نقش زنان در فرهنگ سازی حادثه عاشورا - بخش دوم
بخش دوم:
نقش زنان در قیام عاشورا تحت سه عنوان «زنان قبل از عاشورا» و «زنان در جریان عاشورا» و «زنان پس از عاشورا»
نقشهاي زنان در نهضت عاشورا
نقش اول ـ تبيين حقيقت قيام: قيام و مسافرت امام حسين از مكه به سوي كوفه،براي جنگ با بني اميه نبود، بلكه براي نهي از منكر، تغيير بدعتها، اصلاح كار امت وآشكار ساختن حق و حقيقت بود.
همراه آوردن بانوان، نظر به اوضاع و احوال و عوامل طبيعي آن روز ، اين مطلب راتأييد ميكند كه حركت امام حسين از حجاز به سوي عراق به سبب دعوتنامههايي بودكه رجال بزرگ اهل كوفه به او نوشته بودند و خواستار سفر امام به كوفه بودند بر حسبوظيفة ديني به دستياري و تشريك مساعي اهل كوفه، احكام و حقايق اسلام را ترويجكنند. وجود بانوان در اين مسافرت حاكي از ا´ن بود كه حضرت، دعوت كوفيان را از صميمدل قبول كرده و با زن و فرزند به طرف آنها رهسپار گرديده است و خيال حيله و دورنگي وفرار در كار نبوده است. اين معني در تهييج اشخاصي كه به وعدههاي خود وفا نكردند، اثرمهمي داشت.
نقش دوم ـ تعيين حد فداكاري در راه دين: طبق آيات و روايات مختلف، مسلماندر راه دين و حفظ آن بايد از مالو جان خويش بگذرد. امام حسين عملاً اين مطلب را بهعموم مردم تعليم داد. براي اين كه فطرت بشري طوري آفريده شده كه در بيشتر وقتهااز جانبازي و كشته شدن خود چندان وحشتي ندارد، اما هنگاميكه متوجه شد در صورتتسليم نشدن، زن و بچهاش گرفتار خواهند شد، در برابر دشمن تسليم ميگردد و اعتذارمينمايد.
امام حسين در كربلا در شرايط سختي قرار گرفته بود. او و خانوادهاش، با ياران كم ونبودن آب و آذوقه، در ميان سي هزار دشمن محاصره شده بودند. ناله و پريشاني خواهرانو دخترانش او را متأثر ميسازد و مكرر از طرف دشمن به او تسليم شدن در برابر يزيدپيشنهاد ميشود. با اين همه تا آخرين لحظه، عزت و شهامت خود را حفظ كرد، به خواريو ننگ ، تن نداد و در برابر ستمكاران سر تسليم فرود نياورد.
روز عاشورا كه به تدريج نشانههاي گرفتاري بانوان ظاهر ميشد، آنان را به صبردعوت ميكرد و به ثواب اجرهاي پروردگار اميدوارمي ساخت. امام حسين با اين رفتار وگفتار، ارزش و اهميت دين را بيان نمود و به تمامي مسلمانان درس دينداري داد.
نقش سوم ـ گريه و ناله: خاندان امام حسين در جاهاي مختلف و حساس طوريناله و گريه نمودهاند كه حتي دشمنان را هم منقلب و متأثر ساختهاند. اين گريهها آن روزمانند شعله سوزاني بود كه بر خرمن هستي و كاخهاي بيداد حكومت بني اميه ميافتاد ونابودش ميكرد. شهادت امام حسين و ياران وي با آن وضع رقت بار، آنقدر مردم را متاثرنميكرد كه نالهها و گريههاي بانوان، مردم را تحت تاثير قرار ميداد. ناله و گرية بانوان درروز عاشورا، مجلس ابن زياد و يزيد و ساير جاها پس از واقعه كربلا گوياي يك نسيم جانافزا و حيات بخشي بود كه هر ساعت بر پيكره اين نهضت عظم ميدميد، بر افروختهترميكرد و درهمه جا ا´ن را زنده نگه ميداشت و نميگذاشت نفوذ بني اميه آن را از بين ببردوبي اثر نمايد. در شهر كوفه، شام، مدينه وبين راهها با گريهها و نالههاي جان سوزخود،طوري شهادت و واقعة عاشورا را مجسم ميساختند، گويا مردم آن واقعة اسف بار راديدند…
نقش چهارم ـ اسيري بانوان: موضوع اسيري آل پيامبر پس از كشتن عزيز انشانا´ن روز نظر تمامي مسلمانان كاري بود برخلاف منطق دين و قرآن، مخصوصاً با آن وضعرقت بار. شكنجه و فشاري كه در كربلا در راهها و در شهر شام به آنان روا داشتند. ديگربني اميه نتوانست روي اين عمل خلاف دين و قرآن خود، پردهپوشي كند، در نتيجه،دشمني آنان با پيامبر و فرزندانش، قرآن و اسلام، جلوي چشم همه مردم آشكار شد.مسلمانان به تدريج حساب آنها را از اسلام و قرآن جدا كردند.
بانوان هم موضوع اسيري خود را با لحن انكار و اعتراض به كارهاي بني اميه درجاهاي متعدد ذكر مينمودند و مردم را منقلب ميكردند. هنگاميكه اهل شام از اهلبيتعصمت پرسيدند: شما كيستيد؟ سكينه دختر امام حسين فرمود: «ما اسيران آل محمدهستيم».
در مجلس يزيد، فاطمه دختر امام حسين صدا زد: اي يزيد دختران رسول خدااسير باشند؟
بر اثر اين سخن حاضران و خانوادة يزيد در پس پرده صدايشان به گريه بلند شد.
شكي نيست اين نوع تأثّرات براي اسيري آل پيامبر، خشم و نفرت مردم را برامويان برانگيخت و حكومت آنها را در نظر مردم منفور و متزلزل ساخت و آنچه در كربلا،در كوفه و در مسير شام به وقوع پيوست، سودمندترين تبليغ بر ضد بني اميه بود.
نقش زنان را ميتوان به سه بحث عمده تقسيم كرد:
1 ـ زناني كه قبل از عاشورا حضور خود را نشان دادهاند ـ از مدينه تا كربلا
2 ـ زناني كه در روز عاشورا نقش آفريني كردند ـ در روز حادثه
3 ـ زناني كه بعد از عاشورا نقش داشتند ـ از كربلا تا شام و تا مدينه
1ـ زناني كه قبل از عاشورا حضور خود را نشان دادهاند ـ از مدينه تا كربلا
الف) زناني كه در آغاز حركتِ امام از مدينه، نزد او آمدند، چون مخدرات آن حضرتو عمههايش و زنان بنيعبدالمطلب كه با گريه و شيون، نوحه كردند و از امام خواستند كهمانع سفر شوند. هم چنين تنها همسر پيامبر بزرگ اسلام (ص) ام سلمه كه امام وصيتخويش و امانت خود را به او سپرد.
ب) زناني كه در ميانه راه همسران خود را تشويق كردند تا به كاروان امام بپيوندند؛زناني چون همسر زهير بن قين و همسر عبدالله كلبي.
ج) زناني چون طوعه كه «مسلم» را ياري كرد.
2ـ زناني كه روز عاشورا نقش آفريني كردند ـ حادثة كربلا
زناني كه روز عاشورا حضور داشتند، هم از اولاد علي و خاندان اهل بيت بودند و هماز ديگران؛ زناني چون ام وهب و همسر وهب، كه اولين شهيد زن در عاشورا بود. ام وهبنظاره گر رشادتهاي فرزند خويش بود كه فرزندش نزد او برگشته و گفت: ا´يا راضي شديمادر؟ ام وهب گفت: وقتي راضي ميشوم كه در راه فرزندان رسول الله كشته شوي.
ديگر زن، مادر عمرو بن جناده، وقتي فرزندش به شهادت رسيد، سرش را به سويمادر پرتاب كردند و مادر سر فرزندش را برداشته و به سوي دشمن انداخت ديگر زني ازقبيله بكر بن وائل بود كه از سپاه عمر سعد جدا شده و به امام پيوست و قبيلة بكر را بهياري طلبيد و هم چنين زن زهير كه به غلامش دستور داد برو آقاي خود را كفن كن و غلام رفت .
3 ـ نقش زنان بعد از عاشورا ـ از كربلا تا شام و بازگشت به مدينه
نقش عمده زنان در حادثه بعد از عاشورا است كه خاندان اهل بيت به اسارت درآمده و زينب كبري و دختران سيدالشهدا در پيام رساني عاشورا نقش آفريني كردند.زناني چون زن خولي و زن فردي به نام مالك بن نصر كندي كه در اعتراض جنايتهايشوهرانشان از همسر خود جدا شدند.
فعاليتها و حماسه زن عاشورايى را پس از قيام، مىتوان به دو بخش تقسيم نمود:
الف) حماسه آفرينى زينب ، در نهضت عاشورا
ب) نقش و فعاليتساير بانوان، در اين نهضت
الف)حماسه آفرينى زينب در نهضت عاشورا
همان گونه كه مىدانيم، حفظ و نگهدارى يك نهضت و انقلاب، از انجام آن مهمتر است . حضرت زينب بعد از حادثه جانسوز دهم محرم الحرام سال 61 هجرى، پيام رساى خويش را از دشتخونين كربلا براى مسلمانان ابلاغ نمود و آن را براى هميشه در تاريخ، زنده نگاه داشت .
البته، حضور و نقش عظيم آن حضرت در نهضت كربلا، منحصر به بعد از قيام نيست، بلكه ايشان از ابتداى راه، حضورى فعال و تعيين كننده در انقلاب حسينى داشتند . هميارى حضرت زينب با امام حسين در انجام مسؤوليتها را مىتوان بزرگترين نقش آن حضرت، تا قبل از ظهر عاشورا دانست . آن حضرت به عنوان امين امام، بخش وسيعى از مسؤوليتها و امور كاروان را بر عهده داشت، تا امام فرصت و فراغ بيشترى براى آماده سازى قيام داشته باشد .
اما اصلىترين وظيفه حضرت زينب ، بعد از ظهر عاشورا، متجلى مىشود . اگر نبود آن عالمه غير معلمه در كربلا، نه تنها انقلاب امام حسين دستخوش تحريف مىگرديد، بلكه اسلام نيز در معرض خطرى جدى قرار مىگرفت .
تبليغ پيام شهادت، سرپرستى قافله اسرا، پرستارى از امام سجاد ، حفظ و حراست زنان و كودكان، و … مسؤوليتهاى سنگينى بود كه آن حضرت پس از قيام عهده دار بود .
سخنرانى حضرت زينب ، در بارگاه ابن زياد و يزيد، آن چنان شورانگيز بود كه اركان حكومت اموى را به لرزه انداخت . سخنان پرشور او در تشريح اهداف انقلاب حسينى و بيان اوضاع اندوهبار روز عاشورا، دسيسهها و جنايات رژيم را برملا نمود . روشنگرىهاى آن حضرت، توانست جامعه چشم و گوش بسته آن زمان را بيدار كند . پيامد تلاشهاى حضرت زينب انقراض حكومت اموى و جلوگيرى از اتلاف خون پاك شهداى كربلا، و در نتيجه، احياى مجدد اسلام بود .
و مدينه ، به افشاگرى بنى اميه اقدام نمود و چهره كريهشان را به مردم نشان داد; و اين خود قيامى ديگر شد، براى براندازى دستگاه فاسد خلافت .
خطابههاى پرشور حضرت زينب هراسى عظيم در دل بنى اميه پديد آورد و به همين جهت، ايشان را به مصر تبعيد نمودند; اما غافل از اين كه اين زن فصيحه بليغه پيام شهادت را به مصر نيز خواهد برد، و سرانجام، اين اسطوره صبر و ايثار در 15 رجب سال 62 هجرى، در تبعيد، به ملكوت اعلى پيوست .
گر چه زينب اندكى بيش، پس از واقعه جانسوز كربلا زندگى نكرد، ولى در همين مدت اندك، كنگرههاى كاخ ستم را فرو پاشيد، و پيام عاشوراى امام حسين را تا ابد ماندگار كرد .
ب)نقش ساير زنان پس از قيام
غير از زينب ، عده ديگرى از زنان نيز بودند كه به رهبرى و مديريتحضرت ، كارهاى تبليغى و فرهنگى بسيارى پس از حماسه عاشورا انجام دادند كه تاثير زيادى بر جامعه آن روز داشت و چه بسا اثرات آن تا به امروز ادامه دارد .
نقش آفرينى زنان را پس از قيام عاشورا، از دو بعد عمل و گفتار، مىتوان مورد بررسى قرار داد:
•· نقش عملى زنان پس از قيام عاشورا
بعد از به پايان رسيدن جنگ، زنان در عرصه عمل، نسبتبه فاجعهاى كه از سوى دستگاه غاصب يزيد بر امام حسين و يارانش وارد شده بود را به شدت محكوم نمودند . و جالب اين كه اكثر اين زنان، كسانى بودند كه شوهرانشان در سپاه كوفه، بر عليه امام به مبارزه پرداخته بودند .
•· نقش سخنرانى و خطابههاى زنان پس از قيام
علاوه بر اقداماتى كه زنان در عرصه عمل انجام دادند، خطابهها و سخنرانىهاى بانوان هاشمى را مىتوان مهمترين عامل براى روشنگرى مردم و براندازى حكومتيزيد دانست; چرا كه اگر نبود اين افشاگرىها، جامعه خفته آن روز متحول نمىگرديد و نداى حقطلبى و ستيز عليه ستم، بلند نمىشد .
همان گونه كه گذشت، امام سجاد و زينب كبرى بزرگترين نقش را در اين زمينه ايفا كردند . آنها با اخطارها، هشدارها و بيدار باشها، ضربه سنگينى بر آل اميه وارد نمودند . اما ديگر زنان هاشمى نيز كه در نهايت فصاحت و لاغتبودند، نقش مهمى در خنثىسازى تبليغات مسموم اموى داشتند . زنانى چون ام كلثوم و فاطمه صغرى دختر امام حسين و … .
نكته قابل ذكر اين كه طبق آمار تاريخى، زن در روز عاشورا، از سپاه و كاروان امام حسين به اسارت درآمدند، كه از اين عده 6 نفر غير هاشمى و بقيه، زنان بنى هاشم بودند .
اسارت اين بانوان اگر چه اجبارى و ناخواسته بود، ولى آنها را در موقعيتى قرار داد كه توانستند پيام خود را به گوش مردم برسانند . آنان هر جا رسيدند، از فرصتها سود جسته، وقايع كربلا را بازگو كردند .
خطبههاى پرنفوذ اين بانوان بزرگوار، كه مصداق نيكوى امر به معروف و نهى از منكر است، چنان تاثيرى بر اذهان خفته مردم گذاشت كه زمينه ساز تحولاتى عظيم و قيامهايى چون قيام توابين و قيام مختار گرديد .
علاوه بر آن، اين سخنرانىها و روشنگرىها، دستاوردهاى مهم ديگرى نيز داشت كه رسوا ساختن دستگاه حاكم، دادن روح مقاومت و ايستادگى به مردم، ايجاد وحدت و يكدلى در بين مردم جهت مبارزه و قيام، بيدارى افكار و انديشهها، تهيه عوامل سقوط رژيم، توسعه معارف اسلامى، ايجاد ارزشهاى اخلاقى جديد و … از جمله اين دستاوردهاست .
تامل درباره شخصيت و موقعيت هر يك از اين زنان، مىتواند عظمت و بزرگى اقدامات شايسته آنان را جلوهگر نمايد و درسى باشد براى زنان در عصرهاى مختلف، براى وصول به اهداف عاليه اسلام .