• نقشه سایت 
  • تماس با ما 

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

حجت شرعی

 

برای انتخاب خوب و درست(رئیس جمهور)، باید معیارها را شناخت و با مشورت و تفکر، و دست یافتن به حجت شرعی، نامزد اصلح را انتخاب کرد.

داشتن حجت شرعی برای انتخاب یک فرد مایه آرامش دنیوی و اخروی است و حتی اگر تصمیمی که با حجت شرعی گرفته شده غلط هم از آب درآمد چون انسان به تکلیف عمل کرده سرافراز است

مکارم خوبان

23 اسفند 1391 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

اقرا باسم ربک الذی خلق « علق / 1»

اولین خطاب وحی با « اقرا » وخواندن است. اقرا فعل امر است که آمرش خداوند است و ماموربه آن رسول خدا«صلی الله علیه وآله» ، البته اگر چه مخاطب اولیه این آیه رسول خداست ولی به پیروی از رسول خدا همه پیروان ایشان مخاطب آیه اند.خداوند متعال می فرماید: «اقرا» بخوان! اما چه چیز را؟ مفعول به این فعل متعدی چیست؟ از آنجا که مفعول به محذوف است می توان نتیجه گرفت که مفعول به عام است، هر چی را می خواهی بخوان. حال سوال بعدی پیش می آید که چگونه بخوانم؟ «باسم ربک » به نام پروردگارت بخوان.

همان معنایی که می توان از آیه شریفه « بسم الله الرحمن الرحیم» استنباط کرد ، می توان از این آیه هم گرفت. زیرا «بسم الله الرحمن الرحیم» نیز متعلق «بسم الله» نیامده و محذوف است و چنین فهمیده می شود که هرکاری را خواستی آغاز کنی با بسم الله شروع کنی.البته آیه «اقرا باسم ربک » خاص تر از « بسم الله الرحمن الرحیم» است. زیرا که خواندن را از میان همه کارها مشخص کرده است و بعد رسول خدا فرمود: که من امی هستم و خواندن نتوانم!

خداوند فرمود:«اقرا باسم ربک الذی خلق ، خلق الانسان من علق، اقرا وربک الاکرم » ( علق/1تا3 )، نگو نتوانم ،تو زیر پوشش «رب» هستی پس می توانی ، آنهم «رب کریم» .رب کریم درهای بسته را باز می کند. چون کریم است، دستت را می گیرد راه را برایت باز می کند. و بعد خداوند خودش را معرفی می کند: « الذی علم بالقلم » علق/4

خداوند کسی است که با قلم آموخت، بزرگترین نعمت و ویژگی منحصر به فرد انسان. از اینجا جایگاه قلم و اقرا در بینش اسلامی مشخص می شود. بهترین ابزار رسیدن به کمال تعلیم و تعلم است.با قلم است که می توان عمر را به بلندای تاریخ افزایش داد. در جای دیگر می فرماید: « هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون » زمر/9

خداوند بار امانت را بر دوش انسان نهاد نه آسمان و زمین.چرا که تنها انسان بود که قابلیت پذیرش امانت الهی را داشت. این امانت چه بود ؟ رسیدن به مقام خلیفه الهی ، ولی الله شدن. چون قابلیت ذاتی بود، پذیرفت و آسمان و زمین چون لیاقت نداشتند ابا کردند. وسیله این ارتقاء و کسب مقام خلیفه الهی چیست ؟ قلم، علم.

تعالی را شنو از حق تعالی  / تو را دعوت نموده سوی بالا

چو بودی تعالی را تو لایق    /تعالی آمدت از قول صادق

اما باید دانست که بدون رنج ، گنج میسر نگردد.

چند توصیه به طلاب:

1- هدف و آرزویتان را بالا ببرید، آرزو و آمال بزرگ نشان دهنده بزرگی روح است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)با اینکه دارای علم لدنی است و مظهر هوالعلیم رب است باز هم به دستور الهی می فرماید: رب زدنی علما (طه /114)

2- همت تان را بالا ببرید ،هرجا عزم قوی باشد بدن امتناع نمی کند. «ما ضعفت بدن عما قویت علیه النیه»

3- داشتن اخلاق علمی و عملی : معلم اخلاق خودتان باشید. اگر عمل کذب قول باشد دیگر قول اثر ندارد.

4- تحصیلتان همراه با رضایت خانواده باشد. چرا که به حمایت آنها نیازمندید ؛ البته کسب رضایت و تحصیل هنر می خواهد، مهارت و زبردستی می خواهد، به عبارت دیگر این دو با هم جمع نمی شود مگر با اخلاق.

5- هر روز از خودتان بپرسید چرا درس می خوانید. هدف خودتان را احیا کنید، تا خسته و مانده نشوید .

هدف را خالص کنید ، اگر هدف فقط الهی باشد ، اگر هرچه در دنیا چیزی هم بدست نیاورید باز هم برنده اید. ولی اگر هدف غیر الهی باشد به هر جا هم که برسید باز هم باخته اید. انشا الله از افرادی باشید که ( و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله ) نساء/100

از بیت نفس و خودیت درآئید و هدف را خدا قرار دهید. پس همین که از خودیت درآئید به هرجا برسید و نرسید مهم نیست، اجرش را خداوند برایتان قرار می دهد .

 نظر دهید »

ایام فاطمیه

23 اسفند 1391 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

ایام فاطمیه از چه تاریخی شروع ودر چه تاریخی تمام می شود؟

دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر(ص) یا  نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.

بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می‌ خوانند.

اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می‌ خوانند.

بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15 جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.

و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، 29 روز بوده باشند، حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.

اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول 75 روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول 95 روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود./www.soalcity.ir

 

 

 

 نظر دهید »

سبك زندگي

23 اسفند 1391 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

…امام صادق تا متوجه شد كه وضع گندم خوب نيست. فرمود: ديگر غذاي گندم نخوريد. گندم و جو را مخلوط كنيد. گفتند: آقا وضع مردم بدتر شد. گفت: پس ديگر، هزينه را پايين بياوريد. روز به روز مي‌پرسيد وضع مردم چطور است؟ هرچه وضع مردم كمرنگ مي‌شد، او هم زندگي‌اش را كمرنگ مي‌كرد. اين سيره‌ي ائمه بوده، سبك زندگي اينطور بوده.

ما گاهي وقت‌ها حرص مي‌زنيم. يك كيلو شكر مي‌خواهيم ولي فكر مي‌كنيم شكر در اين ماه نباشد. مي‌گوييم: چهار كيلو بده. تحريم اقتصادي امريكا است. خودمان هم با بي‌رحمي خودمان را تحريم مي‌كنيم. يعني من كه مي‌خواهم نيم كيلو شكر بخرم، ده كيلو بخرم. با نه كيلو و نيم آن حق بيست نفر ديگر را هم از بين ببرم. يعني ما گاهي وقت‌ها به خاطر حرصمان در خط آمريكا قرار مي‌گيريم. انسان مردم را دوست داشته باشد. حديث داريم هركسي را ديدي، دوستش داشته باش. چون يا سنش از تو بيشتر است، بگو: خوب سنش بيشتر است، عبادتش از من بيشتر است. اگر سنش كمتر است، بگو از من بهتر است. چون سنش كمتر است، گناهش كمتر است. اگر هم سن خودت است، بگو: خيلي خوب، ما هم سن هستيم. ولي من لغزش‌هاي خودم را مي‌دانم. گناهان خودم را سراغ دارم. گناهي از او سراغ ندارم…. درسهایی ازقرآن حجه الاسلام قرائتی(91/12/10)


 2 نظر

داد و عدالت

23 اسفند 1391 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

داد و عدالت

روز گذشته كه آن را پيدا كردم فهميدم از آن سرباز يا رزمنده اى كهنه كار است . آثار نيزه و شمشير زيادى رويش بود؛ گويى به جاى سپر استفاده شده بود!
تصميم گرفتم بفروشمش ! چون مسيحى بودم و بين مسلمانان زندگى مى كردم ، نيازى به آن نداشتم !
در بازار شخصى جلو آمد. فكر كردم مشترى است . زره را ورانداز كرد و گفت :
اين را از كجا آورده اى ؟
- چطور مگر؟ اگر مشترى هستى ، كارى به اين حرفها نداشته باش !
- فكر مى كنم اشتباهى شده ! اين زره از آن من است . مطمئنم !
- از كجا اين قدر مطمئنى ؟ من اين زره را خريده ام و حال مى خواهم آن را بفروشم . چطور ثابت مى كنى از تو است ؟
دروغ مى گفتم ، ولى سماجت كردم و سخن او را نپذيرفتم . تا اينكه قرار شد نزد قاضى ، مسئله را حل كنيم .
رو به قاضى كرد و گفت :
اين زره مال من است و چند روزى است گم شده . نه آن را فروخته ام و نه به كسى بخشيده ام . حال در دست اين مرد است !
صحبتهايش را قطع كردم و گفتم :
اين زره را خريده ام و حال مى خواهم بفروشم .
قاضى به آن مرد گفت : ياعلى ! شاهدى دارى ؟
- نه ! شاهدى ندارم .
- پس ، از نظر دادگاه اين زره متعلق به اين مرد است .
بدون اينكه اعتراضى كند، برخاست و رفت .
من هم به راه افتادم ، اما درونم غوغايى بود!
مرد رزمنده ، شير ميدان نبرد، على بن ابى طالب است ؟! همان كه امام مسلمانان است ؟ او كه مى توانست با زور، زرهش راپس بگيرد! چرانگرفت ؟!
معلوم است از عمق جان قانون اسلام را پذيرفته است . عجب دينى ! عجب قضاوتى ! همه چيز به نفع من تمام شد.
بغض گلويم را مى فشرد. غوغايى در وجودم بر پا شد. دوان دوان به دنبال او رفتم و با كلماتى بريده بريده گفتم :
اءشهد اءن لا الله الا الله و اءشهد اءن محمدا رسول الله

داستان راستان ، ج 1، ص 34.
 نظر دهید »

خانه چوبی

21 اسفند 1391 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

 

 

خانه چوبی

نعره های هیچ شیری

خانه چوبی را خراب نمیکند,
من
از سکوتِ موریانه میترسم

 نظر دهید »

یا غوث الملهوفین...

20 اسفند 1391 توسط خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام

 

 

 
    *مدتی را بیماربود و نتوانست که راهی مسجد شود.*
*
*
*امام مدام سراغشان را می گرفتند.*
*
*
*بعداز گذشت چند روز مرد به مسجد آمد.  ودر نماز حاضر شد. بعد از نماز امام
خواست که بماند.*
*
*
*ماند.امام حالش را پرسید: گفت بهترم آقا…اما گویی حال شما خوش نیست چون در
حین خطبه ها هم حس کردم که رنگ رخسارتان زرد شده…*
*
*
*امام علی فرمود: حال تو را که دیدم با بیماری تو من نیز بیمار شدم….*
*
مرد متعجب شد:گفت آقا تنها برای من اینگونه اید؟
 
امام فرمود: نه…هر کدام از شیعیانمان در هرکجای عالم؛ شرق وغرب…بیماری
داشته باشند…از درد آنها ما هم بیمار می شویم….**
 
——
 
تازه اسیر شده بود….در آن اردوگاه رسم بود که به محض ورود اسرا،آنهارا با
بدن برهنه از روی خرده شیشه هاغلت می دادند…آن لحظه یادحرف یکی ازدوستانش در
قبل اسارت افتاد،گفته بودکه هر وقت در حین اسارت مشکلی برایت حادث شد…دستت
را روی قلبت بگذار وبگو:
 
السلام علیک یا اباالصالح المهدی ادرکنی…
 
اوهم در همان زمان سلام داد…انتظارداشت که بعداز سلام گفتنش نظر افسران سنگ
دل بعثی برگرددوآنها منصرف شونداما نشدند…
 
اورا غلت دادند…ندانست چرا اما خیلی دردش نگرفت….اما درد شکسته شدن دل
وکمک نکردن امام زمان بدجورآزارش میداد…
 
شب امام زمان را به خواب دید…با گلایه از آقا پرسید :چرا امروز به کمکم
نیامدید؟
 
آقا پیراهنش را کنار زد.
 
اسیر ایرانی دید که بدن آقا پراز زخم است.پرسید :آقا چه شده؟
 
آقا فرمود:وقتی تو از ما کمک خواستی ،آن لحظه ای که داشتی غلت میخوردی
ودردمیکشیدی من نیزدر درد تو سهیم بودم…به همین علت بود که زیاد به تو فشار
ودرد نیامد….
 
***
 
آقا شکایتی از حال این روزهایم…از تنهایی وبی کسی ام ندارم….هستی
کنارم…شایدمن تورا نمی بینم….شایداگرنبودی اوضاع خیلی بدتر از این
بود…شاید یک جای دیگراز زندگی ام ایستاده ای…وداری امداد می رسانی به این
شیعه مضطرت…نمی دانم آقا…هیچ نمی دانم….فقط دعایم کن که سخت
محتاجم…دعای تو معجزه می کند…دعای تو همه حالهای بد را خوب می کند…
 
آقافقط دعایم کن…
————————————–
 
-امام منتظر:هیچ چیز مارا از شیعیانمان جدا نکرده است،مگر آنچه که از کارهای
ایشان که به ما می رسد.اعمالی که خوشایندما نیست واز شیعیان انتظارنداریم.
 
-آیت الله کشمیری:هرروز یک ساعت با حضرت خلوت کنیدوبه حضرت متوجه باشید.زیارت
ال یاسین بخوانید.یا صاحب الزمان اغثنی،یا صاحب الزمان ادرکنی ،والمستعان بک
یا بن الحسن را زیادبگویید تا خود به خود رفاقت حاصل شود.*

 

 5 نظر
  • 1
  • ...
  • 165
  • 166
  • 167
  • ...
  • 168
  • ...
  • 169
  • 170
  • 171
  • ...
  • 172
  • ...
  • 173
  • 174
  • 175
  • ...
  • 189

مدرسه علمیه حضرت قاسم بن الحسن(ع) تهران

توضیح وبلاگ: در دنیای کنونی بیشترین ارتباطات در فضای مجازی صورت می گیرد و تأثیر به سزایی در افکارسازی دارد. با توجه به اینکه وظیفه اصلی طلاب این است که علم را برای تبلیغ و ترویج دین خدا بیاموزند و به سفارش ائمه اطهار (ع) تبلیغ دین در هر برهه زمانی باید بر اساس زبان و ادبیات همان زمان باشد، بنابراین یکی از مهمترین رسالت های طلاب، تبلیغ دین در فضای مجازی است. ان شاءالله با یاری امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بتوانیم سرباز حقیقی آن حضرت باشیم.

موضوعات

  • همه
  • مطالب آزاد
    • اخبار
    • حجاب و عفاف
    • تربیت فرزند
    • خانواده
  • انس با قرآن
  • اهل بیت علیهم السلام
    • احلی من العسل
    • درانتظار یار...
    • مکتب امام جعفرصادق(ع)
  • مناسبت ها
  • سلامت
  • در محضر استاد
  • مقالات و پژوهش ها
  • دفاع مقدس
    • پیام شهدا
  • احکام
    • پرسمان مذهبی
  • مسابقات
  • سخنان رهبر
  • سیاسی
  • ثبت نام

جستجو

آمار

  • امروز: 14
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 2336
  • 1 ماه قبل: 4388
  • کل بازدیدها: 283701
اوقات شرعی

دانشنامه مهدویت

ستاره ها

با قرآن