نقش روزه در حل مشكلات
از آنجا كه در مسير زندگي دشواري و مشكلات وجود دارد، دستور دادهاند در شدايد و مشكلات روزه بگيريد.
يعني اگر ما در هر نمازي چند بار از خداي سبحان استعانت ميكنيم و ميگوييم ﴿إِيِّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ راه كمكرساني را هم خدا بيان فرموده است. ولي اين چنين نيست كه بگوييد: كمك كن! و ما رايگان كمك برسانيم. اگر سخن از ﴿وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ است، راهش را هم قرآن به ما آموخته كه: ﴿وَاسْتَعِينُوْا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ﴾و اين صبر به «صوم» تفسير و تطبيق شده و در حديث آمده است كه: «إذا نزلت بالرّجل النازلة والشديدة فليصم» هرگاه براي كسي مشكل يا حادثهٴ خاصي پيش آمد بايد راي دفع يا رفع آن روزه بگيرد.
اين روزه چه نقشي دارد كه مشكل را حل ميكند؟ انسان را به كجا ميرساند كه بر مشكل پيروز ميشود؟ تازه اين امساك ظاهري است؛ امّا روزه، حكمتهايي دارد كه روح را به مقام بالا ميرساند و روح بلند بر طبيعت فايق است.
اگر كسي براي خدا روزه گرفت چون كارها به دست اوست مشكل را حل ميكند
اين راهها را قرآن در اختيار ما گذشته است؛ زيرا باطن روزه به قدري نيرومند است كه انسان را بر جهان طبيعت ـ به اذن خداـ پيروز ميكند
آیت الله جوادی آملی /سایت اسراء
آزادی
ةٌ بأعمالكم ففكّوها بإستغفاركم
مردم شما آزاد نيستيد؛ در فقس هستيد. و نميدانيد كه در فقس هستيد. گناهانتان شما را در فقس زنداني كرده است. در ماه مبارك رمضان با استغفار، خود را آزاد كنيد
انسان گناهكار بدهكار است و بدهكار بايد گرو بسپرد. اينجا خانه و زمين را به عنوان گرو قبول نميكنند؛ بلكه جان را به گرو ميكيرند. آنكه ميگويد من هر چه بخواهم ميكنم، هر جا بخواهم ميروم و هر چه بخواهم ميگويم، او اسير است؛ آزاد نيست
. گرفتار هوس و آز، برده است نه آزاد
هيچ ارزشي در اسلام به اندازه ارزش آزادي نيست. علي(عليهالسلام) ميفرمايد: «من ترك الشهوات كان حرّاً» آزاد كسي است كه شهوتها را ترك كند.
راه تشخيص بنده بودن يا آزاد بودن اين است كه اگر به دلخواه خود عمل ميكنيم معلوم ميشود در قفس آز و طمع زنداني هستيم؛ و اگر به خواستهٴ خداي سبحان عمل كنيم، آزاد هستيم. انسان آزاد به غير خدا نميانديشد.
از برجسته ترين وظايف در ماه مبارك رمضان آزاد شدن و رهيدن است. انسان بايد اين فقسها و ميلههاي پولادين را كه با دست خود ساخته بشكند.
راه آزادي، استغفار و طب آمرزش است. از اين رو گفتهاند: در شبانه روز چندين بار بگوييد «استغفر الله ربي وأتوب إليه» . در نماز و غير نماز براي خود و ديگران طلب آمرزش كنيد، نه براي رهايي از آتش و نه براي رفتن به بهشت و متنعم شدن در آن بلكه بايد هدف بالاتر از اين مسائل باشد.
انقلاب اسلامي هم براي آزادي بود؛ اما نه آزادي از بندگي خدا. انقلاب براي اين بود كه ما بندهٴ خدا شويم ولا غير. دين را از حكومت ديگران نجات دهيم تا فقط در اختيار خداوند باشد
ماه رمضان،ماه آزاد شدن است؛ هر روزكه ميگذرد، يك بند از بندهايي كه با دست خود تنيدهايم، بايد بگسلد تا آزاد شويم. بهترين راه براي آزاد شدن پي بردن به حكمتهاي عبادات است
آیت الله جوادی آملی /سایت اسراء
انسان هر چه به خاك نزديك شود به خدا نزديكتر مي شود
مردي به رسول خدا (سلام الله عليه) عرض كرد: دعا كنيد كه خدا مرا به بهشت برد. حضرت فرمود: «أعنّى بكثرة السجود»من دعا مي كنم ليكن تو مرا با سجده هاي زياد و طولاني كمك كن تا دعاي من مستجاب شود.همچنين فرمود پُشتهاي شما از بار گناه سنگين شده است آنها را با سجده هاي طولاني سبك كنيد. امام صادق (عليه السلام) نيز فرمودند: نزديكترين حالت بنده به خدا وقتي است كه در حال سجده باشد و گريه كند. انسان هر چه به خاك نزديك شود به خدا نزديكتر مي شود.
برگرفته از کتاب حكمت عبادات،حضرت آیت الله جوادی آملی، ص106
تابستان و مدیریت زمان
با فرا رسیدن فصل تابستان و پایان یافتن فصل درس و مدرسه فکر می کنیم که دیگر از هر قید و بندی رها شده ایم و به مرحله آزادی مطلق دست یافته ایم ! غافل از اینکه تابستان هم جزء گذر عمرمان حساب می شود و در قبالش مسئولیت داریم . متن زیر (که از سخنان آقای حیدری کاشانی در برنامه سمت خدا گرفته شده ) اهمیت مدیریت زمان را بیان می کند که البته در همه زمانها باید چنین مدیریتی داشت اما اهمیت ویژه این بحث در تابستان و خوابهای طولانی صبحگاهان و دیر خوابی های شبانگاهان بیشتر خودش را نشان می دهد :
صاحب الزمان یعنی چه ؟صاحب الزمان کسی است که به اذن الله و مشیت الهی تمام استعدادهای انسانی او به شکوفایی رسیده است و سیطره و تسلط کامل بر زمان پیدا کرده است . یعنی بجای اینکه او تحت اختیار زمان باشد، او زمان را در قبضه ی قدرت خودش گرفته است. این مقام انسان تکامل یافته است. استعداد این مقام در همه ی انسانها گذاشته شده است. همانطور که خدا تدبیر کننده ی روز و شب است، به بندگانی که استعدادهایشان شکوفا شده است تسلط بر زمان را عنایت می کند. و آنها صاحب زمان می شوند و می توانند مدیریت زمان را در اختیار خودشان داشته باشند.
پیوند با مقام های امام عصر به این معناست که ما آن مقام را در وجود خودمان پیاده بکنیم. قله ی مدیریت زمان ؛نهایت درجه بر زمان ،مدیریت طول و عرض و عمق زمان ،در وجود امام معصوم زمان تجلی پیدا می کند. ما هم باید به این قله برسیم و مدیر و مدبر لحظات زندگی مان باشیم. مقام صاحب الزمانی ما را به سمت یک مدیریت پیشرفته و تکامل یافته ی زمان هدایت می کند.
گرانبهاترین گنجینه ای که در اختیار انسان قرار دارد زمان است. اگر ما ثروتمندترین فرد عالم بشویم ولی زمان در اختیار نداشته باشیم فایده ای ندارد. در روایات بر ارزش و فضیلت زمان تاکید شده است. اسلام بهترین مدیریت آیین جهان است. بیشتر آیات و روایات روی مدیریت زمان تاکید دارد. خداوند به قطعه های زمان قسم می خورد: قسم به زمان، قسم به صبح، آن هنگام( صبح علی الطلوع) که نفس می کشد. بیداری در صبح علی الطلوع مورد تاکید واقع شده است. حصرت علی(ع) می فرماید: لحظات باقیمانده ی عمر انسان قابل ارزش گذاری نیست. به واسطه ی این لحظات باقی مانده می توان ابدیت را تامین کرد و گذشته را جبران کرد.
فرصت سوزی و از دست دادن فرصت ها یک نوع خودکشی حقیقی است. گویا داریم حقیقت وجودی خودمان را می سوزانیم. الگوی ما در این حرکت زمانی انسان کاملی است که به این قله ها رسیده است و صاحب زمان شده است. اگر ما بخواهیم به پیشرفته ترین الگوی مدیریت زمان برسیم باید با مقام صاحب الزمانی آقا ارتباط برقرار بکنیم و او را الگو قرار بدهیم. ما باید برسیم به اینکه یک انسان کامل بیست و چهارساعت روز را چطور مدیریت می کند. ما باید از بی نظمی ها و بی وقت خوابیدن ها و خوردن ها باید گذر کنیم. یک انسان مسلمان مدیر و مدبر است. اساس مهندسی شخصیت یک مسلمان ،مدیریت زمان است. اگر شما می خواهید ببینید که مسلمانی شما چه نمره ای دارد، باید ببینید که مدیریت زمان شما چقدر مفید است و چقدر منطبق با الگویی اسلامی و انسان کامل است.
اولیاء و عرفای ما بشدت مقید به نظم و انظباط در زمان و بهره گیری از زمان های خاص بودند. در نوفل شاتو، عده ای ساعت خودشان را با رفت و آمد می کردند یعنی امام سر ساعت از محلی عبور می کردند. این فرد نزدیک به انسان تکامل یافته می شود.
افرادی هستند که باری به جهت حرکت می کنند و رویکرد فعالانه نسبت به زمان ندارند. شیطان تمام تمرکزش را می گذارد تا مدیریت زمان انسان را بهم بریزد. اگر شیطان بتواند سرگردانی و آشفتگی ایجاد بکند، انسان را از یک سیر و سلوک رحمانی ساقط کرده است.
یکی از زیر شاخه های مدیریت زمان، نظم و انضباط است. در حدیثی از امام رضا (ع) داریم که باید تلاش کنید که بیست و چهارساعت بر چهار محور مدیریت بشود: ساعتی برای عبادت و مناجات( یک شخصیت رحمانی با حقیقت هستی ارتباط برقرار می کند)، ساعتی برای معیشت ،ساعتی برای معاشرت و ساعتی برای لذت
موضوع مدیریت زمان یکی از پرفروش ترین موضوعات است و این کتاب ها فروش زیادی دارد. مدیریت زمان اسلامی نقشه ی این مدیریت زمان را بصورت بالا گفته است. مدیریت بر عبادت مدیریت بر نماز است. بر نماز اول وقت تاکید ویژه ای شده است. اول هر وقت نماز، تعویض سکانس های طبیعت است. مثلا اذان صبح وقتی است که شب تمام شده است و صبح دارد آغاز می شود یعنی گویا طبیعت از مرحله ای به مرحله ی جدیدتر می رود. مدیریت اسلامی منطبق بر تحولات طبیعت است.
تاکید شده است که یک سوم پایانی شب بیدار بمانید و نماز شب بخوانید و عبادت کنید که این در رزق و روزی و خوش چهره شدن انسان تاثیر دارد. روایت داریم که دروغ می گوید کسی که نماز شب می خواند و می گوید فقیر است. زیرا سحر خیلی پر برکت است. همچنین بر نماز صبح اول تاکید شده است. امام علی(ع) می فرماید: کسی که نماز صبحش را اول وقت و به جماعت بخواند دو اثر پر برکت دارد :نمازش در شمار نماز نیکان عالم بالا می رود و در آن روز نامش در شمار متقین ثبت می شود.
ما بیداری بین الطلوعین را هم داریم. و این زمان وقتی است که از خواب نهی شده است. یک خواب هایی انرژی سوز و یک خواب هایی انرژی بخش هستند . یکی از خواب هایی که انرژی و برکت را می سوزاند خواب بین الطلوعین(بین نماز صبح تا طلوع خورشید حدودا یک ساعت و نیم است.)
روایت داریم که زمین از دست انسان ضجه می کشد، وقتی که انسان بین الطلوعین را می خوابد زیرا می داند که وسعت رزق و روزی را بر خودش می بندد. مدیریت معیشت از صبح علی الطلوع آغاز می شود یعنی باید همزمان با طلوع خورشید، از خانه بیرون بزنیم.
پیامبر فرمود: از خدا خواسته ام که برکت امت مرا در بُکور قرار بدهد که بعضی بکور را سحر خیزی معنا کرده اند ولی معنای اصلی اش این است :علاوه بر اینکه از خواب بیدار می شوی از خانه هم بیرون بیایی. دانشمندان اهل حاضر به تاثیر نور خورشید در صبحگاه در سلامت روح و روان و انرژی گرفتن انسان رسیده اند.
زمان معیشت از صبح علی الطلوع آغاز می شود .خدا می فرماید: قسم به صبح آن هنگام که نفس می کشد ( صبح علی الطلوع).ماندن در محیط خواب بطور طبیعی کسالت و خواب می آورد
بیشتر علمای ما مباحث اصلی درس شان را در سحر انجام می دادند. آیت الله بهاءالدینی می فرمود :تا موقع طلوع آفتاب چهار مباحثه ی درسی را پشت سر می گذاشتم، دو تا مباحثه پیش از اذان صبح و دو تا مباحثه بعد نماز صبح . حضرت علی(ع) می فرماید: هیچ گاه خورشید در هنگام طلوع مرا در بستر خواب ندیده است. فجر تا سینه ی آفاق شکافت، چشم علی را خفته نیافت. واجب است تحصیل رزق و روزی حلال برای هر زن و مرد مومنی .
در هنگام ظهر سکانس طبیعت عوض می شود. در قبل از ظهر خواب قیلوله( خواب اندک) توصیه شده است. قیلوله ی قبل از ظهر که کمتر از یک ساعت است بشدت انرژی بخش است. بعد از تناول ناهار هم می توان قیلوله ی بعد از ظهر را انجام داد که بشدت حافظه را تقویت می کند و انرژی بخش است و انسان را برای عصر آماده می کند.
زمان عصر یعنی دو ساعت بعداز نماز ظهر است که برای مدیریت زمان معیشت بوده است. و این تا زمان غروب ادامه پیدا می کند .خواب قبل از غروب و بین مغرب و عشا خواب سفاهت بار و انرژی سوز معرفی شده است.
امام رضا(ع) می فرماید: هرگز نمازت را از اول وقت به تاخیر نینداز. امام علی(ع) می فرماید: نظم تمام امور شما تابع نماز است. ما در این ساعات نماز انرژی معنوی می گیریم. قدیمی ها نماز عشا را که یک ساعت و نیم بعد از نماز مغرب بود نماز خفتن می نامیدند. بزرگان خیلی زود می خوابیدند یعنی پیش از نیمه ی شب .یکی از آسیب هایی که خانواده های اسلامی می بینند جابجا شدن ساعت خواب آنهاست. شیطان بنامی رها موظف است که نگذارد ما برای مناجات سحرگاهی بلند بشویم و مرتب در گوش ما می گوید: وقت بسیار است و بخواب .وقتی آفتاب می زند آن زمان وقتی شادی شیاطین است..
یکی از ویژگی های فردی و اخلاقی یاوران امام مهدی این است که مدیریت زمان پیشرفته دارند. آنها راهبان شب و شیران مجاهد روز هستند یعنی شب تا صبح اهل عبادت هستند و صبح علی الطلوع مجاهد هستند. اگر کسی این مدیریت مهدوی را در زندگی اش پیاده نکند چطور می تواند در شمار انصار المهدی قرار بگیرد؟ غفلت از مدیریت زمان ما را از امام زمان(عج) دور می کند.
ما می توانیم این برنامه را کم کم اجرا بکنیم یعنی اول مدت کمی از بین الطلوعین را بیدار باشیم و بعد کمک آنرا زیاد کنند. پس ما باید بتدریج و گام به گام به این الگو نزدیک بشویم.
یا مدبر الامور
مقام صاحب التدبیری همان مدیریت امام زمان(عج) بر جامعه انسانی و نظام هستی به اذن الهی است. در یکی از زیارت های امام آمده است :سلام بر تو ای صاحب تدبیر. یعنی سلام بر تو ای کسی که لحظه به لحظه در مدیریت رحمانی عالم، تربیت، هدایت نیروها و امکانات برای تحقق هدف خلقت هستی. لحظه لحظه زندگی ،دعا و مناجات او هدف مشخصی دارد. هدف آفرینش خداوند رسیدن به عبودیت است تا بندگی تحقق پیدا بکند برای تحقق این هدف، امام زمان(عج) مدیریت می کند. تمام مقامات امام مثل مقام عین اللهی و مقام تزکیه و تعلیم حکمت حضرت زیر شاخه ی مدیریت حضرت است. این تدبیر حضرت به اذن خداست. مشیت الهی درنظام هستی این است که در زمین جانشین داشته باشد. مقام خلیفة الرحمانی یک مقام تشریفاتی بدون اختیار نیست بلکه یک مقام واقعی با تمام اختیارات است. پس برای مدیریت تمام افراد بشر از طرف خدا به حضرت اذن داده شده است .
سوره قدر مدیریت امام را ثابت می کند. تنزل الملائکه و الروح …من کل امر: نازل می شود امورات عالم به اذن پروردگار از هر امری از امورت عالم بر قلب پیامبر و جانشینان او که این نازل شدن ادامه دار است.
چرا در شب قدر تمام امورات عالم بر قلب مطهر امام معصوم نازل می شود؟ زیرا او دارای اختیارات تام است. و مدیریت عالم بدست اوست و امام باید آگاه به مقدرات عالم در سال جاری باشد تا برای تحقق آنها تلاش بکند. حتی در روایات داریم که چون امام آگاهی کامل به مقدرات دارد گاهی حذف و اضافاتی در تقدیرات انجام می دهد. و می تواند مقدرات را عوض کند
امام مقام عین اللهی دارد یعنی چشم بینای خداوند در میان مردم است، مقام الجهد المجاهد ،مجاهد فی سبیل اللهی دارد ،مقام رحمة الواسعه دارد یعنی رحمت فراگیری الهی بر آفریدگان، مقام ارحم الرحیمه یعنی رحیم ترین افراد به امت را دارد، امام کهف :پناهگاه، غوث :فریادرس و مفرج الکروبات: گشاینده ازغمها است .همه ی اینها به گونه ای جریان مدیریت حضرت را در زندگی ما می رساند. اینها جلوه هایی از مدیریت حضرت است. در دعا داریم :بواسطه ی تو خداوند از اهل ایمان هم و غم را بر می دارد و فرج و گشایش برای آنها ایجاد می کند. و به برکت تو به آفریدگارش هدیه می دهد. صفات مبین الحق یعنی ظاهرکننده حق و خلیفة الرحمان با مدیریت ارتباط پیدا می کند.
بعضی ها فکر می کنند که حضرت در زمان غیبت در گوشه ای نشسته است و هر وقت که امام ظهور کند کارش شروع می شود، در صورتی که این طور نیست. پر کارترین فرد برای آماده سازی زمینه ی ظهور خود امام زمان(عج) است. مقام هدایت و تربیت حضرت دارد نیروسازی می کند. امام شاگرد اول ها را بصورت ویژه و مردم جهان را بصورت عمومی تربیت می کند تا آماده بشوند. پس غیبت به معنای پنهان بودن و پنهانی کار کردن است نه بیکار بودن. در مورد وجود امام در عصر غیبت می فرمایند: خورشید پشت ابر. ابر غیبت ما را از نور مستقیم امامت دور کرده است ولی نور امام به ما می رسد. بواسطه ی نور خورشیدی که پشت ابر است زندگی می چرخد حتی اگر ابر جلوی آنرا گرفته باشد. خورشید از اثر خودش نیفتاده است. خورشید امامت هم وقتی پشت ابر غیبت است آثار وجودی خودش را دارد. یکی از آثار قلب های الهی است که اگر نور هدایت را داشته باشند از این نور کسب فیض می کنند و از ولایت، مدیریت و هدایت او بهره می برند.
در روایات داریم :بهره گیری قلب های مردم از امام مثل بهره گیری مردم از نور خورشیدی که پست ابرهاست. وقتی خورشید پشت ابر قرار می گیرد شب نمی شود نور کارآیی خودش را دارد.
گاهی با دعای حضرت شیخ صدوق متولد می شود که سیصد کتاب می نویسد که برای جهت گیری جامع شیعی موثر واقع می شود. این جلوه ای از مدیریت حضرت است. مدیریت باواسطه در زمان امام عصر، به شاگرد اول ها و مراجع تقلید سپرده می شود یعنی آنها را حجت و واسطه ی بین خودش و مردم قرار می دهد. جامعه ی شیعی تحت مدیریت حضرت است حتی هدایت رهبر جامعه شیعی با مدیریت حضرت انجام می شود. از شیخ مفید و شیخ انصاری گرفته تا امام خمینی که دولتی را برای ظهور امام آماده می کند، همه با هدایت وعنایت امام صورت گرفته است. و این جلوه ای از مدیریت حضرت در عصر غیبت است. ولایت فقیه ،ولایت فقاهت، ولایت عدالت و ولایت توان مدیریت دارد. کسی که مدیریتش شبیه تر به مدیریت امام عصر باشد می تواند از جانب امام به او ولایت بخشی بشود که درعین عدالت و پارسایی توان مدیریت امت راهم داشته باشد، این فرد می شود حجت مهدوی زمانی برای زعامت دینی شیعیان. در واقع تحقق مدیریت باواسطه ی حضرت ولی عصر.
توجه به این نکته که حضرت شاهد و ناظر ماست و با توجه مقام عین اللهی حضرت داریم که تمام احوال و اخبار شما زیر نظر ما ائمه است و ما لحظه ای از شما غافل نیستیم، ما هم نباید مانع و حجابی در وجودمان برای ولایت و تربیت امام بگذاریم.
در دعای عرفه امام حسین(ع) داریم : خدایا با تدبیر خودت مرا از تدبیر خودم بی نیاز کن. یعنی مدیریت براساس خود کنار برود و مدیریت رحمانی بیاید تا اختیارگردان وجود من خدا بشود. کسی که چنین تمنایی دارد و در این راه تلاش می کند می تواند مورد تربیت حضرت واقع بشود.
وقتی در دعا ما به امام سلام می دهیم یعنی ما در مقابل شما تسلیم محض هستیم یعنی ما می فهمیم که شما صاحب تدبیر هستید.این کشوری که می خواهد زمینه ساز ظهور حضرت مهدی بشود صاحبی دارد و ما هم تلاش می کنیم که با مدیریت رحمانی شما ارتباط برقرار بکنیم و آنرا جلوه بدهیم. تمام جامعه ی دینی ما باید با دشمنان مقابله کنیم و با دوستان مهربان باشیم.
برای برقرار ارتباط فردی با امام ، باید حجاب ها که همان گناهان است برداشته بشود. در زیارت داریم : خدا بواسطه ی گناهانم مرا از شما جدا نکند.
برگرفته از برنامه سمت خدا -29/3/92-آقای حیدری کاشانی
حیات انسانی
انبيا آمدند اول ما را زنده كنند بعد ما را بيدار كنند هدف اصلي آنها اين بود. حيات یا يك حيات گياهي است و يا حيات حيواني و يا حيات انساني; آن جوان يا نوجواني كه حوزه كاريِ او فقط تغذيه خوب, تفریح خوب, بالندگي خوب است اين يك حيات گياهي دارد و انبيا آمدند كه ما را از دست اين انحصار بيرون بياورند بگويند شما انسان هستيد، گياه نيستيد، درخت نيستيد.
از اين مرحله بالاتر يك وقت كسي رشد ميكند حيات حيواني پيدا ميكند به فكر عاطفه است زن و بچه پيدا ميكند تغذيه ميكند و آنها را در محدوده همين حيات خانوادگي زندگي كند اين حيوان بالفعل است. اگر كسي در اين حد بود اين حيات گياهي دارد يا حيات حيواني و انبيا آمدند به ما بگويند شما در اين حد نيستيد به اين فكر باشيد كه زندگي تشكيل بدهيد عائله تشكيل بدهيد فرزند پيدا كنيد از آنها حمايت كنيد بلكه براي اين خلق شديد كه به حيات انساني برسيد.
انسان آن است كه همه اين امور را داراست و آنها را در تحت رهبري عقل و وحي سامان ميدهد كه نه بيراهه برود نه راه كسي را ببندد و انسان به عنوان يك فرشته, يك موجود دائمي است، يك موجود نَمير است.
اگر باور کردیم که ما براي هميشه هستيم باید كالاي نَمير برای خود تهيه كنيم، كالاي نمير، نه در آسمان است نه در زمين, بلكه در دلهاي ماست آن فطرت است آن علم است آن معنويت است آن تقواست چون ما هر چه پيدا كنيم از بين می رود.
انسانِ زنده گاهي خواب است گاهي بيدار; اكنون كه به حيات انساني رسيديد بيدار باشيد نخوابيد خيليها انساناند اما غفلت دارند يعني مطالب را ميفهمند باور هم دارند ولي غافلاند كه چه بايد بكنند. خيليها خواباند وقتي مُردند هنگام مرگ بيدار ميشوند. خيليها هستند وقتي كه مردند در حال مرگ ميبينند كه اينكه من ميگفتم فلان باغ مال من است فلان زمين مال من است فلان مِلك مال من است چيزي دست من نيست مثل اينكه من خواب ديده بودم كه اينها مال من است.
درس اخلاق آیه الله جوادی آملی