بزرگترین کاری که من می توانم برای پیشرفت کشور انجام دهم
شاید فکر کنید حماسه سازی آن هم در عرصه سیاسی و اقتصادی فقط مسئولیتی است که به عهده رجلان سیاسی و اقتصادی است و ما در این زمینه نقشی نداریم !اما کلام مقام معظم رهبری غیر این را نشان می دهد در منظر ایشان یک کار بسیار مهم است که بر عهده ماست و با انجام آن می توانیم بزرگترین گام را در این حماسه برداریم،و آن هم مصرف کالاهای داخلی است !
ایشان در سخنرانی اخیرشان فرمودند :
ما گفتيم: توليد داخلى؛ كار ايرانى، سرمايهى ايرانى. اين معنايش اين است كه زرق و برق نامهاى فرنگى چشمها را به خودش جلب نكند. همه بدانند كه اين محصولى كه دارند ميخرند، ميتواند يك كارگر ايرانى را برخوردار كند؛ ميتواند او را محروم كند، يك كارگر خارجى را برخوردار كند. البته ما همهى بشريت را دوست داريم، اما خب كارگر ايرانى دارد براى سربلندى اين كشور تلاش ميكند؛ جزو مغتنم و عزيز پيكرهى اين ملت است؛ او را بايد تأييد كرد، او را بايد تقويت كرد. بعضىها اين را نميفهمند و درك نميكنند، يا برايشان نشانهى توليد ايرانى و توليد خارجى فرق نميكند؛ يا حتّى بعكس، به جاى اينكه دنبال نشانهى توليد ايرانى بگردند، دنبال نشانههاى توليد خارجى ميگردند؛ اين انحراف است، اين خطا است. همهى مردم مخاطب اين بيانند.
من تأكيد ميكنم، اصرار ميكنم، از همهى ملت ايران درخواست ميكنم، برويد به سمت مصرف توليدات داخلى؛ اين كار كوچكى نيست، اين كار كماهميتى نيست؛ اين يك كار بزرگ است.
بیایید اولین گام را همین امروز برداریم و برای مادرانمان کالای ایرانی هدیه بگیریم !
چگونه خواب امام زمان را ببینیم
شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟
استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب.
شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.
شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم! خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم،کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول…!
استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛ تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی….!
اشعار بسیار زیبا در مدح حضرت زهرا (س)
دريا غريق مرحمت بي كران تو
هفت آسمان تجلي رنگين كمان تو
خورشيد ناز مي كشد از ذرهاي خاك
آنجا كه صبح مي گذرد كاروان تو
صدها فرشته بال نهادند بر زمين
تا دامن خديجه شود ميزبان تو
بهتر شد آن زنان قريشي نيامدند
حوا و مريم اند پرستار جان تو
بر قلبهاي خسته ما هم نزول كن
اي جبرئيل تا به سحر هم زبان تو
يك شاخه ياس در دل مجروح كاشتيم
تنها به احترام مزار نهان تو
در بارش است رحمت بي حد ابر تو
پنهان شده است مثل شب قدر قبر تو
تسبيح تو كه تربت حمزه به قاب داشت
در سينه اش شميم دعاهاي ناب داشت
از كور نيز وقت سخن رو گرفته اي
هر چند چهره تو ز نور احتجاب داشت
در شكر روز ه ا ي كه در سه افطار با تو بود
دستت براي خواهش سائل جواب داشت
جسمت نخواست رخت عروسي به تن كند
از بسكه از بساط جهان اجتناب داشت
با عطر يازده سحر اين باغ آشنا ست
هر چند عمر مادر گلها شتاب داشت
بيتي به شعر صائب تبريزي آمده است
آن شاعري كه طبع روان همچو آب داشت
((چون صبح زندگاني روشندلان دمي است
آن هم دمي كه با عث احياي عالمي است ))
اي جلوه شكوه و جلال پيمبري
تو حجت هميشه به آل پيمبري
قد راست كرده بود و تنومند مانده بود
از آب چشمه ي تو نهال پيمبري
آنجا كه بحث كيفيت عرش مي شود
جز سينه ی تو نيست مثال پيمبري
مرهم به زخم هاي احد بيشتر بنه
تو با خبر هميشه ز حال پيمبري
كمتر به سينه جاي بده بوسه ي نبي
جاري شده است اشك زلال پيمبري
اين لحظه هاي اخر از احمد جدا مباش
اسوده نيست بي تو خيال پيمبري
قدري صبور باش بهشت دل نبي
تو زود مي رسي به وصال پيمبري
چون تو تمام آينه خلق احمدي
هر روز روز تو ست به سال پيمبري
ايام شادماني و روز ولادت است
هنگام شاد بودن و وقت عبادت است
در مصحف خداي تعالي نوشته بود
اين نور با طهور ولايت سر شته بود
پيش از شروع خلقت اين خاك و آسمان
اين دانه را به مزرعه عرش كشته بود
از بسكه بود دست توسل به سمت تو
هر گوشه اي ز چادر تو رشته رشته بود
چندي به التماس زمين كرده اي نزول
اين آخرين مسافرت يك فرشته بود
عالم هنوز طعم محبت به جان نداشت
حب تو در صحيفه مومن نوشته بود
ما را ببخش مدح تو كوثر نداشتيم
ما غير چند واژه ابتر نداشتيم
هر دختري كه ام امامت نمي شود
يا مادر پيمبر رحمت نمي شود
در مجمع خلايق حق فاطمه يكي است
اين وحدت است شامل كثرت نمي شود
آنجا كه پاي كفو علي هست در ميان
هر دختري كه لايق وصلت نمي شود
از اينكه آب مهريه ات بود روشن است
هر خانه اي كه خانه رحمت نمي شود
فردا بيا كه باز قيامت بپا كني
اي بانويي كه بي تو قيامت نمي شود
با اشتياق سمت صراط آوريد رو
زهرا بدون برگ شفاعت نمي شود
اين سينه باز حال و هواي مدينه خواست
يا رب دعاي كيست اجابت نمي شود
آخر مدينه راز پس پرده داشته است
آخر مدينه يار سفر كرده داشته است
لطف مدام حضرت ياسين به دست توست
آري دعا به دست تو آمين به دست توست
آنجا كه سينه در تب اندوه سوخته است
آرامش دوباره وتسكين به دست توست
پير خمين جلوه ي فرزندي ي تو داشت
يعني كه عزت و شرف دين به دست توست
آنجا كه ابر فتنه گري سايه گسترد
نابودي تمام شياطين به دست توست
اسلام با دعاي تو پيروز مي شود
آري كليد فتح فلسطين به دست توست
اين انقلاب جلوه اي از كوثر تو بود
بر روح تو سلام خدا و دو صد درود
سروده جواد محمد زماني
سبک زندگی یک طلبه موفق
برای بدست آوردن سبک زندگی درست کافی سری به سیره عملی افراد موفق بزنیم . ما که طلبه هستیم بهترین الگو را پیش رو داریم ؛ و آن هم علمای عامل به دستورات خدا و انبیا عظام هستند .یکی از طلاب موفقی که در نهایت علامه دهر شد سید محمد حسین طباطبایی صاحب المیزان است . با هم مروری بر چگونگی آغاز طلبگی ایشان می کنیم تا الگویی برای ما گردد :
آغاز کار علامه طباطبایی از بندگی خداوند بوده است یعنی ترک محرمات و انجام واجبات. ایشان که در آغاز جوانی به نجف رفته بودند، قبل از ساکن شدن در نجف به محضر امیرالمومنین رفتند و با تضرع و فروتنی از امام خواستند که استاد ویژه ای برای ایشان برساند. ایشان مدتی در حالت تضرع و گریه در محضر امام بوده است. دعای ایشان مورد استجابت قرار می گیرد. پیامبر فرمود: من شهرعلم و دانش وعلی دروازه ی آن است و هر کس که می خواهد وارد شهر علم بشود باید از دروازه شهر وارد بشود. تواضع و خشوع ما در برابر امامان باعث می شود که در حکمت برای ما باز بشود. یکی از شاگردان علامه می گفت که علامه در زیارت امیرالمومنین به زیرپای حضرت می آمدند و با تواضع و خاکساری گریه می کردند. ایشان راه رسیدن به آستان قرآن و عترت را پیدا کرده بودند. وقتی ایشان از حرم حضرت بیرون رفتند تا اثاث هایشان را بچینند دیدند که یک آقای سید نورانی به او سلام کرد(سیدعلی قاضی طباطبایی) بدون اینکه آشنایی داشته باشند ،این استاد حواله ای است.
آیت الله بهجت می فرمود: به آنچه از روایات و قرآن به شما رسیده عمل کنید و اگر در مرحله ای نیاز به استاد داشتید، خدا خودش آن استاد را از پشت کوه هم که شده می رساند و در مسیر شما قرار می دهد. تا رسیدن به آن مرحله همین آیات و روایات مربی ماست. علامه طباطبایی در عرض یک شب علامه نشده است .ایشان به آیات و روایات عمل کرده است و بعد امیرالمومنین استادی برای ایشان حواله کرده است. سید نورانی اولین دستورالعمل را به علامه داد و آن نماز شب بود. حضرت زهرا(س) فرمود که خداوند نماز را بر ما واجب کرد تا وجود درون ما از کبر و تکبر پاک شود. وقتی وجود ما از کبر خالی شد، دست ولایت امام زمان(ع) و واسطه های آن حضرت در وجود ما باز می شد. تقید به نماز اول وقت و نماز شب دنیا و آخرت را برای شما تامین می کند. نماز شب یک دستورالعمل عمومی برای راهیان حکمت است. سید علی قاضی طباطبایی فرمود: کسی را سراغ نداریم که به حکمت رسیده باشد بدون تقید به نماز شب. اگر نماز شب شما قضا شد قضای آنرا در روز بجا بیاورید. پس نماز شب خیلی مهم است.
سید قاضی طباطبایی وقتی این دستورالعمل را می دهد ، فرد را رها نمی کند بلکه آثار آنرا می بیند و بعد دستور بعدی را می دهد و در این راه کمک می کند تا اینکه فردی مثل علامه طباطبایی به اسرار الهی راه پیدا کند و تفسیر المیزان را بنویسد. شیوه ی تفسیر علامه طباطبایی همان شیوه استادش تفسیر هر آیه با آیات دیگر قرآن است. این نگاه معتقد است که هر آیه فشرده ی شده ی آیات دیگر قرآن است و اگر بخواهد یک آیه به درستی تفسیر بشود باید با اشراف به آیات دیگر قرآن تفسیر بشود. این یک رمز قرآن است. بواسطه ی آیات قرآنی هر آیه قابل تفسیر است. علامه طباطبایی خضوع و خشوعی عجیبی در برابر امام معصوم زمان (عج) داشتند. علامه قبل از افطار به حرم حضرت معصومه می آمدند و هنگام افطار بر ضریح بوسه می زدند. شهید مطهری نوشته :من عارف زیادی دیده ام ولی کسی که قلب مرا برده علامه طباطبایی است و این بخاطر ایشان نبوده است بلکه بخاطر خضوع و ادب ایشان به ولایت و امامت مخصوصا امام زمان (ع)بوده است. یکی از دست پرورده های علامه، شهید مطهری است .این سلسه ی واسطه ها در حکمت بخشی در آخرالزمان است که آنها شاگرد پروری می کنند .
علامه طباطبایی زیاد به مسجد جمکران مشرف می شدند و در محراب مسجد جمکران نماز امام زمان(عج) و صلوات مخصوص را می خواندند و با امام خلوت داشتند. توصیه ی ما به برادران و خواهران دینی این است که مسجد جمکران را قدر بدانید زیرا پایگاه هدایت و تربیت مذهبی است. ما نباید فقط برای برآوردن حاجات به این مسجد برویم. علامه طباطبایی این دو بیت را در محراب زمرمه می کردند :
رشته ای بر گردنم افکنده دوست می کشد هر جا که خاطر خواه اوست
رشته ی گردن نه از بی مهری است رشته ی عشق است و به گردن نکوست
سید علی آقا طباطبایی توصیه می کردند که توسل به ابوالفضل را در کنار انس با قرآن داشته باشید. حضرت ابوالفضل کلیددار بارگاه امام حسین(ع) است. ایشان می فرمود :از نجف به کربلا می رفتم .در راهرو باب القبله شخصی که در لباس مجانین و دیوانگان بود به من گفت: دنبال که می گردی (من عالی ترین عرفان ناب را می خواستم)کعبه ی اولیاء حضرت ابوالفضل است. حالت اشکی به من دست داد و به بارگاه حضرت نگاه کردم و اشک ریختم. اذن داده شد که به حرم امام حسین(ع) بروم. وقتی به ضریح رسیدم همه حجاب ها برداشته شد و نهایت درجه ی عرفان و حکمت به من عطا شد.
(به نقل از حجه الاسلام حیدری کاشانی در برنامه تلویزیونی سمت خدا )
به مناسبت بزرگداشت هفته ی زن و مقام مادر
« فرزند آوری از دیدگاه قرآن کریم »
اساساً ادیان رویکردی مساعد نسبت به پدیده ی باروری داشته اند ، با مطالعه ی آثار مکتوب و کتب آسمانی ادیان این نکته به خوبی روشن میشود که در همگی این کتابها ، پیروان به افزایش زاد و ولد ، باروری و کثرت نفوس ترغیب و تشویق شده اند . تا آنجا که حتی در برخی موارد از آن به عنوان مواهب و نعمات الهی یاد شده است .
«آیه 31 سوره مبارکه اسراء : »
بر اساس آیات مذکور کشتن فرزندان از گناهان است و چنانچه والدین ، فرزندان خود را به دلیل ناتوانی مالی از بین ببرند مرتکب گناهی بزرگ شده اند . آیات کتاب قرآن اشاره دارد که رزق و روزی را خدا مشخص میکند و اوست که بندگانش را برکت خواهد داد . این سخن هرگز به معنای آن نیست که والدین نسبت به فرزندان خود صاحب حق و مسؤلیتی نیستند بلکه بر آنها وظایفی نهاده شده که باید در انجام آنها کوشا باشند ، البته نه آنگونه که خود با مشکل خاصی روبه رو شوند . در آیه ی 233 سوره بقره آمده است که « مادران باید تا دو سال تمام فرزندان خود را شیر دهند و این برای مادرانی است که بخواهند دوران شیر خوارگی فرزندانشان را خودشان کامل کنند . تهیه خوراک و پوشاک مادر به طور متعارف و شایسته بر عهده پدر است ، هیچکس مکلف به تحمل بار مسؤلیت بیش از حد توانایی خود نیست ، نه مادر و نه پدر هیچ کدام نباید به خاطر فرزند متحمل ضرر شوند و اگر آنها با رضایت بخواهند کودک را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آنها نیست . »
« آیه 91 سوره انبیاء : »
با نگاه به آیات ذکر شده در میابیم قرآن زاد وولد را پاداشی از جانب خدا نسبت به بندگان مؤمن و پرهیزگار معرفی میکند . مریم و زکریا هردو به دلیل آنکه پاکدامنی و پاک سرشتی را سرلوحه ی کار خود ساخته اند پاداش خواهند گرفت و آن پاداش چیزی نیست جز تولد فرزند .
«آیه 67 سوره مبارکه مؤمن : »
بنابراین آنچه موجب ایجاد زاد وولد میشود قدرت خداست خالق و پدیدآورنده همه انسان ها اوست نه سایر انسان ها .
«آیه 69 سوره مبارکه توبه :»
در قرآن شکل گیری نطفه ، باروری و زایمان انسان ها از نشانه های قدرت خداوند ذکر شده است . پدیده ای که می خواست و اراده خداوند محقق میشود « آیا او از نطفه ای که در رحم مادر ریخته شده به وجود نیامد ،سپس نطفه به صورت خون بسته در آمد و آنگاه خداوند به او شکل و تناسب اندام بخشید و از روح مذکر و مونث خلق فرمود »
« آیه 11 سوره مبارکه شوری :»
قرآن زاد و ولد موجودات را لطف و مرحمت خدا ونشانه ای از قدرت لا یتناهی او میخواند این موضوعی است که در آیات دیگر نیز بدان اشاره شده است . برای مثال در سوره نور میخوانیم « و شما را اموال و فرزندان فراوان مدد فرماید و برای شما باغ های پرثمر و نهرهای جاری آب نصیب فرماید . » آیه 12 سوره مبارکه نوح و همچنین در سوره اسراء آمده است که :« سپس شما را بر آنها غلبه خواهیم داد و بر ثروت و مال و تعداد فرزندانتان می افزاییم و نفرات شما را بیش از دشمنتان مقرر خواهیم فرمود .»
« آیه 151 سوره مبارکه انعام : »
این موضوع در سوره اسراء چنین ذکر شده است : « فرزندانتان را از بیم فقر و ناداری نکشید ، رزق و روزی آنها و خود شما هم به عهده ماست ، کشتن آنها به واقع گناهی است بزرگ . »
خانم شیرین رحمانی
تو بندگی به شرط مزد مکن
وقتی به خدا ۱ قولی میدیم باید ،همه جوره پاش باشیم…وقتی میگیم رب زدنی علما
…یعنی سختی های راه کسب علم هم تحمل کنی…تحمل کنی که شبا آخرین نفری باشی که میخوابی و صبحها با کلی اشتیاق قبل از همه بیدار شی و سر کلاس سراسر فعالیت و عشق از یاد گرفتن مطلب باشی و اونوقت نتیجه ی امتحان تو خوب نباشه…و این داستان سر دراز دارد…
نتیجه ی اون نگاههایی باشه که خوشایند نیست…فکرهایی…و شاید حرفهایی…
میگن این همه خدا خدا کردین…پس نتیجه تون چی شد؟ وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْفَتْحُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقينَ(سجده-۲۸)… و تو باید بدون لغزیدن به وعده ی صدق خدا ایمان داشته باشی…اگر مومن به خدا باشی…قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذينَ کَفَرُوا إيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ(سجده-۲۹)
و هم چنان ثابت قدم منتظر باش…فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ(سجده-۳۰)
باید تکلیف رو مشخص کرد!…هدف از خوندن و یادگرفتن رو مشخص کرد…و با خود صادق بود…
روراست بود که وقتی انجام وظیفه از تو و نتیجه از خداست،اگه نتیجه ت رو در لحظه نداد، یقین داشته باشی به عدل و حکمتش…
لازمه ی این عشق وفای به عهده…عهد سکوت ،صبر و رضا…رضایت از چیزی که خدا کف دستت میذاره…
و حلم در برابر ناخوشی ها… يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(آل عمران-۲۰۰)
و با همه ی اینا بازهم به راهت ادامه بدی و از خدا بخوای که دستت رو بگیره درین مسیر،که راه رو گم نکنی،پات نلرزه و درجا نزنی…و تو…تلاشت رو بیشتر و با ثبات قدم بیشتری ادامه بدی…
این میشه معنای واقعی ایمان…
روایت داریم از امام صادق علیه السلام: اِنَّ اللّهَ عَزّوَجَلَّ وَضَعَ الاْيمانَ عَلى سَبْعَةِ أَسْهُم عَلَى البِرِّ و الصِّدْقِ وَ اليَقينِ وَ الرَّضا وَ الْوَفاءِ وَ الْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ(بحار الانوار، ج 69، باب 32، روايت ۱)
خداى عزوجل ايمان را هفت سهم كرده است: نيكى، راستى، يقين، رضا، وفا، علم و بردبارى…
و ما اگر لاف عشق و ایمان میزنیم،ذره ای عمل هم باید کنارش باشه…
همون خدایی که گاهی بنا به حکمت بهت سختی نشون میده،همون خدا… دلسوز تر و راغب تر و تواناتر از هرکسه دیگه ای کمکت میکنه و تو رو به اوج میرسونه…اگر تقوی داشته باشی…
یادتون بیاد که…
فَإِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ(آل عمران- 76) …پس همانا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد.
وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ( آل عمران- 146) … و خداوند صابران را دوست دارد.
و دلخوش باشید که…
إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا(حج -38)همانا خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند…
و در آخر این جمله چقدر امیدوار کننده ست…
برويد سراغ كارهاى نشدنى، تا بشود. تصميم بگيريد بر برداشتن كارهاى سنگين، تا برداريد.
«و لا يخشون احدا الا الله».خب،زحمتهايش چه؟ رنجهايش چه؟ محروميتهايش چه؟ جوابش اين است كه:«و كفى بالله حسيبا»؛خدا را فراموش نكن، خدا حسابت را دارد.
در ميزان الهى، رنج تو، محروميت تو، كفّ نفس تو، حرصى كه خوردى، زحمتى كه کشيدى، كارى كه كردى، خون دلى كه خوردى، دندانى كه روى جگر گذاشتى، اينها هيچ وقت فراموش نميشود؛«و كفى بالله حسيبا(احزاب-۳۹)».مقام معظم رهبری
همه ی حرفم اینه که با چند بار زمین خوردن نباید کم آورد…
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن, که دوست خود روش بنده پروری داند
پرواز