها نیست و رضایت خود فرد مهم است، پس چه نیاز به دین است همان اومانیسم هم برای انسان لذت بخش می تواند باشد. و بی جهت نیست فلان سلبریتی از رقاص محبوس فلان شبکه اجتماعی حمایت می کند می گوید: «جرم تو هنرت است و برقص و رها باش .»
* اگر ملاک درک و پسند جامعه است که شاید جامعه به سمت برهنگی برود و آن روز شما جزو کسانی هستید که جامعه پسند رفتار می کنید ؟
* تغییر در زندگی به قیمت نان خوردن چند روزه از ظاهر دینی است؟ هر وقت خسته شدید باید باور دینی را تغییر دهیم ؟ و ندانیم با این کار چه باور های سستی را بر باد می دهیم؟
این خانم در یکی دیگر از یادداشت هایشان این طور نوشتند:
«همه مردم در عقاید ، دیدگاهها ، باورها ، انتخابها ، تصمیمها و نظرات خود با دیگران متفاوت هستند و هیچکس مانند دیگری نیست … مهّم نیست که ما چقدر آن عقاید را باور داریم. کمترین کارى که حدّاقل در ظاهر میتوانیم انجام دهیم ، این است که به جای ایجاد دیوار و فاصله ، پل ارتباطی بسازیم .
چادر یک پوشش است… مانتو یک پوشش است و همه در قالب چارچوب موازین کشور قابل احترامند …
شما چطور فکر میکنید؟
پ.ن : بالاخره مهمترین یا شاید سختترین تصمیم زندگیم رو گرفتم… از امروز میخوام خودم باشم… همین.»
* در اینکه شما باورتان به عقائد دینی عمیق نیست ، جای تردید نیست و اینکه با دیگران این را به اشتراک بگذارید هم اشکالی ندارد ، امّا نباید این را به عنوان یک باور و سبک دین داری مطرح کنید و در حقیقت شریک این سست باوری باشید .
*بله چادر واجب نیست و با مانتو هم می شود دین داری کرد امّا به شرطی که اصل حجاب فهمیده شده باشد نه اینکه با موهای آشکار تبلیغ حجاب با مانتو کنید که این در واقع همان اسلام امریکایی است .
یکی از دقیق ترین تعاریف حجاب این بیانات استاد مرحوم علی صفایی است:
«1- مادام که تلقى ما از خویش عوض نشود ، حجاب هیچ مفهومى نخواهد داشت و چیزى جز کفن سیاه و قبرستان خانه و مرگِ نشاط زندگى و نابودىِ شادى ها ، عنوان نخواهد گرفت و هزار عذر، خواهى داشت که خودت را از آن آزاد کنى .
2- حجاب ؛ یعنى… دقّت در برخورد ، که آلوده نشوى و آلوده نسازى ؛ که اسیر نشوى و اسیر ننمایى .
3- حجاب تنها مخصوص زن نیست که مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند و دلها را به خود گره نزنند ، که هر کس در سر راه دلها بنشیند ، او راهزن است و طاغوت .
مقدار حجاب و پوشش، با در دست داشتن این بینش و این ملاک، روشن مى شود که همیشه یک شکل و یک مقدار ندارد.
تو در برابر آتش سوزانى که حتى کفش ها و دمپایى ها تحریکش مى کنند و تمام وجودش را مى سوزانند، وضعى خواهى داشت که در برابر سلمان و یا وجود سازمان گرفته ى دیگر ندارى. در برابر آنها که در دلشان مرض ها و آتش هاست، حتى صداى تو و رفت و آمد تو کنترل مى شود و پوشیده مى گردد.»
*ای کاش زمان به عقب بر می گشت و از روز اوّل همین فرد امروزی بودید و به اصرار یا اجبار یا جبر محیط یا کسب درآمد تظار به حجاب نمی کردید که مردم برایمان سوژه درست کنند و خاطرات باد های سوئیس را مرور کنند و به محجبه ها بتازند و همه را به یک چوب بسنجند.
ای کاش همه همان «خود» واقعی باشیم که در خلوت و حقیقت هستیم. البته حق می دهم که دلایلی نمی گذارد که بعضی خودشان باشند و به دلایلی باید عده ای نقش بازی کنند و قطعا خودشان و جامعه و … ناراضی هستند ولی باید این شهامت را بیاموزیم و اجرا کنیم.
به قلم : حجت الاسلام مرتضی باقری
منبع:سایت راسخون